زندگی تجار و صاحبان صنایع همواره پر از ابهام و سرشار از قضاوتها� ارزشی و ایدئولوژیک بوده است. کتاب حاضر کوششی است تا برخی از این زوایا را از درون شرححا� و فعالیتها� تجاری و صنعتی علی خسروشاهی ـ از بنیانگذارا� شبکه� توزیع، فروش و بازاریابی مدرن در صنعت بیسکویت و شکلاتساز� ـ روشن کند. وی در خانوادها� تجارتپیش� در تبریز بهدنی� آمد و با گسترش فعالیتها� توزیع و فروش به تولیدات صنعتی روی آورد و بنیانگذا� گروه صنعتی مینو بود که در خاطره� چشایی مردم نقش بسته است. با این حال، کمت� کسی است که از فرازوفرود این فعالیته� اطلاع داشته باشد. مطالعه� این شرححا� نهتنه� میتوان� تا حدی معمای توسعهنیافتگ� ایران را از پسِ پرده� وضعیت زندگی کارآفرینان و صنعتگران ازجمله علی خسروشاهی نشان دهد، بلکه اهمیت تحقیقات تاریخی را جایگزین برخی کوتهبینیه� به کنشها� اقتصادی آنه� میکن�. بهعلاوه� مطالعه� این شرححا� به یافتن الگویی بومی برای مدیریت اقتصاد در بخش خصوصی و کارآفرینی نیز کمک میکن�. همچنین، کتاب پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فعالیتها� صنعتی در ایران معاصر را نیز به تصویر کشیده است.
"علی خسرو شاهی" مدیر و کارخانه دار، صاحب کارخانجات پارس مینو در کتاب خاطراتش آورده است:
یک کارخانه شکلات سازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاه هایش در خط تولید، بسته بندی خالی رد می کرده، بدون اینکه در داخل بسته شکلات بگذارد و همین بسته های خالی احتمالی، باعث نارضایتی مشتریان می شده است.
مسئولان این کارخانه سوئیسی آمدند کلی تحقیق کردند٬ و دست آخر پس از حدود یک و نیم میلیون دلار هزینه، به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند که بسته بندی های خالی را به طور اتوماتیک شناسایی کند و بردارد.
با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه ما هم مشابه همان کارخانه شکلات سازی، ساخت همان شرکت سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم، بعد از یک هفته سرپرست ماشینها آمد و گفت: بله درست است، در دستگاههای ما هم چنین ایرادی دیده شده و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار هم راه پیدا کرده باشد.
نگرانی ام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئت مدیره روی موضوع بحث کنیم. می خواستم نظر هیئت مدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم.
فردای آن روز با اعضای هیت مدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو میز ماشین قرار دارد. از کارگر ساده٬ بالا سر ماشین پرسیدم: این برای چه است؟
گفت: ماشین گاهی بسته خالی میزنه. من هم این پنکه را که تو انبار بود آوردم، گذاشتم سر راه دستگاه که بسته های خالی از شکلات را با باد پرت کنه بیرون. نگاهی به هیئت مدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود.
به کارگر خلاق که ما را از شر٬ یک و نیم میلیون دلار، خرج اضافی رهانیده بود٬ یک تشویق نامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم.
این کتاب رو حتما بخونید تا با اوضاع جامعه در اون زمان و رفتاری که با سرمایه داران بخش خصوصی داشتن بیشتر آشنا بشید.. کاش هیچ کس اون غم و اندوهی که امثال خسروشاهی بعد از ترک وطن و رها کردن تمام زندگیشون داشتن رو توی زندگی تجربه نکنه.
این کتاب شما را با ذهنیت یک کارآفرین بزرگ ایرانی، شیوه اداره یک سازمان بزرگ خصوصی در ایران، مولفه های اقتصادی و فرهنگی زمان پهلوی و واقعیت های تلخ جامعه در مقابل صنعت گران خصوصی آشنا می سازد. نگارش کتاب بسیار روان است و تحقیقات جامعی برای نگارش آن توسط نویسنده صورت پذیرفته است. پیشنهاد میکنم حتما آن را مطالعه نمایید.
یک پژوهش خوب در قالب یک متن بسیار بسیار شلخته. از نشر نی انتظار همچین چیزی رو نداشتم. کتاب یا ویراستاری نشده یا ویراستار حوصله نداشته. متن پر هست از غلطهای دستوری و املایی مانند سفارشات؛ تا کلمه و اصطلاحهای� که تقریبن دیگه در زبان امروزی به کار نمیره مانند اطبا که در تمام کتاب به جای پزشکان به کار رفته، تا غلط در نمودارها که مثلن در چند صفحه� آخر یه جا قسمت علمی و ... زیر فروش شهرستانهاس� و دو صفحه بعد زیر فروش تهران .
با وجود گذشت بیش از 40 سال همچنان شرایط و تنگناهای تولید تکراری است و دولت با دخالته� و ورود به بازار تعادل عرضه و تقاضا را برهم می زند. اشتباهی که در ابتدای انقلاب اگر به آن شدت اتفاق نمی افتاد و از صنعتگران واقعی حمایت می شد شاید شرایط اقتصادی امروز به مراتب بهتر می بود. *دیدار رهبری با کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیانه�-10/11/1401👇* "دستگاهها� اجرائی باید از توسعه� بنگاهها� خصوصی حمایت کنند؛ کشور بدون فعّالیّت بنگاهها� خصوصی اداره نخواهد شد. اشتباه مهمّی که در سالهای اوّل انقلاب اتّفاق افتاد و مبالغ زیادی از آثارش همین طور ماند، این بود که بخش خصوصی را کنار زدند و همه� کارها، حتّی فروش مثلاً اجناس خُرد را به مسئولین دولت و دستگاهها� دولتی سپردند؛ خطای بزرگی بود که ما انجام دادیم. بایستی بنگاهها� خصوصی که حضور مردم است، توانایی مردم است، ابتکار مردم است، پول مردم است، حمایت بشوند؛ وسط میدان بیایند؛ اقتصاد را اینها باید اداره کنند. "
در وسط های کتاب یک چیزی درونم می گفت نکند کتاب سفارشی خود کار آفرین باشد ولی در مجموع که به انتهای کتاب رسیدم بی طرفی نسبی نویسنده دید خوبی از اوضاع دوران محمد رضا و اوایل انقلاب ۵۷ در زمینه اقتصاد بدست می دهد. وسوسه شدم بقیه کتاب ها را هم تهیه کنم.