پیمان عَلُو's Updates en-US Wed, 30 Apr 2025 07:25:48 -0700 60 پیمان عَلُو's Updates 144 41 /images/layout/goodreads_logo_144.jpg Review7530540593 Wed, 30 Apr 2025 07:25:48 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو added 'Bütün Şiirleri 1']]> /review/show/7530540593 Bütün Şiirleri 1 by Aziz Nesin پیمان عَلُو gave 2 stars to Bütün Şiirleri 1 (Paperback) by Aziz Nesin
{اشعاری که دوستشان داشتم}


آن قدر
آن قدر
چشم‌ب� راه تو بوده‌ا�
که وابسته‌� انتظار تو شده‌ا�

آمدی
پس از زمان‌ها� بسیار
اما من
بیشتر از تو
دوست داشتم دلتنگی تو� را�

___________________________________________________
هنر من زیستن‌اس�
سرشار سرشار
ژرف ژرف

هنر من عشق ورزیدن است
پنهان پنهان
در خویش درخویش

هنر من نوشتن است
برگ برگ
برای مردمانِ خویش

هنر من جنگیدن است
برای نان
برای صلح�

___________________________________________________
روزی که من نباشم
ابری با تو خواهد بود
سایه‌ا� مدام همراه تو
منم آن ابر�

___________________________________________________
نقشه‌ه� را نگاه می‌کن�
در هیچ‌کج� خانه‌ا� نیست�
دانش‌نامه‌ه� را نگاه می‌کن�
در هیچ‌کدا� تصویرت نیست�
واژه‌نامه‌ه� را نگاه می‌کن�
در هیچ‌کدا� نامت نیست�
به خودم نگاه می‌کن�
تو را می‌بین�!
جز در من جایی نیستی�

___________________________________________________
بهانه‌ا� بیابید برای گریاندن من
شاید با خبری کوچک از روزنامه‌ا�
یا کودکی که آه می‌کش�
یا که با دوسه خط از یک رمان
آسیبم بزنید
زخمم بزنید
شما را به خدا لطفی بکنید به من
مرا بگریانید و آرامم کنید.

___________________________________________________
تنهاییِ من
به سانِ تنهایی شما نیست
از گوشت و خون است تنهاییِ من
درست همانندِ خودم
با اندوه پرورده‌ام� در خویش
جان گرفته‌اس� حالا
یکی من و دیگری او
دو� کس یکی شده‌ای�

حالا تنهایی‌ا� و من
دونفریم در یک بدن
از این رو هم
هیچ‌کدا� از ما تنها نیستیم.

___________________________________________________
دشوار است آغاز کردن
ادامه دادن دشوارتر
دشوارترین اما
به پایان رساندن است
حالا من
در دشوارترین جای زندگی‌ام�

___________________________________________________
اما بیش‌ا� همه
زندگی‌ا�
آن چیزی‌س� که زیستن نتوانستمش�


_____________________________________________
______
نباید عکس تو را در این قاب بگذارم
هیچکس نباید بداند
که عاشق توام
حتی تو

کجایی؟ کیستی؟
هستی یا نیستی؟
هیچکس نباید بداند
حتی من.

