ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

نوای اسرارآمیز

Rate this book
این ملاقات خیلی زود به بازی بی‌رحمانه‌� موش و گربه‌ا� تبدیل می‌شو� که هرکدام از شخصیت‌ه� با ترفندی اعجازآمیز می‌کوش� تا به حقیقت ماجرا پی برد. یک‌با� دیگر اریک ـ امانوئل ‌اشمی� با سبک شگفت‌انگی� خاص خود هر لحظه خواننده را غافلگیر می‌کن� تا از ورای این ماجرای ساده و در عین‌حا� حیرت‌انگی� زیر و بم‌ها� احساسات بشری و رموز دلباختگی را بر ما آشکار کند؛

96 pages, Paperback

First published January 1, 1996

19 people are currently reading
582 people want to read

About the author

Éric-Emmanuel Schmitt

191books3,881followers
Eric-Emmanuel Schmitt is a Franco-Belgian playwright, short story writer and novelist, as well as a film director. His plays have been staged in over fifty countries all over the world.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
623 (33%)
4 stars
728 (39%)
3 stars
359 (19%)
2 stars
107 (5%)
1 star
23 (1%)
Displaying 1 - 30 of 246 reviews
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews724 followers
March 28, 2022
Variations enigmatiques = Enigma Variations, Éric-Emmanuel Schmitt

Nobel Prize-winning author Abel Znorko lives as a recluse on a remote island in the Norwegian Seas. For fifteen years, his one friend and soulmate has been Helen, from whom he has been physically separated for the majority of their affair.

Journalist Erik Larsen arrives to interview Znorko about his latest book, which is, in fact, a transcript of correspondence between the author and Helen. As Larsen seeks to unmask the identity of Helen, Znorko becomes infuriated. Evasions and lies twist into increasingly complex puzzles.

Is Larsen really a journalist?
Is it possible that both Znorko and Larsen love the same woman?
Is Helen still alive?

Slowly the barriers between the two men begin to fall as the profound mysteries of intimacy rise in their place.

تاریخ نخستین خوانش: روز سی و یکم ماه اکتبر سال2008میلادی

عنوان: نوای اسرارآمیز؛ نویسنده: اریک - امانوئل اشمیت؛ مترجم: شهلا حائری؛ تهران، نشر قطره، سال1385؛ در96ص؛ شابک9643415694؛ موضوع: نمایشنام های نویسندگان فرانسه - سده20م

نمایشنام ای در یک پرده، و با دو شخصیت مرد، پیرامون عشق است؛ «زنورکو» نویسنده ی نامداری است، که برنده ی جایزه ی «نوبل» شده، و سالهاست که در جزیره ای کوچک، در تنهایی زندگی میکند؛ «لارسن»، خبرنگاری است، که توانسته از این نویسنده ی گوشه گیر، وقت مصاحبه بگیرد، و برای دیدار او، به جزیره برود؛ مصاحبه، با گفتگو درباره ی آخرین اثر منتشر شده «زنورکو»، آغاز میشود؛ عنوان آخرین کتاب «زنورکو» «عشق ناگفته» است، که شامل (مکاتبات عاشقانه یک زن و مرد است، که پس از زندگی عاشقانه ی چند ماهه، در کنار هم، رابطه ی جسمانیشان را بنا به تصمیم مرد، پایان میدهند، و از آن پس رابطه شان به مکاتبات آنها منحصر میشود)؛ ...؛ کشف راز نوای اسرارآمیز یا همان عشق است؛

تاریخ بهنگام رسانی 09/01/1400هجری خورشیدی؛ 07/01/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Profile Image for Dream.M.
886 reviews428 followers
April 13, 2022
خب بیاید ببینیم مردها چجوری درباره عشق حرف میزنن🤓
اگه این نمایشنام رو مبنا قرار بدیم، خیلی فلسفی و رویایی ان.
یک نمایشنام با دوتا کاراکتر مرد که هردو عاشق یک زن هستند. اما شناخت‌شناختشو� از اون زن کاملا باهم متفاوته. جوریکه انگار از دوتا زن مختلف حرف میزنن.
اصل داستان نمایشنام رو خیلی دوست داشتم، شروعش جذاب بود ولی هرچی به انتها میرسد، علیرغم تند تر شدن ریتم داستان، کیفیت افت می‌کر�. در آخر هم این حس رو بهم داد که منطق و کیفیت نمایشنام فدای عنصر غافلگیری و پیچش ها شده.
باتوجه به‌حا� روحی که داشتم، خوندنش هم آزاردهنده بود و هم دلچسب.
Profile Image for Sara Alaee.
184 reviews195 followers
July 29, 2015
نمایشنام ی خیلی خوبی بود! مثل دو سه تا کتاب دیگه ای که از این نویسنده خوندم ظرایف و ایده هایی توی این نمایشنام هست که به اون رنگ و بوی خاص اشمیت-گونه می ده...

