ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

باغی میان دو خیابان: چهار هزار و یک روز از زندگی کامران دیبا در گفت‌وگ� با رضا دانشور

Rate this book
معمارها آدم های جالبی هستند؛ مجموعه ای از شاعر و استاد کار، اهل فکر و اهلِ عمل؛ حاصل تخیّل و اندیشه شان باید فوری به کار آید. آن چه ذهن می سازد باید توانِ مادیّت یافتن و ملموس شدن داشته باشد. با سنگ و آهن و سیمان برای طرحی مجرد از جنس اندیشه و خیال، باید بر این زمین سخت، جسم بسازند. آن ها محکوم به ساختن هستند و در دنیایی که دائم رنگ و شکل و قالب عوض می کند. باید ثبات پدید آرند. درگیری شگفتی با زمان و لاجرم با زمانه دارند زیرا آن چه فردا می آید امروزی را که خود تداوم آن است نفی می کند. و معمار ناچار است چیزی پایدار بسازد که فردا هم به کار آید. از یک سو زمان را در فضایی که می سازد به بند می کشد و در برابر حرکت بی رحم و ویرانگرش دیواری از سکون می چیند و از سوی دیگر ناگزیر است خود سریع تر از زمان برود تا در دلِ آینده فضایی بگشاید آماده ی پذیرایی ساکنانِ فردا. مجبور به مسابقه با زمان است و شگفتا که با آفریدن سکون، بر این توقف ناپذیر چیره می شود تا بر او پیشی گیرد. به این گونه معمای معماران -این صاحبانِ راز در قصه های کهن- بر محور تضاد و تناقض و در بطنِ تنشِ پایان ناپذیرِ کهنه و نو، شکل می گیرد

261 pages, Paperback

First published January 1, 2010

12 people are currently reading
201 people want to read

About the author

Kamran Diba

4books3followers
Kamran Diba, Born1937 - Tehran.

Diba started painting in the late 50s in the United States. During the 60s he participated in Corcoran Gallery Annual, in Washington D.C.- in 1963, Gallery Realites, Washington D.C. The Iranian culture and civilization gradually influenced his work. The result was a series of paintings influenced by composition of Persian illuminated manuscripts and calligraphy. He participated in Tehran Biannuals 1960s, and represented Iran at the Paris and Venice Biennales.

In Iran, his first show was called" Prodigal Water man" circa 1966 at Seyhoun Gallery. Zand gallery represented him in the seventies. Diba, with the collaboration of Parviz Tanavoli, has made memorable public sculptures, which adorn some of cultural institutions in Iran. His last show was 2014 at the Arran gallery.

He founded, designed and directed the Tehran Museum of Contemporary Art in the 70ies and collected one of the richest collections of modern and contemporary art. Karim Emami, in the encyclopedia Iranica, refers to him as an art catalyst in Iranian society of the 70s.

