ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

سایبانی� از حصیر: مجموعه� ۷ داستان� کوتاه�

Rate this book
در كتاب حاضر، دختری به نام "گلین"، روزی از بیماری صرع پدرش آگاه می‌شو� و این مساله بسیار برایش دردناك است. زیرا او به همراه پدر و مادرش جمع سه نفره‌ا� را تشكیل می‌دهن� كه بسیار به یك‌دیگ� وابسته‌ان�. پدر "گلین" كه "رهی" نام دارد روزی درمی‌یاب� پسر یك خانواده‌ا� ثروتمند بوده كه مادرش پس از زایمان او را با دختر ندیمه‌ا� عوض كرده است. بنابراین، "رهی" طاقت نیاورده و خودكشی می‌كن�. "گلین" پس از این اتفاق، قدرت تكلمش را از دست می‌ده�. تا این كه با پسری به نام "رامین" آشنا می‌شو� و....

1990 pages, Paperback

2 people are currently reading
20 people want to read

About the author

اصغر عبداللهی

8books13followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1 (14%)
4 stars
2 (28%)
3 stars
4 (57%)
2 stars
0 (0%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 2 of 2 reviews
Profile Image for Behzad.
593 reviews110 followers
December 17, 2019
پیش نوشت: این توضیحی که در معرفی این مجموعه داستان در گودریدز اومده، ربطی به کتاب نداره و جزو داستانهای کتاب نیست و نمیدونم چرا و از کجا اومده.
داستان های این مجموعه یه جور حال و هوای بِکر داره که تازه میکنه ذهن کسی رو که مدتهاست داستانهای شهر زدۀ تکراریِ مکرّر رو خونده و شنیده؛ اگه بخوام براش شبیه پیدا کنم میگم «زخم شیر» از صمد طاهری یا مثلن «سیاسنبو» از محمدرضا صفدری و یا «خالو نکیسا، بنات النعش و یوزپلنگ» از ایرج صغیری؛ که البته این دومی بالاتر از اون دو تای دیگه ست برای من.
داستانها زبان خواندنی دارن و مضمون های کمتر شنیده شده، یا اینکه ترکیب چند مضمون شنیده شده، که جمعش میشه یه چیز تازه؛ شروع درگیر کننده دارن و پایان بازِ معنادار؛ و خب از این بین بهترینش به نظرم اول داستان "بلوغ" بود و بعد "نگهبان مردگان" و بعد هم همۀ بقیۀ داستانها.
فضای داستانها جنوبه که ترکیب میشه با نگاه سیاسی در بعضی داستانها، و تعریف میشه از طریق یه راوی بی طرف سوم شخص، اکثرن، که میگه هر چیزی رو که میبینه، و خب خواننده از دیده های این راوی به نتیجه میرسه در مورد معنای رخدادها و شخصیت ها.
229 reviews12 followers
Read
January 6, 2021
با داستان یکم، بلوغ، فکر می کنی با احمد محمود دیگری سر و کار داری که داستان نویس ذاتی است اما هر چه بیشتر می خوانی به عنصر خیال و ترید افزوده می شود و نویسنده مهر خودش را در هر داستان می زند. مه، تاریکی، شرجی، گرمای عرق ریزان، خرافه های واقعی، ترس و روح سرگردان، همه در داستان ها جریان دارند. داستان آخری خیلی به چسبید؛ یعنی یادآور تجربه هایم است. خیلی پسندیدم.
Displaying 1 - 2 of 2 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.