Salamon's Updates en-US Mon, 28 Apr 2025 01:48:47 -0700 60 Salamon's Updates 144 41 /images/layout/goodreads_logo_144.jpg ReadStatus9361536423 Mon, 28 Apr 2025 01:48:47 -0700 <![CDATA[Salamon wants to read 'The Uninhabitable Earth: Life After Warming']]> /review/show/7525142194 The Uninhabitable Earth by David Wallace-Wells Salamon wants to read The Uninhabitable Earth: Life After Warming by David Wallace-Wells
]]>
ReadStatus9361447229 Mon, 28 Apr 2025 00:43:15 -0700 <![CDATA[Salamon wants to read 'To Govern the Globe: World Orders and Catastrophic Change']]> /review/show/7525078885 To Govern the Globe by Alfred W. McCoy Salamon wants to read To Govern the Globe: World Orders and Catastrophic Change by Alfred W. McCoy
]]>
ReadStatus9350257314 Fri, 25 Apr 2025 04:22:55 -0700 <![CDATA[Salamon wants to read 'The Anxious Generation: How the Great Rewiring of Childhood Caused an Epidemic of Mental Illness']]> /review/show/7517361536 The Anxious Generation by Jonathan Haidt Salamon wants to read The Anxious Generation: How the Great Rewiring of Childhood Caused an Epidemic of Mental Illness by Jonathan Haidt
]]>
Rating850862611 Thu, 24 Apr 2025 19:44:20 -0700 <![CDATA[Salamon liked a readstatus]]> / ]]> Rating850862327 Thu, 24 Apr 2025 19:43:14 -0700 <![CDATA[Salamon liked a review]]> /
Perfection by Vincenzo Latronico
"I’ve decided to read some of the shortlisted novels for the Booker this year. Perhaps a mistake, since I generally don’t like the winners of the Booker, even when I like the authors. My least favourite Barnes and Carey novels were both winners. Anyway, I thought I would start with this one � short and sweet. Except, not particularly sweet.

This read like someone was thinking of writing a novel and decided to do a kind of fast draft � except, hardly even that. The whole thing is written in third person � so, you never feel like you get close to either of the characters. They are pretentious and dull and spend most of their time thinking how grateful they are that they moved to Berlin when they could still afford a nice apartment � in pistachio tones I think, lots of things in this are in pistachio � and so much of the book is descriptions of their flat or the clubs they go to or their equally dull friends who aren’t really friends.

There isn’t particularly much of a story here � it is meant to be a kind of sociological examination of the life of millennials and their working from home, designing webpages in pretty Scandinavian fonts. Man, I’m glad this one was short, because otherwise I would never have finished it. I spent the first half of the book wanting it to start and the second half wanting it to end.

Can’t say I would recommend it � perhaps I’m too damn old for it. Maybe you need to have had dull sex after a weekend on MDMA to really ‘get� this one. When even the discussion on sex toys nearly puts you to sleep…anyway, each to their own. If my experience with the Booker is anything to go by, this will probably win.
"
]]>
Rating850862189 Thu, 24 Apr 2025 19:42:30 -0700 <![CDATA[Salamon liked a review]]> /
Ignite Me by Tahereh Mafi
]]>
Review7403598443 Tue, 22 Apr 2025 07:19:37 -0700 <![CDATA[Salamon added 'فلسفه اخلاق']]> /review/show/7403598443 فلسفه اخلاق by James Rachels Salamon gave 5 stars to فلسفه اخلاق (Paperback) by James Rachels
شاید کمتر کتابی رو اینقدر آگاهانه و از روی نیاز برای خوندن انتخاب کرده باشم. جایی که هر لحظه با مسائل مشکل اخلاقی روبرو میشیم و پیدا کردن جواب‌ها� قانع‌کننده‌� روح و روان سخت‌ت� و سخت‌ت� میشه، به نظرم لازمه که بدونیم پیشینیان و به طور کلی دیگران در برخورد با این مسائل به کجا رسیده‌�. البته از ابتدا خیلی اطمینان نداشتم که این کتاب چقدر میتونه فضای ذهنم رو روشن‌ت� کنه. ولی به هر ترتیب نتیجه مفید از کار دراومد.