___________________________________________________
تو نیستی
بیهوده می‌بار� این باران
چرا که
خیس نخواهیم شد باهم�

___________________________________________________
به حال خودم که نه
دلم به حال رؤیاهایم می‌سوز�
که بافت و بافت و نزیسته‌امشا�.
]]>
Rating851383356 Sat, 26 Apr 2025 11:57:16 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو liked a review]]> /
The Remember Balloons by Jessie Oliveros
"چقدر لطیف راجع به آلزایمر و خاطرات گفت.
یادمه چندین سال پیش، سر یه کلاسی یه بحثی داشتیم مبنی بر اینکه آلزایمر یه جور مکانیسم دفاعی شخص تو سن‌ها� بالاتره که بتونه با نبود خیلی چیزا کنارش راحت تر کنار بیاد، چون احتمالا بچه هاش تا اون سن خودشون خیلی درگیر شدند و دیگه توجه و دقت لازم نمیشه و فلان؛ ولی وقتی خودت این طرف قضیه رو تجربه می‌کن� خیلی هم مکانیسم دفاعی به نظر نمیرسه.
۲.۱۴۰۴&ܴdz;
]]>
Rating850714511 Thu, 24 Apr 2025 10:48:21 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو liked a userstatus]]> / Zohre mhi
Zohre mhi is on page 90 of 200 of بافت: “سیک‌ها� معتقدند که تمام ادیان می‌توانن� به خدا منتهی شوند و از این رو همه شایسته و قابل احترام‌ان�.
]]>
Rating850714474 Thu, 24 Apr 2025 10:48:13 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو liked a userstatus]]> / mitra ☁️
mitra ☁️ is on page 220 of 400 of Funny Story: کمیستری بینشون خداست 😭
یه چیزی که راجع به این کتاب دوست دارم اینه که منطقی پیش میره و یهو نمیپرن تو بغل هم. شرایطی که توش هستن رو در نظر میگیرن و با وجود کششی که نسبت به هم احساس میکنن از خود بیخود نمیشن یهو قید همه چیو بزنن میدونین 🧍🏻‍♀�
خلاصه که خوشم میاد عاشقانه بیخود نیست 🧌
]]>
ReadStatus9346194268 Thu, 24 Apr 2025 01:47:53 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو started reading 'آن تک درخت انار']]> /review/show/7514515469 آن تک درخت انار by Sinan Antoon پیمان عَلُو started reading آن تک درخت انار by Sinan Antoon
]]>
Review2806471830 Sat, 19 Apr 2025 22:23:05 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو added 'لیدی ال']]> /review/show/2806471830 لیدی ال by Romain Gary پیمان عَلُو gave 1 star to لیدی ال (Paperback) by Romain Gary
]]>
Review7416386959 Fri, 18 Apr 2025 05:50:09 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو added 'فرزانگی در عصر تفرقه']]> /review/show/7416386959 فرزانگی در عصر تفرقه by Elif Shafak پیمان عَلُو gave 5 stars to فرزانگی در عصر تفرقه (Paperback) by Elif Shafak
الیف شافاک نویسندهٔ تُرک در بخشی‌های� از کتابِ «فرزانگی در عصر تفرقه»:




بی‌تفا‌تی� احساسی به ظاهر آرام اما احتمالا مخرب‌تری� احساسِ انسانی.
همانطور که رنگ سفید ترکیبی از تمام رنگ‌هاست� بی‌تفاوت� نیز ترکیبی از احساساتِ بسیاری است: اضطراب، ناامیدی، سردرگمی، خستگی، رنجش…اگ� این‌ه� را سریع و شاید باهم ترکیب کنید، در نهایت فلجِ سراسری و بی‌حس� را تجربه کنید.

