This book is one of the many Islamic publications distributed by Ahlulbayt Organization throughout the world in different languages with the aim of conveying the message of Islam to the people of the world. You may read this book carefully and should you be interested to have further study on such publications you can contact us through www.shia.es Naturally, if we find you to be a keen and energetic reader we shall give you a deserving response in sending you some other publications of this Organization.
مرتضی مطهری (۱۲۹۸- ۱۳۵۸ش) مشهور به شهید مطهری یا استاد مطهری، فیلسوف، مجتهد، خطیب و نویسنده شیعه در قرن جهاردهم هجری و از مهمترین شاگردان علامه طباطبائی و امام خمینی بود. مطهری از افراد تأثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران به شمار میرو�.
مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ش آغاز به تألیف آثاری در زمینهها� مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانیه� و درسها� مطهری هم در مجلدها� مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «مجموعه آثار شهید مطهری»، مجموعها� ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابها� با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآور� شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از:
اصول عقاید، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل الهی، علل گرایش به مادیگری، جهانبین� توحیدی، جامعه و تاریخ، ولاها و ولایتها� مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید. فلسفه، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم. تاریخ، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، و همچنین فلسفه تاریخ. سیره معصومین، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی(ع)، سیری در نهجالبلاغه� صلح امام حسن(ع)، حماسه حسینی، و داستان راستان. فقه و حقوق، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان. اخلاق و عرفان، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی،� فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا. اجتماعی-سیاسی، جلد ۲۴ و ۲۵: حاوی آثاری از جمله نهضتها� اسلامی در صد ساله اخیر، آینده انقلاب اسلامی ایران، آزادی عقیده، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، رهبری نسل جوان، و روابط بینالمل� اسلامی. تفسیر، جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن.
كتاب جميل جدا. بعد قراءة "الإنسان الكامل" لذات الكاتب، ستجد إن ما طُرح هنا مقدمة لما تم تناوله هناك. الكتاب يتحدث عن الهدف من خلق الإنسان من وجهات نظر متعددة، منتهياً بالمدرسة الإسلامية.
"إن المؤمن عندما يُؤْمِن بالله فلا يعود غيره في نظره شيئا يذكر، فهو لم يصل إلى شيء في مقابل الأشياء الأخرى، وإنما وصل إلى شيء، كل الأشياء في مقابله لا شيء."
این کتاب شامل 5 جلسه صحبت نویسنده در بین شاگردانش است. از لحاظ سطح و عمق مطلب چیزی بین یک سخنرانی و یک کتاب درسی به نظر میرسد. هدف اصلی این کتاب بررسی "هدف زندگی"انسان در مکاتب مختلف و نظر اسلام در این مورد است.
نکته مثبت این کتاب ساختار قابل فهم و منطقی و از آن مهم تر طرح سوال مناسب و منطقی است. در ادامه سعی شده که مهم ترین مباحث پیرامون محور اصلی که سوال مطرح شده هست، معرفی و بسط داده شود. دراین قسمت توانایی قبول برخی نظرات مطرح شده را نداشتم. هر چند به نظر میرسد بر خلاف این کتاب نمی توان یک نظریه را تنها در یک صفحه نقد و رد کرد.
نتیجه گیری واضح و صریح، جمع بندی مناسب از مزایای این کتاب است اگر چه به شخصه نتیجه گیری ای متفاوت از این کتاب را داشتم.
به نظر من این سبک از آثار که مشتمل و سخنرانی و صحبت هاست برای شروع ساده و البته نه عمیق بسیار مناسب است.