     چیزی که به‌دس� آوردم این نیست که بتونم الزاماً بهترین تصمیم رو در شرایط سخت اخلاقی بگیرم ولی بهم کمک کرد که بدونم در کجای دایره‌� اخلاق ایستاده‌ا� یا نشسته‌ا�. و صد البته که اگه درون کسی نیروی تمایل به راستی و درستی حتی اگه به‌صور� شکسته‌بست� شکل گرفته باشه، با دانش بیشتر نسبت به ذات و نتایج احتمالی اعمالش، شانس بیشتری برای گرفتن تصمیمات بهتر داره.

     کتاب چندین نظریه‌� مهم و بنیادی اخلاقی رو به‌صور� مختصر و با ارائه‌� چند برهان موافق و مخالف به‌همرا� نظر خود نویسنده ارائه می‌کن�. مثال‌ها� واضح و روشنگری هم برای فهم کاربرد یا عدم کاربرد هر نظریه مورد بحث قرار گرفته. این نظریه‌ه� شامل ذهنی‌گرای� اخلاقی، خودگرایی روان‌شناخت� و اخلاقی، فایده‌گرایی� اخلاق کانتی، قرارداد اجتماعی و اخلاق فضیلت‌محو� میشن. در کنار اون نسبی‌گرای� فرهنگی و رابطه‌� اخلاق و دین بررسی شده و در نهایت نویسنده سعی کرده با تلفیق این ایده‌ه� نظریه‌� اخلاقی رضایت‌بخ� و نه الزاماً بی‌نقص� رو ارائه بده.

     ترجمه‌� کتاب هم خوبه و اگه از اشتباهات گاه‌گاه� ویراستاری بگذریم تجربه‌� خوانش روان و کم‌چالش� بود. در نهایت اگر مثل من دوست داشته باشید ذهن اخلاقی خودتون رو کمی نظم ببخشید این کتاب رو پیشنهاد می‌کن�.


بریده‌های� از کتاب

_______________________________________________________________


"... هنگامی که ما احساسات شدیدی درباره‌� مسأله‌‌ا� داریم، وسوسه می‌شوی� چنین فرض کنیم که ما می‌دانی� حقیقت چیست، بدون آنکه حتی مجبور باشیم استدلال‌ها� طرف دیگر را مورد بررسی قرار دهیم..."
"... اخلاق، در حداقل معنا، عبارت است از تلاش برای قرار دادنِ رفتار خود تحت هدایت دلیل (یعنی کاری را انجام دهیم که بهترین دلایل برای انجام آن وجود دارد) و در عین حال قائل شدن ارزشِ یکسان برای منافع کلیه‌� افرادی که متأثر از رفتار ما خواهند بود."

"... نسبی‌گرای� فرهنگی نظریه‌ا� جذاب است چون که مبتنی بر بینشی صادقانه است: اینکه بسیاری از سنت‌ه� و نگرش‌های� که برای ما کاملاً طبیعی به نظر می‌رسن� در واقع فقط محصول فرهنگند. مضاف بر این، برای اجتناب از نخوت و برخورداری از ذهنی باز، مهم است که این بینش را جدا در نظر نگاه داریم. اینها نکات مهمی هستند که نباید با بی‌اعتنای� از کنارشان گذشت، اما می‌توانی� این نکات را قبول کنیم، بدون آنکه کل نظریه را بپذیریم."

