مایلم به شما بگویم که موانع اساسی بر سر راه عشق ساخته ی انسان هستند و توسط انسانها خلق شده اند وگرنه رودخانه عشق برای جاری شدن و رسیدن به اقیانوس زندگی منظور شده است
Rajneesh (born Chandra Mohan Jain, 11 December 1931 � 19 January 1990) and latter rebranded as Osho was leader of the Rajneesh movement. During his lifetime he was viewed as a controversial new religious movement leader and mystic.
In the 1960s he traveled throughout India as a public speaker and was a vocal critic of socialism, Mahatma Gandhi, and Hindu religious orthodoxy.
Rajneesh emphasized the importance of meditation, mindfulness, love, celebration, courage, creativity and humor—qualities that he viewed as being suppressed by adherence to static belief systems, religious tradition and socialization.
In advocating a more open attitude to human sexuality he caused controversy in India during the late 1960s and became known as "the sex guru".
In 1970, Rajneesh spent time in Mumbai initiating followers known as "neo-sannyasins". During this period he expanded his spiritual teachings and commented extensively in discourses on the writings of religious traditions, mystics, and philosophers from around the world. In 1974 Rajneesh relocated to Pune, where an ashram was established and a variety of therapies, incorporating methods first developed by the Human Potential Movement, were offered to a growing Western following. By the late 1970s, the tension between the ruling Janata Party government of Morarji Desai and the movement led to a curbing of the ashram's development and a back taxes claim estimated at $5 million.
In 1981, the Rajneesh movement's efforts refocused on activities in the United States and Rajneesh relocated to a facility known as Rajneeshpuram in Wasco County, Oregon. Almost immediately the movement ran into conflict with county residents and the state government, and a succession of legal battles concerning the ashram's construction and continued development curtailed its success.
In 1985, in the wake of a series of serious crimes by his followers, including a mass food poisoning attack with Salmonella bacteria and an aborted assassination plot to murder U.S. Attorney Charles H. Turner, Rajneesh alleged that his personal secretary Ma Anand Sheela and her close supporters had been responsible. He was later deported from the United States in accordance with an Alford plea bargain.[
After his deportation, 21 countries denied him entry. He ultimately returned to India and a revived Pune ashram, where he died in 1990. Rajneesh's ashram, now known as OSHO International Meditation Resort and all associated intellectual property, is managed by the Zurich registered Osho International Foundation (formerly Rajneesh International Foundation). Rajneesh's teachings have had a notable impact on Western New Age thought, and their popularity has increased markedly since his death.
A book about love... Jorge Luis Borges:never fall in love waiting for rain and daisies, Sometime at the end of the spines of a cactus, you can find a Blossom that will change your life... هرگز برای عاشق شدن به دنبال باران و بابونه نباش، گاهي در انتهاي خارهای يک کاکتوس به غنچه� ای می رسی که زندگيا� را روشن می� کند
اشو در این کتاب، همان زرتشت نیچه است. او کیفیت اشراق را درک کرده و در پی نوشاندن شهد شیرین خرد به جامعه است. اما همانگونه که انسان والای نیچه تنهاست، اشو نیز میکوشد تا به تنهایی آن آرمان های کهنه روزگاران کهن را تحقیر کند. گفتار اشو در این اثر، به صورت نوعی میان پرده، ترانه های با شکوه در ستایش زندگی در طبیعی ترین حالت آن است. در قیاس اشو با نیچه نوعی نا هماهنگی به چشم میخورد� که البته این ناهماهنگی در ظاهر است، زرتشت نیچه در سومین بازگشت به سوی جامعه، ناخودآگاهی خوشبختی را تمجید میکند در حالی که اوشو خوشبختی را مرگ ناخودآگاه میداند و هوشیاری را ستایش میکند. پیداست که منظور دو اندیشمند بجز در ظاهر با هم در هماهنگی محض است. در آخرین تلاش اوشو انسان را به پذیرش خداوند به عنوان مجموعه ماکسیمال هستی دعوت میکند و مانند نیچه نظریه مرگ خدا را به گونه ای دیگر بیان میکن�. اشو در این اثر از اتهام ایجاد نظام منحط اخلاقی مبراست. تئوری های او برآمده از پاک ترین اعماق خودآگاهی اوست. این اثر اگر چه مجموعه سخنرانی های مخفیانه اوشو در میان مردم است اما نوعی اصالت تام را حفظ میکند. این کتاب، دعوت اشو از جامعه برای رسیدن به معنویتی است که از خرد بالاتر است.
