مقالات این کتاب از امید به آزادی زنان سخن میگوین� که ورای بقای صرف یا حق انتخابها� ابتدایی است. اینکه اگر زنان از محدودیتها� جسمی و یا قید و بندهای موجود بر سر انتخابها� خود آزاد شوند، چه کارهایی از دستشان بر میآید� ما چگونه فرهنگی خواهیم آفرید؟ آیا میتوانی� بهترینه� را از میان سنته� دستچین کنیم طوری که فرزندانمان به کسی که هستند، افتخار کنند و یاد بگیرند چطور در هر نقطه از جهان با فرهنگی تکثرگرا زندگی کنند؟ آیا میتوانی� راههای� تازه را برای نسل بعدی همراه کنیم تا نیروی بالقوه انسانیت خود را کشف کنند؟ روح بشر نمیتوان� تا ابد در انحصار باشد، این با ژرفای سرشت ما نیز مغایر است. با وجود تمام چیزهایی که ممکن است درگیرشان شویم، قلب و روحمان میتوان� همچنان آزاد بماند.
از اولین کتابها� فمینیستیا� بود که خوندم و واقعا روحم رو جلا داد، مثالهای� که میز� و راهکارهایی که میدا� وقعا ذهنمو کنجکاو کرد. مقدمها� که نویسنده مخصوص خواننده� ایرانی نوشته سرشار از احترام و حزنه. و به جز فصل آخر که مفاهیمی از روح داشت و من نتونستم ارتباط بگیرم، بخشها� دیگه پر از حس آزادی بود واسم.