"...برتراند راسل به سال ۱۹۰۲، در مقاله‌ا� با نام "نیایشِ یک انسانِ آزاده" آنچه را که وی چشم‌انداز� "علمیِ" جهان می‌نام� چنین توصیف می‌کن�:

انسان محصول عللی است که هیچ علمی بر خاتمه‌‌� کار خود نداشته‌اند� خاستگاهش، رشدش، بیم‌ه� و امیدهایش، عشق‌ه� و باورهایش، چیزی جز پیآمدِ آرایشِ تصادفیِ اتم‌ه� نیستند؛ هیچ شور و اشتیاقی، هیچ دلاوری‌ای� هیچ عمقی از اندیشه و احساس، نمی‌توان� زندگیِ پس از مرگی برای او فراهم سازد؛ تمام زحماتِ انسان در طی قرون و اعصار، همه‌� زُهد و ایمان بشریت، همه‌� الهام‌ه� و افکارِ بکر، تمام درخششِ عظیم نبوغ بشری، محکوم به فنا در گستره‌� مرگِ منظومه‌ی� شمس هستند، و کل بنایِ رفیعِ دستاوردهای بشری به‌نح� گریزناپذیری زیرِ آوارِ کیهانی ویران شده مدفون خواهد شد. اینها همه � اگر نگوییم کاملاً مسلم � از چنان درجه‌ا� از قطعیت برخوردارند که هیچ فلسفه‌ا� بدونِ پذیرش آنها امیدِ دوام نخواهد داشت. از حالا به بعد، تنها در درونِ این داربست از حقایق، تنها بر روی پیِ محکمِ ناامیدیِ محض است که می‌توا� مأوایی اَمن برای روحِ بشر بنا کرد."

"...In his essay "A Free Man's Worship," written in 1902, Bertrand Russell expressed what he called the "scientific" view of the world:

That Man is the product of causes which had no prevision of the end they were achieving; that his origin, his growth, his hopes and fears, his loves and his beliefs, are but the outcome of accidental collocations of atoms; that no fire, no heroism, no intensity of thought and feeling, can pre-serve an individual life beyond the grave; that all the labours of the ages, all the devotion, all the inspiration, all the noonday brightness of human genius, are destined to extinction in the vast death of the solar system, and that the whole temple of Man's achievement must inevitably be buried beneath the debris of a universe in ruins-all these things, if not quite beyond dispute, are yet so nearly certain, that no philosophy which rejects them can hope to stand. Only within the scaffolding of these truths, only on the firm foundation of unyielding despair, can the soul's habitation henceforth be safely built."


"... دانش نوین جهان را به صورت قلمروی از امور واقعی ترسیم می‌کن� که در آن، تنها "قوانین طبیعی" همانا قوانینِ فیزیک، شیمی، و زیست‌شناس� هستند که کورکورانه و بدون هدف عمل می‌کنن�. ارزش‌ه� � هرچه می‌خواهن� باشند � جزئی از نظام طبیعت نیستند. در این صورت، تا جایی که دیدگاهِ دانشِ نوین را از جهان بپذیریم، نسبت به نظریه‌� قانون طبیعی شکاک خواهیم بود. بی‌خو� نیست که این نظریه، نه محصولِ تفکر نوین، بلکه محصولِ قرون وسطی است."

"اخلاق و روان‌شناس� ملازم یکدیگرند. اخلاق به ما می‌گوی� چه کاری را باید انجام دهیم؛ اما اگر ما قادر به انجام آنچه باید انجام دهیم نباشیم، این سخن معنای چندانی نخواهد داشت. ممکن است گفته شود ما باید دشمنانِ خود را دوست داشته باشیم؛ اما اگر قادر به دوست داشتن آنها نباشیم، این حرف بی‌محتو� است. یک نظام اخلاقیِ معقول باید مبتنی بر بینشی واقع‌بینان� درباره‌� آنچه برای آدمیان امکانپذیر است باشد."

"...زندگی آسوده‌� ما فاصله‌� امن و مؤثری با مسأله‌� گرسنگان دارد. مرگِ گرسنگان در فاصله‌� نسبتاً دوری از ما رخ می‌دهد� ما ایشان را نمی‌بینی� و می‌توانی� حتی از فکر کردن به آنها اجتناب کنیم. وقتی هم که واقعاً به آنها فکر می‌کنیم� این فکر کردن صرفاً انتزاعی و به صورت آمارهای عاری از احساس است. از بختِ بدِ گرسنگان، آمارها قدرت چندانی در برانگیختنِ عمل ندارند."