لارسن � خبر نگار قلابی - و زنورکو � نویسنده برنده جایزه نوبل - دو تا شخصیت ماجرا هستن که طی ملاقاتی کوتاه رودر روی هم قرار می گیرن و در مورد آخرین کتاب نویسنده "عشق ناگفته" صحبت می کنن. تم ماجرا کشف راز دلباختگی (یا به تعبیری عشق) هست که از دیدگاه دو مرد بررسی میشه. دو مردی که ظاهرا به هم ارتباطی ندارن ولی به تدریج پرده از رازشون برداشته میشه...

گرچه پایان بندی کمی غیر واقعی و توذوق زننده ست ولی داستان تا انتها پر کشش و گیراست. از دیالوگ ها میشه کلی نقل قول درآورد. ترجمه هم که عالی!... پس بخونیدش!...
Profile Image for فؤاد.
1,092 reviews2,202 followers
July 8, 2017
از این نویسنده، دو نمایشنام رو خوندم/دیدم. من زیاد نمایشنام نخوندم، ولی از هر دو اثر این نویسنده که خوندم، لذت بردم و هر دو، خاطره ی خوبی در ذهنم گذاشتند. یکی، همین نمایشنام و دیگری "خرده جنایت های زن و شوهری".

Profile Image for sAmAnE.
1,242 reviews143 followers
August 4, 2024
لارسن: نوای اسرارآمیز.نواهای مختلف یا واریاسیون هایی که روی نغمه نمیشنویمشون...اِدوارد اِلگار آهنگسازش ادعا میکنه که نوای خیلی آشناییه ولی هیچ کس اونو تشخیص نمی ده.یک نغمه ی پنهانی که فقط حدس میزنیم وجود داره، که میگریزه و محو میشه.نوایی که مجبورمون میکنه تو روٌیاش فرو بریم، اسرارآمیز، گریزان، مانند لبخند هلن دوردست. زن ها هم همین نغمه هایی هستن که در رویامونه ولی اونارو نمیشنویم.وقتی عاشقید، واقعا دلباخته ی چه کسی هستید؟ هرگز نمیدونید.
#نوایاسرارآمیز
#اریکامانوئلاشمیت
#ترجمه #شهلا_حائری #نمایش_نامه 📝ابل زنورکو نویسنده ای است جایزه ی ادبی نوبل گرفته و کتابی چاپ کرده شامل نامه های یک مرد و زن عاشق، اریک لارسن به عنوان یک خبرنگار به منزل زنورکو می رود تا با او مصاحبه ای را انجام دهد...
کتاب فوق العاده بود،از اشمیت کتاب خرده جنایت های زناشوهری و اسکار و بانوی صورتی پوش هم عالی هستند
Profile Image for Najmeh.
73 reviews6 followers
August 13, 2022
بل...
اشمیت توانایی اینو داره که هر دفعه، منو به شکل متفاوتی هیجان زده کنه!
نوای اسرار آمیز، بیانگر دو دیدگاه متفاوت نسبت به یک شخص واحد است.
ما خواننده ی جدل بین یکلارسن و زنورکو ، سر زنی بنام هلن هستیم
هلن که عاشق هر دو شخصیت است و به هر کدام، طوری که خودش میخواسته عشق ورزیده !
+ این کتاب با غافلگیری های متعدد شما را شگفت زده می کند :)
---
اما از نظر من یه پله پایین تر از باقی آثاری که از اشمیت خوندم(خواهران باربارن_خرده جنایت های زناشوهری_ مهمانسرای دو دنیا) بود.
Profile Image for Ehsan'Shokraie'.
692 reviews200 followers
April 1, 2019
من بی نهایت از تئاتر و نمایشنام لذت میبرم..تئاتر کوالیتی خاصی داره و بازیگر رو به چیزی بسیار فراتر از اونچه که هست تبدیل میکنه و دیدن این تبدیل لذت بخشه برای من..
این نمایشنام رو بسیار دوست داشتم و به نظرم روی صحنه اثر تاثیر گزاری میشه..کل اثر در یک پرده ست..در یک اتاق..اما غنی..البته این شاید در مقایسه اثر متوسطی محسوب بشه,اما حتی این اثر هم پره..در واقع تغییر روابط بین سه کاراکتر داستان رو میبینید که چقدر سریع رخ میده..طوری که در انتها باور نمیکنید که همه اینها طی یک پرده و یک مکالمه رخ داده باشه,انگار که سال ها شاهد این ماجرا بودید..و این قدرت نمایشنام ست..
