ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

امشب در سینما ستاره

Rate this book
درباره این کتاب در _pen.persianblog.irنوشته ام

First published January 1, 2008

23 people want to read

About the author

پرویز دوائی

29books56followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
5 (13%)
4 stars
10 (26%)
3 stars
17 (44%)
2 stars
4 (10%)
1 star
2 (5%)
Displaying 1 - 7 of 7 reviews
Profile Image for HAMiD.
496 reviews
March 12, 2018
خاطره بازي هاي دوايي از دوره ي نوجواني و پيوندهايش با زندگي كهن سالي. براي هر خواننده اي شايد گيرا نباشد چرا كه سبك و سياق نوشتن دوايي به تامل و تاخير هم نياز دارد در خواندن. تصاوير ذهني كه مي آيند و چه ها كه نمي كنند
Profile Image for Amene.
752 reviews82 followers
March 15, 2024
به نظرم خیلی خاطرات شخصی بودند و برای من واقعا گیرایی نداشت.
Profile Image for Behnoosh E.
118 reviews12 followers
December 8, 2009
گاهی اوقات دلم میخواد بجای نسل سوم بودن از نسل شورشی پدرم و همسالانش بودم ( مثل دوایی )و دنیای اونها رو تجربه میکردم ، با اینکه خیلی برای قدیمها ارزش قایل هستن و همیشه ورد زبونشون اینه که : دیگه هیچی مثل قدیمها نیست ، حتی مزه نوشابه !!!!
Profile Image for Saman.
1,168 reviews1,072 followers
Read
March 18, 2009
كتاب (امشب در سينما ستاره) تا اين لحظه كه دارم اين متن را مي‌نويس�(چهاردهم دي ماه هشتاد و هفت) آخرين مجموعه داستان از آقاي (پرويز دوايي) است كه چند روزي بيشتر نيست كه روانه‌� كتابفروشي‌ه� شده است
در بين كتاب‌خوانا� نام (پرويز دوايي) نه به خاطر داستان‌ه� و ترجمه‌هايي‌س� كه انجام داده است مطرح است؛ بلكه بيش‌ت� و بيش‌ت� به خاطر نقدهاي سينمايي كه در زمان پيش از انقلاب مي‌نوشت� محبوب است و اكنون نام پرويز دوايي تداعي كننده‌� آن فضا و نوستالژي آن فضا و نوشته‌هاس�
Profile Image for Amin Ebrahimi.
271 reviews
February 4, 2021
در واقع ۳/۵ ستاره
۳ ستاره به خاطر کلیت کتاب و نیم ستاره هم فقط به خاطر بخش پایانی کتاب《ماریا�.
Profile Image for Hamidreza Hosseini.
209 reviews58 followers
January 3, 2017
این دومین کتابی بود که از پرویز دوایی خوندم و مثل کتاب اول، «ایستگاه آبشار»، لحن روایت داستان هاش رو خیلی دوست داشتم.
پرویز دوایی برای هواخوری و قدم زدن میره به دور و اطراف محل سکونتش و با توجه به حال و هوای اون لحظه هاش، شروع میکنه از خاطرات شیرین گذشته اش تعریف کردن.

بعد از خوندن آخرین جمله ی داستان «پیله ی برفی تنهایی»، ناخودآگاه بلند گفتم: «ای جان!» بس که لذت برده بودم از داستان و از مدل قصه گویی نویسنده
Profile Image for میترالبافی.
16 reviews43 followers
July 23, 2009
درباره کتاب در وبلاگ کوجه خوشبخت نوشته ام به نشانی
Displaying 1 - 7 of 7 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.