اشو برای من یادآور چند تن از باهوشتری� دوستانم است که با عقاید او آمیخته شدند و دیگر خبری از آنه� نیست و در جهان شخصیشا� غرق شدند. تصور اینک� اشو و اشوییه� تنها احمقه� و لمپنه� را جذب میکنن� از اساس اشتباه است. خصوصا اشو با قدرت عجیبا� در سخن و شخصیتپرداز� خودش. قدرت اشو در تاثیر کلامش است. باور دارم بسیار سخت است در مقابل تاثیر او ایستادن... او به کلامی رسیده گلچین شده از ادیان و مذاهب مختلف که هر انسانی میتوان� به آن نزدیک شود�. پشت این کلام حیرتانگی� شخصیتی عجیب و منحصر بفرد قرار دارد. شخصی که بسیار سخت بتوان او را در چند جمله خلاصه کرد. به یاد این کتاب پیشنها� میکن� مستند wild wild country را ببینید. قدرت این مستند در مقابله� دوربین با افراد است� چه عاشقان اشو و چه افرادی که آرزوی� از میان برداشتن آن گروه قرمزرنگ را در آمریکا داشتند. مستند از شروع فعالیت در هند تا داستان پیچیده و جذاب راجنیشیه� در آمریکا و ساخت یک شهر و اتفاقاتی که برایشا� رخ داد را روایت میکن�. مستند به سمت نظر خاصی هدایت نمیشو� و مخاطب را قاضی قرار میده�. بیش� از بهترین مستندهای چند سال اخیر نتفلیکس. و در پایان ما را با سوالات مهمی تنها میگذارد� درباره� اشو، عرفان، سیاست، قدرت و وفاداری
چرا یک؟ اگر اولین کتابی بود که از او میخواند� بیش� جذب میشد� اما الان میدان� او مخاطب را تحت تاثیر قرار میده� حتی اگر حرفهای� با دیگر حرفهای� نخواند. هر سخنرانی او برای بالابردن شخصیتا� است. برای دلبر� از مخاطب. اما در نهایت آنچ� از سخنان زیبای بیرب� به انسان و انسانیت میمان� ابتذال است. اما حتی الان هم دوست دارم از او بخوانم. این خودش نشانی از قدرت اوست. حتی با وجود مخالفت کامل با شخصیت و اعمالش او آنقدر جالب است که دوست داری بسیار بخوانیا�. واقعا مورد خاصیس�. راستش هنگام خواندن تمام عقایدم نسبت به او را فراموش کرده بودم و باز غرقش بودم. تمامی کسانی که به کتاب ۵ دادهان� را میفهم� چون خودم چند سال پیش در جایگاهشا� بودم و میدان� اشو تا چه حد اثرگذار است
#از_سکس_تا_فراآگاهی کتابی است که از مجموعه سخنرانی های گورو و عارف هندی #اشو در باب سکس، عشق و موضوعات مرتبط با آن گردآوری شده است.� �
اشو تعاریف پیشینیان از عشق و نجس بودن سکس ،ممنوعیت سکس و سرکوب امیال جنسی توسط مذهب و سردمداران آن را دلیل شهوانی شدن ذهن انسان امروزی میداند.� همچنین تحریف های دنیای غرب از سکس و عشق که عموما توسط رسانه ها و فیلم های پورن به مردم منتقل شده اند و موجب تبدیل شدن این جهان به جهانی تحت سیطره ی سکس شده است را به باد انتقاد میگیرد. ایجاد محدودیت موجب تضاد درونی میشود� تضاد درونی موجب مقاومت و مقاومت به فرسایش میانجام�. در نهایت فرسایش باعث شکسته شدن ذهن و نهایتا افراط میشود.� بنابرای� هر گونه بازداشت و منع از سکس نتیجها� معکوس دارد.� � به عقیده اشو سکس عمل مقدسی است که میتوان به وسیله ی آن به اشراق و آگاهی رسید.� وی عقیده دارد ممکن نیست انرژی و عملی که باعث پیداش و تولد یک انسان میشود را کثیف و مکروه دانست و تا زماني كه طبيعي بودن سكس با تمام قلب پذيرفته نشود،هيچكس نمي تواند كسي را دوست بدارد. � اشو مهمترین دلیل جاذبه سکس و گرایش انسان به سکس (فارغ از بحث بقا) را تمایل درونی او به رسیدن و درک بینفس� و بیزمان� که در لحظه انزال و ارگاسم رخ میدهد میدان� نه صرفا لذت بخش بودن معاشقه� ارگاسم تنها لحظها� است که در آن امکان رهایی مطلق از زمان، مکان و خویشتن تحقق مییاب�. چیزی که در مراقبه شاهد آن هستیم.� در واقع هدف اشو ارتقاء سکس تا مرز فراآگاهی بوسیله ی طولانی کردن زمان ارگاسم است که به کاهش نیاز فرد به آمیزش و نهایتا عبور از سکس است.� راهکار اشو برای طولانی کردن زمان ارگاسم و عبور از سکس در تنفس آسوده و آرام هنگام سکس ، تمرکز روی چشم سوم در لحظه ارگاسم و سکس در زمان و مکان مناسب که با شادمانی و آرامش روحی همراه باشد خلاصه میشود.�
ام� هشدار میدهد که اگر نگاه ما به سکس صرفا انحرافی باشد، چیزی که در دنیای امروزی ملموس است، به جای گذر از سکس در آن خواهیم ماند و خواهیم مرد.� � � ابتداییتری� راه در مسیر شکستن تابوی سکس آموزش عشق در سنین پایین است.� وی معتقد است پوشش و ممنوعیت برهنگی نوعی "جاذبه انحرافی" ایجاد کرده که نهایتا به جنسیت زدگی ذهن انسان ها و پر رنگ بودن آن در تمامی مسآئل زندگی آنان شده است.� به عقیده ی وی کودکان باید آزاد باشند درخانه برهنه راه بروند و به همه پرسشها� آنان درباره مسائل جنسی به درستی پاسخ داده شود.� آموزش مراقبه در کودکی به عنوان دومین راهکار و راه حل نهایی نجات انسان مطرح مطرح میشود.� جملاتی چند از کتاب:
مي خواهم به شما بگويم كه سكس الهي است.