He presently lives in Europe with his wife. His recent work has to do with Global News, which is reflective of the chaotic globalized world. He divides his work into Front page & Narratives. Front Page records and abstracts the precise news of a day, in our global world.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
51 (46%)
4 stars
37 (33%)
3 stars
15 (13%)
2 stars
5 (4%)
1 star
1 (<1%)
Displaying 1 - 19 of 19 reviews
Profile Image for Mana Ravanbod.
380 reviews231 followers
November 28, 2015
در اهمیت کتاب از حیث حرفهای دیبا شکی نیست، بالاخره یکجا حرفای کامل او را میخوانیم، ولی برای من اهمیت دوم کتاب فرم آن است و دقتی که رضا دانشور عزیز و فقید داشته. حیف شد. مصاحبه‌� خوب کم داریم در ایران. یا مرید و مرادی حرف میزنند اغلب، مثل گلستان در بهترین و خواندنی‌تری� حالتش، یا از سر ندانستن درواقع چیزی نمیپرسند و کلیات مبرهنی طرح میکنند، یا اگر سوالی میکنند نمیتواند یا نمیدانند چطور پی بگیرند. نمونه کم داریم. مصاحبه‌� شمیم بهار با جلال آل احمد در اندیشه و هنر مثلن خوب است، یا یک مصاحبه دیدم با بهرام صادقی در قبل انقلاب که یادم نیست کجا. گفتگو و متن مکتوب طاهر نوکنده با فریدون جناب و مجتبی سیادتی عالیست. حرفهای قاسم هاشمی نژاد با گلستان هم تنها مصاحبه‌� واقعی گلستان. گفت و جو‌ها� امروزه و فشن یک خودنمایی و فتیش است، عارضه است. روزنامه‌ه� هم بدتر از آن.
Profile Image for HAMiD.
496 reviews
April 16, 2019
گفتگو بر مدار ماهيت و انديشه ي معماري کامران ديبا و تلاش او براي فراهم آوردن امكانات ساخت موزه اي براي هنرهاي مدرن و البته پيروزي اش در اين راه داراي برجسته نكته هايي ست كه خواننده ي كم آگاهی در معماري چون من را هم داراي افق تازه اي در چگونگي نگاهش به اين گستره مي کند
شايد هنوز ارزش كاري كه ديبا براي ايجاد موزه ي هنرهاي معاصر کرد و گردآوري گنجينه ي بي همتاي آن و تلقي اي كه او از دانش معماري داشته است حتا در ميان اهل فن نيز شناخته نشده باشد(آن هم در این روزها که هرچه هست به تارج می رود به دست حتا هنرمندان)، اما خوانش اين گفتگو انگار كه كنار زدن پرده اي باشد براي نيم نگاهي به جهاني ديگر و چگونه انديشيدني ديگر از نگاه كامران ديبا و درك اندكي از ارزش يگانه ي كاري كه به سامان رسانده است. نمي شود در تعالي ديبا ترديد كرد و گواه اين نيز كارهايي ست كه به انجام رسانده و حتا ايده هايي كه تلاش براي انجام آنها داشته است. از اين گفتگو بسيار مي توان آموخت و به جد اين گفتگو دنيايي خاص و كمتر ديده را براي خواننده ي پيگير و دوستدار هنر باز مي كند. گويي در كلاس درس نشسته باشي و ديبا استادانه براي تو شرح بدهد آنچه را كه جوهره ي معماري او و در نتيجه ي سبك زندگي اي است كه غافل مانده و سير قهقرايي با شيب تندي كه ديگر گريزي از آن نيست را پيش چشمت بياورد و تو بياموزي از او بي آنكه متوجه باشي آموختن را - اين را هم دوست دارم بگويم كه كتاب از زاويه اي ديگر يك نقد اجتماعي هم هست و البته نقد فضاي فكري و هنري و مثلن روشنفكري ايران چه در گذشته و چه اكنون كه از اين نگاه هم بسيار خواندني و ناب مي شود
#
نقش زنده ياد رضا دانشور را هم هم جهت نگاه داشتن كلام و روان بودن گفتگو نبايد ناديده گرفت كه باعث خوش خوان تر شدن گفتگو شده است
پس مي توانم گفت از اين گفتگو بسيار و بسيار آموختم و اين ارزش خوانش آن را برايم دو چندان كرده است
دريغ كه نشر بن گاه كمي شلخته كتاب را به چاپ داده است اما باز هم سپاس كه دست كم براي چاپ آن دست به كاري مهم زده است
سپاس از پوريای جان كه كتاب را برايم جست ***

