"اثری بسیار جالب و باحال و خوب از جرج مارتین. به عنوان اولین کتاب فانتزی خوندم. کتاب های نغمه یخ و آتش رو نخوندم ولی سریال گیم اف ترونز رو دیدم، با اینحال شوالیه هفت اقلیم حتی نزدیک به گیم اف ترونز نبود. دو فصل اول رو از روی کتاب خوندم ولی متاسفانه به دلیل وجود کلمات سنگین و قدیمی تاریخی، که البته با فضای داستان جور درمیومد نتونستم ادامه بدم و فصل سوم رو صوتی گوش دادم و الان میگم که ایکاش همش رو صوتی گوش میدادم چون واقعا جذاب بود. از فیدیبو با صدای مهیار ستاری گوش دادم.

اگه بخوام به ترتیب بگم، داستان سوم >اول>دوم خوب بودن.

داستان اول با شخصیت اگ آشنا میشیم و واقعه تو یه نبرد نیزه در اشفورد اتفاق میوفته. دانک به شاهزاده تارگرینی بی احترامی میکنه و باید در برابر خدایان جنگ کنند و طرق خواست اون ها مجرم کشته میشه. ولی خب یه اتفاق هایی افتاد که، نبرد اونطور که باید پیش نرفت. داستان دوم بیشتر با شخصیت و کاراکتر دانک آشنا میشیم، داستان در شهری اتفاق میوفته که خشکسالی اومده و دو لرد میخوان اب رودخونه رو باهم سهیم بشن ولی مشکلاتی بین شون پیش میاد. یکی بیوه قرمز و دیگری سر یوستاس پیر، ولی خب به صورت کاملا هندی طور، در نهایت باهم ازدواج میکنن. داستان سوم هم در وایت والز، جایی در شمال وستروس اتفاق میوفته. منطقه ای که شورشگران اژدهای سیاه، سعی میکنن دوباره شورش بلک فایر رو اجرا کنن. این داستان پر از سورپرایز بود و لذت بخش.

در کل تو این سه داستان، وستروس رو از دید دو ادم نسبتا معمولی نگاه میکردیم( حالا گفتم نسبتا، چون نمیخوام اسپویل کنم). این ویژگی جالب بود. مثلا تو گیم اف ترونز همه شخصیت اصلی هستند. قلم مارتین هم زیبا بود. طوری که با توضیحاتش قشنگ میشد کاراکتر مورد نظر رو تصور کرد. خط داستانی کتاب آنچنان قوی نبود ولی خب ارزش خوندن رو صددرصد داشت، مخصوصا برای طرفداران این مجموعه"