محبوبیت رشکانگیز� به تنهایی نه مرهون شعرش بود، نه روزنامهنگاریاش� نه ترجمههایش� نه کار بزرگش در کتاب کوچه و نه جایگاهش در مقام پرچمدار روشنفکری معترض ایران؛ او آمیزها� از همه اینه� و چیزی بیشت� بود. سیمای باشکوه و منحصر به فردش نیز در این محبوبیت موثر افتاد، همچنان که صدای پرطنین و سیگار سوختها� جماعتی انبوه را شیفته خود کرد؛ حتی رگبار بیاما� توهین و اتهام از طرف رقیبان و مخالفانش پرکاهی از ابهت او کم نکرد و از قضا به محبوبیت افسانهایا� افزود. او همواره یک جستوجوگ� و آزمونگر باقی ماند. پاسداشت کرامت و ارزشها� انسانی، هرگز خسته نشدن و به قلهها� فتح نشده بسنده نکردن شاید بزرگتری� آموزه و میراث او باشد.