انرژي سكس انرژي الهي است، انرژي خدايي است.
براي همين است كه اين انرژي مي تواند زندگي جديد بيافريند.
جنسيت بزرگ ترين و اسرارآميزترين نيرو است.
تمام اين ضديت با سكس را دور بيندازيد.
اگر مي خواهيد عشق در زندگيتان ببارد، ازاين ستيز با سكس دست بكشيد.
سكس را با سرور بپذيريد.
قداست آن را تحسين كنيد
شما در مرحله ي جنسيت هستيد، درحالي كه بايد در مرحله ي فراآگاهي باشيد.
و مسير آسان است: فقط سكس بايد بخشي از زندگي مذهبي شما باشد، بايد چيزي مقدس باشد.
سكس نبايد چيزي قبيح باشد، نبايد به صورت چيزي زشت ديده شود، نبايد سرزنش و محكوم شود،نبايد سركوب شود، بلكه بايد حرمتي عظيم داشته باشد،
زيرا ما از آن زاده شده ايم. سكس خود منبع حيات ما است
در پشت اشتياق براي سكس، يك تجربه ي مذهبي، يك تجربه ي روحاني وجود دارد.
اگر بتوانيم از آن تجربه آگاه شويم، مي توانيم به وراي سكس برويم.
اگر نه، در سكس زندگي خواهيم كرد و در سكس خواهيم مرد.
او مي گويد فقط به اين سبب كه ما از سكس زاده شده ايم، دليل آن نيست كه همه چيز را در موردش بدانيم.
ما در خصوص عشق و جنسيت كارشناس زاده نشده ايم. بايد آموزش ببينيم.
بايد درك كنيم كه جاذبه ي سكس در چيست و چرا چنين جذبه اي در ما نسبت به آن وجود دارد. بايد بياموزيم كه چگونه به طور طبيعي وارد سكس شويم و سپس چگونه به وراي آن رفته و وارد يك زندگي طبيعي بدون جنسيت گرديم.
Love is not a relationship, love is a state of mind. > I found that one of the many inspiring quotations in the book, but the idea that man should have love for everythign and everyone, before he can love one person with all their heart, was quite innovative to me. I tink I agree to an extent with this. You should feel love, affection and positiveness towards many many things. Only after that loving another person, in a relationship with them, would feel like the easiest, most natural thing in the world.
باختصار .. الحمد لله أنني قرأت هذا الكتاب .. مفاهيم عديدة يجب أن تصحح .. أسس كثيرة للتربية يجب إعادة بنائها .. لأنه بسبب الاعراف و طابوهات المجتمع خلقنا أجيالا تضمر و تكبح في داخلها شحنات سلبية لا تفتأ تتزايد و كلما أرادت صرفها حولتها الى جنس تفوح منه رائحة الشذوذ .. الأباء يعلمون أبناءهم كل شيء إلا الحب ! لا يحثونهم على حب الغير سواء انسانا كان او حيوانا او الطبيعه .. فالامتلاء بالمحبة يغنيننا عن البحث عنها حيث لا توجد .. حيث الجنسوية ! الجنس حاضر في حياة الانسان بقوة لكنه غائب بشكل قطعي و مطلق في ثقافته !
