What do you think?
Rate this book
دوازده قرن سکوت!: جلد ۱ برآمدن هخامنشیان
از سری تاملی در بنیان تاریخ ایران
جلد ۱ از مجموعه ۴ جلدی
چاپ اول ۱۳۸۰
جلد ۱ از مجموعه ۴ جلدی
چاپ اول ۱۳۸۰
264 pages, Hardcover
First published April 1, 2001
8 people are currently reading
109 people want to read
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 10 of 10 reviews
March 15, 2011
این نوشتار از آن دست نوشته هایی است که من با آزمندی نقد خواهم کرد؛ نه از دید خواننده ای که سخنان نویسنده را باور دارد که از منظر پژوهشگری که با بسیاری از باورهای نویسنده از بن مخالف است. این نوشته را در کل نوشته ای «پوپولیستی» و بی پایه می دانم که در ادامه دیدگاه خود را شرح خواهم داد.
گروهی که با باور آقای پورپیرار موافق نبودند، تلاش کردند تا با به میان کشیدن پیشینه ایشان و تغییر نظر ناگهانی وی، استدلال هایش را بی پایه بخوانند. این روش نقد به باور من شایسته نیست و اگر ما افکار کسی را نمی پسندیم بهتر آن است که افکار وی را بررسی کنیم و نه خودش را! باری که این کار شایسته دلدادگان جوان است برای همسر یابی و یا سوداگران برای گزینش شریک تجاری. اما گروهی دیگر برآن شده اند تا باورهای وی را به چالش بکشند و من نیز برآنم تا چنین کنم.
این نوشته از آن جهت که با دیدگاهی نو نوشته شده بسیار قابل احترام است اما به باور من از عنوان کتاب تا پایان آن، نویسنده رویه ای «پوپولیستی» (عوام فریبانه) را در پیش می گیرد. نام این نوشته، اندیشه تاریخنگاران و دوستداران تاریخ را نخست متوجه کتاب ارزشمند روانشاد زرین کوب می کند؛ دو قرن سکوت! اما نخستین برگهای نوشته حکایتی دارد از دروغ و تباهی در تاریخ پیش از اسلام.
او باور دارد که آنچه ما آن را تاریخ باستان می نامیم، نوشته یهودیان است! و عنوان می کند که ما از آن دوران هیچ سند و مدرک درستی در دست نداریم که نشان از تاریخ آن دوران بدهد. پارس ها قومی خونریز و بی تدبیر و بی تمدن بوده اند که به یاری یهودیان توانستند بابلیان را سرنگون کنند تا شوکت و ثروت از دست رفته قوم یهود بازستانده شود همانگونه که یهودیان امروزه ایالات متحده امریکا را برده ثروت خود کرده اند تا به یاری آنان به هدف های خود دست یابند! هرچه از تمدن پیش از اسلام می گویند سراسر دروغ و تبانی است که یهودیان انشا کرده اند و ما هرچه داریم یا پیش از هخامنشیان است و یا پس از اسلام. در آن زمان هم اگر رخدادی درست بیابیم آنی است که ساخته بومیان این سرزمین چون ایلامیان (عیلامیان نادرست است) و آرامیان بوده و پارس ها هیچ دستی در آن نداشته اند. (برگرفته از متن کتاب و مصاحبه اختصاصی آقای ناصر پورپیرار با روزنامه جوان مورخ 23 دی ماه 1380 � شماره 258)
تلاش کرده ام تا تنها دیدگاهم را درباره فرازهایی از اندیشه ایشان که در این کتاب نگاشته شده است، بیان کنم زیرا که اگر در پی پاسخگویی به تمامی آنچه ایشان باور دارند می پرداختم دفتری می شد سنگین تر از «دوازده قرن سکوت» �
آنچه از خواندن این کتاب درک کردم آن بود که جناب پورپیرار اگر در تاریخنگاری به چیره دستی نرسیده باشند، در مغالطه استادی را تمام کرده اند. در نفایس الفنون به روشنی آمده است که مغالطه عبارت است از قیاس که فاسد باشد به واسطه ٔ اختلال شرطی معتبر در انتاج به حسب کمیت یا کیفیت یا از جهت صورت یا ماده. {به نقل از واژه نامه دهخدا} به زبان ساده تر همان است که در زبان افواهی گویند:«یک بام و دو هوا!» و این حکایت منطق رد و قبول جناب پورپیرار است در نقد تاریخ ایران باستان.