يُعدُّ السؤال عن الهدف من الخلق أحد أهمّ الأسئلة التي شغلت الفكر البشري منذ أمد بعيد، فما هو الهدفُ من الحياة؟ ولأيّ شيءٍ يعيش الإنسان؟ وعند البحث عن هذا الموضوع من وجهةِ النظر الإسلامية نجدُ أنه مرتبطٌ بهدفِ بعث الأنبياء بطبيعة الحال، لأن الأنبياء بعثوا ليقودوا البشرية ويوصلوها إلى هدفها الكبير. وإنّ الحديث عن (هدف الخلقة) يعني هدف الفعل لا الفاعل، لأن هذا الفعل خُلق ليصل نحو كمال (هدف) خلق لأجله، لا أن الفاعل عمل هذا العمل ليصل إلى كماله. ومن هنا يناقش الشهيد مطهري نظريات مختلفة طرحت كأهدافٍ للخلق، منها تقوية الإنسان في جانبيّ العلم والإرادة، ومنها السعادة والعدالة الاجتماعيّة وغيرها، ثم يبين الشهيد بشكلٍ استدلالي ومنطقيّ كونَ هذه النظريات المختلفة أهدافًا ثانويّة، ومقدمات لا أصل للهدف الرئيسيّ. ثم يذكر أهمية وجود هدفٍ مشتركٍ للأفراد، ودوره في تأسيس الأخلاق الاجتماعيّة والفردية، ويقارن في ضوء ذلكَ أهداف المدارس المختلفة كالماركسيّة والاشتراكيّة، ويبيّن عجزها وماديّتها البحتة وافتقارها للمعنويّة اللازمة لتأسيس مذهب مؤثرٍ في الأفراد، في مقابل الإسلام الذي يمتلك الإيمان، والذي يعتبر ركيزةً أساسية لديمومة الهدف وسموّه. بعدها يطرح الكاتب النظرة الكونية التوحيدية، فيقول أن التوحيد يمتلك فلسفةً كونية وتقييمًا للوجود ومن جهةٍ أخرى هو مثلٌ وهدفٌ أعلى للبشر، في حين أن المدارس الأخرى تمتلك نظرةً كونيةً ماديةً فقط، مجرّدة من الإيمان والحب، كما أن حركة الإنسان فيها غير واضحة وهدفه غير معروف. ويناقش الكاتب أخيرًا عدة نظريات في مفهوم الكمال الإنساني، وهو ما يعتبر مقدّمةً لكتاب (الإنسان الكامل)، والذي تناول فيه هذا الموضوع بشكلٍ أكثر توسّعًا.
در منطق اسلام هدف فقط یک چیز است و آن خداست. اصولاً توحید اسلام جز این اقتضا نمیکند� اگر هم هدف دیگری را معرفی میکن� مانند بهشت یا فرار از جهنم هدفها� درجهٔ دوم است برای انسانهای� که از هدفها� خیلی پست جهنمی باید رهایی پیدا کنند و الا خود حکمت از آن جهت که حکمت است قطع نظر از این که انسان را به خدا برساند، هدف نیست. بلی اگر حکمت انسان را به حقیقت برساند و خوب است و خوبیا� هم به واسطهٔ این است که انسان را به حقیقت میرسان� نه این که خود مطلوب بالذات است. عدالت اخلاقی از آن جهت خوب است که جلوی نفس اماره را میگیر� و این مانع را از راه وصول به حقیقت برمیدار� که تا کشور وجود انسان کشوری متعادل نباشد انسان نمیتوان� سیر الی الله داشته باشد. محبت نیز شاید از نظر اثر باشد نه مقدمه، یعنی لازمهٔ وصول به حقیقت باشد.
به هر حال از نظر ما،ایما� در اسلام هدف است نه وسیله. این، خلاصهٔ حرف است.
يبحث الكتاب في عناوين مختلفة عن الهدف من الخلقة الإنسانية من وجهة النظر الإسلامية، ويعدد بعض الوسائل الموصلة لذلك، في حين فرّق بين أصالة تلك الوسائل كأهداف نهائية من كونها ثانوية في طريق الوصول لذلك الهدف الرئيسي. بعد ذلك يذكر ويناقش أهمية وجود هدف مشترك للمجتمع الإنساني ككل، ودور الإيمان في الحفاظ على ديمومة ذلك الهدف، و دوره كذلك في التأسيس للأخلاق الفردية والإجتماعية.
ثم يطرح الكتاب النظرة الكونية التوحيدية في مقابل نظرة تلك المدارس والأيديلوجيات المختلفة التي ألغت العنصر الإيماني، بحيث أثر ذلك سلباً على قابلية أتباعه على تحقيق الهدف الإنساني، وسلب تلك الروحية والنظرة الكونية المشتركة التي تضم الأتباع جميعاً وتعطيهم القوة المحركة للوصول لذلك الهدف السامي. وعن ذلك يقول الكاتب الشهيد مرتضى مطهري:
" ليست أية نظرية كونية -مهما كانت- صالحة لأن تشكل أساساً وروحاً للمذهب الحياتي بحيث تكون له هدفاً أسمى، كما تعطي طاقته المحركة سواء من زاوية تعيينها للهدف أو من حيث زرعها للمسؤولية، .... ، وبالتالي تكون باعثة على الحماس والتضحية، ومغذية لكل أجزاء البدن، ومحافظة على حياتها.."
