What do you think?
Rate this book
This is an alternate cover edition for 9786009407248
Thompson begins by exploring the workings of the brain but shows that considering the nature of the self requires going beyond argument about such things as how mind relates to matter or whether neuroscience can fully explain consciousness. Such an approach fails to do justice to the self that we experience and the selves that we encounter around us. We need to engage with more personal, existential questions, such as, how do I make sense of my life? Am I responsible for the person I have become?
Thompson begins by exploring the workings of the brain but shows that considering the nature of the self requires going beyond argument about such things as how mind relates to matter or whether neuroscience can fully explain consciousness. Such an approach fails to do justice to the self that we experience and the selves that we encounter around us. We need to engage with more personal, existential questions, such as, how do I make sense of my life? Am I responsible for the person I have become?
Thompson investigates whether we are genuinely knowable entities by looking at the gap between what we are and what others perceive us to be. He explores the central dilemma of how it is possible to maintain a fixed idea of what one is - of a "me" - that can be used to shape and direct one's life when, in a world of constant change, that fixed idea may vanish at any moment. While it might be better to let go of the need for "me," would a self-less life be possible or desirable?
Drawing on literature, philosophy, religion, and science, as well as personal reflection and anecdote, Thompson has written an engaging and thought-provoking work that reclaims the notion of "me" from the neuroscientists and situates it at the heart of finding a place in the world.
- GenresPhilosophyNonfiction
204 pages, Paperback
First published May 1, 2009
17 people are currently reading
254 people want to read
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 30 of 41 reviews
October 10, 2022
تز اصلی کتاب این است که از طریق هدف گذاری و نقشه برداری از محیط پیرامونمان، به مرور چارچوبی از معنا و ارزش میسازیم و در نهایت نقشه ای ترسیم میکنیم که "من" را تشکیل میدهد. در این نگاه، من یک موجودیت ثابت نیست بلکه یک فرآیند است که در حال تجربه کردن و ساختن نقشه شخصی است. این گونه، مل تامپسون "خود" و "من" را توهمی میداند که به نوعی برساخته اجتماعی است و تلاش میکند تا با همین رویکرد هم دیدگاه ماتریالیستی که "من" را حاصل واکنشهای عصبی در مغز میداند، و هم دیدگاه دوگانه انگار را که به "آگاهی" مجزا از سیستم فیزیکی بدن اعتقاد دارد رد کند. در این رابطه، موفقیت کتاب را میتوان تنها ارائه معرفی بسیار مقدماتی از مسائل مورد بحث دانست و نه بیشتر
به نظرم بخش اعظم کتاب حرف چندان تازه و غافلگیرکننده‌ا� ندارد و عملا تاکید زیادی بر ارتباط فرد با سایر افراد و پدیده‌ها� پیرامونی برای شکل‌گیر� نقشه شخصی و ایجاد هویت و شناخت از خود دارد که شاید دیدگاه چندان ناشناخته‌ا� نباشد. از طرفی، فردی دوگانه‌انگا� یا مادی‌گر� شاید بتواند فرضیاتی قوی برای دیدگاههای خود ارائه دهد که با گزاره‌ها� بیان شده در این کتاب، به سادگی نتوان آنها را به چالش کشید. مانند برناردو کستراپ که به لحاظ علمی و فلسفی تلاش میکند تا وجود آگاهی خارج از جهان مادی را اثبات کند و در چنین فرضیه ای، مغز بخشی از سیستم مادی است که بخش کوچکی از آگاهی کیهانی را به دام می اندازد تا بتواند به شناختی از خودش نائل شود. کنکاش در چنین مسائل کلیدی، به بحثهای جامع تر و ارائه نظریات عمیق تر با رویکردی میان رشته ای و غور لازم در مرز بین رشته های مختلف دارد
رویکردی که این کتاب درباره سایر حوزه های مرتبط اما خارج از تخصص فلسفی نویسنده دارد، رویکردی است که پیشتر در کار ژورنالیست ها مشاهده کرده ام. یعنی ساده سازی بیش از حد و تقلیل نظریه ها به مفاهیمی پیش پا افتاده که در اینجا هم در مورد نظر فلاسفه ای همچو هایدگر و ویتگنشتاین، نظریات علمی در حوزه تکامل و علوم شناختی، و هم چنین مفاهیم دینی و رویکرد ادیان مختلف مشاهده میشود
به نظرم بخش اعظم کتاب حرف چندان تازه و غافلگیرکننده‌ا� ندارد و عملا تاکید زیادی بر ارتباط فرد با سایر افراد و پدیده‌ها� پیرامونی برای شکل‌گیر� نقشه شخصی و ایجاد هویت و شناخت از خود دارد که شاید دیدگاه چندان ناشناخته‌ا� نباشد. از طرفی، فردی دوگانه‌انگا� یا مادی‌گر� شاید بتواند فرضیاتی قوی برای دیدگاههای خود ارائه دهد که با گزاره‌ها� بیان شده در این کتاب، به سادگی نتوان آنها را به چالش کشید. مانند برناردو کستراپ که به لحاظ علمی و فلسفی تلاش میکند تا وجود آگاهی خارج از جهان مادی را اثبات کند و در چنین فرضیه ای، مغز بخشی از سیستم مادی است که بخش کوچکی از آگاهی کیهانی را به دام می اندازد تا بتواند به شناختی از خودش نائل شود. کنکاش در چنین مسائل کلیدی، به بحثهای جامع تر و ارائه نظریات عمیق تر با رویکردی میان رشته ای و غور لازم در مرز بین رشته های مختلف دارد
رویکردی که این کتاب درباره سایر حوزه های مرتبط اما خارج از تخصص فلسفی نویسنده دارد، رویکردی است که پیشتر در کار ژورنالیست ها مشاهده کرده ام. یعنی ساده سازی بیش از حد و تقلیل نظریه ها به مفاهیمی پیش پا افتاده که در اینجا هم در مورد نظر فلاسفه ای همچو هایدگر و ویتگنشتاین، نظریات علمی در حوزه تکامل و علوم شناختی، و هم چنین مفاهیم دینی و رویکرد ادیان مختلف مشاهده میشود
December 8, 2023
کتاب خوب ساده و جمع و جوری در مورد (من) ،قطعا ارزش یکبار بیشتر خواندن را هم دارد.