نخست آنکه من متوجه نشدم که ایشان چه چیزی را سند تاریخی می دانند. ایشان به تمدن آرامی اشاره می کنند و شگفت انگیز است که بی پایه تر از این تمدن در گمانه زنی های تاریخی چیزی وجود ندارد اما کتیبه بیستون و منشور کورش را بی پایه می دانند! و یا از یاد برده اند که تمدن سومری به یاری تورات پیدا شده است و دلیلی ندارد که هرچه در آن آمده به گفته ایشان «دروغ و تبانی» باشد.
می گویند از نشستگاه نخستین قوم پارس هیچ سندی در دست نیست. (انگار یک گزارشگر راستگو نشستگاه دیگر اقوام را برای ایشان از هزاران سال گذشته ارسال کرده است) من نمی دانم ایشان به دنبال چه سندی هستند! پارس ها یکی از اقوام آریایی بوده اند. امیدوارم در این مورد شکی نداشته باشند و این را می دانیم (بر اساس یافته های باستانشناسی و تحلیل سفالینه ها) که کوچ آنان از چه مسیری بوده است. این را هم باید از ایشان پرسید که در آن زمان یهودیان اسیرشده در بابل چگونه پارس ها را یافته اند؟ و "سند تاریخی" جناب پورپیرار چیست؟ و اگر هم همه را باور کنیم، با منشور کورش چه کنیم؟ احتمالا نظر ایشان این است که باید آن را نادیده بگیریم! �
ایشان در کتابشان همه را به اندیشیدن تشویق می کنند و بنده ایشان را به درست دیدن!
گروهی که با باور آقای پورپیرار موافق نبودند، تلاش کردند تا با به میان کشیدن پیشینه ایشان و تغییر نظر ناگهانی وی، استدلال هایش را بی پایه بخوانند. این روش نقد به باور من شایسته نیست و اگر ما افکار کسی را نمی پسندیم بهتر آن است که افکار وی را بررسی کنیم و نه خودش را! باری که این کار شایسته دلدادگان جوان است برای همسر یابی و یا سوداگران برای گزینش شریک تجاری. اما گروهی دیگر برآن شده اند تا باورهای وی را به چالش بکشند و من نیز برآنم تا چنین کنم.
این نوشته از آن جهت که با دیدگاهی نو نوشته شده بسیار قابل احترام است اما به باور من از عنوان کتاب تا پایان آن، نویسنده رویه ای «پوپولیستی» (عوام فریبانه) را در پیش می گیرد. نام این نوشته، اندیشه تاریخنگاران و دوستداران تاریخ را نخست متوجه کتاب ارزشمند روانشاد زرین کوب می کند؛ دو قرن سکوت! اما نخستین برگهای نوشته حکایتی دارد از دروغ و تباهی در تاریخ پیش از اسلام.
او باور دارد که آنچه ما آن را تاریخ باستان می نامیم، نوشته یهودیان است! و عنوان می کند که ما از آن دوران هیچ سند و مدرک درستی در دست نداریم که نشان از تاریخ آن دوران بدهد. پارس ها قومی خونریز و بی تدبیر و بی تمدن بوده اند که به یاری یهودیان توانستند بابلیان را سرنگون کنند تا شوکت و ثروت از دست رفته قوم یهود بازستانده شود همانگونه که یهودیان امروزه ایالات متحده امریکا را برده ثروت خود کرده اند تا به یاری آنان به هدف های خود دست یابند! هرچه از تمدن پیش از اسلام می گویند سراسر دروغ و تبانی است که یهودیان انشا کرده اند و ما هرچه داریم یا پیش از هخامنشیان است و یا پس از اسلام. در آن زمان هم اگر رخدادی درست بیابیم آنی است که ساخته بومیان این سرزمین چون ایلامیان (عیلامیان نادرست است) و آرامیان بوده و پارس ها هیچ دستی در آن نداشته اند. (برگرفته از متن کتاب و مصاحبه اختصاصی آقای ناصر پورپیرار با روزنامه جوان مورخ 23 دی ماه 1380 � شماره 258)
تلاش کرده ام تا تنها دیدگاهم را درباره فرازهایی از اندیشه ایشان که در این کتاب نگاشته شده است، بیان کنم زیرا که اگر در پی پاسخگویی به تمامی آنچه ایشان باور دارند می پرداختم دفتری می شد سنگین تر از «دوازده قرن سکوت» �
آنچه از خواندن این کتاب درک کردم آن بود که جناب پورپیرار اگر در تاریخنگاری به چیره دستی نرسیده باشند، در مغالطه استادی را تمام کرده اند. در نفایس الفنون به روشنی آمده است که مغالطه عبارت است از قیاس که فاسد باشد به واسطه ٔ اختلال شرطی معتبر در انتاج به حسب کمیت یا کیفیت یا از جهت صورت یا ماده. {به نقل از واژه نامه دهخدا} به زبان ساده تر همان است که در زبان افواهی گویند:«یک بام و دو هوا!» و این حکایت منطق رد و قبول جناب پورپیرار است در نقد تاریخ ایران باستان.