� هزاران سال است که به ما موعظه کرده اند که باید از سکس دوری کنیم و تمام افکار جنسی را از خود برانیم، ولی این رویا ها انسان را ترک نکرده بلکه قوی تر بازگشته اند! �
اشو در این کتاب راجب تقدس سکس صحبت میکنه و توضیح میده چطور فرهنگ و مذهب انسان رو از سکس دور کردن و چطور کل زندگی انسانه� جنسی شده اینکه چطور مذهب سکس رو میکوبه اما در مقابل معروف ترین فیلم ها، مجلات، تبلیغات ها و... تماما محتوای جنسی داره و چطور انسان رو به سمت خودش جذب میکنه چرا انسان ها از بطن تولد اجاره صحبت راجب سکس رو نمیدن و این موضوع به طور صحیح به کودکان آموزش داده نمیشه؟ در مورد کشور های پیشرفته و جهان اول اطلاعی ندارم� اما این کتاب برای کشور های مذهبی به خصوص ما ایرانی ها میتونه چالش برانگیز باشه و حرف های زیادی برای گفتن داره این کتاب از پنج فصل تشکیل شده و سخنان فیالبداه� اشو رو در پنج جلسه� نوشته جملاتی از متن این کتاب :
《لطف� به یاد بسپارید هر چیز که نیاز به کنترل کردن داشته باشد چنان تلاش و انرژی زیادی نیاز دارد که نمیتوان� تمام اوقات خودش را نگه دارد باید گاهی رها کنی باید گاهی استراحت کنی�
《ت� زمانی که من، من باشم دنیای اطراف دیگری آیت جدا و دور افتاده و تا وقتی که جدایی در میان باشد تجربه عشق ممکن نخواهد بود�
《مه� نیست که چه مقدار از گنج از دست رفت، حتی اگر هنوز یک لحظه از زندگی باقی مانده باز هم چیزی میتوان� نجات یابد هنوز هم چیزی میتوان� شناخته شود�
《مذهب� که براساس فلسفه مرگ شکل گرفته چگونه میتوان� این دنیا را مذهبی کند؟ نمیتوان� حتی پس از پنج هزار سال آموزش مذهبی دنیا از بیدین� و بیدین� بیشتر فرو میرو� �
《ه� چه بیشتر چیزی را پنهان کنیم جاذبه انحرافی بیشتر برای آن تولید می شود�
أوشو المجرم الهندي الذي طردته بلاده لتستقبله أمريكا فيؤسس على أرضها مستعمرته الخاصة، حيث أصبحت موطنا للمهووسين بخرافات العصر الجديد ومرتعا للجنس والخبل والهرطقة. كان هذا آخر ما ينقص المسلمين لتُقدم خرافاته على يد مريم نور تحت غطاء الروحانية، والشباب المفرغ عقائديا مستعد دائما لاستقبال آخر الصرعات الفكرية.
Excellent book on how religion and society has repressed sex, and made sex into a deviant act. It is not a how to book, rather a book on societies hang ups, and sexual deviances due to external influences. He maintains that sex should not be shameful, rather a beautiful act of love and nature in a bonded committed relationship.
Only draw back, he believes that men biologically cannot be expected to sleep with only one woman for their entire life. He proposes that wives should allow their husbands to sleep with other women so they will maintain sexually satisfied, therefore improving other areas of the relationship. He lost me there...
Virendra Babu often talked about this book in the classroom. He is a professor who taught me during my MA in English literature. When I first heard the title, I was baffled and angry (being honest :). Now, when I read this book, I find that though I cannot agree with some of the arguments made by Osho, I can certainly concur with some of his thoughts. The book is an intelligently written piece that unfolds the cases of curiosity very effectively.
گاهی فکر میکردم امتیاز 5 و گاهی 1...گاهی پر از جملات حکیمانه و روانشناسی فوق العاده و گاهی پر از مهملات... حرفاش خیلی قشنگ بود ولی فقط حرف بود!
و این است درد و عذاب تمام عشق ها: ما نمی توانیم برای همیشه با معشوق یگانه باشیم. رهبران، نسلی از موجودات ضعیف هستند. انان پیش از آنکه پیروانشان فرار کنند، خود فرار می کنند.
This should be essential reading for all the parents in this world. So they can educate children on love not the lust that we see everywhere in our society.
كتاب جميل يرسم افاق جديدة في حياتك من خلال مفاهيم رائعه لم يفهما المجتمع و شوهها كيف لنا ان نغير العالم ونولد أطفالا لم تَخَلَّق في روحهم الشرر منذ تكوينهم قبل الدخول الى عالمنا ثم تقضي على الظلم و الفجور يوجد الكثير من القصص والعبر ايضا يحكيها الكتاب تاخدك آلى عالم مختلف جميل كتاب يستحق القراءة هنا نور لبزوغ فجر الإنسانيه داخل الانسان
