در این کتاب ابتدا به طرح دغدغه پرداخته میشو�. پس از آن تاریخچه فرهنگی ایران بعد از ورود اسلام تا زمان پیروزی انقلاب شرح داده میشو�.بررسی ریشهها� جریانها� روشنفکری پس از انقلاب شامل جریان روشنفکری بیمار، جریان روشنفکری مذهبی و امتداد جریان روشنفکری بیمار بخش بعدی این کتاب را به خود اختصاص داده است.در نهایت بررسی تهدیدات، توقعات و نتیجه گیری بخشها� انتهایی این کتاب را تشکیل میدهن�.
نگاهی اجمالی به نمایهه�:
فصل اول؛ طرح دغدغه: در میدان سیاست، وضع ما بسیار خوب است. ما در موضع فعالیم و دشمن در موضع انفعال است. در باب اقتصاد با اینکه غم طبقات ضعیف جامعه را در دل دارم، اما نسبت به آینده امیدوارم. در عرصه فرهنگ بنده به معنای واقعی کلمه احساس نگرانی میکن� و حقیقتاً دغدغه دارم. دغدغه فرهنگی شبیه دغدغه در میدان جنگ است و به معنای رها کردن سنگر و عقب نشینی و ناامید شذن نیست. فرهنگ جامعه، برمبنای تفکر و روحیه انقلاب، تحول لازم را پیدا نکرده است. باید مساله فرهنگ را با کلیتش، مساله اول این کشور به حساب آورد.
فصل دوم؛ منشاء انقلاب اسلامی: انقلاب ایران یک انقلاب هویتاً اسلامی بود. انقلابی بود که با انگیزهها� اسلامی و با خط مشی اسلامی و با رهبری اسلامی و با شعارهای اسلامی و بالاخره حتی با تاکتیکها� اسلامی پیش رفت. منشاء انقلاب اسلامی در تدین و ایمان است. ایمان مذهبی و اسلامی. ایمان و تعبد منبع لایزالی است که انقلاب اسلامی از آن تغذیه کرده و خوشبختانه از خیلی از آسیبه� دور مانده است.
فصل سوم؛ فرهنگ و نر ایران و انقلاب: اسلام از اول در یک قالب صددرصد نری ارائه شدهاس�. همه صاحبنظران ادبیات و نر، در مقابل اوج نری قرآن اظهار عجز کردهان�. در دوران پهلوی میخواستن� تمدن بدوی قبل از اسلام را جایگزین تمدن هزاروسیصد ساله اسلامی کنند. باید در فضای اوایل انقلاب، معارف و فرهنگ اسلامی را به صورت ترجمه معنوی و نه زبانی ارائه میکردی�.آنچنان که یک انسان متنفس در این فضا، بتواند آنر� تنفس و استنشاق کند. آنوق� نرمند، نرش از اسلام میجوشی�. لزوم گسترش کمی فرهنگ مانند گسترش کتاب و کتابخوانی در جامعه،افزایش مدارس، مراکز تحقیقاتی و ... لزوم گسترش کیفی فرهنگ یعنی تولید فرهنگ، منفجر کردن سرچشمه فرهنگ در دله� و روحه� و استعدادها؛یعنی تربیت شاعر، نویسنده و نرمند و تربیت کسانی� که بتوانند تولید نری کنند.
فصل چهارم؛ جریان روشنفکری بیمار: روشنفکری ایران با دو خصوصیت بی اعتنایی به ایرانیگر� و بی اعتنایی به اسلام متولد شد. برخی روشنفکران بهجا� مبارزه با استبداد، به مبارزه با دین و اعتقادات مردم میپرداختن�. علت انحراف مشروطه بیشتر بهخاط� روشنفکران وابسته به انگلیس بود. مرحوم آلاحم� و شریعتی مظهر توبه روشنفکری هستند.
فصل پنجم؛ جریان روشنفکری و انقلاب: دو جبهه از انقلاب اسلامی جوشیدند: جبهه خودی روشنفکری و جبهه خودی نر. روشنفکران در لحظات ولادت جمهوری اسلامی هم سعی کردند مردم را عقب بنشانند. دلیل عدم انجذاب روشنفکران به انقلاب اسلامی نقض در فاعل نبود بلکه نوعی حالت خاص در قابل بود. روشنفکری که مسئولیتها� فردی اسلام را قبول نکند نمیتوان� این نظام اسلامی را همراهی کند. جنگ تحمیلی، فضایی را که روشنفکری برای رشد و شکوفایی خودش لازم داشت، در همان جهتِ درست تشدید کرد.
فصل ششم؛ تهدیدات درونی: عوامل درونی یعنی مواردی که در درون خود ما انقلابیون و ما مومنین است. یکی از عوامل سایش در جبهه خودی، عدم توجه مسئولین به گزینش و شناسایی استعدادها بود. علت دیگر خودباختگی عناصر جبهه خودی در مقابل شخصیتها� جبهه دشمن بود. عامل دیگر، تردید در پایبندی نظام به حرفه� و آرمانهای� بود. عامل دیگر، ورود عناصر جبهه خودی به دعواهای خطی و حزبی بود. عامل دیگر، دنیا و جلوهها� فریبنده آن بود.