شهري‌و� 1396
Profile Image for Hilda hasani.
160 reviews174 followers
November 13, 2020
کامران دیبا معماری که بسیاری فکر می‌کنن� وابستگی‌ا� به خاندان سلطنتی او را به جایگاهی رساند و شرایطی را برایش فراهم کرد.
ولی من می‌گوی� فرد خوش فکری که بلد بود چگونه خود را در مسیر پیشرفت و رشد قرار دهد و در کنار معماری و شهرسازی کردن برای جایی که ریشه‌ها� فرهنگی‌ا� رادر آن می یافت، یعنی تهران و کشورش ایران در نظر داشت که هیچوقت خودش و هدف‌ه� و رویاهایش را فراموش نکند.
در کنار این که به فکر این بود که چگونه می شود با دیدگاهی نو شهرها و بناها را رنگی نو بخشید و مردم را در مسیری متوجه به خودشان قرار داد به فکر این هم بود که خواسته‌ها� ذهنی‌ا� را ارضا کند و اینگونه شد که در بازه‌� یازده� ساله‌� فعالیتش در ایران مهری زیبا بر روی شهرهای ایرانی زد.
خواندن این کتاب برای معمارهای به زعم خویش پر ابهت امروز و از بینشان آن‌های� که خود را عناصری آوانگارد می دانند بسیار توصیه می شود.
تا ببینیم که همه چیز فریاد زدن تفکراتمان نیست. می شود کار خوب انجام داد، انسانی طراحی کرد و ماندگار شد. خواندن این کتاب بر معماران واجب‌تری� است.
Profile Image for maryam.
26 reviews233 followers
April 21, 2015
به پیشنهاد کیانای عزیز، باغی میان دو خیابان را خریدم و از خواندنش لذت بردم. کتاب، گفت‌� گوی رضا دانشور با کامران دیبا، معمار موزه هنرهای معاصر، پارک شفق، فرهنگسرای نیاوران و � است. برای من که چند سالی از کودکی‌ا� را در امیرآباد گذرانده‌ام� موزه هنرهای معاصر،� جزئی فراموش‌نشدن� از فضای زیبا و پرهیجان پارک لاله، سینما بلوار و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که از اقبال خوش من و خواهرم و حوصله زیاد مامان تجربه‌ا� کردم که دستمان را می‌گرف� و می‌بر� فیلم‌ها� سینما بلوار که مخصوص کودکان بود را ببینیم یا توی صف تاب بایسیتم و نوبتمان شود و سوار شویم، یا از جلوی موزه رد شویم و آن خانم و آقای مجسمه را ببینیم که گندم می‌کارند� و این‌با� که بعد از خواندن این کتاب دلم برای آن فضای مدرن که هنوز هم رنگ و بوی متفاوتی از سایر جاها دارد تنگ شد، یکی از آخرین بعدازظهرهایی که ایران بودم را پیاده از نشر مرکز قدم زنان آمدم پایین، چرخی در بازارچه پارک زدم و عکس‌های� از مجسمه‌ها� آفتاب و باران خورده محوطه چمن موزه گرفتم و آن زن و مرد را دیدم که در منتها الیهی کاشته بودندشان که کسی اتفاقی چشمش به آن ها نخورد، و حرف‌‌ها� کامران دیبا در ذهنم زنده� بود نورگیرهای موزه را می‌دید� که از بادگیرهای یزد ایده گرفته بود و وارد شدم و بلیت موزه را خریدم. و اهمیتی نداشت که کوچک‌تری� علاقه‌ا� به نمایشگاه فعلی و به سلیقه من بدقواره موزه نداشتم، فکر می‌کرد� مثل تابستان گذشته می‌توان� ساعتی در کافه‌تریای� بنشینم و بنوشم و بخوانم، که کافه بسته بود، بی‌آن‌ک� توضیحی به در زده‌باشند� و خب البته چه اهمیتی دارد مشتری و بیننده موزه که کسی بخواهد خودش را موظف به توضیح دادن به آن‌ه� بداند، و مبل‌ها� پایه کوتاه مثل قبل بودند، و سالن‌ه� پر از دخترها و پسرهای هنری با سر و وضع نمایشی و رنگی‌شان،‌ی� جایش فقط به دلم نشست و آن هم سالنی بود که رنگ و نور متنوع می‌انداخ� روی دیوارها و آدم‌ه� سایه‌شا� روی دیوار می‌افتا� و رنگ و نور بر تنشان حرکت می‌کر� و می‌رقصید� و همه سخت مشغول عکس گرفتن از خودشان و هم‌دیگ� بودند، و یکی دو جا هم فیلم گذاشته بودند با صندلی برای تماشاچیان که این هم پیش از این در ایران ندیده بودم. یعنی فیلمی هم اگر بود باید ایستاده می‌دید�. حوض روغن آن آقای ژاپنی هنوز سر جایش بود، همان که دیبا در کتاب توضیح می‌ده� که روز افتتاح موزه شاه باورش نمی‌شد� این حوض تویش نفت باشد و دست می‌زن� که امتحان کند و دستش نفتی می‌شو�. چرخی زدم و کتابخانه را پیدا کردم و رفتم نشستم به مطالعه. پرنده پر نمی‌ز�. جایی که باید مرجع دانشجویان و پژوهشگران هنر و معماری باشد خلوت تر از قبرستان در روز وسط هفته بود. کتاب‌داره� مشغول صحبت در مورد وسایل خانه بودند، و پیشنهاد می‌دادن� که یکی از آن‌ه� مبل بخرد یا گازش را عوض کند. چهار و چهل دقیقه هم آمدند بلندم کردند که داریم تعطیل می‌کنی�. دلم