November 1, 2018
کتاب درباره ذهن ماست اون چیزی که ما به عنوان «من» یا «خود» درنظر میگیریم. «من» رو از نظر زیستی، فلسفی، روانشناسی و اجتماعی بررسی میکنه.
ترجمه عالی و روان
ترجمه عالی و روان
August 2, 2024
"من" نوشته� مل‌تامپسون� فیلسوف، استاد دانشگاه و منتقداجتماعی می‌باش�. در این کتاب با سوال‌های� اساسی مواجهیم:
۱.من کیستم؟
۲.چگونه شخصی منحصر به فرد می‌شوم�
۳.برای چه هدفی زندگی می‌کنم�
۳. آیا می‌شو� در این جهان تصور ثابتی درباره� من داشت؟
در این‌کتا� مل‌تامپسو� درصدد این است که به خواننده بگوید تعریفی ثابت درباره� من وجود ندارد و من در واقع یک فرایند است؛ فرایندی که به کمک آن می‌توانی� نقشه زندگیمان� را ترتیب دهیم و به زندگی خود معنا ببخشیم. همچنین تاکید زیادی بر ارتباط فرد با سایر افراد و پدیده های پیرامونی برای شکل گیری نقشه شخصی و ایجاد هویت و شناخت از خود دارد.
با این که نویسنده کتاب، تخصصش فلسف است اما از پیچیده‌نویس� دوری کرده و به سبک ژورنالیست‌ه� مباحث را به شکلی ساده بازگو کرده است که شاید گاهی این روش منجر به تقلیل نظریه‌ها� مهم و اساسی به مفاهیمی پیش پا افتاده گردد ولی درک سخن را برای عموم مخاطبان ساده می‌کن�.
۱.من کیستم؟
۲.چگونه شخصی منحصر به فرد می‌شوم�
۳.برای چه هدفی زندگی می‌کنم�
۳. آیا می‌شو� در این جهان تصور ثابتی درباره� من داشت؟
در این‌کتا� مل‌تامپسو� درصدد این است که به خواننده بگوید تعریفی ثابت درباره� من وجود ندارد و من در واقع یک فرایند است؛ فرایندی که به کمک آن می‌توانی� نقشه زندگیمان� را ترتیب دهیم و به زندگی خود معنا ببخشیم. همچنین تاکید زیادی بر ارتباط فرد با سایر افراد و پدیده های پیرامونی برای شکل گیری نقشه شخصی و ایجاد هویت و شناخت از خود دارد.
با این که نویسنده کتاب، تخصصش فلسف است اما از پیچیده‌نویس� دوری کرده و به سبک ژورنالیست‌ه� مباحث را به شکلی ساده بازگو کرده است که شاید گاهی این روش منجر به تقلیل نظریه‌ها� مهم و اساسی به مفاهیمی پیش پا افتاده گردد ولی درک سخن را برای عموم مخاطبان ساده می‌کن�.
November 4, 2015
از جایی پشت چشمانمان "من"ی را حس می کنیم، اما می دانیم که در آنچا چیزی جز ماده نرم خاکستری مغز وجود ندارد، و صدایی انسانی می شنویم که دقیقا عین صدای خودمان نیست .
همه می دانیم که هستی ما به عنوان موجودی زنده و باشعور وابسته به کار مغزمان است. اما هیچ چیز مادی یافته نشده است که دقیقا با تک تجربه ذهن ما از "خود بودن " مطابقت داشته باشد.
من "من بودن " را حس می کنم اما نمی توانم آن را توضیح بدهم زیرا "من" در این جهان نیستم بلکه در حال تجربه کردن این جهانم
حس من بودن جایگاهی مادی ندارد بلکه یک فرایند است.
"من" تجربه ای است که حاصل فرایندی است که از لحظه ای که نوزاد چشمانش را باز می کند و برای ارضا نیازهایش تلاش می کند آغاز می شود.
پ ن : این کتاب اولین کتابی بود که از این مجموعه مطالعه کردم .خواندن کتاب های متنوع این سری را که به موضوعات فلسفی با زبانی ساده پرداخته است توصیه می کنم.
همه می دانیم که هستی ما به عنوان موجودی زنده و باشعور وابسته به کار مغزمان است. اما هیچ چیز مادی یافته نشده است که دقیقا با تک تجربه ذهن ما از "خود بودن " مطابقت داشته باشد.
من "من بودن " را حس می کنم اما نمی توانم آن را توضیح بدهم زیرا "من" در این جهان نیستم بلکه در حال تجربه کردن این جهانم
حس من بودن جایگاهی مادی ندارد بلکه یک فرایند است.
"من" تجربه ای است که حاصل فرایندی است که از لحظه ای که نوزاد چشمانش را باز می کند و برای ارضا نیازهایش تلاش می کند آغاز می شود.
پ ن : این کتاب اولین کتابی بود که از این مجموعه مطالعه کردم .خواندن کتاب های متنوع این سری را که به موضوعات فلسفی با زبانی ساده پرداخته است توصیه می کنم.
