آیا دین و سیاست، دین و حکومت، دین و اقتصاد، دین و فرهنگ و دین و ملیت می توانند در کنار هم قرار گیرند؟ آیا سیاست، حکومت، اقتصاد، فرهنگ و ملیت که از مظاهر ظاهر دنیایند می توانند در کنار دین قرار گیرند و زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند؟ آیا پدیده های نوین در جامعه بشری همانند علم گرایی، عقل گرایی و انسان مداری می توانند مبنای مباینت و جدایی دین از دنیا یا بالعکس باشند؟ و سوالاتی از این قبیل که پاسخهای مستدل می طلبند.
این کتاب به نوبه خود، جوابی است به پرسشهای فوق که بی شک اندیشه ها و افکار لایق لاحق در تکمیل و افزایش توان فوق، اثر گذار خواهد بود.
این کتاب در پنج فصل تدوین گشته که به ترتیب عبارت است از: کلیات، زمینه های پیدایش، رد دلایل، دلایل رد سکولاریسم و نگرش های تطبیقی بین نوع دیدگاه های اسلام و سکولاریسم.
عبد الله جوادي الآملي، فيلسوف، وفقيه ومفسر للقرآن، ومدرس في الجامعة الدينية ومن مراجع تقليد الشيعة، درّس ما يقارب 60 سنة علوم مثل الفلسفة والعرفان، والفقه والتفسير في الحوزات العلمية بقم وطهران، وله مؤلفات عديدة منها: تفسير التسنيم والرحيق المختوم (شرح الأسفار الأربعة). ينتهج في الفسلفة الحكمة المتعالية، ويقبل فحوى العلم الديني في دائرتي العلوم الإنسانية والتجريبية، وله فتاوى خاصة تختلف عن الآخرين منها: جواز تقليد المرأة من مجتهدة بلغت المرجعية الدينية، جواز تغيير الجنس، وطهارة أهل الكتاب.
عبدالله جوادی آملی، فیلسوف، فقیه، مفسر قرآن، مدرّس حوزه علمیه قم و از مراجع تقلید شیعه. علومی چون فلسف، عرفان، فقه و تفسیر را تدریس کرده است. وی کتابها� بسیاری نوشته است که تفسیر تسنیم و رحیق مختوم (شرح اسفار اربعه) از جمله آنها است. جوادی آملی در فلسف پیرو حکمت مُتعالیه است. او وجود علم دینی در حوزه علوم انسانی و تجربی را میپذیر�. برخی از فتواهای متفاوت وی عبارت است از: جایزبودن تقلید زنان از مرجع تقلید زن، جایزبودن تغییر جنسیت و طهارت اهل کتاب.
Grand Ayatollah Abdollah Javadi-Amoli (Persian: عبدالله جوادی آملی�) is an Iranian Twelver Shi'a Marja. He is a conservative Iranian politician and one of the prominent Islamic scholars of the Hawza in Qom. The official website for his scientific foundation, Isra, describes him as a well-known, outstanding thinker in various fields of Islamic sciences and a distinguished figure in exegesis, jurisprudence, philosophy and mysticism. It is further states that his ideas and views have been reinforcing the Islamic Republic of Iran since the 1979 Islamic Revolution, and that "his strategic and enlightening guidance" has been "extremely constructive" during the past three decades.
این کتاب در واقع جمعآور� سلسله صحبتها� آقای جوادی آملی است در نقد نظریهٔ سکولاریسم. در مجموع کتاب خوبی است اما من چند مشکل اساسی با این کتاب دارم:
نخست و مهمتری� مشکل آن که بحثه� در مورد مسألهٔ حکمرانی است اما به هیچ وجه انضمامی نیست. نه وقتی در مورد لطمات سکولاریسم بحث میشود� معلوم است به چه چیزهایی اشاره میشو� و نه وقتی که در مورد برکات حکومت دینی بحث میشو�.
دوم آن که ارجاعده� کتاب به منابع ناقص و گاهی کلیگوس�. گاهی به فرهنگنامهه� ارجاع میشو� که جای سؤال دارد.
سوم آن که این کتاب قاعدتاً بخشیا� تخاطب نسل جوان و دانشگاهرفت� است اما زبان نوشته زیاده از حد «علمایی» است.
چهارم آن که این نشر اسرا در قلم درشت با فاصله و فهرست چندین صفحها� نالازم انتهای کتاب دیگر شورِ اسراف در کاغذ را درآورده است. مخصوصاً در ایران که هم کاغذ گران است و هم قیمت کتاب تابعی است از تعداد صفحات آن.
از این ایرادها که بگذریم، پرسشی شبهبنیادی� در ذهنم نقش بسته بود که پارسال این کتاب را تهیه کردم و اخیراً سراغ این کتاب رفتم: آن هم این که در جامعها� اگر اقلیت چشمگیر با دین کنار نیایند یا اگر در جامعها� تکاثر نظر باشد و هیچ کس نتواند بر سر یک متن (بگویید قرآن، انجیل یا هر متن مقدسی) به توافق برسد و مثلاً بگویند از کجا معلوم حرف شما درست است، آیا اینجا گروهی حتی اگر از نظر آماری بیش از نیمی از جامعه را تشکیل دهند میتوانن� دیگران را الزام به حکومت دینی کنند؟ و دیگر آن که اگر بخواهند و نتوانند یا با این تکاثر فکری کنار بیایند، راه حل جایگزین برای حکمرانی چیست؟ بالأخره بخشی از ادعای سکولاریسم تکیه بر عرف در حکومتدار� است و اینجا ظاهراً عرف عمومی حرف برای گفتن دارد. در این مورد خاص، کتاب سکوت کرده است و ظاهراً کارویژهٔ کتاب پاسخ به مسلمان معتقدی است که در مورد سکولاریسم شبهه دارند.