در این کتاب متنهای� ساده را به شیوه تحلیلی ترجمه میکنی� و ضمن کار بر مسائلی تأکید میورزی� که معمولاً در فرایند ترجمه پیش میآین�. گاه توضیح و تحلیل یک متن مفصلت� از ترجمه خود متن میشو�. بهعبار� دیگر، منظور نکتهسنج� همهجانب� است نه اینکه بکوشیم هرچه زودتر بهاصطلا� سروته ترجمه را هم بیاوریم. تنوع موضوعی متنه� سبب میشو� مسائل احتمالی آنها گوناگون باشند. به مسائل ویرایشی و نکتهها� مربوط به پسند نگارشی رایج نیز توجه شده است.
مخاطبان این کتاب کسانیان� که میخواهن� وارد دنیای ترجمه شوند یا کسانی که احتمالاً اثری را هم ترجمه کردهاند� اما درباره حدود رعایت دقت و امانت در ترجمه تردید دارند. البته علاقهمندا� به مباحث ترجمه نیز از خواندن این کتاب بهره خواهند برد.
علی صلحج� (زادهٔ ۳ تیر ۱۳۲۳ در قزوین) زبانشناس� ویراستار، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ترجمه ایرانی است. صلحج� دارای مدرک کارشناسی در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی از مدرسهٔ عالی ادبیات و زبانها� خارجی، و کارشناسی ارشد در زبانشناس� از دانشگاه تهران، ویراستاری را در سال ۱۳۴۲ از مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین آغاز کرد و پس از انحلال این مؤسسه در ۱۳۵۴ همین حرفه را در دانشگاه آزاد ایرانِ سابق، مرکز نشر دانشگاهی، مجلهٔ پیام یونسکو، و دانشگاه پیام نور ادامه داد.
اگر میتوانی� تمرکز کنید و خود را در یک کارگاه ترجمه تصور کنید که ششدانگتا� جمعِ مطالب کارگاه است حتماً «بیایید ترجمه کنیم» را بخوانید. علی صلحج� این کتاب را برای کارشناسی مترجمی، و البته هر کس که سودا یا تلاشی برای ترجمه دارد، نوشته است. این کتاب 22 متن نسبتاً ساده دارد. ابتدا متن، که معمولاً یک پاراگراف است، را آورده، سپس جمله به جمله ترجمه و بررسی میکن�. شیوۀ کارگاهی را حفظ کرده است، به این صورت که ممکن است در برخی از متنه� ترجمها� که ابتدا میآور� دقیق نباشد و پس از بیان نکات فنی ترجمه را چکشکار� کند. کتاب سرشار است از نکات فنی و کاربردی ترجمه و حتی ویرایشی، نکاتی که چهبس� زباندانا� هم ندانند. چند نمونۀ جالب از این نکات را در ادامه میآورم� به این امید که به خواندنش ترغیب شوید. 1. در ترجمه باید خلّاق بود، زبان نیز منعطف است. میتوانی� با درک ساختار زبان مبدأ و مقصد و اندکی خلاقیّت ترجمه را جذاب و خواندنی کنید. برای مثال صلحج� در عبارتی greater area را به «امکان» ترجمه کرده است. 2. ترجمهه� نباید مکانیکی باشند. پیشنهاد نویسنده برابرِ واژۀ job در عبارت «your attitude to your job» «وظیفها� که به شما محول شده است» میباشد� زیبا نیست؟ 3. تغییر مقولهها� دستوری از دیگر مصادیق ترجمۀ خلاق است، مانند اینکه برابرِ «فعلی» در زبان مبدأ یک «اسم» در زبان مقصد بیاوریم. 4. در متون محاورها� میتوا� لغات را نشکست و درعینحا� به لحنِ متن وفادار بود. برای نمونه میتوا� به جای «شده است» از «شده» استفاده کرد و لحن محاورها� نیز از آن فهمیده شود. (بهجا� اینکه، برای نمونه، در متن «آره» را به جای «بله» بیاوریم) 5. استفاده از فرهنگه� نیز داستان مفصلی است. پیش از خواندن کتاب تصور میکرد� گوگل کلید همه چیزست، اما اندکی باید احتیاط کرد. درست است که شما میتوانی� فرهنگ «وبستر» را در اینترنت پیدا کنید اما متاسفانه به فرهنگ سخن انوری دسترسی ندارید. بسیاری از مترادفات و واژهها� هممعن� را میتوا� از فرهنگها� سخن (نظیر فرهنگ سخن انوری، از انتشارات سخن) پیدا کنید. البته تاکید میکن� که وابستگی مطلق به فرهنگ لغت خوب نیست و اطلاعات فرامتنی بسیار به کار میآی�. 6. به تجربه دیدها� مترجمان حرفها� با ترجمۀ تحتاللفظ� مشکل دارند، اما، به نظرم، صلحج� فراتر میرو� و قائل است در ترجمه باید مفهوم را رساند، البته با فهمیدنِ ساختار زبان مقصد و پیاده کردن آن در زبان مبدأ. 7. موضع نویسنده در موضوع فارسیگرای� معتدل است. معتقد است باید تابع استعمال و کاربرد باشیم.
اینه� تنها چند نمونه بود. کتاب پر است از این نمونهها� البته با بررسی خط به خط عبارات. علاوهبراین� انتخاب واژگانِ نویسنده سرمشق خوبی برای برابرگزینی کلمات است. پیشنهادم اینست که وقتی مشغول خواندن کتاب هستید یک فایل وُرد یا اکسل در سیستمتا� باز کنید یا دفتری، دفترچها� را بردارید و این لغات و برابرگزینها� صلحج� را یادداشت کنید. این را داشته باشید و هر جا از مترجمی زبردست ترجمها� یافتید به لیستتا� بیفزایید. ناگفته نماند این پیشنهاد از خود صلحج� در «از گوشه و کنار ترجمه» است.