October 9, 2022
«شاید برای ما هم مثل کسی که می‌خواه� پولش را سرمایه گذاری کند، راه ایمن‌ت� این باشد که سرمایه‌ما� را در محدودهٔ گسترده‌تر� در بازار تقسیم کنیم تا شکست در یک زمینه با موفقیت در زمینه‌ا� دیگر جبران شود. برای همین است که معمولاً کسانی را که همزمان جنبه‌ها� مختلف زندگیشان را با علاقه و موفقیت پیش می‌برند� تحسین می‌کنی�: مادر چهار فرزند که تاجری موفق هم هست؛ دانشمندی که با مهارت ساز می‌نوازد� پزشکی که داستان‌نوی� معروفی شده است. هر قدر هم موفقیت کسی در یک حوزهٔ محدود به نظرمان چشمگیر باشد باز هم می‌دانی� که - اگر ما جای او بودیم - دلمان می‌خواس� در زندگی‌ما� به جنبه‌ها� دیگری هم می‌پرداختی�. معمولا کسی دوست ندارد برای رسیدن به موفقیت به او برچسب «کرم کتاب» یا «معتاد کار» بزنند!»
*
نویسنده معتقد است نه دوگانه‌انگار� مغز و ذهن، و نه ماده‌انگار� عصب‌شناسی� نمی‌توان� «من» را کاملا توضیح دهد.
اما متدی که پیش می‌گیر� روان‌شناس� است و همین استدلال تامپسون را مضحک میکند� روانشناسی (آن هم از نوع رفتاری که قدیمی‌ت� است و صرفا مشاهده� بیرونی) در برابر نوروساینس چیزی برای گفتن ندارد.
می‌گوی� بچه اینترنال اسپیچ ندارد و به همین خاطر است که گریه می‌کن�. اما از کجا می‌دانیم� این همان روشی است که روانشناسی به کار می‌بر� و همین غیرعلمی‌ا� می‌کن�.
مل تامپسون از تکامل به عنوان استدلال کوبنده استفاده میکند� حال آن‌ک� علمی بودن این نظریه خود زیر سوال است. حقیقتا کتاب در سطح کتاب‌ها� آموزش موفقیت است.
موضوع کتاب از فلسف� ذهن (من) شیفت پیدا می‌کن� به فلسف� وجود (اگزیستنسیالیسم) و بعد فلسف� اخلاق.
*
نویسنده معتقد است نه دوگانه‌انگار� مغز و ذهن، و نه ماده‌انگار� عصب‌شناسی� نمی‌توان� «من» را کاملا توضیح دهد.
اما متدی که پیش می‌گیر� روان‌شناس� است و همین استدلال تامپسون را مضحک میکند� روانشناسی (آن هم از نوع رفتاری که قدیمی‌ت� است و صرفا مشاهده� بیرونی) در برابر نوروساینس چیزی برای گفتن ندارد.
می‌گوی� بچه اینترنال اسپیچ ندارد و به همین خاطر است که گریه می‌کن�. اما از کجا می‌دانیم� این همان روشی است که روانشناسی به کار می‌بر� و همین غیرعلمی‌ا� می‌کن�.
مل تامپسون از تکامل به عنوان استدلال کوبنده استفاده میکند� حال آن‌ک� علمی بودن این نظریه خود زیر سوال است. حقیقتا کتاب در سطح کتاب‌ها� آموزش موفقیت است.
موضوع کتاب از فلسف� ذهن (من) شیفت پیدا می‌کن� به فلسف� وجود (اگزیستنسیالیسم) و بعد فلسف� اخلاق.
February 3, 2016
خیلی خیلی خیلی خوب بود . این اولین کتاب از این مجموعه� که میخونم و واقعا فوقالعاده بود ، به زبانی ساده و قابل درک و ملموس فلسف� میگه . پیش ازین فلسف‌ا� برای زندگی رو خریده بودم که متاسفانه وقت نکردم بخونمش و کمی تنبلیم میشد که بعد مدتها بخوام دوباره سراغ فلسف برم. حالا تمایل دارم کل مجموعه� رو بخرم و ببلعم ! خیلی راضیم ازش (:
December 14, 2017
از آن کتاب هاست که باید 2 بار یا حتی بیشتر خوانده شوند.
مقدمه ش فوق العاده است.
این من لعنتی کجاست؟
البته از فصل بگذار و بگذرش خوشم نیامد. بیشتر حس کردم می خواهد درمورد مرگ متفاوت باشد تا این که متفاوت نگاه کرده باشد.
مقدمه ش فوق العاده است.
این من لعنتی کجاست؟
البته از فصل بگذار و بگذرش خوشم نیامد. بیشتر حس کردم می خواهد درمورد مرگ متفاوت باشد تا این که متفاوت نگاه کرده باشد.
June 21, 2018
یک ستاره هم زیاد بود براش!
November 15, 2020
از بهترین کتاب‌های� که طی یک سال گذشته خوانده�!
سیری منطقی و منسجم از نویسنده‌ا� بسیار باسواد.
فکر می‌کن� یک بار خواندنش کافی نیست.
سیری منطقی و منسجم از نویسنده‌ا� بسیار باسواد.
فکر می‌کن� یک بار خواندنش کافی نیست.
August 27, 2020
یک کتاب فلسفی عالی
October 8, 2016
کتاب بسیار جالب و تامل برانگیزی بود.جیره این ماهم بود و منم سریع شروع به خوندنش کردم راستش این کتاب رو برای کسایی که به مباحث فلسفی علاقه ای ندارند توصیه نمیکنم.شروع کتاب بسیار عالیست و ادم رو به ادامه خواندن تشویق میکند.اواسط کتاب مسائل یه مقدار چالش برانگیز میشه و یک مقداری به تامل احتیاج داره که البته خود من با توجه به کتاب هایی که در متن بهشون اشاره شده بود و نویسندگان نام برده جست و جویی در وب کردم و این خودش کمک بزرگی به درک مطالب کرد.در کل راضی بودم و ترغیب شدم که تمام کتاب های این مجموعه رو بخرم.
December 1, 2019
محتوای این کتاب بیشتر تکرار مکررات هست اما به زبان ساده تر! و در نهایت درباره ی "من" صحبت می کنه که افراد خودشون چند درصد در شکل گیری "من" خودشون نقش دارند و چقدرش رو عوامل بیرونی تشکیل میدن! برای سرگرمی کتاب خوبیه!!!