فصل هفتم؛ تهدیدات و تهاجمات بیرونی: در تعبیر اول از تهاجم فرهنگی دشمن بعد از ابزارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی به ابزارهای فرهنگی پناه آورده است. در تعبیر دوم، دشمن فرهنگ انقلابی حاکم بر ذهنیت جامعه را مورد هجوم قرار داده است. تهاجم فرهنگی، مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد. در مقابل تهاجم دشمن باید موضع هجومی داشت و نه دفاعی.
فصل هشتم؛ توقع انقلاب از جبهه فرهنگی: نر ایرانی از اول تا آخر، اسلامی است. نباید به سمت ارزشها� بیگانه با اسلام بروی��. توقع انقلاب از نر این است که از زیبایی دوران دفاع مقدس و انقلاب، بیتفاو� نگذرد. نر انقلابی این است که از تاریخ پررنج و محنت ملت ایران، بی تفاوت نگذرد.
فصل نهم؛ نتیجه گیری: بایستی خودمان را برای خدمت در هر جا و به هرگونه آماده کنیم. در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتهاید� همان جا را مرکز دنیا قرار دهید. میتوا� با کار نری به جایی رسید که با افلاکیان در مجاهدت بود. بار خدا زمین نمیماند� خوش به حال کسی که توفیق پیدا کند این بار را او بکشد.
این کتاب را مرکز صهبا گردآوری و تنظیم نمودهاس� و تا کنون بیش از 15 بار تجدید چاپ شده است.
Iranian cleric and politician Ayatollah Seyyed Ali Khamenei participated in the Islamic revolution of 1979, opposed western influence, and served as president from 1981 to 1989 and then as head of state.
As Shiite marja, he acted in Mashhad. He joined as a member of parliament for a short period and then for two terms before election as leader. Ruholla Khomeini also chose him as the prayer leader of Tehran on Friday.
He translated some works and authored the most comprehensive Tarh-i kulli-yi andisha-yi Islami dar Qur'an (The General Scheme of the Islamic Thought in Koran). And Solh-i Imam Hasan (a) is his most famous translation. Moreover, people compiled his speeches in a comprehensive work, called Hadith-i wilayat. People also compiled and published several other books about his speeches and wrote messages in different topics.
His most famous and effective fatwa in the world stopped insulting respected personalities of Sunnis. Following his speeches and emphasis, the concepts of "Tahajum-i farhangi" (cultural invasion) and "Bidari-yi Islami" (Islamic awakening) entered social literature.
Knowledgeable in literature, he also composed some poems under "Amin," his pen name. He studies his interest in contemporary history, another field.
عالي بود..عالي حرف هايي كه بعد از گذشت چندين و چند سال هنوز بوي تازگي ميدن و براي نسل من كاملا قابل لمسه.. هشدارهايي كه رهبر ما در دهه هاي قبلي دادن و عدم توچه و يا كمك توجهي بهشون اين دهه ي 80 و 90 رو داره فتح ميكنه...همه ي ما مسئوليم اره فقط مسئولاي فرهنگي نيست همه ي ملت بابت اين شبيخون مكلفيم
بهترین کتاب ممکن برای کسایی که به فرهنگ کشور و مردمشون علاقه دارند لازمتری� کتاب برای کسایی که کار فرهنگی میکن� !اصلاً دید آدم رو نسبت به مسائل فرهنگی متحول میکن� لامصّب
مدتی بود که احساس می کردم به خاطر مطالعه فلسفه و درس های طلبگی ، از میدان عمل دور شدم ، نیاز های امروز جامعه و انقلاب رو فراموش کردم . این کتا ب را انتخاب کردم تا تذکری دهم به خودم که بدانم کجا بودم و هستم قرار است به کجا بروم و سوال اصلی ای که به خاطر آن در مسیر مطالعه کتاب های مبنایی اندیشه و سیره اسلامی افتادم چه بودو البته انتخاب مناسبی بوداین کتاب . واقعا اینکه بدانی مولف حکیم این اثر در راس جایگاه تصمیم گیری مملکت قرار گرفته ، شعف انگیز است :)
تجمیع بیانات و سخنرانیها� ایشون با محوریت موضوع فرهنگ و فعالیتها� فرهنگی جذاب و خواندنی بود. چقدر این بیت شعر که خطاب به فعالان نر و فرهنگ گفتن قشنگ بود: 《رب� دل من و دل تو ربط عاشقی است اینجا سخن ز مهتر و کهتر نمیرود�
کتابی که مجموعه بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در مورد فرهنگ گردآمده است با مقدمه تلخ و دردآور اگر درد فرهنگ داری بخوان تا بفهمی درد فرهنگ و راه اصلاح کجاست و چگونه است