ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

سنگی برای زنده‌گی� سنگی برای مرگ

Rate this book
چاپ اول: 1392، تهران
تیراژ: 2000 نسخه
طراح جلد: رضا مرادی
حروف‌چین�: کلاغ سفید
لیتوگرافی: طیف‌نگا�
چاپ‌خان� و صحافی: طیف‌نگا�


بخش‌ها� سانسور شده:
1) صفحه 10، سطرِ 14: او با زيرِ شکمش فكر می‌كن� � او با خايه‌هاي� فكر می‌كن�
2) صفحه 20، سطرِ 13 و 14:
{...} � به جايی از عمه‌شا� كه بد نشسته بوده بيش از اندازه خنديده‌ان� و
{...} � دشمن از همان‌جاه� نفوذ كرده است
3) صفحه 24 سطرِ 14: ،{...} � فاحشه‌گ� كنند
4) صفحه 59 سطرِ 8: [روسپی‌ها�... � [جنده‌ها�...
5) صفحه 59 به ترتيب سطرهای 14، 15 و 16:
{...} � گاييدنْ كشفِ كريستف كلمب را سيبيل‌های� تُخميِ استالين را و
{...} � قديس‌هاي� كه كون‌هاي� پاره‌پار� از آرامش‌ها� تقلبی‌ا� دارند
{...} � [كه به مردمِ مادر‌قحب� می‌دهن�

96 pages, Paperback

1 person is currently reading
26 people want to read

About the author

شهرام شیدایی

9books42followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
6 (31%)
4 stars
4 (21%)
3 stars
7 (36%)
2 stars
2 (10%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 5 of 5 reviews
Profile Image for شادی‌آفَر .
155 reviews5 followers
February 15, 2020
*شَهرامِ شیدایی/ سنگی برای زندگی، سنگی برای مرگ*
.
رفتاری روزمرّه نداشت
چشمانی روزمرّه نداشت
گردبادهای ویران‌گر� سکوت بود
که دائماً در او می‌چرخی�
.
تو کجای این تصویرهایی؟
.
گاهی رنگت چنان می‌پَرَ�
که در زبانی دیگر مُرده‌ا� و آدم‌های� مثلِ من است که
مُرده‌ا� را احساس می‌کند�!
.
همیشه چیزی برای پاره‌کرد� دمِ دستتان باشد
مثلاً... دشمن! همین دشمن! اگر دشمن باشد از همه بهتر است!
.
آیا من دارم چیزی را بالا می‌آور� که قسمتِ عمده‌ا� از موجودیتِ ماست؟
.
آیا من آن‌قد� کثیف و چاپلوس شده‌ا� که کسانی در مواردِ متعدد
به من بگویند "شکسته‌نفس� می‌فرمایی�" "شما خیلی فروتنید"؟
فروتنی؟ شکسته‌نفسی� آیا این‌ه� چیزی از بوی گندِ مرا به مشامتان می‌رساند�
.
اثری ویران‌گ�
فقط می‌توان� ویران‌گ� باشد
تکان‌دهنده‌بود� یعنی خفه شوی، بتوانی گورِ خود را گم کنی
.
کُنشِ اجتماعیِ من به عنوانِ کسی که نامِ گندِ "شاعر" را یدک می‌کش�
اگر نزدیک به صفر نیست پس چیست؟
.
اشتیاق برای پوسیدن تجزیه‌شد�
رسیدن به نقطه‌ا� که در آن خواسته‌ا� میلی نیست
تُهی شده‌ا�
.
دیگر کلمه نبود که بیرون می‌آم� تاریکی بود.
.
من در این درّه تیرباران شده‌ا�
دیگر خاک هم چیزی به یاد نمی‌آوَرَ�
.
من در این درّه تیرباران شده‌ا�
چرا چیزی از این درّه مرا به یاد نمی‌آوَرَ�!؟
.
من آن‌ج� با عکسِ مادرم در جیبم، با قفسه‌ها� کتابم در ذهنم
با پتوی سربازیِ کهنه‌ام� با اتاقم، با مدرسه‌ا�
با باغِ سیبِ پشتِ خانه‌مان� با شهرم
من آن پایین با این‌همه‌چی� در وجودم تیرباران شده‌ا�!
.
اقیانوسی پیدا نمی‌شو� حتا در رؤیا
که بتواند گوشه‌ا� کوچک را بشوید گورمان را چنان گُم کنیم
که حتا یادمان نیاید مُرده‌ای� و می‌میری� مُرده بودند می‌مُردن� و مرگ
بی‌ش� نامِ کثیفی برای این چیزهاست
شلیک کن!
.
این بیماریِ قداستِ نویسنده‌بود� شاعر بودن
این بیماریِ قداستِ روشن‌فکری‌س�
من به خود هشدار می‌ده� که نویسنده‌ه� به مردم خیانت می‌کنن� و
باید دیگر خفه شویم
ادبیات مردم را فریب می‌ده� آن‌ه� را به جاهایی پرتاب می‌کن�
که نمی‌توانن� برگردند
.
پُشتِ هر اسمی داستانی می‌خوابی�
پُشتِ هر داستانی لکه‌های� از خون بود
.
شما از تاریکی و ظلمت می‌ترسی�
ما از نور و روشنایی
اما داستانمان یکی‌س�
.
Profile Image for Rez.
145 reviews3 followers
November 15, 2023
«...چه‌قد� خوب است که هنوز این آدم‌ه�
مشغولیت‌های� برای خود دارند
چه‌قد� خوب است که این آدم‌ه�
این همه مسئله جدی برای ادامه دادن
چه‌قد� خوب است که با این‌ه� می‌خوابن� و
بیدار می‌شون� و وقت ندارند پشتِ خالیِ زنده‌گ� را ببینند