خواندنِ خاطراتِ کسانی که در تاریک‌تری� فصل‌ها� تاریخِ انسانی همچون هلوکاست، نسل کشی و جنگ‌ها� داخلی دوام آوردند، تجربه‌� بسیار مهمی در یادگیری است. سؤال مهمی وجود دارد که بسیاری از بازماندگان می‌پرسن�:« وقوعِ چنین جنایاتی چگونه ممکن است؟»
بازماندگان می‌خواهن� بدانند آیا اکثر انسان‌ه� ذات شیطانی دارند؟ اگر این‌طو� نیست، پس وحشی‌گر� و شرارتِ سیستماتیک چگونه رخ می‌دهد�
برای اینکه قادر باشیم به این سؤال پاسخ دهیم، باید درک کنیم بی‌تفاوت� چگونه رخ می‌ده�. انهدامِ گسترده با اردوگاه‌ها� کار اجباری یا اتاق‌ها� گاز آغاز نمی‌شو� با علامت گذاشتن روی‌درها� همسایگان فقط به خاطر اینکه متفاوت هستند آغاز نمی‌شو�. با اعمال قوانینی به زیانِ اقلیت‌ه� برای حملِ نشان‌ها� خاص یا پوشیدن لباس‌ها� بخصوص شروع نمی‌شو�. تبعیض همواره با کلمات شروع می‌شو�.
با زبان آغاز می‌شو�.
همان‌طو� که من مشغول نگارش این مطلب هستم، تظاهراتی در مجارستان در جریان است. جمعیتی افراطی با بنرهای نژادپرستانه و شعارهای میهن پرستانه‌� افراطی گرد هم آمده‌ان� و تقاضا دارند کولی‌ه� کشوری را که آن‌ه� وطن می‌نامن� ترک کنند. در دیده‌� این هوادارانِ نئونازی، کولی‌ه� انسان‌های� برابر با آن‌ه� نیستند. آن‌ه� حتی انسان‌ه� نیستند. حشراتی موذی هستند که به کشور هجوم آورده‌ان�.
باقی جامعه-و جهان- چطور به این موضوع واکنش نشان می‌دهند�
اعمالِ وحشیانه به سرعت و در مقیاس بزرگ رخ می‌دهند� نه لزوما زمانی که افرادِ بیشتری فاسد و شریر می‌شوند� بلکه زمانی که تعداد زیادی از افراد جامعه بی‌تفا‌و� می‌شون�. زمانی که بی‌تفا‌و� و متفرق شویم. آنقدر سرگرم زندگی خود هستیم که به دیگران اهمیت نمی‌دهی�. علاقه‌ا� به درد دیگران نداریم و بدبختی دیگران ما را تحت تاثیر قرار نمی‌ده�. خطرناک‌تری� احساس ، نداشتن احساس است.
یکی از پارادوکس‌ها� دوران ما این است که تندروها بسیار بیشتر از میانه‌رو‌ه� فعال‌ان� و حضور پررنگی در زندگی دارند. زمانی که در فعالیت‌ها� مدنی و اجتماعی مشارکت نمی‌کنیم� به شکل فزاینده‌ا� منزوی می‌شوی� و در نتیجه بی‌تفاوت� روی می‌ده�.
وقتی بیشتر در امور دنیا دخالت می‌کنی� و اطلاعات زیادتری در مورد آنچه در اطرافمان رخ می‌ده� به دست می‌آوریم� نومیدتر و عصبانی‌ت� می‌شوی� و در دایره‌� احساساتِ منفیِ خود در مواجهه با اخبار و رویداد‌های� که به سرعت پیش می‌آیند� محاصره می‌شوی�. سروکله‌زد� با این چیز‌ه� کار خیلی مشکلی است. همگی تشنه سادگی هستیم. به درون خود که برای‌ما� آشناست عقب نشینی می‌کنی�. این لحظه بسیار خطرناک است، چرا که در این لحظه عوام فریبان پوپولیست وارد می‌شون� و وعده‌� ساده کردن و حل کردن امور را به ما می‌دهن�.
این یکی از چالش‌ها� اصلیِ ماست: چطور باید به شکل همزمان هم در امور دخالت کرد و هم عاقل و میانه رو باقی ماند؟


_______________________________________________________

اگر هر نسل تمام تلاشش را بکند و از هیچ تلاشی برای بهبودِ شرایطی که از والدین خود به ارث برده مضایقه نکند، به تدریج جهان به دنیایی عادلانه‌ت� تبدیل خواهد شد.
_______________________________________________________


در جوامعی که شکافِ بزرگی در آن‌ه� پیدا شده و توجه به جمع‌گرای� و نظرات مختلف از بین رفته، رقبا به چشمِ دشمن دیده می‌شوند� سیاستمداران از ادبیات جنگی استفاده می‌کنن� و هرکسی که متفاوت فکر و صحبت می‌کند� «خائن» نامیده می‌شو�.
اتفاقی نیست که در سرتاسر جهان عوام فریبانِ اقتدارگرا تلاش زیادی می‌کنند� آتش قطب‌گرای� را مشتعل کنند. آن‌ه� خودشان هم می‌دانن� از این فضا بهره خواهند برد. هرچه تفرقه، اختلاف و ناسازگاریِ متقابل بیشتر باشد، خوشحال‌ت� خواهند بود. آن‌ه� زمانی راضی خواهند شد که رودخانه‌� میان «ما» و «آن‌ها� از کرانه‌ها� خود سرریز شود و در نتیجه ما از هم دور شویم، تا دیگر نتوانیم یکدیگر را ببینیم یا صدایِ هم را ورای جریانِ خروشانِ سیل، بشنویم. آب‌های� که همچون گرداب می‌چرخن� و صداهای فردی و روایت‌ها� شخصی را غرق می‌کنند� به گوشِ آتش افروزانِ سیاسی همچون نوای موسیقی هستند. هرچه انسان‌ه� با سلیقه‌ها� متفاوت کمتر باهم در ارتباط باشند، درکِ ما از زندگی جمعی انسانی کمتر‌خواه� بود. و فضاهای مشترکمان برابری خواهی و دگرپذیری کمتری خواهد داشت. در این وضعیت عوام فریبان راضی‌ت� هستند.
آیا شما از ما هستید یا با آن‌ه� هم عقیده‌اید�
آیا خودی هستید یا بیگانه؟
ظهورِ مکرر این سوالات در گفتارهای سیاسی و اقداماتِ اجتماعی ما که غالبا در لفافه هستند و کمتر صراحت دارند، مرا عمیقا نگران می‌کند� شاید بخاطر اینکه تمام عمرم همزمان احساسِ خودی و بیگانه را داشته‌ا�..
]]>
Review7416386959 Thu, 10 Apr 2025 13:14:54 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو added 'فرزانگی در عصر تفرقه']]> /review/show/7416386959 فرزانگی در عصر تفرقه by Elif Shafak پیمان عَلُو gave 5 stars to فرزانگی در عصر تفرقه (Paperback) by Elif Shafak
الیف شافاک نویسندهٔ تُرک در بخشی‌های� از کتابِ «فرزانگی در عصر تفرقه»:




بی‌تفا‌تی� احساسی به ظاهر آرام اما احتمالا مخرب‌تری� احساسِ انسانی.
همانطور که رنگ سفید ترکیبی از تمام رنگ‌هاست� بی‌تفاوت� نیز ترکیبی از احساساتِ بسیاری است: اضطراب، ناامیدی، سردرگمی، خستگی، رنجش…اگ� این‌ه� را سریع و شاید باهم ترکیب کنید، در نهایت فلجِ سراسری و بی‌حس� را تجربه کنید.

خواندنِ خاطراتِ کسانی که در تاریک‌تری� فصل‌ها� تاریخِ انسانی همچون هلوکاست، نسل کشی و جنگ‌ها� داخلی دوام آوردند، تجربه‌� بسیار مهمی در یادگیری است. سؤال مهمی وجود دارد که بسیاری از بازماندگان می‌پرسن�:« وقوعِ چنین جنایاتی چگونه ممکن است؟»
بازماندگان می‌خواهن� بدانند آیا اکثر انسان‌ه� ذات شیطانی دارند؟ اگر این‌طو� نیست، پس وحشی‌گر� و شرارتِ سیستماتیک چگونه رخ می‌دهد�
برای اینکه قادر باشیم به این سؤال پاسخ دهیم، باید درک کنیم بی‌تفاوت� چگونه رخ می‌ده�. انهدامِ گسترده با اردوگاه‌ها� کار اجباری یا اتاق‌ها� گاز آغاز نمی‌شو� با علامت گذاشتن روی‌درها� همسایگان فقط به خاطر اینکه متفاوت هستند آغاز نمی‌شو�. با اعمال قوانینی به زیانِ اقلیت‌ه� برای حملِ نشان‌ها� خاص یا پوشیدن لباس‌ها� بخصوص شروع نمی‌شو�. تبعیض همواره با کلمات شروع می‌شو�.
با زبان آغاز می‌شو�.
همان‌طو� که من مشغول نگارش این مطلب هستم، تظاهراتی در مجارستان در جریان است. جمعیتی افراطی با بنرهای نژادپرستانه و شعارهای میهن پرستانه‌� افراطی گرد هم آمده‌ان� و تقاضا دارند کولی‌ه� کشوری را که آن‌ه� وطن می‌نامن� ترک کنند. در دیده‌� این هوادارانِ نئونازی، کولی‌ه� انسان‌های� برابر با آن‌ه� نیستند. آن‌ه� حتی انسان‌ه� نیستند. حشراتی موذی هستند که به کشور هجوم آورده‌ان�.
باقی جامعه-و جهان- چطور به این موضوع واکنش نشان می‌دهند�
اعمالِ وحشیانه به سرعت و در مقیاس بزرگ رخ می‌دهند� نه لزوما زمانی که افرادِ بیشتری فاسد و شریر می‌شوند� بلکه زمانی که تعداد زیادی از افراد جامعه بی‌تفا‌و� می‌شون�. زمانی که بی‌تفا‌و� و متفرق شویم. آنقدر سرگرم زندگی خود هستیم که به دیگران اهمیت نمی‌دهی�. علاقه‌ا� به درد دیگران نداریم و بدبختی دیگران ما را تحت تاثیر قرار نمی‌ده�. خطرناک‌تری� احساس ، نداشتن احساس است.
یکی از پارادوکس‌ها� دوران ما این است که تندروها بسیار بیشتر از میانه‌رو‌ه� فعال‌ان� و حضور پررنگی در زندگی دارند. زمانی که در فعالیت‌ها� مدنی و اجتماعی مشارکت نمی‌کنیم� به شکل فزاینده‌ا� منزوی می‌شوی� و در نتیجه بی‌تفاوت� روی می‌ده�.
وقتی بیشتر در امور دنیا دخالت می‌کنی� و اطلاعات زیادتری در مورد آنچه در اطرافمان رخ می‌ده� به دست می‌آوریم� نومیدتر و عصبانی‌ت� می‌شوی� و در دایره‌� احساساتِ منفیِ خود در مواجهه با اخبار و رویداد‌های� که به سرعت پیش می‌آیند� محاصره می‌شوی�. سروکله‌زد� با این چیز‌ه� کار خیلی مشکلی است. همگی تشنه سادگی هستیم. به درون خود که برای‌ما� آشناست عقب نشینی می‌کنی�. این لحظه بسیار خطرناک است، چرا که در این لحظه عوام فریبان پوپولیست وارد می‌شون� و وعده‌� ساده کردن و حل کردن امور را به ما می‌دهن�.
این یکی از چالش‌ها� اصلیِ ماست: چطور باید به شکل همزمان هم در امور دخالت کرد و هم عاقل و میانه رو باقی ماند؟