برای موزه سوخت که با آن معماری زنده‌ا� هنوز می‌توان� نفسم را حبس کند،� و این همه موزه که در شهرهای مختلف دنیا دیده‌ام� معماری این یکی انگار یک زبان دیگری دارد و فضاهایی را هر بار برایم نمایش می‌ده� که با این‌ک� صدها بار دیده‌ا� و حفظ شده‌ا� اما هر دفعه تازه است و پیچ راهروها و اتاقک های کوچک گالری‌هایش� و آن مارپیچ نهایی که دوباره برت می‌گردان� به ابتدا همیشه شگفت زده‌ا� کرده است. باغی میان دو خیابان، تصویری با جزئیات از کامران دیبا، طرح‌ه� و ایده‌های� در پس این بناهای مختلف، و شرایط حاکم بر فضایی که این شکوفایی مدرن را حاصل شده ارائه می‌ده�. تصویر معماری که زندگی و فرهنگ سرزمینش را می‌شناس� و از دل آن شناختن می‌توان� طرحی نو بیاندازد و امکان تجربه‌ها� جدیدی را فراهم کند. کتاب را به عادت همیشگی‌ا� موقع خواندن علامت زده‌ا�. پاراگرافی از آن را نقل می‌کن� این‌ج� که معرفی کوتاهی هم باشد و ترغیبی به خواندن کل این گفت‌� گوی طولانی. صفحه ۱۳۳، شرح جلسه‌ا� است که کامران دیبا و عده‌ا� از درباریان و مهندس علی صادق و مهندس محسن فروغی قرار است در مورد طرح اطراف حرم امام رضا که تمام خانه‌ه� و و محله‌ها� اطراف حرم را به طور دایره‌ا� قرار بود تخریب کند تصمیم بگیرند. از زبان دیبا بخوانید:
«شاه متولی آستان قدس هم بود. اولش من خوشحال شدم چون فکر کردم که خب ما سه تا مهندس هستیم و می‌تونی� اونا رو قانع بکنیم که این طرح بده، ولیان، استاندار خراسان هم اون جا بود، سر میز نشسته بود. متاسفانه فروغی درآمد و گفت من با این طرح موافقم، در صورتی که چند تا ساختمون رو که می‌گ� خراب نکنین، صادق هم حرف اونو تایید کرد. به من که رسید خیلی عصبی شدم و به مهندس صادق و فروغی که جای پدر من بودند خیلی پرخاش کردم که شما مهندسین ولی مثل این که توی باغ نیستین، در جریان نیستین. شما نمی‌تونی� شهر رو جراحی کنین، این یه بافتیه که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی ربط داره به زندگی حرم. نمی‌تونی� اطرافشو سلمونی کنین و میدان درست کنین چمن و گل و حوض بکارین، جاش اینجا نیست و این ساختمونِ شهیاد آریامهر هم نیست که یک میدون درست کنین دورش ترافیک بچرخه. این‌ج� برای خودش یک زندگی داره، یک بافت سنتی داره و من تعجب می‌کن� شما می‌خوای� اونو تخریب کنین سه تا ساختمونشون نگه دارین. هزار جور زوار می‌آ� این‌جا� ارزش زیارتی و توریستی داره. این زوار مثِ شما آقایون نیستن که برای تفریحاتشون برن جنوب فرانسه و کوه‌ها� سویس! اینا تعطیلاتشونم اینه. می‌آ� زیارت. می‌گی� این‌ج� کثیفه، آش می‌فروش�. آقا اینا خب آش می‌خورن� غذاشون اینه این زندگی مردمه و اون مسافرخونه‌ها� خوب توش می‌مون�. این کاری که شما دارید می‌کنی� یک کار عجیبیه و من به هیچ وجه زیر بار نمی‌ر� که این رو امضا کنم. آقای علم که دید من خیلی گستاخانه دارم صحبت می‌کن� به عنوان این که نمی‌تون� حرفای منو تحمل کنه گذاشت از سالن بیرون رفت و دیگه برنگشت. این آقایان امضا کردن من گفتم به هیچ وجه امضا نمی‌کن�. به من گفتن امر اعلیحضرت است گفتم اگه امر اعلیحضرت است پس چرا ما رو آوردید؟ شما دستور دارید از بالا، خب برید انجام بدید. مهندسید خودتون، چرا ما رو آوردید؟ در هر صورت من امضا نکردم و اون‌ه� هم رفتن خراب کردن بعد هم رفتم به ملکه گزارش دادم این طور شده، ولی گویا زور اون هم نرسید.»
Profile Image for اشکان نیری.
Author2 books23 followers
May 9, 2015
این کتاب فقط روایت زندگی و کار یکی از بهترین آرشیتکت‌ها� ایران معاصر به خصوص در فضاهای شهری نیست. که اگر بود کتابی می‌ش� در حوزه‌� تخصص معماری. اما علاوه بر این‌ه� روایتی و تحلیلی درجه یک، صادقانه و بی‌کین� از فضای هنری، روشنفکری، اجتماعی و اقتصادی دهه چهل و پنجاه شمسی ایران دارد. مخاطب این کتاب هر کسی است که می‌خواه� از ایران دهه چهل و پنجاه چیزی بیشتر از تاریخ رسمی و حکومتی داخل ایران بداند. البته وجه معمارانه‌� کتاب هم چیزی کم ندارد و بینش و دید انسان‌دوستان� و پیش‌روی� را به مخاطب علاقمند به معماری اعطا می‌کن�.
Profile Image for حسام آبنوس.
430 reviews323 followers
February 16, 2019
واقعا کتاب ارزشمندی است
حیف که قرض دادم و دیگر بازنگشت