March 14, 2023
So I didn’t hate it as much as Bodo did but I certainly didn’t like it as much as Josh. Some fair points, especially at the end, but the continuity between points throughout the construction of his argument was lost and some very large philosophical concepts were crammed into a small space with little explanation or connection to the larger picture. On the bright side, the idea of “plunging the self into the cold depths of reality� was HYPE. ⛽️⛽️
December 11, 2017
« ما هرگز نمی‌توانی� دیگری را کاملاً بشناسیم یا کاملاً شناخته شویم. مسئله و ناکامی اصلی هم همین است. من میتوان� خاطره� لحظه‌ها� مشترک با دوستم را به یاد بیاورم، تقریباً میتوان� حدس بزنم درباره� موضوعات مختلف چه خواهد گفت و گرمی احساسات و تایید متقابل را حس می‌کن� اما این را هم می‌دان� که میتوان� آگاهانه جنبه‌های� از خودم را پنهان کنم؛ دوستم هم همین‌طو�. »
یکی از چالش‌ها� پیش روی علم و فلسف همواره توضیح موضوع «آگاهی» و «من» است. همین موضوع دهه‌ه� محل اختلاف بین فلاسفه� مادی و دوگانه‌انگا� بوده و هیچ یک هم نتوانسته دیگری را قانع کند.
ماده انگاران معتقدند که « من» مساوی با فعالیت‌ها� عصبی در مغز ماست. اما واقعیت این است که احساسات و اتفاقات بیرونی روی فعالیت‌ها� بدنی و اندام‌ها� ما تاثیرگذار هستند. فرض کنید که من سر یک دوراهی بمانم، آیا مغزم مرا سر دوراهی قرار داده‌ست� البته که نه، بلکه مغز من به شرایط بیرونی و موقعیت من در ارتباطم با جهان عکس‌العم� نشان میده�. «من» کسی هستم که مغزم را بر سر دوراهی قرار داده‌ا�.
آنچه انسان را از گونه‌ها� دیگر متمایز می‌کن� این است که انسان از آگاه بودن خود «آگاه« است و به آن فکر می‌کن�.
زمانی که نوزاد انسان متولد میشود� خود به دنبال تجربه کردن می‌رو�. می‌دان� که چه می‌خواه�. می‌دان� که باید تغذیه شود و گریه می‌کن�. با افزایش سن، دامنه� این تجربه‌ه� نیز افزایش می‌یابن�.
کتاب به سراغ مسئله� هویت می‌رو� و می‌گوی� اگر بخواهیم در زندگی به پوچی نرسیم، باید یکی از دو حالت موجود را انتخاب کنیم. یا بپذیریم که این دنیا ارزشمند و هدف‌دا� است (دین یا هر نظام عقیدتی دیگر.) و یا خودمان هدف‌ه� و ارزش‌هایما� را بسازیم و با سیستمی خودمان در تلاش باشیم تا با آن ارزش‌ه� زندگی کنیم.
پس از این کتاب به سراغ خود «من» می‌رود� در ابتدا آن را نقشه‌ا� می‌دان� از تجربه‌ها� ما و می‌گوی� ما تعریف «من» را در برخورد با دیگران پیدا می‌کنی�. در برخورد با دیگران و تجربه کردن است که می‌فهمی� در واقع چه کسی هستیم. که این تعریف ویژگی‌ها� «من» را می‌گوی� و تعریف کننده� خود «من» نیست. در نهایت نویسنده «من» را یک توهم میداند� یعنی ما این توهم را داریم که «من» هستیم و مغز این وضعیت را به مرور شکل داده‌س�.
کتاب شروع خوبی داشت. خیلی خوب. قبل از این در کتاب‌های� با منبای فلسف� اسلامی دلایلی بر اثبات غیر مادی بودن «افکار» خوانده بودم که در اول کتاب با همان استراتژی پیش رفته‌بو�.
به نظر من کتاب آشفته‌س�. نویسنده ابتدا مباحثی را مطرح می‌کن� که به نظر جذاب و فلسفی می‌رسند� اما در بخش‌های� استدلال‌ها� خودش را نقض می‌کن� و در نهایت می‌خواه� «الزاماً» به نتیجه برسد و بدون دلیل و هیچ اثباتی داستان‌های� از ترکیب علم و فلسف می‌ساز� و با قطعیت می‌گوی� «خب! این هم از تعریف آگاهی که چندین سده‌س� بشر نتوانسته بفهمدش.» در واقع نویسنده نتوانسته‌س� مطالبی که شروع کرده‌س� را به پایان برساند. یحتمل یکی از دلایل اصلیِ به� هم ریختگی کتاب، همین بعدالتحریرهای پایان هر فصل باشد.
کتاب تلاش جذابی برای معرفی فلسف� ذهن به خواننده� عام را آغاز کرده، اما خودش دچار آفت داستان‌سرای� که اول کتاب نفی� کرده‌بو� شده‌س�. با تمام این دلایل اصلاً کتاب را دوست نداشتم.
یکی از چالش‌ها� پیش روی علم و فلسف همواره توضیح موضوع «آگاهی» و «من» است. همین موضوع دهه‌ه� محل اختلاف بین فلاسفه� مادی و دوگانه‌انگا� بوده و هیچ یک هم نتوانسته دیگری را قانع کند.
ماده انگاران معتقدند که « من» مساوی با فعالیت‌ها� عصبی در مغز ماست. اما واقعیت این است که احساسات و اتفاقات بیرونی روی فعالیت‌ها� بدنی و اندام‌ها� ما تاثیرگذار هستند. فرض کنید که من سر یک دوراهی بمانم، آیا مغزم مرا سر دوراهی قرار داده‌ست� البته که نه، بلکه مغز من به شرایط بیرونی و موقعیت من در ارتباطم با جهان عکس‌العم� نشان میده�. «من» کسی هستم که مغزم را بر سر دوراهی قرار داده‌ا�.