بداية إن هذا الكتاب ليس سوى محاضراتٍ قد تم جمعها على التراتب التي تمّ إلقاؤها في وقتها لتظهر الآن على هيئة كتاب مقروء. وحالما بدأتُ بقراءتهِ، استذكرتُ كتابًا آخر كان على ذات الشاكلة، كتاب "طرق التربية وحقائق التحليل النفسيّ" للمحاضرة: فرانسواز دولتو. والذي حتمًا أنصح بقراءتهِ للجميع من غير تفكير، وخاصة أولئك المربُون الذين يقع بين أيديهم أطفالًا وأجيالًا. ولم أستذكر هذا الكتاب لهذا التماثل وحسب، وإنما قراءة بعض مقاطع كتاب أوشو هذا، قد تقاطع في بعض ما جاء فيه مع كتاب "طرق التربية وحقائق التحليل النفسي". فكلاهما تطرقا لموضوع الجنس من وجهة نظر الأطفال، وكيف أن الوالدّين يفقدون قداستهم عند أطفالهم حين يعلم الأطفال بأن الإثم والخطيئة الذي يُحذَرُون منه ألا وهو الجنس، يمارسُه أباءهم وأمهاتهم الذين يحذِرونهم منه. غير أن أوشو لم يفصل ولم يتعمق في الحديث في هذه الناحية كثيرًا كما تخصصت وتعمقتْ فيه فرانسواز دلتو في كتابها. لذا، من الجيّد لو أن تقرؤوا أيضًا ذلك الكتاب. بتوصية مضمونة مني أعزائي القرّاء : )
نأتي لأوشو وما جاء في كتابه "من الجنس إلى أعلى مراحل الوعي". يقول أوشو بأن الذي يعرف كيف يشعلُ ضوءً ويطفئه من زر التحكم بالإضاءة، ليس بالضرورة بأن يعرفَ شيئًا في علم الكهرباء. كما أن الذي يعرفُ كيف يقود سيارةً ويدير محركها ليمضي بها أيّنما كانت وجهته، ويعرف أيضًا كيف يطفئ المحرك ليعيده ساكنًا كحاله الأول، ليس بالضرورة كذلك أن يعلم شيئًا عن المحركات وآليّة عملها، ولا عن الميكانيكا، ولا عن أيّ شيءٍ يمتُ بصلة لتلك المجالاتِ شيئًا. والشيء ذاتَه يقع في قضية الجنس، فمن يعرف كيف يمارس الجماع ويقوم بعملية الحبّ، ليس بالضرورة كذلك بأن يعرف شيئًا عن علم الجنس. إن الجنس علمٌ كما يقوله أوشو، وفي حين أنّا نحن البشر ندعي بأنّنا نعرف كل شيء ونتصرّف كما لو أنّنا نعرف كل شيء، فنتيجة لذلك تتشوش حياتنا. نظن أنّنا نعرف الأجوبة، لكن النتائج تُظهرُ كَمْ أن إدراكنا لِحَقيقة الحياة هو غير دقيق بالفعل، ذلك أن حياة كل واحد منا تُظهر أنّنا لا نعرف مطلقًا أي شيء عن الحياة، وإلّا لِمَ يوجد الكثير من اليأس، والكثير من البؤس، والكثير من القلق؟ فالشيء ذاته يحدث فيما يتعلّق بمعرفتنا عن الجنس. يقول أوشو بأننا لا نعرف أي شيء عنه، وربما لا توافقوه على هذا الرأي، ولربما تقولون في خلدِكم: "من الجائز جدًا بأنّا لا نعرف أي شيء عن الروح وعن الله، ولكن كيف تقول لنا بأنّا لا نعرف شيئًا عن الجنس؟". ومن المحتمل أيضًا كما يحدث مع معظم الذي سمعوا أوشو يتحدث عن الجنس، أو قرأوا له بأن تقولوا أيضًا بدوركم بأنه ثمّة أطفالٌ وأزواجٌ في حياتكم، فكيف من الممكن أن تُصدّقوا بأنكم لا تعرفُون شيئًا عن الجنس؟ ومع ذلك يتجرأ أوشو ويقول: بأنكم في حقيقة الأمر لا تعرفون شيئًا عن الجنس، على الرغم من أنه قد يكون من الصعب عليكم بأن توافقوهُ على ما يقول. وربما مررّتُم بتجارب جنسية كذلك، لكنكم لا تعرفون عن الجنس أكثر مما يعرفه الحيوان، كون أنّ القيامّ بعملية ما بصورة ميكانيكية ليس كافيًا لمعرفتها. والمرء قد يقود سيارته ألف ميل، لكن ذلك لا يعني بالضرورة أنه يعرف أي شيء عن المحرّك، وربما قد تسخرون من كلامه. وعلى ضوء هذا، يتعمق أوشو في شرح وجهة نظره وكيف أن ممارسة الشيء لا يعني بالضرورة المعرفة عنه. إذن، أي شخص يمكنه أن يتزوّج -كما يقول أوشو-، وأي شخصٍ يمكنه إنجاب الأطفال كذلك، وهذا لا علاقة له بفهم الجنس. فالحيوانات تتكاثر وتتوالد، ولكن ذلك لا يعني بأنها تعرف شيئًا عن الجنس. فهل تصدقون أن حيوانًا ما قد يعرف عن الجنس كعلم قائم بحد ذاته؟ وحقيقة الأمر هو أن الجنس لم يُّدرّس بشكل علمي، ولم ينشأ علم، أو فلسفة للجنس لأن كل إنسان يعتقد أنه يعرف عن الجنس. وفي الحقيقة، لم يسبق لأحد أن شعر بالحاجة إلى وجود كتاب مقّدس عن الجنس وهذا خطأ فادح ارتكبتُهُ البشرية. فعندما يأتي اليوم الَّذي نضع فيه كتابًا مقدّسًا، أو علمًا كاملًا، أو نظامًا تفكير كامل عن الجنس، فسوف نولّد جنسًا بشريًا جديدًا، وعندئذ لن يكون هناك إنجاب لمثل هذه الكائنات البشرية البشعة والضعيفة والعرجاء، ولن نعود نراها على الأرض.