وأخيراً يناقش الكتاب عدة نظريات التي تبحث عن ماهية الكمال الإنساني، كون هذا الموضوع متعلقاً بموضوع الهدف السامي للإنسان. ويمكن أن يعتبر هذا العنوان مقدمة لِما يُبحث حول موضوع الإنسان الكامل.
صفحه 32 انسان موجودی آفریده شده است که آنچه می تواند خلائی را که از سعادت دارد پر کند و رضایت کامل او را تأمین و وی را سیر نماید، جز ذات پروردگار نمی باشد. «الذین آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله، الا بذکر الله تطمئنّ القلوب.»
صفحه 76 اسلام به ایمان و عبادت -که ایمان پیوند ادراکی با حقیقت است و عبادت، پیوند عملی با حقیقت- دعوت کرده است. به حکمت و عدالت دعوت کرده است. به محبت دعوت کرده است. به جمال و زیبایی دعوت کرده است. اسلام به همه اینها دعوت کرده است، ولی کدام هدف اصلی است؟ آیا همه اینها در عرض واحد هدف هستند؟ یا اینکه هدف اصلی یک چیز و آنهای دیگر یا مقدمه آن هستند و یا لازمه آن. ما فکر می کنیم که هدف همان «حقیقت» است؛ یعنی خود «خدا» هدف است. در منطق اسلام هدف فقط یک چیز است و آن خدا است. اصولاً توحید اسلام جز این اقتضا نمی کند.
صفحه 85-110 امام صادق به فضیل فرمود: «یا فضیل، العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة.» عبادت گوهری است که ظاهرش عبودیت است و کنه و نهایت و باطنش، ربوبیت است... ربوبیت یعنی تسلط، خداوندگاری. فرق است میان خداوندگاری و خدایی. خداوندگاری یعنی صاحب بودن، صاحب اختیار بودن... عبودیت، بندگی خدا، خاصیتش این است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، بر تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده می شود... اولین درجه ربوبیّت و خداوندگاری که در نتیجه عبودیت پیدا می شود، این است که انسان ربّ و مالک نفس خودش می شود، تسلط بر نفس خودش پیدا می کند... یک درجه برویم بالاتر، مالک خاطرات نفس خودمان می شویم... [در مرحله بالاتر] نه تنها رابطه انسان با بدن خود به اینجا منتهی می شود که روح از بدن مستقل شود و نیاز خودش را از بدن سلب کند، می رسد به مرحله ای که هر تصرفی بخواهد، در بدن خودش می کند... بالاترش هم هست. آن مرحله بالاتر، آن قدرتی است که بنده ای در اثر بندگی و عبودیت خداوند و در اثر قرب به ذات اقدس الهی و در اثر نزدیک شدن به کانون لایتناهای هستی، می تواند در دنیای بیرون خودش هم تصرف کند... ولایت تکوینی یعنی این.
صفحه 128 همان طور که در سلامت بدن یک اصل هست که به منزله مبدأ و منشأ همه خوبی هاست و آن مسئله «حمیه» یعنی ترک پرخوری است، در اخلاق هم یک مسئله وجود دارد که اسّ اساس همه مسائل اخلاقی است و آن رهایی از خودی و رها کردن و ترک «منیّت» است.
صفحه 201 لازمه خط مشی معین داشتن و اهل مسلک و مرام و عقیده بودن این است که به سوی یک هدف و یک جهت حرکت کند و از اموری که با هوا و هوس های آنی او موافق است اما با هدف و اصولی که اتخاذ کرده منافات دارد، خود را «نگهداری» کند. بنابراین تقوا به معنای عامّ کلمه، لازمه زندگی هر فردی است که می خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید.
برای کسی که از هدف زندگی و کمال انسان سوال داره ، خیلی کتاب خوبیه . کمال انسان رو در مکاتب مختلف بیان کرده و نظر اسلام رو نسبت به اون ها گفته (که به نظرم این قسمت جای بسط بیشتری داشت ) نثر سنگینی داره و بهتره با توضیحات یک استاد همراه باشه و نباید به فردی که پیش زمینه نداره ، معرفی بشه .
