حسن کامشاد مترجم و پژوهشگر ادبیات، روایتهایی ازهشتادوچند سال زندگی خویش را در پنج بخش در این کتاب آورده است و از آن با عنوان «خاطرهها� رسته از فراموشی» یاد کرده است. در جلد اول، خاطرات او تا پنجاهسالگ� آمده است و بقیه به جلد دوم موکول شده است. همچنانک� او در پیشگفتار یادآور شده، این خاطرهنویسیه� یکسره از «موعظه و مبالغه» عاری است. او کوشیده ساده و بیپیرای� بنویسد و نثری شوخ، صمیمانه و شیرین پیش روی خواننده بنهد.
Hadis-e Nafs, Hassan Kamshad تاریخ نخستین خوانش: بیست و سوم دسامبر سال 2010 میلادی عنوان: حدیث نفس؛ نویسنده: حسن کامشاد؛ تهران، نشر نی، 1387، در 337 ص، شابک: 9789643129774؛ چاپ دوم 1388؛ چاپ چهارم 1392، در 330 ص؛ چاپ پنجم در دو جلد است ، 1395؛ شابک: 9789641854692؛ موضوع: حسن کامشاد - خاطرات مترجمان ایرانی - قرن 14 هجری - قرن 21 م حسن کامشاد مترجم و پژوهشگر ادبیات پارسایی، روایتهایی از زندگی خویش را در پنج بخش، بسیار روان و دوستداشتنی شرح میدهد. حدیث نفس یا همان خودگویی، یکی از شگردهای ادبیات داستانی و نمایشی نیز هست، گفتاری که یکی از شخصیتها� نمایش، یا داستان، بر زبان میران� و به طور قراردادی فاقد مخاطب است. این نوع گفتار، معمولاً سیر اندیشه� ها و افکار درونی شخصیت را بیان میکن�. در بخشهای� از کتاب: سمفونی مردگان (1368 هجری خورشیدی) اثر عباس معروفی، و نیز در: غصه� ای و قصه� ای (1344 هجری خورشیدی) اثر محمود کیانوش این شگرد به کار رفته است. تفاوت حدیث نفس با تک گوییهای نمایشی در این است که حدیث نفس هیچ مخاطبی ندارد. ا. شربیانی
دو ویژگی که متأسفانه در اغلب خاطرهنویسیه� دیده نمیشو� و دیدنش در این کتاب هیجانزدها� کرد: کوتاهنویس� و نمایه. قلم حسن کامشاد روان و شیرین است. خواندن «حدیث نفس» مثل این است که رفته باشی در محضرِ مردِ دنیادیدهٔ خوشصحبت�. عنوانِ کتاب را دوست نداشتم. به نظرم تناسبی با شوخوشنگی� قلمِ کامشاد ندارد. حتی به نظرم چیزی مثلِ «خاطرهها� رسته از فراموشی» (که در نوشتهٔ پشتِ جلد آمده) بهتر از «حدیث نفس» است.
این اثر جلد نخست خاطراتی است که حسن کامشاد از هشتادوچند سال زندگیا� بهصور� جستهجست� نوشته و از آن با عنوان «خاطرهها� رسته از فراموشی» یاد کرده است. البته در این جلد، خاطرات او تا پنجاهسالگ� آمده است و بقیه به جلد دوم موکول شده است. همچنانک� او در پیشگفتار یادآور شده، این خاطرهنویسیه� یکسره از «موعظه و مبالغه» عاری است. بهعلاوه� وی کوشیده (و بهخوب� از عهده برآمده) که ساده و بیپیرای� بنویسد و نثری چشمنوا� و صمیمانه پیش روی خواننده بنهد. در نگاه نخست، امتیاز این خاطرهنویسیه� بر نمونهها� مشابه وطنی این است که بیانداز� صادقانه و خالصانه مینمای�. درواقع، نویسنده نهتنه� نکوشیده از خود شخصیتی کاردرست و خاص و مستعد و همهچیزتما� نشان دهد، بلکه در جایجا� یادداشته� بیشتر بر لغزشه� و شیطنته� و کموکاستیها� خود تمرکز کرده و به آنه� رنگی از طنز و مطایبه زده است. نمونۀ بارز اینقبی� خاطرهه� را در بخشهای� از کتاب میتوا� یافت که به کودکی و نوجوانی کامشاد مربوط است؛ مثلاً آنجا که بیاجازۀ پدرش به مهمانی دوستان پدر میرو� و سفرۀ غذا را به هم میزن� و سپس از سوراخی که در حیاط بوده، بر سر صاحبخان� که در مستراحِ پایین نشسته بوده، ادرار میکن� یا ماجرای شبادراریا� در نوجوانی در تختخواب اعیانی دوستِ پدرش