يقول أوشو بأن الأمر والقضية المعلقة هنا لا يتعلق فقط بالجنس وحده، وإنما كيف ننظر إلى الجنس نحن الذين نمارسه على أنه خطيئة وإثم مرتكب، بل وكيف نمارس حال ممارستنا له. إذ أنّنا لولا الحاجة إلى استمرار النسل الذي نسعى إليه كيّ لا تنقرض البشرية، لما كنا لنمارس الجنس. فكيف من الممكن والمعقول أن يَنتج أطفالًا أصحاء عقليًا، نفسيًا، وجسديًا، والأهم من ذلك روحيًا، من عملية تمارسُ على أنها خطيئة وإثم قبيحٌ مرتكب. فبنتيجة أي شيء نفعلهُ يتوقّف على الموقف العقلي والروحي الّذي نتصرف من خلاله، فإذا صنع نحاتٌ مخمور تمثالًا، فهل من المتوقع منه أن يخلق قطعة فنّية جميلة؟ وهل نتوقع من راقصة باليه وهي ترقص أن تُقدّم عرضًا شيقًا إذا كانت مضطربة عقليًّا أو غاضبة أو ممتلئة بالحزن؟ وبالمثل، يحدث تمامًا عند ممارسة الحبّ، فالنتيجة التي تتولّد من عملية الجماع أيّ الأطفال، يكونون طبقًا للأصل؛ أي على الحال الذي كان عليه الثنائي -الأب والأم- حين كانوا يقومون بعملية الإنتاج أي الجماع. وعلى ضوء هذا، نرى كم أن الأشخاص الذين نتجوا عن عملية جماع مقدسة، نادرون، لكنهم موجودون. بخلاف العدد الهائل من الأطفال والأشخاص الذين نتجوا عن عملية جماع ميكانيكية مبتذَلة، منتشرون على بقاع الأرض كله.
يتحدثُ أوشو في هذا الكتاب الذي تم جمعهُ من محاضراته على التراتب ذاته، ليس عن الجنس وحسب كما يظهر ذلك من عنوان الكتاب. بل يتخصّص في حديثه عن الجنس وكل ما يتعلق به من حبّ، حياة، أطفال، روح... إلخ وعلاقة كل هذا بالجنس والرابط بينهم، وكيف أن الجنس ليس مجرد عملية بهدف استمرارية النسل والمحافظة عليه، أو لغرض الحصول على النشوة منه، بل إنّ الأمر يتعدى ذلك بأشواطٍ كثيرة.
يختتم أوشو الكتاب أو محاضراته بقوله بأنه من الممكن جدًا في غضون خمسمئة سنة القادمة أن يتناول كل إنسان على هذه الأرض العقاقير المنومة قبل أن يذهب إلى السرير. أما الطفل الذي وُلدّ، فسيطلب على الفور مهدّئًا بدل الحليب، ذلك أنه لم يكن في سلام وهو في رحم أمه! بعدها سيكون من الصعب جدًّا إقناع النّاس في ذلك الحين، أن البشر قبل خمسمئة سنة كانوا يخلدون إلى النوم من دون عقاقير منوّمة. وسيقولون بأن هذا غير ممكن، وسوف يتساءلون بعدها: كيف حصل هذا الأمر؟ وبالمثل، سيكون من الصعب جدًّا إقناع الذين وُلِدُوا من العزوبة -الجنس المقدس- بأن النّاس من قبل كانوا منافقين، وبأنه فيما مضى كان هناك لصوص وقتلة، وبأن هناك أناس انتحروا، وأنهم سمموا وطعنوا بعضهم البعض وشنوا الحروب. كما لن يصدّقوا أيضًا أن البشر من قبل كانوا يولدون من جرّاء نشاط جنسي مُبتذَل، ولم يذهبوا إلى ما هو أعمق من مجرّد الاتصال الجسدي قيد أنملة.
قبل أن أختم مراجعتي، أودّ أن أوضح للقرّاء أن قراءة هذا الكتاب يتطلبُ وعيًا وثقافة جنسية، على أقل تقدير شيئًا أساسيًا. فالكتاب ليس مفصلًا في الموضوع الذي تناوله ولا مخصص للدراسة كذلك في هذا الموضوع. وإنّما لا يتعدى مجموعة محاضراتٍ تم تجميعها، ولكُم أن تتصوّروا بأن عدّة محاضراتٍ مهما بلغ عددها، سوف لن تُؤدي الغرض المرجُو من كتاب قد كُتب وأُلفَ في تناول الموضوع المتحدث عنه. لذا، أيها القرّاء الأعزاء، قبل أن تبدؤوا في قراءة هذا الكتاب، عليكم بأن تكونوا واعين تمامًا لما أنتم مقبلون على قراءته. وعلى هذا، وجب أن يكون لديكم خلفية عن موضوع الجنس قبل الخوض في قراءة هذا الكتاب. إلّا أنّي ورغم ذلك، أتمنى من كل أصدقاء القراءة بأن يقتنوه بوعيّ كامل تمامًا، لا وعيٍ سطحي، فالكتاب ليس مفصلًا، أكرر ذلك. وأتمنى لكم قراءة ورحلة شيّقة مع الكتاب.