نخست آنکه من متوجه نشدم که ایشان چه چیزی را سند تاریخی می دانند. ایشان به تمدن آرامی اشاره می کنند و شگفت انگیز است که بی پایه تر از این تمدن در گمانه زنی های تاریخی چیزی وجود ندارد اما کتیبه بیستون و منشور کورش را بی پایه می دانند! و یا از یاد برده اند که تمدن سومری به یاری تورات پیدا شده است و دلیلی ندارد که هرچه در آن آمده به گفته ایشان «دروغ و تبانی» باشد.
می گویند از نشستگاه نخستین قوم پارس هیچ سندی در دست نیست. (انگار یک گزارشگر راستگو نشستگاه دیگر اقوام را برای ایشان از هزاران سال گذشته ارسال کرده است) من نمی دانم ایشان به دنبال چه سندی هستند! پارس ها یکی از اقوام آریایی بوده اند. امیدوارم در این مورد شکی نداشته باشند و این را می دانیم (بر اساس یافته های باستانشناسی و تحلیل سفالینه ها) که کوچ آنان از چه مسیری بوده است. این را هم باید از ایشان پرسید که در آن زمان یهودیان اسیرشده در بابل چگونه پارس ها را یافته اند؟ و "سند تاریخی" جناب پورپیرار چیست؟ و اگر هم همه را باور کنیم، با منشور کورش چه کنیم؟ احتمالا نظر ایشان این است که باید آن را نادیده بگیریم! �
ایشان در کتابشان همه را به اندیشیدن تشویق می کنند و بنده ایشان را به درست دیدن!
October 12, 2010
این کتاب آغازی است برای اثبات توطئه در تاريخ ، استاد در این کتاب ها نه تنها در مورد تاریخ کذایي و بدون سند و مدرک نوشته شده را به اثبات می رساند بلکه انديشیدن ، تحقيق در مورد شنیده ها را به ما می آموزد که جز با دلیل و سند کافي چيزی را نپذيریم یا بهعبارتی اندیشيدن را به ما مي آموزد *** مقدمه کتاب به این شرح است *** اینک که بر تاریخ و جهان آشکار می شود که مردم ایران ، علي رغم موانع ادواری ،به راه مستقل و مترقي خود می روند و معلوم است که جز با اتحاد رسمی ، آزاد و ملی ، آرامش و آینده ای در کار نخواهد بود ، این قلم خود را موظف می داند آن چه سالیان درازی در باره بنیان تاریخ ایران در ذهن داشته منظم و بر کاغذ آورد
این بررسی ، تاریخ ایران را تاریخ پارس و پارسیان نمی داند و می کوشد حیات دیرینه ي اقوام گوناگون این نجد_و نه تسلط بيگانگانی را که شیوه عقب ماندهی شاهنشاهی را بنیان گذارد _ اساس و آغاز هویت ملی ايران قرار دهد و از این را دین خود را به هموار کردن زمینه وحدت ملي ادا کند . این مجموعه ، در چهار کتاب با عناوین زیر تنظیم و هر کتاب به مجلدات و یا عناوین فرعی دیگری تقسیم خواهد شد
کتاب اول : دوازده قرن سکوت ، بر آمدن هخامنشیان
کتاب دوم : پل بر گذشته ، بر آمدن اسلام
کتاب سوم : در تدارک هویت ملي ، بر آمدن صفویه
کتاب چهارم : پایان پراکندگی ، بر آمدن مردم .