و یادکردن از این ماجرا با این تعبیر: «حسنخر� باز دستهگ� به آب داده بود!» همچنین در این خاطرهنویسیها� حتی از مترجمی پیگیر و ورزیده و هدفدا� سخنی به میان نمیآی� و او فروتنانه اولین ترجمۀ خود، «توم پین»، را خرابکار� و غلطغلو� میخوان� و به بیسوادیا� در خواندن درستِ اسم کتاب، خرده میگیر�. افزون بر اینها� نقل اتفاقات دیگر، مانند قضیۀ تقلب در امتحان دیپلم و قماربازیه� و شرابخوار� و از زیرِ کار دررفتنها� در کنار موفقیتها� علمی و فرهنگی، از او تصویری کاملاً خاکستری به نمایش میگذارد� تصویر انسان موفقی که در عین کامیابی، خطا و اشتباه هم کم نداشته است. بهطو� کلی، رویدادهای نقلشد� در کتاب دو وجه شغلی و علمی کامشاد را در بر میگیرد� هرچند اطلاعاتی که درباب زندگی شغلی او آمده، بهشک� چشمگیری از اطلاعاتی که دربارۀ زندگی علمی او است، کمتر است. در لابهلا� نوشتهه� نیز خاطرهها� جالبی از نشستوبرخاستهای� با افراد سرشناس سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آمده است. در این میان، از شاهرخ مسکوب که از نوجوانی همدر� کامشاد بوده، بهطو� ویژها� سخن رفته است. در خلال متن نیز تصویرهای جالبتوجه� از دورهها� مختلف زندگی کامشاد و شخصیتها� گوناگونی که او با آنه� سروکار یافته، آمده است. نکتۀ دیگری که در خواندن این کتاب نظرم را جلب کرد، این بود که کامشاد با وجود قلم توانا و گیرایی که دارد، اکثر ماجراها را با لحنی خشک و بیعاطف� نقل میکند� چه وقتی دربارۀ مرگ مادر سخن میگوی� و چه هنگامی که درگذشت برادر یا پدرش را تعریف میکن� و چه در مواقعی که به ذکر شادکامیه� و موفقیتهای� میپرداز�. درواقع، نمود شادی و اندوه از رویدادهای مختلف، در نثر کامشاد بسیار کمرن� است و او همچون گزارشگری عبوس و کمعاطفه� صرفاً ماجراها را تعریف میکن�. بررویهم� «حدیث نفس» کتابی است خوشخوا� و پرکشش و اطلاعات سودمندی درباب زندگی این مترجم نامدار و نیز گوشههای� از تاریخ کشورمان به دست میده�.
خاطرات جالب و شیرینی داشت آقای کامشاد. ارتباطات وسیعی که با آدمهای معروف و مهم داشته هم به نظرم قابل توجه بود. همین که آدمی اون موقع تحصیلات عالیه داشته، کلی آدم دیگه بودن که تحویلش میگرفتن و این آدمهای تحصیلکرده، مدیریت بخشهای مختلف ادارات و سیستم مملکت رو به عهده داشتن. از روابط پشت پرده ی آدمها هم خیلی خوب نوشته بود. یه نکته ای که خیلی برام جالب بود، این بود که آدمهایی که دکترا داشتند و توی بهترین دانشگاه های جهان درس خونده بودند، حاضر بودند کارمند یه اداره ی دست چندم دولتی باشند. عجیب بود برام خیلی
حسن کامشاد قسمتی از زندگی خود را در پنج بخش، بسیار روان و دوستداشتن� شرح میده�. نوع نگارش، دلنشین، جذّاب و دوستداشتن� است. از خواندن صفحات زیاد کتاب خسته نشدم. بسیاری از قسمته� لبخند به لب مینشان�. از شیطنتها� دوران کودکی گرفته تا دوران ادامه تحصیل در کیمبریج. خواندن قسمتهای� که برشها� تاریخی در ایران داشت و همنشینی آقای کامشاد با شاعران معاصر و تعریف ماجراهای اتّفاقافتادۀ بینشان هم جالب بود.
کتابیست با نثر ساده و روان. به قول نویسنده خاطره ها خودشان کتاب را نوشته اند. در کتاب نویسنده بی پروا و بدون سانسور خاطرات تلخ و شیرین خود را روایت کرده و گه گاه قاضی شخصیت های داستان خویش نیز شده. همزمانی زندگی نویسنده با اتفاقات تاریخی کشور نیز بر جذابیت داستان میافزاید.