من اروع الكتب اللي قرأت الكتاب بيغيرك بيساعدك تفهم نفسك اكثر وتفهم العالم تتخلص من عقدك وكبتك بينقلك لمستوى ارقى من الوعي امنيتي يتم تدريسه في جميع المدارس العربية هاذ الكتاب هو حاجة وضرورة لكل انسى عاش في بيئة شرقية
we live in a very sexual world, yet we tend to know more about its mechanics than about its depth.
living in society means that the society has well defined answers on all hot topics, sex being one of them too.
osho sees sex as the fuel for all living beings but unfortunately most living beings make a theoretical case about sex more than experiencing sex as a way to fully live in accordance with body and spirit.
while sex should be about joyfulness and relaxation and experiment, society now a days tends to portrait it as a very big deal acting with such paradox on the topic: we love it but we hate it at the same time.
sex as a state of presence is what osho believes it is the real value of it.
as for myself, i deffo did not have the chance to experience sex on such a metaphysical level, but all is not lost. i wish for it and hope someone out there hopes for it too so one day we might meet and just ... practice. :)
This is the first book I have read from Osho, and he did a good job in explaining important things, using few words and pages. It is a little book that will not take me much time to read. However, what did take longer is thinking about the important points the book makes.
While reading this book, I realises that sometimes it is the small things in life that make the big impact! Reading this book is a challenging experience that will give you a different take on life in often humorous manner the way to full understanding called enlightenment.
Would I recommend it? Yes - it will be an interesting read for anyone who is interested in a more healthy and balanced approach to sexuality.
خیلی حرفاش هیچ جوره توکت� نمیره یعنی چی که اگه بچه ها لخت با هم بازی کنن مشکلات سکسی ما حل میشه یا نصف انحرافات جنسی از لباسه یا این که همجنسگرایی فقط تو جوامع متمدن هست و یک جامعه بدوی همجنسگرایی نداره در کل با این همه الوهی کردن مسائل مخالفم
من الجنس إلى أعلى مراحل الوعي أوشو ترجمة: محمد ياسر حسكي الطبعة الأولى: سنة 2014 عدد الصفحات: 164
هذا الكتاب هو أول الكتب التي اقرأها للشخصية المثيرة للجدل (أوشو = تشاندرا موهان جاين)، و بشكل أدق هذا الكتاب ليس سوى محاضرات قدمها خلال عام 1968 في مجموعة من المحافل في الهند، و المؤسف أن هذه الترجمة لا تتضمن أي شرح أو مصادر ترجع لشرح لكثير من المصطلحات و الأفكار السنسكريتية و البوذية و الهندوسية، لذلك فعلى القارئ البحث بنفسه عما يفوته من مصطلحات أو شخصيات وردت في كتب الفيداز. ((فيدا (بالإنجليزية: Vedas) الكتاب المقدس للديانة الهندوسية وهو كتاب يقع في 800 مجلداً تقريباً تم تأليفه طيلة 1000 سنة وقيل 3 آلاف سنة، وهي النصوص المقدسة من الترانيم والتراتيل لدي الآريين الهنود لتكريم الآلهة. ) اخترت هذ الكتاب انشدادا للعنوان الذي يمثل موضوعا حساسا في العرف و الثقافة العامة لدى أغلب الناس، و لكن أوشو يتناول هذا الموضوع بطريقة مبتكرة جدا و من زوايا لم نألفها من قبل: " إن الإنسان لا يمكنه الانفصال عن الجنس، فهو يُولد من خلال الجنس، لأن الله تعالى قد جعل طاقة الجنس نقطة بداية الخلق. إن أولئك العظماء قد اعتبروه خطئة، في حين أن الله ذاته لم يعتبره خطيئة! يجب أن نتقبل حقيقة الجنس بقلب مفتوح. هناك أمران يحدثان في أعماق الإنسان أثناء مُمارسة الجنس: أولا: تختفي الأنا في عملية الجماع، و لا تعود موجودة برهة معينة. و ثانيا ينقطع الزمن للحظة و تنشأ حالة سرمدية، و في النشوة يختفي الإحساس بالزمن، و لا يُوجد ماض و لا مستقبل، و لا تُوجد إلا اللحظة الحالية. هذا هو السبب في تلهف الإنسان إلى مُمارسة الجنس، إن الرجل يشتهي و يتوق ليس إلى جسد المرأة أو العكس، بل إلى شيء آخر و هو حالة اللا أنا و حالة الأبدية. هناك طريقتان من أجل تحقيق أعلى مراحل الوعي، و الوصول إلى جوهر الذات الداخلية: الجنس و التأمل. طالما أن الإنسان يستهلك طاقته من خلال الجنس، فلن يكون أعلى شأنا من الحيوانات. إن اليوم الذي يعثر فيه الإنسان على منفذ جديد من خلال التأمل، هو يوم بزوغ فجر الإنسانية في داخله. "