آنچه انسان را از گونه‌ها� دیگر متمایز می‌کن� این است که انسان از آگاه بودن خود «آگاه« است و به آن فکر می‌کن�.
زمانی که نوزاد انسان متولد میشود� خود به دنبال تجربه کردن می‌رو�. می‌دان� که چه می‌خواه�. می‌دان� که باید تغذیه شود و گریه می‌کن�. با افزایش سن، دامنه� این تجربه‌ه� نیز افزایش می‌یابن�.
کتاب به سراغ مسئله� هویت می‌رو� و می‌گوی� اگر بخواهیم در زندگی به پوچی نرسیم، باید یکی از دو حالت موجود را انتخاب کنیم. یا بپذیریم که این دنیا ارزشمند و هدف‌دا� است (دین یا هر نظام عقیدتی دیگر.) و یا خودمان هدف‌ه� و ارزش‌هایما� را بسازیم و با سیستمی خودمان در تلاش باشیم تا با آن ارزش‌ه� زندگی کنیم.
پس از این کتاب به سراغ خود «من» می‌رود� در ابتدا آن را نقشه‌ا� می‌دان� از تجربه‌ها� ما و می‌گوی� ما تعریف «من» را در برخورد با دیگران پیدا می‌کنی�. در برخورد با دیگران و تجربه کردن است که می‌فهمی� در واقع چه کسی هستیم. که این تعریف ویژگی‌ها� «من» را می‌گوی� و تعریف کننده� خود «من» نیست. در نهایت نویسنده «من» را یک توهم میداند� یعنی ما این توهم را داریم که «من» هستیم و مغز این وضعیت را به مرور شکل داده‌س�.
کتاب شروع خوبی داشت. خیلی خوب. قبل از این در کتاب‌های� با منبای فلسف� اسلامی دلایلی بر اثبات غیر مادی بودن «افکار» خوانده بودم که در اول کتاب با همان استراتژی پیش رفته‌بو�.
به نظر من کتاب آشفته‌س�. نویسنده ابتدا مباحثی را مطرح می‌کن� که به نظر جذاب و فلسفی می‌رسند� اما در بخش‌های� استدلال‌ها� خودش را نقض می‌کن� و در نهایت می‌خواه� «الزاماً» به نتیجه برسد و بدون دلیل و هیچ اثباتی داستان‌های� از ترکیب علم و فلسف می‌ساز� و با قطعیت می‌گوی� «خب! این هم از تعریف آگاهی که چندین سده‌س� بشر نتوانسته بفهمدش.» در واقع نویسنده نتوانسته‌س� مطالبی که شروع کرده‌س� را به پایان برساند. یحتمل یکی از دلایل اصلیِ به� هم ریختگی کتاب، همین بعدالتحریرهای پایان هر فصل باشد.
کتاب تلاش جذابی برای معرفی فلسف� ذهن به خواننده� عام را آغاز کرده، اما خودش دچار آفت داستان‌سرای� که اول کتاب نفی� کرده‌بو� شده‌س�. با تمام این دلایل اصلاً کتاب را دوست نداشتم.
October 29, 2019
جمله هایی از کتاب : ما بدون یکی از این دو شرط نه می توانیم به زندگیمان معنا ببخشیم و نه می توانیم به موفقیتی برسیم :یا باید باور داشته باشیم که یک نظام غیبی بیرونی ارزش و معنا وجود دارد چه آنرا خدا گرفته باشیم و چه در دل طبیعت نهفته باشد، یا اینکه متعهد شویم که به اراده خودمان نظام ارزش هایمان را بسازیم.اگر هر یک از این باورها را رد کنیم بدون اینکه دیگری را بپذیریم غرق در یاس و پوچی خواهیم شد. تلاش برای قدرتمند شدن، خوش قیافه و جذاب شدن : بله خوب می دانیم که همه این راهها به سکس ختم می شود. اما اگر فکر کنیم هدف از همه این ها رسیدن به رابطه جنسی است ، وسیله را با هدف اشتباه گرفته ایم. غریزه جنسی به این دلیل یک کشش زیستی قوی است که راه تداوم نسل انسان است. بازبینی عقاید و باورهایمان و در صورت لزوم تغییر آنها در مواجه با شواهد تازه نیز چالش دیگری است که پیش رویمان است و مستلزم این است که قبول کنیم ممکن است نظر ما اشتباه باشد، ممکن است گاهی حق با دیگران باشد.
September 11, 2014
کتاب "من" زیباترین طرح جلد این مجموعه تجربه وهنر زندگی را داد. این کتاب طرح فلسفی داشت و روند خوبی را دنبال کرد. سوالاتی که بدون ارجاع مستقیم و آکادمیک به کتب فلسفی طرح میشود و سعی میشود پاسخ های داده شده تا کنون را بررسی کنیم.
برای من این کتاب حال خوبی دارد. مشخصا اینکه طرح جلد و رنگِ پوستیِ جلدش صمیمی ست. و نوید مترجمی خوب را میدهد.
برای من این کتاب حال خوبی دارد. مشخصا اینکه طرح جلد و رنگِ پوستیِ جلدش صمیمی ست. و نوید مترجمی خوب را میدهد.
September 25, 2015
مسئله کیستی خویش البته خیلی مسئله دشواریه، کتاب هم سعی کرده تا حدودی از زوایای مختلف به من نگاه بندازه، هر چند کار بدی نشده و یه دیدهای جدیدی به آدم میده، ولی چندان دلچسب و گیرا نیست
October 28, 2023
کتابیه که هر چند صفحه یک بار مجبورتون میکنه ببندینش و مصداق چیزی که میگه رو توی خودتون پیدا کنین. سیر تمیزی داره و مصداق اغلب استدلال‌ه� رو به راحتی پیدا می کنین. این برای من خیلی جالب بود.