پ.ن:میخوام در این ریویو بی حسی یک تبر کند رو نشون بدم:ای کاش میشد که بین عشق و تبدیل شدن به بتمن انتخابی بود..در اون صورت من قطعا هر بار تنها به رنگ بت موبیلم فکر میکردم..
Profile Image for Mostafa.
424 reviews47 followers
August 24, 2023
3 star
نوای اسرار آمیز، نام آهنگی از اداوارد الگار هست که اریک امانویل اشمیت اثرش را به نام آن مزیّن کرده است..� ( در داستان مادام پلینسکا و راز شوپن به علاقه و دلبستگی اریک امانویل اشمیت به موسیقی پی بردیم)
داستان دو خوانش و دریافت متفاوت از عشق، به یک زن که تفاوت های عشق ورزی بین فرهیختگان و افراد عادی جامعه را مشخص می کند را بیان می کند
این داستان صرف نظر از اینکه به بیان نامحدود عشق ورزی زنان می پردازد بیان می کند که در عشق زنان بیشتر از مردان امکان سازگاری با معشوقشان را دارند به بیان دیگر، زنان آن گونه عشق ورزی می کنند که مردانشان می خواهند
یک طرف داستان یک ادیب برنده جایزه نوبل است که بعد از آشنا شدن با زنی و عشق ورزی با او به این نتیجه می رسد که دوام عشق بین آن دو صرفا با جدایی امکان پذیر است( نگاه متفاوت اهالی تفکر و اندیشه)... نویسنده که نامش در داستان زنورکو هست می گوید، عشقِ ما اول حیوانی( جنسی) بود اما بعد از اینکه از هم جدا شدیم والاتر و پالایش شد. آن وقت ما در مورد ادبیات، فلسفه و هنر حرف می زدیم... نویسنده روابط جنسی ناشی از عشق را تکانه های مبتذل می خواند( مانند نیچه، تولستوی، گاندی و...) و ب�� جداییش از هلن می خواست عشقش را پایدار تر و متعالی تر کند
در طرف دیگر شخصی به نام لارسن( که نامش هم یک اسم پرکاربرد در فرهنگ کشورهای اسکاندیناوی است که بیانگر عامی بودنش است) است که او یک رابطه احساسی که عموم مردم با عشاقشان دارند، با هلن برقرار کرد و در این داستان با زنورکو تفاوت و نوع دوست داشتنش عیان می شود
اما هماهنطوری که اشاره شد، داستان با وجود غافلگیری های پی در پی، به ظرفیت بی حد و حصر زنان در عشق ورزی می پردازد و می گوید که اگر زنان کسی را دوست داشته باشند، می توانند آن طور که او می خواهد عشق نثارش کنند و این یک موهبتی است برای زنان
Profile Image for Ali Feghhi.
32 reviews31 followers
October 31, 2017
نفسگیر بود. هوف! بار دومیه که اشمیت منو شگفت زده میکنه جوری که تو یه نفس تمومش کردم. کل اثرهای این فیلسوف به سورپرایز کردن مخاطب معروفن. تو این نمایشنام هم که دیگه به اوج خودش میرسه. اشمیت سعی میکنه ماهیت و اصل و ریشه عشق بررسی کنه. در کنار این، نگاه های متفاوتی که باعث به وجود آمدن حس دوست داشتن و بالاتر از اون، عشق میشن، نشون میده. در یک کلام شاهکاره!
Profile Image for Maryam Razmi.
35 reviews8 followers
April 3, 2018
جملات ناب:

"چیز زیبایی که در یک راز وجود داره، سری است که در درونشه، نه حقیقتی که پنهان می کنه." ص.16

"یک آدم از آدم دیگه چی می خواد؟ چون کسی جوابشو نمی دونه، آدم ها به معاشرت با هم ادامه می دن."ص.34

"ریشه ی نفرت هیچوقت خود نفرت نیست، چیز دیگه ای رو بیان می کنه... رنج، ناکامی، حسادت، اضطراب..." ص.36

"عشق به نام خودش حرف می زنه، اما نفرت از چیز دیگری صحبت می کنه." ص.36

"لارسن: از کجا بدونم راست می گید؟
زنورکو: از بی قوارگیش. دروغ ظرافت داره، هنرمنده، اون چیزی رو بیان می کنه که باید می بود، در حالی که حقیقت محدود می شه به چیزی که هست. یک دانشمند و یک کلاه بردار و با هم مقایسه کنید: فقط کلاه برداره دنبال آرمانشه." (ص.43