سیر فعالیت‌ها� کامران دیبا و نقش او در جریان هنرهای تجسمی سال‌ها� پیش از انقلاب در این کتاب از زبان خودش روایت شده است
او برخی نسبت‌ه� را به خاطر انتسابش به ملکه ایران در این کتاب پاسخ می‌ده� و از برنامه‌های� که برای معماری کشور داشته سخن می‌گوی�

***
بخشی از کتاب:
هنر حقانیتی است ماندگارتر از سود و زیان‌ها� سیاسی روزگار و از روی شانه� تاریخ با نسل‌ه� گفت‌وگ� می‌کن� و ادامه می‌دهد� بی‌اعتن� به مصالح زودگذر قدرت‌ه�. صفحه 36

یک آدم بومی ممکنه فکر کنه باید محیطش و معماریشو به صورت غربی در بیاره، اما ما که از خارج آمده بودیم فکر می‌کردی� نه، این طور نیست بلکه ساختمونای خودمون بهتر از ساختمونای پِرپِری و شیشه و آلومینیومی غربه. فکر کنم من اولین مرتبه آجر سفید رو با بندکشی سفید در تهران باب کردم به عنوان یک معماری دوران جدید، بعد از مُدِ سنگ تراورتن. چندتا آرشیتکت هم بودن آجر فشاری کار می‌کردن� اما من آجر قمی سفید استفاده کردم و این رو از قم آوردم. آجر استانداردی که هیچ جنبه تزیینی نداشت، در قم با اون خونه‌ها� معمولی می‌ساخت�. بندکشی رو هم سفید کردم که به نظر یک تکه بیاد. خیلی بناها نقلی و قشنگ در آمد مثل کله قند شیرین و خوشحال و روشن. صفحه 74

Profile Image for Neda.
86 reviews15 followers
October 22, 2016
بسیار لذت بردم و آموختم.
اکنون من نیزمانند آقای سمیع آذر دلایل زیادی دارم که کامران دیبا را به خاطر میراث گران سنگش ستایش کنم .
اگر تلاش و اهتمام ستودنی او نبود، جامعه هنری ما در وضعیت به مراتب ضعیف تری بسر میبرد و از اعتبار بین الملی کمتری برخوردار بود.
آرزو میکنم دوری و غیبت او، هرگز باعث از یاد رفتن دستاوردهای ماندگار و میراث افتخار آفرینش نگردد، آن هم نزد ملتی که در عادت ذهنی اش فراموشی یک قاعده و قدرشناسی یک استثناست.