---------------
تنها با ارجاع به پیوندهایم است که میتوان� فردیتم را بیان کنم: با ارجاع دادن به همه چیزهایی که در آن با دیگران مشترکم و مواردی که مرا از دیگران متفاوت می‌ساز�. نحوه ارتباطم با آنها و نحوه ارتباط آنها با من. محروم کردن فرد از ارتباطات نوعی شکنجه است و معمولا به تدریج فرد را از «خود» بودنش تهی می‌کن�. وقتی پیوندهایمان را از ما میگیرند، در واقع خودمان را از ما گرفته اند. آدم های قوی این شکنجه را فقط اینگونه تاب می آورند که در خاطرشان نگه می‌دارن� که چه کسی بوده اند و چه چیزهایی برایشان مهم بوده است و با این کار به کمک حافظه، پیوندها و هویتشان را حفظ می‌کنن�.
_------------------
اما باور به چنین خدایی میتوان� به این معنی باشد که خدا نامی است که بعضی از مردم به بنیادی‌تری� مجموعه مختصات نقشه شخصی‌شا� داده اند: خدا نه وجودی در میان جهانشان، بلکه خود جهان است که به گونه‌ا� شخصی به تجربه‌شا� در می‌آی�. چنین خدایی بخشی از جهانی نیست که علم به رویمان می‌گشای� بلکه بنیادی ترین شیوه فهم خود و جهان در چهارچوبی شخصی‌اس�. و مختصات مذهبی میتوان� تسلی بخش ترین حس معناداری و هدفمندی را به فرد ببخشد. وقتی که ارزش‌ه� و تفسیرهای اساسی‌ما� همواره به صورت خدایی که تمامی نقشه‌ما� را در بر گرفته با ما باشد، هر جا که باشیم احساس می‌کنی� در خانه خودمان هستیم. اگر کسی اعتراض کند که این دیدگاه چنین القا می‌کن� که «خدا وجود ندارد» یا اینکه او صرفا یک برساخته انسانی است، پاسخم این است که خود من و شما هم برساخته انسانی هستیم. اگر میخواهیم بفهمیم که اصولاً فرد بودن به چه معناست، متاسفانه باید به اطلاعتان برسانم که اگر از دیدگاهی کاملا علمی بنگریم، خود ما هم وجود نداریم. هیچ جایی از جمجمه نیست که در آن اثری از من بیابیم.
---------------
تنها با ارجاع به پیوندهایم است که میتوان� فردیتم را بیان کنم: با ارجاع دادن به همه چیزهایی که در آن با دیگران مشترکم و مواردی که مرا از دیگران متفاوت می‌ساز�. نحوه ارتباطم با آنها و نحوه ارتباط آنها با من. محروم کردن فرد از ارتباطات نوعی شکنجه است و معمولا به تدریج فرد را از «خود» بودنش تهی می‌کن�. وقتی پیوندهایمان را از ما میگیرند، در واقع خودمان را از ما گرفته اند. آدم های قوی این شکنجه را فقط اینگونه تاب می آورند که در خاطرشان نگه می‌دارن� که چه کسی بوده اند و چه چیزهایی برایشان مهم بوده است و با این کار به کمک حافظه، پیوندها و هویتشان را حفظ می‌کنن�.
_------------------
اما باور به چنین خدایی میتوان� به این معنی باشد که خدا نامی است که بعضی از مردم به بنیادی‌تری� مجموعه مختصات نقشه شخصی‌شا� داده اند: خدا نه وجودی در میان جهانشان، بلکه خود جهان است که به گونه‌ا� شخصی به تجربه‌شا� در می‌آی�. چنین خدایی بخشی از جهانی نیست که علم به رویمان می‌گشای� بلکه بنیادی ترین شیوه فهم خود و جهان در چهارچوبی شخصی‌اس�. و مختصات مذهبی میتوان� تسلی بخش ترین حس معناداری و هدفمندی را به فرد ببخشد. وقتی که ارزش‌ه� و تفسیرهای اساسی‌ما� همواره به صورت خدایی که تمامی نقشه‌ما� را در بر گرفته با ما باشد، هر جا که باشیم احساس می‌کنی� در خانه خودمان هستیم. اگر کسی اعتراض کند که این دیدگاه چنین القا می‌کن� که «خدا وجود ندارد» یا اینکه او صرفا یک برساخته انسانی است، پاسخم این است که خود من و شما هم برساخته انسانی هستیم. اگر میخواهیم بفهمیم که اصولاً فرد بودن به چه معناست، متاسفانه باید به اطلاعتان برسانم که اگر از دیدگاهی کاملا علمی بنگریم، خود ما هم وجود نداریم. هیچ جایی از جمجمه نیست که در آن اثری از من بیابیم.
December 13, 2018
کتابی عمومی در فلسف است که کم و بیش خواننده را به تفکر در مسائلی که به خودی خود درگیرشان نمی‌شود� وا می‌دار�. دیدگاه‌ها� قطب‌ها� مختلف فلسف را در چند موضوع مطرح می‌کن� و جهت‌گیر� شخصی نویسنده کمتر دیده می‌شو�. در طی روایت اشاره‌ها� مکرری به آثار فلسفی دیگر دارد و در نهایت در یک یادداشت، نویسنده، کتاب‌های� را برای مطالعه� بیشتر پیشنهاد کرده‌اس�.
ترجمه� سونا انزابی‌نژا� (نشر گمان) بسیار روان و جالب بود است.
� ما فرض می‌کنی� که (به شرط داشتن اطل‍اعا� زمینه‌ا� کافی) همیشه می‌توانی� رفتار دیگران را پیش‌بین� کنیم، اما در عین حال می‌دانی� که خودمان می‌توانی� آزادانه عمل کنیم.»
«اگ� کل زندگیمان را با نقشمان به عنوان پدر یا مادر و مسئول رتق‌وفت� امور خانه تعریف کنیم، وقتی بچه‌هایما� مستقل شدند و پی کار و زندگی خودشان رفتند، احساس خطر خواهیم کرد.»