این بررسی ، تاریخ ایران را تاریخ پارس و پارسیان نمی داند و می کوشد حیات دیرینه ي اقوام گوناگون این نجد_و نه تسلط بيگانگانی را که شیوه عقب ماندهی شاهنشاهی را بنیان گذارد _ اساس و آغاز هویت ملی ايران قرار دهد و از این را دین خود را به هموار کردن زمینه وحدت ملي ادا کند . این مجموعه ، در چهار کتاب با عناوین زیر تنظیم و هر کتاب به مجلدات و یا عناوین فرعی دیگری تقسیم خواهد شد
کتاب اول : دوازده قرن سکوت ، بر آمدن هخامنشیان
کتاب دوم : پل بر گذشته ، بر آمدن اسلام
کتاب سوم : در تدارک هویت ملي ، بر آمدن صفویه
کتاب چهارم : پایان پراکندگی ، بر آمدن مردم .
June 5, 2016
واقعا نوشتن نقد بر همچین خزعبلاتی خود کار عبث و بیهوده ایست ! این مرحوم مخش تاب داشته و کلا تاریخ را از این رو به آن رو و برعکس فهمیده !
هیچ سندی برای اثبات حقانیت نوشته هایش ذکر نکرده ، همه ی نوشته ها سر هم بندی و حاصل تخیلات معیوب این آدم بی سواد و کلاهبردار است و از اول تا آخر فقط به شعور مخاطب توهین میکند.
در نقد این کتاب همین بس که ایشان اشعار سعدی را مشتی خزعبلات خوانده ! و اعتقاد داشته هخامنشیان یک امپراطوری خون ریز خارجی بوده است که توسط یهودیان اجیر شده اند تا پول های یهودی ها را از مردم ایران پس بگیرند ! منطق کلی نوشته این است : من راست میگویم ، دلیل نمی آورم ، بقیه احمق هستند ، مورخان تحصیل کرده احمق تر !
اگر از نژاد آریایی متنفر هستید و دوست دارید عقده های حقارت خود را با خواندن یک کتاب بی سر ته و دروغ درباره ی یک ملت پر افتخار خالی کنید خواندن این کتاب را به شما بسیار توصیه میکنم.
متاسفانه بعضی دوستان از اقوام گوناگون که در ایران زندگی میکنند تاریخ ایران را تاریخ خود نمیدانند و همین مساله باعث میشود نسبت به فرهنگ و تاریخ این مرز بوم با غرض و مرض برخورد کنند و امتیاز های بالایی به این دست کتاب ها بدهند.
هیچ سندی برای اثبات حقانیت نوشته هایش ذکر نکرده ، همه ی نوشته ها سر هم بندی و حاصل تخیلات معیوب این آدم بی سواد و کلاهبردار است و از اول تا آخر فقط به شعور مخاطب توهین میکند.
در نقد این کتاب همین بس که ایشان اشعار سعدی را مشتی خزعبلات خوانده ! و اعتقاد داشته هخامنشیان یک امپراطوری خون ریز خارجی بوده است که توسط یهودیان اجیر شده اند تا پول های یهودی ها را از مردم ایران پس بگیرند ! منطق کلی نوشته این است : من راست میگویم ، دلیل نمی آورم ، بقیه احمق هستند ، مورخان تحصیل کرده احمق تر !
اگر از نژاد آریایی متنفر هستید و دوست دارید عقده های حقارت خود را با خواندن یک کتاب بی سر ته و دروغ درباره ی یک ملت پر افتخار خالی کنید خواندن این کتاب را به شما بسیار توصیه میکنم.
متاسفانه بعضی دوستان از اقوام گوناگون که در ایران زندگی میکنند تاریخ ایران را تاریخ خود نمیدانند و همین مساله باعث میشود نسبت به فرهنگ و تاریخ این مرز بوم با غرض و مرض برخورد کنند و امتیاز های بالایی به این دست کتاب ها بدهند.