"می دونید معنی صمیمیت چیه؟ معنیش چیز دیگری نیست مگر آگاه بودن به حدود توانایی خود. باید با قدرت خود برای همیشه وداع گفت، و باید این مرد حقیر رو نشون داد بدون این که سرتونو پایین بندازید. اما شما، شما از صمیمیت فرار کردید تا هرگز با ضعف های وجودتون رو به رو نشید."ص.63
Profile Image for Reza Gharibi.
39 reviews23 followers
October 21, 2015
به نمايشنامه هايي كه شوك ميدن يه مخاطب شديدا علاقه دارم، هر دفعه حس تازه اي رو با شنيدن و خوندن كلمات جديد تجربه ميكني!

نواي اسرار آميز از اون دست نمايشنامه هايي بود كه چند بار توو طول نمايشنامه خيلي آروم بدون اينكه حس كنم باقدرت، خلاقيتِ نوشته هاش از زمين بلدنم كرد و كوبيد تم به چارچوب نمايشنامه!

نمايشنامه جذابي بود بهتون پيشنهاد ميكنم.
Profile Image for Sara Kamjou.
655 reviews481 followers
October 7, 2016
سومین کتاب و دومین نمایشنام‌ا� بود که از اشمیت می‌خوند�. این‌قد� این نمایشنام خوب بود و غافلگیری‌ها� هیجان‌انگیز� داشت که دلم می‌خوا� همه‌� نمایشنام‌ها� اشمیت رو بخونم. از نمایشنام‌� قبلی که خوندم، یعنی خرده جنایت‌ها� زناشوهری هم خیلی راضی بودم.
داستان در قالب گفتگو بین دو نفر شروع می‌ش� و هر لحظه کنجکاوی و هیجانش بیشتر می‌ش�. در حین همین گفتگو اتفاقات زیادی میفته که بعضیاش نمادین هستند و بعضیاش آدم رو به فکر فرو می‌بر�.
جهان‌بین� شخصیت‌ها� کتاب با وجود تفاوت فاحش، به نحوی جالب با هم در می‌آمیز�. با اینکه درباره‌� شخصیت‌ه� صحبت نمی‌ش� ولی اشمیت خیلی عالی از پس شخصیت‌پرداز� براومده.
اشمیت با غافلگیری‌ها� متعدد، اجازه نمی‌د� خواننده حتی یه لحظه حوصله‌� سر بره.
توصیه می‌کن� هر کس نمایشنام دوست داره سری به نمایشنام‌ها� اشمیت بزنه.
------------------------------
بخش‌ها� ماندگار کتاب:
درباره خدا هم مدت‌ه� قبل از اینکه واقعا صادقانه در موردش کوچک‌تری� سوالی از خودتون بکنین، خیلی چیزها می‌شنوی�. و از اون به بعد، وقتی شروع می‌کنی� درباره‌� فکر کنید قبلا تحت تاثیر حرف‌های� که شنیدید قرار گرفتید.
...
- شما روزنامه‌ه� رو نمی‌خونید�
- نه.
- تلویزیون و رادیو هم ندارید؟
- دوست ندارم موضوعات پیش پا افتاده منو از کار و زندگیم بندازه...
...
واقعا که از کار این موجودات هیچ سر در نمی‌آر�. اونام همینطور. به هر حال چه تعریف کنن و چه بد بگن فقط حرف می‌زن� و هیچی سرشون نمی‌ش�.
...
چیز زیبایی که در یک راز وجود داره سری است که در درونشه، نه حقیقتی که پنهان می‌کن�. مگه وقتی رستوران می‌روی� از در آشپزخونه وارد می‌شید� و وقتی بیرون می‌آی� تو سطل آشغال رو می‌گردید�
...
ادبیات که قرقره کردن زندگی نیست، خلق کردنشه، به وجود آوردنشه.
...
- آدم چند سال می‌تون� هیچوقت مردم رو نبینه؟
- آدم چند سال می‌تون� هر روز مردم رو ببینه؟
...
- به نظر شما آدم مضحکی هستم؟
- بدتر از اون. معمولی هستید.
...
ریشه‌� نفرت ‌هیچوق� خود نفرت نیست، چیز دیگه‌ا� رو بیان می‌کن�... رنج، ناکامی، حسادت، اضطراب...
...
اون اونقدر منو دوست داشت که باعث می‌ش� من هم خودمو دوست داشته باشم.
...
- شما عشقو دوست ندارید، درد عشقو دوست دارید.
- چه مزخرفاتی.
- شما هلن رو می‌خوای� واسه اینکه بسوزید، خاکستر بشید، و آه و ناله کنید... نه واسه اینکه زندگی کنید.
Profile Image for Vasta gorgij.
95 reviews177 followers
November 6, 2018
قبلا وقتی میدیدم کسی نمایشنام میخونه با خودم میگفتم اصلا مگه خوندن نمایشنام جذابه!همونطوری که احتمالا میدونید هدف مطالعاتی امسال من تجربه کردن سبک های جدیده،برای همین وقتی توی مسابقه نشر قطره به کمک شما برنده شدم به عنوان جایزه چندتا نمایشنام که از حرفه ای های این سبک تعریفشو شنیده بودم انتخاب کردم.و الان فقط میتونم بگم اولین تجربه نمایشنام خوانی من درخشان و فوق العاده بود.انگار� واقعا تسخیر شده بودم.
بیان جزئیات صحنه،مکالمه مفید کاراکترها و در عین حال دور بودن از اضافه گویی به آدم یه تصویر دقیق و جذاب از داستان میده که به راحتی میتونی خودت رو در بطن ماجرا تصور کنی.