"... ما می‌توانی� از حیوانات به هر طریقی که دوست داریم استفاده کنیم. ما حتی "وظیفه‌� مستقیمی" برای خودداری از شکنجه کردن حیوانات نداریم. کانت اذعان می‌کن� که شکنجه کردن آنها احتمالاً عملی نادرست است، اما نه به این دلیل که آنها آزار خواهند دید، بلکه فقط به این دلیل که ما ممکن است به طور غیرمستقیم در نتیجه‌� این عمل لطمه ببینیم، زیرا《آ� کس که با حیوانات بی‌رحم� می‌کن� در روابطش با انسان‌ه� نیز دچار قساوت می‌شود�. بدین‌ترتیب� از دیدگاه کانت حیوانات به خودیِ خود هیچ‌گون� اهمیت اخلاقی ندارند. با وجود این، انسان‌ه� حکایتی کاملاً متفاوتند. به نظر کانت، هرگز نمی‌توا� انسان‌ه� را به‌عنوا� وسیله‌ا� برای رسیدن به یک هدف "مورد استفاده" قرار داد. وی حتی تا آنجا پیش رفت که ادعا کرد این قانون نهایی اخلاق است."

"ایده‌� قرارداد اجتماعی (هابز و روسو)

... ما همگی به چیزهای اساسی یکسانی احتیاج داریم، و آن چیزها به مقدار کافی وجود ندارند. بنابراین، ما به نوعی وارد رقابت بر سر آنها می‌شوی�. اما هیچ‌ک� آن قدر قوی نیست که در این رقابت پیروز شود و هیچ‌ک� � یا تقریباً هیچ‌ک� � مایل نخواهد بود که از ارضاء نیازهای خودش به نفع دیگران صرف‌نظ� کند. نتیجه، آن‌گون� که هابز بیان می‌کند� عبارت است از "یک وضع دائمی جنگ، جنگِ همه علیه همه"؛ و این جنگی است که هیچ‌ک� نمی‌توان� امید به پیروز شدن در آن داشته باشد. هر شخص معقولی که می‌خواه� زنده بماند سعی خواهد کرد آنچه را لازم است به دست آورد و آماده‌� دفاع از آن در مقابل حمله‌� دیگران شود. اما دیگران هم همین کار را خواهند کرد. به همین دلیل است که زندگی در وضع طبیعی غیرقابل تحمل خواهد بود."

"... We all need the same basic things, and there aren't enough of them to go around. Therefore, we will be in a kind of competition for them. But no one has what it takes to prevail in this competition, and no one-or almost no one-will be willing to forgo the sat-isfaction of his or her needs in favor of others. The result, as Hobbes puts it, is a "constant state of war, of one with all." And it is a war no one can hope to win. The reasonable person who wants to survive will try to seize what he needs and prepare to defend it from attack. But others will be doing the same thing. This is why life in the state of nature would be intolerable."


     "هر شخص باید هر آن کاری را که به بهترین وجه منافع او را تأمین می‌کن� انجام دهد. (خودگرایی اخلاقی)
     ما باید هر آنچه را که بيشترين خشنودی را برای حداکثر تعداد افراد تأمین می‌کن� انجام دهیم. (فایده‌گرای�)
     وظیفه‌� ما پیروی از قواعدی است که بتوانیم به نحوی سازگار اراده کنیم که قوانینی جهان‌شمو� شوند � یعنی قواعدی که مایل خواهیم بود همه کس در هر زمان و هر شرایطی از آنها پیروی کنند. (نظریه‌� کانت)
     کاری که انجام دادنش درست است آن است که از قواعدی پیروی کنیم که افراد متعقّل علاقه‌من� به منافع خود بتوانند جهتِ تأمین منافع متقابل بر سر وضع آنها توافق کنند. (نظریه‌� قرارداد اجتماعی)
     و اینها همان نظریه‌ها� آشنایی هستند که از قرن هفدهم به بعد فلسفه‌� مدرنِ اخلاق را تحت‌الشعا� خود قرار داده‌ان�."