August 21, 2010
استاد پورپیرار این کتاب رو مقدمه ای برای شروع به بحث های جدی تر قرار دادن
بهتره برای دنبال کردن بحث دیگر کتاب های ایشون رو مطالعه کنین
یا برای ورود به بحث می تونین فیلم های مستند تاریخی ایشون که به ترتیب تختگاه هیچکس و طوفان نوح و مجعولات مجلل رو نگاه کنین
بهترین اثر ایشون کتاب اسلام و شمشیر که به صورت یادداشت تو وبلاگشون نوشتن و نگرشی جدا و صحیح از اسلام رو بنا کردن
می تونین تو سایت زیر کتاب رو پیدا کنین
بهتره برای دنبال کردن بحث دیگر کتاب های ایشون رو مطالعه کنین
یا برای ورود به بحث می تونین فیلم های مستند تاریخی ایشون که به ترتیب تختگاه هیچکس و طوفان نوح و مجعولات مجلل رو نگاه کنین
بهترین اثر ایشون کتاب اسلام و شمشیر که به صورت یادداشت تو وبلاگشون نوشتن و نگرشی جدا و صحیح از اسلام رو بنا کردن
می تونین تو سایت زیر کتاب رو پیدا کنین
August 19, 2014
گالیله تاریخ ایران
May 25, 2011
واقعا جالب که پس از این همه سال که ترجمه رو به خدمون تزریق کردیم هرچه گفتند باور کردیم و هر انچه خواستند کردیم يک نفر فقط یک نفر بر آن شد که آنان را ضایع کند و شاید خیال بافی ها و عقایدی که ما به آنها پایی بند بودیم و به هر کوچه و بازار به آنها میبالیدیم را يک دفعه برایمان نابود سازد و مارا از گمراهای بیرون کشد،این گونه افرادی چون شخصی که در بالا خود را منتقد روشنفکر میبیند پس از خواندن حتما پاراگرافی از این کتاب با سند و مدرک اين چنین بخواهد استاد را پایین و خود را بالا ببرد .به شخصه میتوانم بگوییم هفتاد هزار ایرانی را 13 فروردین کشتند ،کتابهایی برایمان نوشتند و آن را تاریخ گفتند،اموالمان را تاراج کردند،اثار باستانیمان را قاچاق کردند و برند که نفهمیم کیستیم،ولی حال که بیدارمان میکنند میگوییم:کتاب خوبیست اگر تمام تاریخی را که خواندم باور داشتم آنان را فراموش کردم.و گفتم باید دوباره ساخت انچه را برایمان سراب کردند.،
March 5, 2018
با نقد هاى ايشان موافقم، تاريخ نويسان بجاى استناد به اسناد مادر و اورجينال به داستانسرايى و يا نقل داستانسرايى هاى ديگران مشغولند. اگر نميدانيد بگوييد نميدانم ، چرا از خود داستان ميبافيد.
ولى با اثبات هاى ايشان هم مخالفم زيرا ايشان هم مدارك موثق و درجه يكى براى اثبات ادعاهاى خود ارائه نداد.
ولى با اثبات هاى ايشان هم مخالفم زيرا ايشان هم مدارك موثق و درجه يكى براى اثبات ادعاهاى خود ارائه نداد.
Read
January 12, 2008خواندنش به عنوان سندی درباره ی آسیب شناسی دانش و هویت ملی در ایران برای پژوهشگران این موضوع ضروری است.
Want to read
November 19, 2011برای دانلود کتاب تاملی بر بنیان تاریخ ابران عضو فیس بوک شوید و به محفل بنیان اندیشان برید یا از لینک بالا دانلود کنید
دانلود رایکان و کامل کتابهای تاملی بر بنیان تاریخ ایران
August 6, 2010
در کل کتاب خوبیه.سعی کرده یه نگاه متفاوت تر از نگاه رایج به تاریخ داشته باشه .سوالاتی که مطرح میکنه اساسیه و پاسخ هایی هم که خودش برای اونا داره قابل تامل
Displaying 1 - 10 of 10 reviews
Can't find what you're looking for?
Get help and learn more about the design.