به جرات میتونم بگم تجربه نمایشنام خوانی کاملا متفاوت و به شدت هیجان انگیز بود و البته حس میکنم بخش زیادی از حس خوبی که دارم بخاطر انتخابم بود.قلم اشمیت گیرا و اعتیادآوره و در عین حال داستان پردازیش همیشه همراه با هیجانه و هروقت فکر میکنی داستان دیگه نمیتونه شوکه ات کنه دوباره و دوباره شگفت زده ات میکنه
Profile Image for Masoum.
38 reviews54 followers
July 11, 2017
دومین باری که اشمیت داره با یه نمایشنام ساده ولی هوشمندانه شگفت‌زده‌ا� می‌کن�! مشابه خرده‌جنایت‌ها� زناشوهری، هر لحظه می‌تون� منتظر یه حادثه جدید باشی که غافلگیرت می‌کن�.
داستان دیالوگ‌ها� یه نویسنده برنده جایزه نوبل و فردی هست که خودش رو خبرنگار معرفی می‌کن�. بیشتر از این نمی‌تون� بگم چون اسپویل میشه:))
جملات خوبی داره که برای چند لحظه آدمُ به فکر فرو می‌بره� قشنگ‌تری� بخشش از نظر من اون‌جای� هست که دارن درباره شخصیت‌ها� متفاوتی که یه فرد می‌تون� داشته باشه صحبت می‌کنن� این که چطور ممکنه شناخت دو نفر از یک فرد کاملا متفاوت باشه و هردوی این شناخت‌ه� درست باشن و اون فرد همزمان دو شخصیت رو در وجودش داشته باشه.
Profile Image for Rozhan Sadeghi.
308 reviews431 followers
July 14, 2023
اشمیت دیگه کارکردش رو برام از دست داده�. فقط روژان ۱۶-۱۷ ساله می‌تون� دوسش داشته باشه. برای روژان ۲۲ ساله چیزی به غیر از چند تا جمله‌� قشنگی که زیرش خط می‌کش� نداره.
Profile Image for Reza Mardani.
172 reviews
October 25, 2015
واقعا خوب بود، غافلگیری پشت غافلگیری، نمایشنام ای که باید تو یه نفس خوندش
اما راجع به نوای اسرار آمیز الگار به نقل از ویکی پدیا :
واریاسیون‌ها� انیگما، مجموعه ۱۴ قطعه کوتاه برای ارکستر هستند که توسط ادوارد الگار بر روی تمی مشترک تصنیف شده‌ان�. همسر و دوستان آهنگساز موضوع این واریاسیون‌ه� هستند. در واقع هر واریاسیون مجسم کننده تصویری از رفتار و روحیات همسر، اطرافیان و خود آهنگساز است. الگار این واریاسیون‌ه� را انیگما نام نهاد. او هرگز منبع الهام تم مشترک آن‌ه� را مشخص نکرد. وی تا زمان حیاتش هرگونه گمانی را در این مورد رد کرد و این مهم تاکنون مانند رازی باقی مانده است.
اینجا گوش کنید:
Profile Image for Farnoosh Farahbakht.
63 reviews357 followers
March 29, 2015
اشمیت واقعا دوست داره آدم رو غافلگیر کنه. درست موقعی که فکر می کنی پرده از راز داستان برداشته شده یک برگ جدید برات رو می کنه! این سومین نمایشنام بود که از این نویسنده خوندم از بینشون "خرده جنایت های زناشوهری" رو بیشتر پسندیدم
Profile Image for Negar Afsharmanesh.
352 reviews70 followers
June 14, 2022
رسید. آیا هیچ وقت می توانیم کسی که عاشقش شده ایم را بشناسیم؟ آیا عشق دوطرفه، فقط سوءتفاهمی خوشحال کننده است؟جواب این سوال هارو شما میتونید توی این نمایشنام بهش برسید . در واقع این نمایشنام نگاهی فلسفی به عشق داره و خیلی جالب و خوندنی هست.
Profile Image for Yasaman A.
230 reviews49 followers
February 28, 2015
کتاب ایده ی خیلی خوب و داستان غافلگیرانه ای داشت. مثل "خرده جنایت های زناشوهری"
کم کم دارم عاشق این نویسنده می شم.
این کتاب مکالمات هوشمندانه ای داشت که تو مرز سرزنش، تمسخر، محبت و همدردی نوسان دارن
Profile Image for Mohy_p.
274 reviews123 followers
July 31, 2019
اشمیت من و سوپرایز میکنه
و من این سوپرایز شدن و دوست دارم
Profile Image for Maryam.
20 reviews9 followers
February 8, 2019
_جدیدا کتاب "عشق ناگفته" رو که بیست و یکمین کتابتونه منتشر کردید. درباره ی مکاتبات عاشقانه ی یک مرد و زنه. این عاشق و معشوق در ابتدا چند ماهی در اوج سعادت در عشقی داغ و آتشین باهم به سر میبرن و بعد مرد تصمیم میگیره این رابطه رو تمام کنه.
شما در این کتاب درباره ی ماجرایی پیش پا افتاده و روزمره صحبت میکنید... علاقه ی یک مرد_که البته اون هم نویسنده است_و یک زن.