نقل از علیرضا سمیع آذر. ص 240
Profile Image for Mojtaba Asghari.
77 reviews17 followers
May 25, 2021
سال 95 با جناب کامران دیبا در رادیو 808 مصاحبه ای ضبط کردیم که حاوی اطلاعاتیست که شاید بتواند مکملی برای این کتاب باشد. این مصاحبه در صفحات زیر قابل استفاده میباشد
نسخه صوتی مصاحبه:

نسخه ویدئویی مصاحبه:
Profile Image for Kimia.
9 reviews5 followers
May 26, 2022
با تک تک جملات کتاب عشق کردم، اشک ریختم و حسرت ها خوردم
Profile Image for نيلوفر.
27 reviews7 followers
January 30, 2021
باغی میان دو خیابان، گفتگوی دانشور است با کامران دیبا، با محوریت موزه‌� هنرهای معاصر. کتاب را برای آشنایی با افکار دیبا شروع کردم، اما فقط موزه� هنرهای معاصر نبود. گویی درددل دیبا را می‌خوانی� درباره‌� مسائل فرهنگی و‌هنر� ایران. گفتگو با گلایه� و ابراز نگرانی دیبا از یک معامله‌� هنری شروع می‌شو�. مصاحبه‌� دانشور با نظریات خود دیبا درهم تنیده شده است. کتاب ورای انتظارم بود. از دید یکی از نزدیکان ملکه، به اوضاع فرهنگی پیش از انقلاب نگاه می‌کنی�. کسی که خود از طبقه‌� آریستو است، اما در معماری مردم برایش اهمیت دارد. هر چه در گفتگو بیشتر پیش می‌رویم� بیشتر به این فکر می‌کنی� که چرا از دید هنری و فرهنگی در چنین جایگاهی قرار داریم. چه مسیری باید طی می‌ش� که نشد. این سوال که بالاخره ما در کجا قرار داریم؟ به هنر غرب نگاه نکنیم، به هنر گذشته‌� خود نیز؛ چه کنیم؟
در باب خود کتاب نیز، گفتگو و حرف‌ها� جالب و تامل‌برانگی� دیبا، کشش و‌جاذبه‌� کافی را به کتاب داده است.
Profile Image for Amir Ghorbani.
2 reviews1 follower
January 11, 2016
در این‌ک� موزۀ هنرهای معاصر تهران اثر مهمی در تاریخِ معماری ایران است و کامران دیبا هم از معمارانِ مهمِ این سرزمین شکی نیست. اما این کتاب، کتابِ آشفته‌ا� به نظرم رسید. گفتگویی که گفتگو نیست! دانشور جز موارد خیلی کم تقریباً هیچ‌وق� سؤال جدی از دیبا نمی‌کن� و یا اگر هم می‌پرس� پی‌گی� نیست و به هر جوابِ بی‌ربط� قانع است. وظیفۀ دانشور انگار ایجاد تعادل بین من‌� من‌م� دیبا و خاطرات و پراکنده‌گوی� معمار است که زیاد هم در این کار موفق نیست. از طرفی این کتاب راجع به معماری هم نیست و مثلاً قرار است باشد! بدون عکس و نقشۀ درست و حسابی انگار کسی قصد داشته باشد نحوۀ «گره زدن» را از پای تلفن برای شما تعریف کند! با تمام این حرف‌ه� کامران دیبا حرف‌ها� جالب و خواندنی هم زیاد زده و دو ستاره‌ا� که به این کتاب دادم به‌خاط� همین ۴۰٪ مطالب خواندنی کتاب است.
Profile Image for Fateme Arghavan.
12 reviews
February 2, 2018
من فکر می‌کن� جریانِ نسل نو و کهنه، جریان مرگ و زندگیه. مردم زندگی می‌کنن� می‌میر� و بچه‌ه� و نوه‌هاشو� جاشونو می‌گیر�. جریان اندیشه هم همینه، این امواجی که بین جهان اول و جهان سوم هست، باید به رفت� و آمدشون ادامه بدن و الا، اونی که منزوی می‌ش� جهان سومه. خب انزوا که نمی‌تون� جلو انتقال فکر دیوار بکشه. فقط باعث می‌ش� اون امواج به‌صور� آزادانه و مستقیم وارد نشن. به صورت زیر لحافی و زیر میزی و از درز در و از لای فیلتر و پارازیت، سانسور شده و تغییر ماهیت داده و قلب شده به ما برسن. غلط فهمیده بشن. غلط استنتاج بشن، غلط عمل بشن، و عمل غلط در سطح یک جامعه نتیجه‌ا� جز فاجعه به بار نمی‌آر�.