اما وقتِ من، خیلی وقت است که آزاد شده است
مثلِ یک کابوس همه‌چی� جلوی چشمم است...»


شهرام شیدایی بی‌ش� آنگونه که باید شناخته نشده.
Profile Image for ewondare.
186 reviews12 followers
August 2, 2022
برخلاف آتشی برای آتش دیگر که شهرام شیدایی برای لایه لایه ی وجود خودش می‌نویسه�
اینجا خودش دور می‌ایست� و جز سایه‌ا� از وجودش نمی‌ذار� چیزی روی شعرهاش بیفته.
شعرهای این کتابش بیشتر تم سیاسی دارن و بزرگنمایی نکردم اگر بگم نفس می‌بُرّ�.
Profile Image for ZaRi.
2,319 reviews848 followers
Read
February 28, 2016
غول عصبی بود
سنگ‌ها� بيات را
صخره‌ها� عظيمِ بيات را پرتاب می‌كر�
غول سنگ‌ها� تازه‌ا� می‌خواس�
و از اين رؤيا بيرون نمی‌آم�
: من سنگ می‌خواه�
سنگِ زمان‌هايتا� را
خسته‌گی� من سنگ می‌خواه�
خسته‌گی� من صخره‌ها� زنده لازم دارد
سنگ‌هاي� كه از ثانيه‌هاتا� جدا می‌شود� می‌افت� روی من
سنگ‌هاي� كه از حرف‌هاتا� بيرون می‌ريز� روی من است
سنگ‌هاي� كه از افكارتان می‌گذر� در من سنگينی می‌كن�
سنگ‌ها� شما سالم نيست
سنگ‌ها� تازه‌متولدشد�
سنگ‌ها� كودك
سنگ‌هاي� كه سنگ‌بودنشا� اثبات نشده
من از اين سنگ‌ه� می‌خواه�.
غول درخت‌ه� را از جا می‌كَنْ�
و از آن‌ه� سنگ می‌خواس�
بر سرِ ريشة آن‌ها� تنه و برگ‌هاشا� فرياد می‌ز�
التماس می‌كر�
كه سنگ‌هاي� را كه بلعيده‌ان�
چرا نشانش نمی‌دهن�
غول برای مرگِ پدرش دنبالِ سنگی عظيم می‌گش�
كه بگذارد جای آن
غول سنگ‌هاي� می‌خواس� سنگ‌هاي� مخصوص
كه بگذارد روی سايه‌ه� تا حركت نكنند
غول غول‌بودن‌� خود را تهديد می‌كر� و از آن سنگ می‌خواس�
سنگی كه برای زنده‌گ� و مرگ يكسان باشد
12 reviews1 follower
March 12, 2017
اشعار این کتاب برای من تا حدی نامفهوم بود البته چون دفعه اولی بود که می خوندمش فکر می کنم به علت پایین بودن سطح ادراک من بوده
Displaying 1 - 5 of 5 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.