_دست خودم نیست وقتی به یک انسان نگاه میکنم، آدمی رو میبینم ‌ک� قراره بمیره.

_دیگه اسمش عشق نبود، بردگی بود. دیگه هیچی نمی نوشتم، فقط به اون فکر میکردم، بهش احتیاج داشتم.

_شما عشق رو دوست ندارید، درد عشق رو دوست دارید.


_آخه از اون چی میدونید؟ پنج ماهی فقط با اون بودید بعد هم جوابش کردید�. هیچوقت یک زوج نشدید، قبلش فلنگ و بستید!

_ماجرای ما واقعیه، به هم نزدیکیم، با هم حرف میزنیم، هرروز همدیگرو لمس میکنیم. هر روز وقتی بیدار میشم پشت گردنشو میبینم. ما این خطر و پذیرفتیم ولی شما هیچوقت شهامت‌ش� نداشتید که یک زوج بسازید.
17 reviews6 followers
May 25, 2019
اشمیت مانند گوردر هر دو دکترای فلسفه دارند و در کتاب هایشان نوعی نگاه فلسفی به ماهیت هر چیزی به وفور دیده میشه. من در گذشته از هر کدام یک کتاب رو خونده بودم که خیلی هم دوسشون داشتم راز فال ورق و زمانی که یک اثر هنری بودم، دومین اثری که از گوردر خوندم دختر پرتقال بود که خیلی منو ناامید کرد ولی برعکس نمایشنام نوای اسرار آمیز مرا امیدوار و مشتاق به خوندن دیگر آثار اشمیت کرد. اول اینکه به این کتاب چهار تا ستاره میدم به نظرم منصفانه باشه چون نمایشنام های خیلی قوی تر از اینم وجود داره که نمیخوام در حقشون اجحاف بشه، حال برسیم به کتاب در این نمایشنام از زاویه ای دیگه به مفهوم زندگی و عشق پرداخته شده که برام خیلی جالب بود، اشمیت به زیبایی مفهوم عشق را از دید دو مرد برای ما بازگو میکنه، چیزی که کمتر در نمایشنام ها به آن پرداخته شده و اکثرا در نمایشنام ها این زن ها بودند که به تعریف از عشق می پرداختند، به مرور ما میبینیم که چگونه این دو مرد که در ابتدا دشمن هم هستند، دوست هم میگردند و اینکه چگونه در مقابل هم کالبد شکافی و خلع سلاح میشوند و تمام درونیات و احساسات خود رو در باب چیستی و مفهوم عشق برای یکدیگر بازگو میکنند. چیزی که توجه ام را خیلی جلب کرد این بود که در این افت و خیزها و کشمکش ها نویسنده هیچ گاه به طور قطع نمی گوید کدام تعریف از عشق درست تر است و خواننده را آزاد میگذارد که خودش مستقلا تعریفی از عشق برای خود ترسیم کند، او حرف هایش را میان دیالوگ ها بازگو میکند ولی این را هم خوب میداند که هیچ چیز در این جهان قطعی نیست و به تعداد هر انسانی دیدگاه و نظری در مورد عشق وجود دارد. و این نگاه انسانی در کنار نگاه فلسفی چیزی است که در دختر پرتقال ما شاهدش نیستیم. ویژگی دیگر نگارش اشمیت این است که مدام در حال غافلگیری و میخکوب کردن خوانندگان است و این روش جالبی است برای نمایشنام چون باعث جذب و مشتاق نگه داشتن بیننده تئاتر و خواننده تا پایان داستان میشود ولی به نظر من روش مطمئنی برای دیگر کتاب هایش