باغی میان دو خیابان، چهار هزار و یک روز از زندگی کامران دیبا در گفتگو با رضا دانشور
Profile Image for Sara Zandi.
16 reviews6 followers
August 13, 2017
این کتاب رو به پیشنهاد استاد عزیزم خوندم.. تو سطر به سطر این کتاب میتونستم واقعا روند زندگی دیبا و دغدغه هاشو حس کنم، گاهی ضربان قلبم با بعضی جمله هاش بالا میرفت، و تصورش هم برام مشکل بود که کامران دیبا تو اون لحظات چه فضایی حسی رو داشته تجربه میکرده.
تو اهمیت خوندن این کتاب برای یک دانشجوی معماری و یک معمار و حتی یک هنرمند شکی نیست. اندیشه های آدم هایی مثل دیبا بی نهایت آموزنده ست.
Profile Image for Moien Nayebi.
120 reviews4 followers
May 10, 2021
بی‌ش� یکی از بهترین مصاحبه‌های� که خواندم. سوالات بعضا هوشمندانه‌� دانشور و پاسخ‌ها� هوشمندانه‌ت� دیبا. مصاحبه‌گ� در نقش تسهیل‌گ� مصاحبه به دیبا فرصت این را می‌ده� که نکات کلیدی‌ا� که مد نظر دارد را بگوید و به‌ج� سوالاتش را می‌پرس�.

متوجه نکات ظریف بسیاری شدم. جالب‌ت� از همه برایم الگوگیری‌های� است که در شکل‌ها� متفاوت هنری در دهه‌� پنجاه از آیین و مناسک و اشیاء شیعی به‌عم� آمده، در نقاشی بیشتر وجه خرافی مذهب در مکتب سقاخانه. این الگوگیری در شاخه‌ها� هنری متفاوتی دیده می‌شو�: در شعر شاعران دیگر، نوشته‌ها� نعلبندیان در کارگاه نمایش و در بین نویسندگان می‌شو� به ساعدی اشاره کرد و گلشیری متاخر.

قبل از این کتاب چندان متوجه ارزش و اهمیت موزه‌� هنرهای معاصر نبودم.

ضمنا پیشنهاد می‌کن� به‌هی� وجه کتابی که در ایران و زیر نظر وزرات ارشاد چاپ شده را تهیه نکنید، حدس می‌زن� قسمت‌ها� زیادی از کتاب سانسور شده باشد؛ مخصوصا قسمت‌های� که در آن دیبا حرف از تاثیری که فرح در پیشبرد و راه‌انداز� موزه داشته است زده و باقی موارد سیاسی معمول.
Profile Image for Ra Mc.
7 reviews5 followers
April 24, 2024
شناخت بهتر شخصیت، دیدگاه و نحوه کار کامران دیبا و البته کنجکاوی راجع به موضوع ساخت و راه‌انداز� موزه هنرهای معاصر به عنوان گنجینه‌� معماری معاصر ایران سبب خواندن کتاب شد.
دیبا با جمع آوری آثار نفیس قرن بیستم آمریکا، بعنوان یک معمار جوان ایرانی در سالهای دهه هفتاد کاری بزرگ و تحسین‌برانگی� انجام داده و دانشور در این کتاب ما را در جریان پیج و خم‌ها� کار دیبا قرار می‌د� و تاثیرات و حضور هنرمندان،منتقدان ،مجموعه‌دارا� و مدیران موزه‌ها� دنیا رو در شکل‌گیر� موزه روشن می‌کن�
Profile Image for Hamid.
39 reviews
October 7, 2020
کتاب جذاب ‌‌خواندن� است اما نقش دانشور به عنوان پرسشگر گنگ و ناکاراست.
Profile Image for Forough Azizian.
19 reviews2 followers
August 20, 2022
از اون دسته کتابها که دوست داری تموم نشه. بسیار لذت بردم و آموختم.
Profile Image for Peyman Yazdani.
2 reviews1 follower
January 21, 2023
It’s a must read if you want to know about Kamran Diba, his thoughts and ideas and more informations of his buildings. Also, if you are interested in city design ideas.
7 reviews1 follower
February 26, 2020
کتاب فوق العاده ای است، از روند زندگی کاری کامران دیبا سخن گفته بود وان چیزی که بیشتر از همه برای من لذت بخش بود بررسی اثار هنری از نقاشی گرفته تا مجسمه و دیگر اثار
Displaying 1 - 19 of 19 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.