"..�. عمر کائنات تقریباً ۱۶ میلیارد سال است. این مدت زمانی است که از "انفجار بزرگ" می‌گذر�. و خود زمین حدوداً ۴.۶ میلیارد سال قبل شکل گرفته است. تکامل حیات بر روی این سیاره فرآیند کندی بوده است، و هدایت آن نه از روی طرح و برنامه، بلکه (تا حد زیادی) از روی جهش‌ها� ژنی تصادفی و انتخاب طبیعی بوده است. از ظهور نخستین آدمیان مدت چندانی نمی‌گذر�. انقراض دایناسورهای عظیم‌الجث� در ۶۵ میلیون سال قبل (که احتمالاً نتیجه‌� یک تصادم فاجعه‌با� بین زمین و یک سیارک بوده است) فضای اکولوژیک لازم را برای تکاملِ تعداد کمِ پستانداران کوچک جثه که در آن موقع وجود داشتند فراهم کرد، و پس از ۶۳ یا ۶۴ میلیون سال دیگر، یک مسیر از تکامل سرانجام ما را ایجاد کرد. از نظر زمان زمین‌شناختی� ما همین دیروز از راه رسیده‌ای�." ]]>
Review7428808651 Thu, 03 Apr 2025 08:59:49 -0700 <![CDATA[Salamon added 'من سرگذشت یاسم و امید']]> /review/show/7428808651 من سرگذشت یاسم و امید by Paul Rogat Loeb Salamon gave 5 stars to من سرگذشت یاسم و امید by Paul Rogat Loeb
خانم آزاده کامیار از بین تعداد ۵۵ جستار از کتاب The Impossible Will Take a Little While که توسط Paul Loeb جمع‌آور� شده با این توضیح در مقدمه که "... در حال حاضر امکان انتشار تمام این جستارها وجود نداشت...' تعداد ۱۳ جستار رو انتخاب و ترجمه کرده.

     وجه مشترک تمام این جستارها تجربه‌� مبارزه علیه حکومت‌ها� استبدادی در نقاط مختلف جهان با تمرکز بر روی امید و ناامیدی در مسیر مبارزات است. نویسندگان بیشتر این جستارها افراد شناخته‌شد� از جمله مارتین لوتر کینگ، نلسون ماندلا، واسلاو هاول، آریل دورفمن، نادژدا ماندلشتام و ... هستند.

     چیزی که به‌روشن� از خوندن این جستارها عاید خواننده میشه تجربه‌� دست‌او� و حس آدم‌هایی� که از اقیانوس‌ها� تاریکی گذشتند تا سرانجام به نوعی روشنایی دست پیدا کردند. به� نظرم، هر ستمدیده‌ا� شیفته‌� این چکیده‌ها� خِرَد و نور از دل ظلمت میشه. کلماتی که خیلی بیشتر از صرفاً حرف هستند.

     چنان‌ک� دوستان دیگه‌ا� همینجا اشاره کرده‌اند� گرچه این گزیده کوتاه و روان هست نمی‌توا� به سرعت خواند و پیش رفت. دلیلش هم اینه که بعد از خواندن هر جستار ظاهراً در اکثر افراد این نیاز ظاهر میشه که با اون محتوا خلوت کنند و به معناش بیندیشند.

     در پایان نیازی به پافشاری نیست تا ارزش این کتاب برای هر خواننده‌� ایرانی مشخص بشه و فقط این رو میگم که می‌شو� اینجا جواب‌های� برای بعضی سؤال‌‌ه� یافت؛ چه مقبول باشند چه نباشند این جواب‌ها� حتماً فضایی برای اندیشیدن و گفت‌وگ� فراهم می‌کنن�.

پ.ن: کتاب رو هم دیدم که جناب مهرآیین معرفی کرده بودند و از اینکه حوصله و فرصت پیدا کردن و خوندنش رو داشتم خوشحالم و سپاسگزار از ایشون برای پیشنهادات ارزشمندشون.