نخواهد بود چون نویسنده را گرفتار ورطه تکرار خواهد کرد و جلوی خلاقیت و نوآوریش را میگیرد. و نکته آخر در صفحه ۸۰ مطلب جالبی خوندم که به عشق مربوط نبود ولی خیلی منو جذب خودش کرد چون به عینه لمسش کردم نوشته بود : روی کاغذ یک قهرمانم اما در واقعیت گمان نمی کنم حتی خرگوشی رو از تله اش نجات داده باشم، من زندگی رو واسه زیستن نمی خواستم، می خواستم بنویسمش، خلقش کنم، مهارش کنم. خیلی خیلی حرف جالبی زده، خودم از سوم ابتدایی هم شعر میگم و هم مینویسم و علاقه اول من نوشتنه و اشمیت خیلی زیبا به دغدغه اکثر نویسنده ها اشاره میکنه چون خیلی از اونها شبیه چیزی که مینویسند نیستند، حتی بعضی از اونها به یک سطر از نوشته هاشون عمل نمیکنند و همیشه پشت کتاباشون پنهانند. چه خوب میشد نویسنده به چیزی که می نویسه باور داشته باشه. من خودمو یه نویسنده خام و تازه کار میدونم که تازه اول راهم ولی نمی خوام در نوشته هام آرمان شهری رو به تصویر بکشم که خودم درونش نیستم .....
Profile Image for Mahsa.
313 reviews384 followers
March 22, 2020
مدت ها بود بعد از تموم کردن یک کتاب، اینطور در آغوش نگرفته بودمش.
چقدر خوب بود.
چقدر خوب بود.

شما عشقو دوست ندارید. درد عشقو دوست دارید.

لارسن خبرنگاریه که برای مصاحبه با زنورکو - برنده جایزه نوبل ادبی - وارد خونه این نویسنده میشه؛ و چه مصاحبه دلچسبی. طی این مصاحبه، کلمات زیبایی در وصف عشق و رنجی که همراه عشق میاد خواهیم خوند. رنجی که جزء جدایی ناپذیر عشق به حساب میاد...

اما حواسم باشه که فرار کردن از احساسِ یک رنج، هیچوقت راه خوبی نبوده. که طی زمان، اون احساس درست مثل یک بومرنگ، یک روز و توی یک لحظه بی هوا بهت برمیگرده و دردی که برخورد این بومرنگ باخودش میاره، قطعا به فرار ازش نخواهد ارزید.

دوستش داشتم...

در نگاهتون صداقت آدم هایی که روحیه احساساتی دارن دیده میشه. خیلی از بقیه انتظار دارید، قادرید خودتونو فدای اونها کنید، خلاصه آدم حسابی هستید. حواستون جمع باشه، برای خودتون خطرناکید، مواظب باشید.

به تاریخ سوم فروردین نود و نه...
Profile Image for Zahra.
48 reviews27 followers
March 7, 2022
روزمرگی دیوارهای فاصله رو برنمیداره، برعکس دیوارهای عظیم نامرئی به وجود میاره. دیوارهای شیشه‌ا� که هر روز بلندتر میشن، و زندانی درست میکنن که توش آدما هر روز همدیگه رو� میبینن ولی دیگه هیچوقت به هم نمیرسن. روزمرگی! شفافیت روزمرگی! ولی این شفافیت کدره. عشق باشکوهی که در عادت به خواب میره، عشق باشکوهی که به فرسودگی اجازه میده نفوذ کنه، آره عشق باشکوهی که از خستگی، از جورابهایی که بوی گند میده، انگشت‌ها� تو دماغ، باد در کردن‌ها� زیر ملافه تشکیل شده