«محرو� کردن فرد از ارتباطات و پیوندهایش مثل نگه‌داشت� او در زندان انفرادی، نوعی شکنجه است و معمولا� فرد را از «خود» بودنش تهی می‌کن�. آدم‌ها� قوی این شکنجه را فقط این‌گون� تاب می‌آورن� که که در خاطرشان نگه می‌دارن� چه کسی بوده‌ان� و چه چیزهایی برایشان مهم بوده‌اس� و با این کار به کمک حافظه، پیوندها و هویتشان را حفظ می‌کنن�.»
«حت� آن مبارز تندرویی که شهادت را به هم‌نوای� ترجیح میدهد� فقط به خودش وفادار نیست. بلکه به مجموعه‌ا� از عقاید و باورها وفادار است که زمینه‌سا� مفهوم تندروی است.»
«خیلی‌ه� خودشان را با کاری که انجام می‌دهن� تعریف می‌کنن�. آن‌ه� در دنیای پیش‌بینی‌پذی� کار احساس هدفمندی می‌کنن� و ارزش‌ها� تثبیت‌شده‌ا� می‌یابن� که یافتنش در دنیای پیچیده� روابط و ارزش‌ها� شخصی، به این آسانی نیست.»
«� خطر ا��نجا نهفته است که ما می‌توانی� «من» آرمانی ذهنی‌ما� را از «من» فعلی‌ما� جدا و باور کنیم که آن من آرمانی، واقعیت� از من کنونی‌ما� است؛ و این سرآغاز راهی است که به جنون می‌انجام�.»
«ول� عالی‌تری� شور در یک انسان ایمان است، و از این بابت هیچ نسلی از جایی غیر از آن جایی که نسل قبلی کار خود را شروع کرده است، شروع نمی‌کن�.»
ترجمه� سونا انزابی‌نژا� (نشر گمان) بسیار روان و جالب بود است.
� ما فرض می‌کنی� که (به شرط داشتن اطل‍اعا� زمینه‌ا� کافی) همیشه می‌توانی� رفتار دیگران را پیش‌بین� کنیم، اما در عین حال می‌دانی� که خودمان می‌توانی� آزادانه عمل کنیم.»
«اگ� کل زندگیمان را با نقشمان به عنوان پدر یا مادر و مسئول رتق‌وفت� امور خانه تعریف کنیم، وقتی بچه‌هایما� مستقل شدند و پی کار و زندگی خودشان رفتند، احساس خطر خواهیم کرد.»
«محرو� کردن فرد از ارتباطات و پیوندهایش مثل نگه‌داشت� او در زندان انفرادی، نوعی شکنجه است و معمولا� فرد را از «خود» بودنش تهی می‌کن�. آدم‌ها� قوی این شکنجه را فقط این‌گون� تاب می‌آورن� که که در خاطرشان نگه می‌دارن� چه کسی بوده‌ان� و چه چیزهایی برایشان مهم بوده‌اس� و با این کار به کمک حافظه، پیوندها و هویتشان را حفظ می‌کنن�.»
«حت� آن مبارز تندرویی که شهادت را به هم‌نوای� ترجیح میدهد� فقط به خودش وفادار نیست. بلکه به مجموعه‌ا� از عقاید و باورها وفادار است که زمینه‌سا� مفهوم تندروی است.»
«خیلی‌ه� خودشان را با کاری که انجام می‌دهن� تعریف می‌کنن�. آن‌ه� در دنیای پیش‌بینی‌پذی� کار احساس هدفمندی می‌کنن� و ارزش‌ها� تثبیت‌شده‌ا� می‌یابن� که یافتنش در دنیای پیچیده� روابط و ارزش‌ها� شخصی، به این آسانی نیست.»
«� خطر ا��نجا نهفته است که ما می‌توانی� «من» آرمانی ذهنی‌ما� را از «من» فعلی‌ما� جدا و باور کنیم که آن من آرمانی، واقعیت� از من کنونی‌ما� است؛ و این سرآغاز راهی است که به جنون می‌انجام�.»
«ول� عالی‌تری� شور در یک انسان ایمان است، و از این بابت هیچ نسلی از جایی غیر از آن جایی که نسل قبلی کار خود را شروع کرده است، شروع نمی‌کن�.»
November 24, 2018
موضوع کلی کتاب فوق العاده هیجان انگیز و به همون اندازه پیچیده ست. آیا باید دیدگاه ماده گرایان رو بپذیریم که احساس و درکی که من از "من" بودن دارم چیزی جز فعالیت میلیاردها نورون درون مغزم نیست ؟ یا اینکه حق با دوگانه انگارانی است که "خود اندیشنده" رو از بدن مادی جدا می دونن؟
نویسنده در طول 8 فصل این موضوع رو با رویکردی فلسفی (و نه زیست شناسی !) موشکافی می‌کن�. هر فصل موضوعی تقریبا مجزا داره اما از اونجایی که همه این موضوعات به نحوی به هم مرتبط میشن بهتره کتاب رو به صورت پیوسته بخونید.
بعضی جاها کتاب یک‌دست� و انسجامش رو از دست میده به طوری که ارتباط برقرار کردن بین یک پاراگراف با پاراگراف دیگه سخت می‌ش�. بعضی جاها هم مطالب اونقدر انتزاعی میشن که باید یک جمله رو چندین بار بخونید تا منظور نویسنده (یا شایدم مترجم !) رو به خوبی درک کنید.
نویسنده در طول 8 فصل این موضوع رو با رویکردی فلسفی (و نه زیست شناسی !) موشکافی می‌کن�. هر فصل موضوعی تقریبا مجزا داره اما از اونجایی که همه این موضوعات به نحوی به هم مرتبط میشن بهتره کتاب رو به صورت پیوسته بخونید.
بعضی جاها کتاب یک‌دست� و انسجامش رو از دست میده به طوری که ارتباط برقرار کردن بین یک پاراگراف با پاراگراف دیگه سخت می‌ش�. بعضی جاها هم مطالب اونقدر انتزاعی میشن که باید یک جمله رو چندین بار بخونید تا منظور نویسنده (یا شایدم مترجم !) رو به خوبی درک کنید.
