محمود اعتمادزاده (م. ا. بهآذی�) فعال سیاسی، نویسنده و مترجم نامدار معاصر ایرانی بود. بهآذی� فعالیتها� ادبی خود را از سال ۱۳۲۰ � زمانی که قهرمان مجروح دوران جنگ بود � با انتشار داستانها� کوتاه خود آغاز کرد. نوشتهه� و داستانها� کوتاهِ بیشتری در طولِ سالها� بعد به رشتهٔ تحریر درآورد و باترجمه� آثار شکسپیر، بالزاک، رومن رولان و شولوخوف و نگارشِ خاطرات و تجربیاتش از زندانها� دههٔ ۱۳۵۰، به خدمات ادبی خود ادامه داد. شهرت وی از زمان سردبیری هفتهنامه� کتاب هفته و سپس ریاست کانون نویسندگان آغاز شد.
به آذین از مترجمین مورد علاقه نوجوانی من است. کتاب هایی که از بالزاک و رومن رولان ترجمه کرده در شکل گیری شخصیت من و خیلی از هم سن و سالانم نقش داشته. بعد از سالها تصمیم گرفتم در مورد مترجم بیشتر بدانم. به آذین قبل و بعد از انقلاب سالهای سال در زندان به جرم چپی بودن گرفتار بوده. به آرمانهای کمونیسم همیشه وفادار مانده اما به درستی انقلاب ۵۹ هم معتقد بوده و تمام ظلمی که بر او رفته را به حساب کاستی های دوران یادگیری انقلاب گذاشته و معتقد بوده هزینه ای را که پرداخت کرده صرف ترمیم این کاستی ها شده است... این کتاب اما داستانی است که در ایران عقب مانده از قافله علم و فرهنگ اتفاق می افتد و جهل مردمان مرده پرست و امام زاده دوست در آن به تصویر کشیده میشود. هدف به آذین اما انتقاد از سنت های امیخته با مذهب است و زدودن جهل. بدون شک در نوشتن آن گسترش آرمان هایش را در نظر داشته. خواندن ٱن برای اهل کتاب عضو در گودریدز باید خالی از جذابیت باشد. مگر این که در شناخت شخصیت به آذین مصر باشید.در آن صورت نسخه دیجیتال کتاب "چال" در گوگل بوکز (گوگل پلی) موجود است.
این کتاب را فقط به خاطر اسم به آذین و خاطراتم با جان شیفته و ژان کریستف، دست گرفتم و چه اشتباهی کردم! یک رمان کوتاه شامل چهار داستان مرتبط به هم که به نظرم هر داستان از داستان قبلی بدتر بود. نه داستان کلی، نه شخصیت ها و نه نثر کتاب ، هیچ کدام جذابیتی نداشتند. به گمانم تلاش به آذین بر این بود که نقش خرافات و باورهای غلط مردم را در سیاست و مذهب و زندگی مردم در چند دهه نشان دهد. به نظرم هیچ کدام از شخصیت های داستان عقل درست و حسابی نداشتند. با این وجود شخصیت های مرد داستان نقشی پر رنگ و حق به جانب و زنان خرافاتی و جادوگر و حیله گر و اگر هم کارآمدتر از مردان هستند راوی توصیفش از آنها � مرد کار� است! در کل فارغ از زن ستیز بودنش به نظرم به شدت رمان ضعیفی بود.