دوستش داشتم. شگفت انگیز نبود، یا از این چیزایی که بعد از خواندنش بگی واوووو هدفم رو پیدا کردم و زندگیا� متحول شد. خیلی مختصر و مفید، آرمان نهایی گروهها� مختلف رو مطرح میکر�.
يمكنني القول أن الكتاب خيّب أملي قليلاً في رأيي المتواضع توجد في النصف الأول من الكتاب بعض الاستدلالات الباهتة جدّاً وبعض المناقشات تكون من غير استدلال أصلاً وهو ما أزعجني قليلاً، رجعت إلى مقدّمة الكتاب لأرى أنّ الكتاب هو مجرد محاضرات مجموعة في كتاب ولم يكتبه الشهيد مطهّري
لكن ربما كان الغرض من الكتاب هو مجرد عرض موجز لبعض الأفكار ولرؤية مطهّري من غير الخوض في بحث عقلي وهو ما أتفهمه، الكتاب جيّد في مجمله بلا شك
طبق توصیه قدیمی یکی از دوستان این کتاب رو تموم کردم اگه دوست دارید مختصر بدونید از دید یک مسلمان هدف زندگی تو مکتبای مختلف چی هست و اسلام چی می گه کتاب خوبیه نقدی که به مارکسیسم شد جالب بود هر چند که اون قسمت که فدا شدن در راه مکتب رو برای مارکسیسم بی معنی و این را یک نکته ی منفی دونست متوجه نشدم چرا خوب نیست.
کتاب رو واقعا دوست داشتم و از طرفی نشون دهنده� میزان بساطت و مطالعات زیاد شهید هست😊و اینکه آرمان و هدف چندتا از مکاتب مهم رو در مورد انسان رو شرح دادند.
من کتابو دوست داشتم. در واقع فایل صوتی صحبت های ایشون در جمع شاگردانشون به صورت این کتاب دراومده.. توی بخشی در مورد هدف از زندگی توضیح میده و در بخش هایی از کتاب در مورد مکاتب فلسفی هم صحبت میکنه که شنیدم گویا در کتاب "انسان کامل" (شهید مطهری)، بحث مکاتب فلسفی بیشتر بیان شده. البته هنوز انسان کامل رو نخوندم ولی توی برنامه م گذاشتم که حتما بخونم.. در کل کتاب هدف زندگی برای شخصِ من مفید بود و دارم کتابهای دیگه شون رو هم کم کم میخونم
سالهای قبل خوندمش و کتاب مورد علاقم شد.هربار دوباره برمیگردم و میخونمش واسه یادآوری بدیهیات شاید کتاب برای اون دوره ای نوشته شده که بحث بین مکاتب خیلی گرم بوده و اون موقع استفاده ی حداکثری داشته اما این به این معنا نیست که بدرد حالا نخوره کتاب کوتاهه،یه بخش هاییش خلاصه ای از کتاب انسان کاملِ شهید مطهریه و بخاطر همین کوتاهی و جامع بودنشه که دوستش دارم
من نسخه صوتی کتاب و گوش کردم خیلی خوب و مفید بود و به صورت بنیادی و از ابعاد مختلف مساله رو بررسی میکنه منتهی خیلی ثقیل و سنگین هستش و برای فهمش نیاز به تمرکز بالایی داره موفق باشید در محضر استاد شهید
داشتم فک میکردم هدف زندگی چیه واقعا چیه چند تا چیز شنیده بودم اما دلم بیشتر میخواست تا این که این کتاب رو دیدم و شروعش کردم کوتاه بود اما جواب خوبی برای سوالم بود و در کل کتاب خوبیه
کتاب جالبی درباره اینکه هدف زندگی انسان چیه ؟ هدف بعثت و هدف مردمی که پیامبر براشون مبعوث شده و در کل هدف خلقت چیه؟ توضیحات خوبی درباره هدف و غایت فاعل و فعل و ... هم داره.
شاید گوش کردن کتاب به جای خوندنش و به عبارت دیگه گذر کردن از کتاب به جای درنگ و تعمق بر سر اون باعث شد توقعم از کتاب برآورده نشه. مثل همیشه شهید مطهری به بررسی مکاتب، دیدگاه ها و نظریه ها پرداخته تا هر چه بهتر موضوع مورد بحث کتاب رو از دیدگاه اسلام بیان کنه و آن را به اثبات برسونه.