حسن کامشاد (با نام اولیه سید حسن میر محمد صادقی که بعدها تغییرش داد) مترجم و پژوهشگر ادبیات فارسی است. او پس از تحصیل به عنوان استاد زبان فارسی دانشگاه کیمبریج به تدریس پرداخت و همچنین استاد مدعو دانشگاه کالیفرنیا بود و پس از بازنشستگی به تألیف و ترجمه مشغول شد
برای درک بهتر و شناخت تاریخ سیاسی معاصر از جمله شناخت حزب توده و جریانات کارگزی در صنعت نفت و سپس دانشجویان ایرانی در اروپا خیلی روشنگر است. نثر نویسنده ممتاز و کتاب خوش خوان است.
ژانر مورد علاقم*_* برای من مثل خاطرات یک مترجم محمد قاضی، شما که غریبه نیستید مرادی کرمانی، خاطره نگاری شیرینی بود. از اون دسته کتاب ها که تا تموم نشن زمین نمی ذارم. خواندن این کتاب سبب آشنایی با شخصیت های مهم ادبی زبان فارسی شد. حضور شاهرخ مسکوب در داستان لذت بخش بود. شهر اصفهان و توصیفاتش خیلی به دل می نشست.
جالب قضیه نحوه ی نویسندگی کامشاده درس هایی رو که می خواد بگه با یه ضربه کوچیک میگه و میگذره انگار آدمی شیرین سخن واقعن داره باحات حرف میزنه کسی که زندگی کرده و زندگی آدما رو دوس داره
اثر خواندنی و سبکبا� و دلچسب حسن کامشاد که ساله� با بسیاری از ترجمهها� او وقتما� خوش شده، به ویژه که جابجا از رفیق گرمابه و گلستانش شاهرخخا� مسکوب هم سخن به میان آمده و بر لطف سخن افزوده.
یکی از خواندنی ترین کتاب های خاطره ای که خوانده ام نثر روان صداقت در گفتار پرداختن به جزییات در عین ایجاز بر ملا کردن برخی اتفاقات پشت پرده در عرصه سیاست خارجی به ویژه در حوزه نفت و اندکی نمک این کتاب را دوست داشتنی و حتی آموزنده کرده است
«حدیث نفس» رو به توصیه� عزیزی خوندم و خوندش از دو جهت میتون� جالب باشه. یکی اینک� تو بخش جوونیش� کتاب از فضای اون دوره و ادبیاتیها� همعص� کامشاد و فعّالیتها� حزبی دید خوبی به خواننده مید�. کمک میکن� بهتر از روابط روشنفکرها� اون زمان سردربیاری که به نظر من در شناخت اون زمانه مهمّه. دیگه اینکه کامشاد نثر واقعاً روون و معقولی داره و اشرافش به زبان مشهوده. منتها اون احساس ویرایشنشدگ� ِ یه اتوبیوگرافی رو به آدم مید�. ازین شاخه به اون شاخه میپر� و یه سری چیزهایی که خصوصاً در آخرش تعریف میکن� دیگه واقعاً جالب نیست، کششی نداره و حوصلهسربر�. درباره� چند تا خاطره هم باید بگم تلاشم رو کردم باور کنم امّا نشد. بههرحا� خیال نمیکن� جلد دوّمش رو در آینده بخونم.
کتاب روان، جذاب و خوشخوان بود.در این کتاب نکته ای که هر بار توجهم به آن جلب می شد مهارت شبکه سازی بود. ( البته احتمالا قدیم به چنین نامی شناخته نمی شده است. ). فارغ از سواد بالا و مهارت های شخص آقای کامشاد، نقش آدم هایی که ایشان در زندگی می شناختند خیلی پررنگ بود. چه در زندگی کاری و چه در زندگی شخصی. مثلا من وسط کتاب از خودم پرسیدم حسن کامشاد اگر با شاهرخ مسکوب رفیق گرمابه و گلستان نمی شد، باز هم تبدیل به حسن کامشاد می شد یا نه؟ فکر نکنم. آشنایی های عمیق آقای کامشاد با آدم های سرشناس مثل ابراهیم گلستان و ...تاثیر به سزا و مهمی در زندگی او داشته است. البته که نمی شود مهارت مردم داری وشبکه سازی خود ایشان را در آن زمان نادیده گرفت
کتاب دو جلدی حدیث نفس نوشته حسن کامشاد، مترجم و استاد ادبیات فارسی شامل خاطرات شیرین دور و دراز او است از زندگی شخصی و حرفه ایش. کتاب را بخرید و یکی از همین روزهای بهاری با لیوان چایی کنار دست، بخوانید و لذت ببرید.