_______________________________________________________

اگر هر نسل تمام تلاشش را بکند و از هیچ تلاشی برای بهبودِ شرایطی که از والدین خود به ارث برده مضایقه نکند، به تدریج جهان به دنیایی عادلانه‌ت� تبدیل خواهد شد.
_______________________________________________________


در جوامعی که شکافِ بزرگی در آن‌ه� پیدا شده و توجه به جمع‌گرای� و نظرات مختلف از بین رفته، رقبا به چشمِ دشمن دیده می‌شوند� سیاستمداران از ادبیات جنگی استفاده می‌کنن� و هرکسی که متفاوت فکر و صحبت می‌کند� «خائن» نامیده می‌شو�.
اتفاقی نیست که در سرتاسر جهان عوام فریبانِ اقتدارگرا تلاش زیادی می‌کنند� آتش قطب‌گرای� را مشتعل کنند. آن‌ه� خودشان هم می‌دانن� از این فضا بهره خواهند برد. هرچه تفرقه، اختلاف و ناسازگاریِ متقابل بیشتر باشد، خوشحال‌ت� خواهند بود. آن‌ه� زمانی راضی خواهند شد که رودخانه‌� میان «ما» و «آن‌ها� از کرانه‌ها� خود سرریز شود و در نتیجه ما از هم دور شویم، تا دیگر نتوانیم یکدیگر را ببینیم یا صدایِ هم را ورای جریانِ خروشانِ سیل، بشنویم. آب‌های� که همچون گرداب می‌چرخن� و صداهای فردی و روایت‌ها� شخصی را غرق می‌کنند� به گوشِ آتش افروزانِ سیاسی همچون نوای موسیقی هستند. هرچه انسان‌ه� با سلیقه‌ها� متفاوت کمتر باهم در ارتباط باشند، درکِ ما از زندگی جمعی انسانی کمتر‌خواه� بود. و فضاهای مشترکمان برابری خواهی و دگرپذیری کمتری خواهد داشت. در این وضعیت عوام فریبان راضی‌ت� هستند.
آیا شما از ما هستید یا با آن‌ه� هم عقیده‌اید�
آیا خودی هستید یا بیگانه؟
ظهورِ مکرر این سوالات در گفتارهای سیاسی و اقداماتِ اجتماعی ما که غالبا در لفافه هستند و کمتر صراحت دارند، مرا عمیقا نگران می‌کند� شاید بخاطر اینکه تمام عمرم همزمان احساسِ خودی و بیگانه را داشته‌ا�..
]]>
Review7448022389 Wed, 09 Apr 2025 08:03:55 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو added 'آسمانم غرق ظلمت می‌شو�']]> /review/show/7448022389 آسمانم غرق ظلمت می‌شود by Vladimir Mayakovsky پیمان عَلُو gave 2 stars to آسمانم غرق ظلمت می‌شو� (Paperback) by Vladimir Mayakovsky
اشعاری که دوستشون داشتم�
:
:
:
:
:
:

فقیر است سیاره‌� ما
تشنه‌� محبت است
و گدای شادی.
باید
که جرعه‌ا� اشتیاق
یک مُشت آرزو
چنگ زنیم و بِرُباییم
از روزهای پیشِ رو
مُردن در این زمانه نیست دشوار
بسی دشوارتر آن است
کز نو بنا کنی حیات.

_______________________________________________________
و مرگ �
همان مرهم زخمی‌س� بر هر پایان نافرجام�

_______________________________________________________

آری، زندگی برای زیستن زیباست.
_______________________________________________________
مرا هیچ نوایی آرامِ جان نیست
مگر طنین نازنین نامِ تو�

_______________________________________________________


از چه فرار می‌کنی�
هرجای دنیا که بگریزی
یقین دارم که این عشق بر شانه‌های�
می‌نشین� سنگین.



_______________________________________________________
همین خیابان‌ه�
کتابخانه‌� همیشگی‌ا� بوده‌ان�.


_______________________________________________________
بوسه می‌زن� بر زانوان ریل‌ها� آهنی
و می‌دان�
چرخ لکوموتیوی گردنم را به آغوش خواهد کشید!

_______________________________________________________


شعر ، تمام‌قد� یک سفر است
سفری به ناشناخته‌ه�.



_______________________________________________________
هر قافیه بشکه‌ای‌س�
بشکه‌ا� تا خرره پر از دینامیت
و هر مصراع نیز یک نخ فتیله
آن دم که فتیله به تمامی بسوخت
بشکه‌ه� خواهد پکید
تمام شهر به هوا خواهد رفت
و این همان قصیده خواهد شد.

_______________________________________________________

ای کارگران جهان!
رفیق شما رفیق من است
غیر از این دایره هم…وااسف�.
شما می‌توانی� به پا خیزید
برق آسا و با صلابت
آن دَم که با قحطی و گرسنگی دست به گریبان‌ای�
و خون در رگ‌هایتا� به جوش آمده است.
به راستی که وزین است و فاخر
آثار مارکس و انگلس
ولی ما ناگزیر از خواندنشان نیستیم
چرا که دریافته‌ای� کجای جهان ایستاده‌ای�
لطف کنید هگل و مکتبش را به من ندهید!

_______________________________________________________
اصلا تندیس‌ها� برنزی
و یادواره‌ها� افتخار آمیزْ ما را چه کار!؟
که خود به اندازه کافی نامی و شهیریم
یادمانِ ما بنا شده
در خون‌ها� روان شده
برای آرمان‌ما� «سوسیالیسم»

_______________________________________________________
اشعار من نوازشگر گوش‌ه� و خیال نیستند
اشعار من حتی بوسه‌ا� آرام
برنرمه‌� گوش دخترکان جوانِ زیبا هم نیست.
آ…نه�
این لعنتی شعرهای من
ناگه از آستانِ در بیرون می‌جهن�
مانند گلادیاتورهای دیوانه
آن‌ه� هماوردی چون مرگ‌ر� به معرکه می‌خوانن�
هوار می‌کشند…دس� در دست و سر‌به‌س� هماهنگ.
و اما واژه‌ه�
پرتاب می‌شون�
خیز برمیدارند و سپس در مغز‌های‌تا� منفجر می‌شون�.

]]>
ReadStatus9250513183 Sun, 30 Mar 2025 12:10:16 -0700 <![CDATA[پیمان عَلُو started reading 'آسمانم غرق ظلمت می‌شو�']]> /review/show/7448022389 آسمانم غرق ظلمت می‌شود by Vladimir Mayakovsky پیمان عَلُو started reading آسمانم غرق ظلمت می‌شو� by Vladimir Mayakovsky
]]>