اگه تا همین سه ماه پیش بهم میگفتن بشین چندتا نمایش‌نام� خوب بخون میگفتم مگه نمایش‌نام� رو میخونن؟ :)
ولی خب آقای اشمیت نظرمو عوض کرد کلا. یه روایت چقدر میتونه در عین موجز بودن و پرهیز از توصیفات اضافی حرف واسه گفتن داشته باشه اخه؟
خیلی خلاصه‌� میشه اینکه داستان در مورد رویارویی دو مرده که اوهام متفاوتی از یه تصویر واحد دارن قرار نیست کتاب فلسفی باشه ولی قراره بعدش بهش فکر کنید
خلاصه که پیشنهادش میدم و خودمم برای شروع نمایشنام خوانی به چند نفر از دوستام هدیه میدمش
Profile Image for Settare (on hiatus).
259 reviews353 followers
July 28, 2020
از ترجمه کتاب راضی بودم. حس‌ه� را به خوبی منتقل کرده مترجم.
اشمیت، عجیب است. ایده‌ها� جالبی دارد، گاهی حتی می‌دان� می‌خواه� با ایده‌ها� چه‌کا� کند، ولی ایده‌های� گاهی صرفا جالب‌ند� سر و ته ندارند دیگر. یا ایدههایش را بر می‌دار� یک کارهایی باهاشان می‌کند� ولی تهِ تهش یک بافت منسجم ندارد کارهایش به نظرم.
نوای اسرار آمیز در میان بقیه کتاب‌های� که من ازش خوانده‌ا� قوی‌ت� از بقیه بود. به طور کلی ایده‌ا� را هم دوست داشتم. روند کتاب نزولی بود. شروع خوبی داشت (نکته مثبت) ولی پایان بندی ِ چنان قاطع و خوبی که برای من رضایت بخش باشد، نداشت. هرچه کتاب به انتها نزدیک تر میشود، بیشتر و بیشتر شوک های هیجانی وارد کتاب میشوند، اما برعکس، از جذابیت کتاب میکاهند به نظرم. یعنی هیجان نیست و صرفا مطلبی ست که میشود بهش خندید. هیجان های یکهویی و به نظرم خنده دار که به جای جذاب کردن داستان، بی مزه ترش کرده اند.
Profile Image for Faeze Taheri.
187 reviews56 followers
May 19, 2015
دومین تجربه نمایشخوانی ام با دوستم زینب، و باز هم حسی خوب
تعریف‌های� که اَبل از عشق می‌کرد� با اینکه می‌تونس� حرص این عاشق‌ها� هر روز با هم ِ به هم پیوسته رو درآره، اما خیلی حقیقی بود، حتی شاید نه واقعی، اما حقیقی بود. میگم واقعی نبود چون چیزی که الان می‌بینی� این نیست، عشق‌ه� الان به انجام می‌رس� و فکر می‌کن� به پایان هم می‌رسن� اما چیزی که اَبل می‌خواست� فراتر از ارتباط‌ها� جنسی، عشقی بود که احساسات توش برهنه‌ان� یک عشق اساطیری که من نمی‌بین� نظیرش رو
+کتاب رو ندارم که بخوام کوئت� فیوریت رو اینجا بنویسم، یک بار این کتاب رو به دوستم هدیه دادم و این هم امانت دوست دیگه‌ا� بود:)
Profile Image for Melika Gohari.
103 reviews23 followers
February 18, 2024
خیلی خیلی دوستش داشتم و با اینکه یچیزاییشو خودم حدس زدم اما تا آخرش هی سورپرایزم میکرد. دوست دارم حتی یه نسخه فیزیکشو برای خودم بخرم که داشته باشمش. (اینو از دوستم قرض گرفتم! دوست خوب :)) )
خلاصه کوتاه بود و دوست داشتنی.
Profile Image for Soheila.
73 reviews110 followers
Read
May 29, 2016
از این آقای اشمیت داره خوشم میاد!:)تو همه کتاباش کلی سوپرایز واسه آدم داره و البته حرفایی که آدما بعضی وقتا جرات گفتنشو بهم ندارن!
Profile Image for Shadi.
72 reviews
January 26, 2021
کتاب جالبی بود و خیلی غافلگیر کننده بود.دقیقا وقتی امکان یه چیزی رو نمیدادی اتفاق می افتاد.همچنین پر دیالوگ های جذاب بود که آدم رو به فکر فرو میبرد.
Displaying 1 - 30 of 246 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.