September 13, 2020
این کتاب فوق العاده است. دید من رو نسبت به ذهن هم از منظر فیزیکی هم فلسفی تغییر داد. به طوری که به شدت به این موضوعات علاقه مند شدم. مغز انسان به لحاظ پیچیدگی جزو بزرگترین عجایب است. مثل کوانتوم، کیهان شناسی ...
همه تصمیمات زندگی ما و همه تفکرات و شخصیت ما ناشی از عملکرد سلول های مغزی ماست. جان کلام این کتاب این بود که این احساسی که ما از خودمان داریم توهمی بیش نیست. "من" توهم است. "من" ی وجود ندارد. این فقط احساسی است که در اثر فرگشت برای بدنم به وجود آمده و به بقا کمک میکند و به نوعی برآیند عملکرد بخش های مختلف مغز است. البته کتاب نکات خوب بسیاری رو بیان کرده. حتما بخوانیدش
همه تصمیمات زندگی ما و همه تفکرات و شخصیت ما ناشی از عملکرد سلول های مغزی ماست. جان کلام این کتاب این بود که این احساسی که ما از خودمان داریم توهمی بیش نیست. "من" توهم است. "من" ی وجود ندارد. این فقط احساسی است که در اثر فرگشت برای بدنم به وجود آمده و به بقا کمک میکند و به نوعی برآیند عملکرد بخش های مختلف مغز است. البته کتاب نکات خوب بسیاری رو بیان کرده. حتما بخوانیدش
March 17, 2017
کتاب خوبی بود...
توی این کتاب نویسنده نظرات فیلسوف های مختلف رو درباره "من" یا "خود" بررسی کرده بود ام کتاب مسیر مشخصی نداشت. یعنی کتاب به خواننده مواد اولیه خوبی ارائه میده اما جهتگیری مشخصی نداره و در بعضی موارد هم که جهت گیری شده، به نظر من اصلا قانع کننده بیان نشده. در کل کتاب جذابی نیست اما به یک بار خوندنش میارزه.
در هرصورت به نظر من نویسنده کتاب که خودش رو با تجربه معرفی میکنه باید قاطعانه تر با نظریات مختلف برخورد میکرد...
توی این کتاب نویسنده نظرات فیلسوف های مختلف رو درباره "من" یا "خود" بررسی کرده بود ام کتاب مسیر مشخصی نداشت. یعنی کتاب به خواننده مواد اولیه خوبی ارائه میده اما جهتگیری مشخصی نداره و در بعضی موارد هم که جهت گیری شده، به نظر من اصلا قانع کننده بیان نشده. در کل کتاب جذابی نیست اما به یک بار خوندنش میارزه.
در هرصورت به نظر من نویسنده کتاب که خودش رو با تجربه معرفی میکنه باید قاطعانه تر با نظریات مختلف برخورد میکرد...
Read
November 15, 2016از بین کتاب های این مجموعه این کتاب رو تا به حال بیشتر دوست داشتم (البته هنوز همه رو نخوندم) به نظرم تعمق ساده، فیلسوفانه و روزمره ای روی پدیده "من" داره. پدیده ای که از بدو تولد تا دم مرگ باهاش دم خور هستیم و چه بهتر که این همنشینی همراه با شناختی عمیق باشه :)
کتاب رو دوست داشتم، انقدر که بلافاصله بعد از اتمامش برگشتم و دو فصل برگزیده از کتاب رو مجدد مطالعه کردم.
کتاب رو دوست داشتم، انقدر که بلافاصله بعد از اتمامش برگشتم و دو فصل برگزیده از کتاب رو مجدد مطالعه کردم.
April 13, 2020
كتاب هاي فلسف زندگي خوبن، ساده و روانن، احتياج ندارن مثل كتاب هاي فلسف با تمركز بخونيشون و اخر هم مطمئن نباشي همه چي و فهميدي. اين كتاب خوبي بود، درباره ي هويت شخصي ايده هاي كلي رو ساده تعريف كرد و فكر كنم براي كسي كه هيچي در زمينه ي فلسف ذهن ندونه پر از اطلاعات مفيد باشه.
November 3, 2020
بررسی برخی نگاه‌ها� رایج درباره� ((خود)) و ((من)).به علاوه� ایده‌ها� نویسنده که به نظرم روان و خوب نوشته شده.به طور کلی برای ایجاد ذهنیت‌ها� جدید و ایده‌ها� مختلف در ذهن مفید است.هر چیزی که به شناخت خود و ذهن کمک بکند مفید است و این کتاب هم میتواند شما را در این مسیر یاری بکند،
February 5, 2017
ص١٨٤
ویتگنشتاین
"مرگ رخدادی در زندگی ما نیست. ما زنده نیستیم که مرگمان را ببینیم".
ویتگنشتاین
"مرگ رخدادی در زندگی ما نیست. ما زنده نیستیم که مرگمان را ببینیم".
September 26, 2017
همان چیزی که فکرش را می کردم. کتابی فوق‌العاد� که خشایار دیهیمی آن را انتخاب کرده.
July 25, 2019
به نظرم جمع آوري نظرات بزرگان فلسف در مورد موضوع " خود" بود.
با اين كه در اين كار نسبتا موفق بود ولي در كل كتاب جذابي نبود. نوع بيان مفاهيم خلاقانه و روان نبود.
با اين كه در اين كار نسبتا موفق بود ولي در كل كتاب جذابي نبود. نوع بيان مفاهيم خلاقانه و روان نبود.
July 11, 2020
یه ذره گیج‌کنند� بود ولی روابط بین فصل‌ه� منطقی بود، بهترین کتاب نشر گمان نیست قطعاً ولی قابل قبول
Displaying 1 - 30 of 41 reviews
Can't find what you're looking for?
Get help and learn more about the design.