بریده‌های� از کتاب

__________________________________________________________________


     "به متخصصان امر می‌سپار� که بگویند《ا� بالا》� یعنی از آنچه در سپهر قدرت رخ می‌دهد� می‌توانی� چه انتظاری داشته باشیم. من هرگز امیدم را به آن بالا گره نزده‌ا�. همیشه کنجکاو و کنجکاوتر بوده‌ا� که ببینم در《پایین》چ� می‌گذرد� از《پایین》می‌شو� چه انتظاری داشت، آنجا دستاوردمان چه خواهد بود و از چه می‌شو� دفاع کرد. هر قدرتی در واقع اعمال قدرت بر کسی است و همیشه قدرت به طریقی به وضعیت ذهنی و رفتار کسانی که بر آن‌ه� حاکم است واکنش نشان می‌دهد� واکنشی که بیشتر ندانسته و سهوی است تا آگاهانه و عمدی. همیشه می‌توا� در رفتار قدرت، بازتابی از آنچه در آن《پایین》جار� است به دست آورد. هیچ‌ک� نمی‌توان� در خلاء حکومت کند. اعمال قدرت حاصل هزاران کش‌واک� بین جهان قدرتمندان و جهان بی‌قدرتا� است، بیشتر به این دلیل که این جهان‌ه� هرگز مرز مشخصی ندارند: هر کسی در هر دو جهان بخش کوچکی برای خود دارد."

سمت‌وسو� دل (واسلاو هاول)


     "صدای آدمی را نمی‌توا� خاموش کرد. صدا حقیقتی است. صدا زاده‌� نیاز آدمی به گفتن است. دهان را که ببندند، دست‌ه� به سخن درمی‌آین�. یا چشم‌ه� یا روزنه‌ها� پوست یا هرچه. زیرا تک‌ت� ما حرفی برای گفتن داریم، حرفی که سزاست دیگران بستایند یا ببخشایند."

در ستایش صدای آدمی (ادواردو گالیانو)


     "به آن مردان و زنان از لحظه‌� تولد گفته بودند حد و مرزهایی هست که نمی‌توانن� از آن بگذرند و چیزهایی که نمی‌توانن� بپرسند. گفته بودند ناکامی‌شا� در زندگی حقشان است. گفته بودند این حقیقت آشکار که نمی‌توانن� از فقر رها شوند ثابت می‌کن� سزاوار این وضعیت‌ان�. ذاتشان حقیر، بی‌کفایت� خوار، بی‌ارز� و کاهل است. در سراسر زندگی چنان با آن‌ه� رفتار کرده بودند انگار زیادی و ناقص‌ان�. در سراسر زندگی یادشان داده بودند سرشان را پایین بیندازند و نگاهشان را به زمین بدوزند تا جان به در ببرند. هشدارشان داده بودند که اطاعت کنند و لاغیر. آیین فرمانبرداری را بر بندبند بدنشان حک کرده بودند. یادشان داده بودند تنها راه خلاصی از نکبت و تیره‌روز� تک و تنها پیش رفتن است. هرکس باید با چنگ و دندان راهش را به بالا باز کند، به جایی که اگر بخت یار یا به قدر کفایت بی‌رح� باشد، می‌توان� به استثمارگر برادران خود تبدیل شود."

سیاه‌چال� (آریل دورفمن)


"...آن سیاه‌چال� که ما را در خود فرومی‌بلعید� با بازگویی سرسختانه و نوستالژیک گذشته و اعتبار بخشیدن به آن ناپدید نمی‌شد� زیرا آن گذشته مسئول آینده‌ا� بود که اکنون زندگی‌ا� می‌کردی� و تا زمانی که این مسئولیت را، مسئولیتمان در قبال این فاجعه را، به رسمیت نمی‌شناختیم� هیچ‌چی� تغییر نمی‌کر�. می‌توانستی� تقصیر را به گردن سیا، آمریکا، طبقه‌� حاکم و ارتش بیندازیم، اما آن‌ه� هرگز بر ما چیره نمی‌شدن� اگر می‌توانستی� اکثریت مردم شیلی را پشت اصلاحات جمع کنیم. هرچند حالا دیگر گذشته‌ه� گذشته..."

سیاه‌چال� (آریل دروفمن)


     "صادقانه بگویم، هرگز در هیچ جنبش عمل‌گرای� شرکت نداشته‌ا� که مطابق با جدول زمانی کسانی که به ناروا در رنج و عذاب نیستند،《به‌موقع》بود� باشد. سال‌ها� سال این جمله را شنیده‌ا� که《صب� کنید!》ای� جمله برای هر سیاه‌پوست� به‌شد� آشناست.《صب� کنید》برا� ما یعنی《هرگز�. ما هم باید به حرف قانونگذار برجسته‌� دیروز برسیم که گفت《ب� تأخیر انداختن بیش از حد عدالت انکار عدالت است.�"

"... ما مردمان این نسل باید توبه کنیم، نه فقط برای رفتار و گفتار تند و گزنده‌� مردمان شرور، بلکه برای سکوت هولناک مردمان خیرخواه..."

نامه‌ا� از زندان بیرمنگام (مارتین لوتر کینگ)


     "واسلاو هاول گفته کسانی که تسلیم حکومت دیکتاتوری می‌شوند《دروغ� را زندگی می‌کنند》� آن‌هنگا� که می‌کوشند《حقیق� را زندگی کنند، بمبی را در جامعه منفجر می‌کنن� که قدرت سیاسی آن بی‌حسا� است.》انجا� این کار شهامت می‌خواهد� به‌خصو� وقتی دیکتاتور به زور سرنیزه حکومت می‌کن�."

ایستادگی در برابر هراس (پیتر آکرمن و جک دووال)


"... ورود به قلمروی نبودن باعث شده بود حسی به مرگ نداشته باشم. در برابر سرنوشت حتی هراس هم رنگ می‌باز�. هراس سوسویی از امید، شوق زندگی و ابراز وجود در خود دارد. احساسی عمیقاً اروپایی است و پرورده‌� عزت‌نفس� حسی که می‌گوی� تو ارزشمندی، حق و حقوق، نیازها و آرزوهایی داری. آدمی به آنچه به او تعلق دارد می‌چسب� و می‌ترس� مبادا از دستش بدهد. هراس و امید به یکدیگر پیوند خورده‌ان�. امید که از دست برود، هراس هم از بین می‌رود� دیگر چیزی نیست که بخواهی از آن بترسی."

"... این شیوه‌� آدمی است برای آنکه ردی از خود باقی بگذارد، به آدم‌ه� بگوید چگونه زیسته و جان داده است. او با فریادهایش مدعی حق زندگی‌ا� می‌شود� به جهان بیرون پیام می‌فرستد� کمک می‌طلب� و از آن‌ه� می‌خواه� مقاومت کنند. آن زمان که هیچ‌چی� باقی نمانده باشد، باید که فریاد کشید. سکوت به واقع جرمی است علیه انسانیت."

امید علیه امید (نادژدا ماندلشتام)


"《ب� آفریقای جنوبی نگاه کنید. آن‌ه� کابوسی به نام آپارتاید داشتند. آن کابوس تمام شد. کابوس شما هم تمام خواهد شد. آنان مشکلی حل‌ناشدن� داشتند. حالا دارند حلش می‌کنن�. دیگر هیچ‌ک� هیج مشکلی را در هیچ‌کجا� دنیا حل‌ناشدن� نمی‌پندار�. برای شما هم امیدی هست.�"

بدون بخشایش آینده‌ا� در کار نخواهد بود (دزموند توتو) ]]>
Review7434018093 Mon, 31 Mar 2025 15:37:54 -0700 <![CDATA[Salamon added 'Secrets Never Die']]> /review/show/7434018093 Secrets Never Die by Melinda Leigh Salamon gave 3 stars to Secrets Never Die (Morgan Dane, #5) by Melinda Leigh
سرگرم‌کنند� بود ولی خیلی پایان خیره‌کننده‌‌ا� نداشت. کمی هم آخرش زیادی کشدار شد. ]]>
UserStatus1037010182 Mon, 31 Mar 2025 02:56:33 -0700 <![CDATA[ Salamon is on page 156 of 304 of فلسفه اخلاق ]]> فلسفه اخلاق by James Rachels Salamon is on page 156 of 304 of <a href="/book/show/6792215">فلسفه اخلاق</a>. ]]>