ربما يكون هذا الموضوع صادم و حساس جدا في ثقافتنا العربية، و هنالك حالة من التستر و الإخفاء المبالغ به فيما يخص هذه المواضيع، و هو ما يحذر منه أوشو، بأن هذا الكبت الفكري و النفسي و العاطفي و عدم التعامل مع الموضوع بأريحية سيؤدي إلى انفجاره ، و هو ما نراه من الجماعات الراديكالية عندما انفجر موضوع الجنس و النكاح لديهم بصورة هستيرية تتجاوز حتى الحيوان. من جهة أخرى فإن أوشو يطرح سؤالا حول السبب الذي يجعل من الحضارة الغربية رغم تقدمها في كثير من الوسائل و التقنيات تستعمل المرأة و الموضوع الجنس في كل صغيرة و كبيرة (الأفلام، الإعلانات، المجلات) و كأن الإنسان لا هم له سوى الجنس و إرضاء هذه القوى و الطاقة لديه. إن هذه المحاضرات المترجمة للكتاب تعطينا لمحة بسيطة عن الجنس و دوره في توازن الإنسان البالغ و نمو الطفل و تأثيره على الزواج و رؤية الإنسان للحياة و كيف يمكن أن تكون طاقة الجنس لدى الإنسان مدخلا إلى حالة روحية أسمى من خلال التأمل. أستطيع القول أن ثقافة الجنس يتعلمها أغلب الناس من الشوارع لأنه الثقافة العامة تعتبره عيبا أو سرا لا يجب تداوله رغم أن هذه الطاقة لها أثر كبير في توجيه تصرفات و أفعال الإنسان. كتاب يستحق القراءة و التأمل في ما يقوله. التقييم 4\5
I started reading osho because most of my intelligent friends derided him. And when something is a fashion would I not go against it? :)
This book will count as an amalgamation of some of the wisest thoughts on love and sex since the ancient times. Osho delivered a series of talks, this book is the transcript, therewith.
Osho should perhaps not be seen as a philosopher or guru rather he maintains primacy as a narrator and a story teller. The incidents and stories he recounts are beautifully chosen and phrased into the idea he is driving at. A major negative is the ideas in the book are not that many, perhaps a dozen or so. The repetition of them, as would be the case in a lecture series, leaves us with a feeling of being harangued and hectored. But nevertheless a brilliant narrator with very counter intuitive thoughts! Almost heretical which in my book goes down as a 5 starrer!
We are living in an era where sex is considered as a sin. We all have sexuality inside our minds but when it comes to an open topic we are in full of shame. This type of attitude is mostly there in the Indian subcontinent. Whereas 1000s of years ago the mindset of Indian people wasn't like this. Khajuraho temple and its own sexual scriptures are very good example of it. Like every other emotions we need to consider sex also as a sacred emotion. We all are born because of this. Without sex there is nothing. When we try to cover up these emotions, problems arise, rape and sexual assaults are the main after effects. "Lust inside each of us may become a ladder with which to reach to the temple of love, that the sex inside each of us may become a vehicle to reach to superconsiousness" Sex is nothing but the purest form of love !!!
این کتاب پنج سخنرانی از اوشو است که قرار بوده دربارة عشق باشد؛ اما دربارة سکس شده؛ چون اوشو فکر میکن� سکس پلی است برای رسیدن به عشق. این کتاب میخواه� به سکس رنگوبوی� معنوی بدهد؛ به نظر اوشو سکس تجربها� کوتاه از فراآگاهی و اتحاد با هستی به فرد میده� که با درک و تمرکز بر آن فرد میتوان� راهی به سمت الوهیت بیابد. به نظر اوشو علت اینکه سکس این همه مورد توجه قرار گرفته و همه چیز سکسی شده این هالة مخالفت ظاهریا� است که به دور آن تنیده شده و سرکوب این میل سبب ورود آن به ناخودآگاه انسانه� شده است. تلاش اوشو برای کنار زدن نگاه منفی به سکس را باید با توجه به فضایی که سخنرانیه� در آن ارائه شده فهمید. این صحبته� در جمع هندوهایی گفته شده که سکس را گناه میدانند� اما در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی که سکس دستک� در خانواده جنبة منفیا� ندارد (به ویژه چون اوشو در این کتاب هم از عمدتاً سکس به عنوان رابطة بین زن وشوهر سخن گفته شده است) شاید این مقدار تأکید نالازم به نظر برسد.
من در کتاب کمتر مطالبی یافتم که وقیحانه یا هضمنشدن� باشد؛ مطالب مفید و تأثیرگذاری در آن یافتم. گهگاه� هم جدا از موضوع اصلی نکاتی حکمتآمی� یا مثالهای� خواندنی داشت. تمثیل، اینجا هم، مانند بسیاری دیگر از متون عرفانی، نقشی مهم دارد.
با این همه، فکر میکن� هیچ نگاه عرفانیا� را هم (مثل هیچ رأی یا اعتقاد فلسفی یا ...) نباید زیاد جدی گرفت؛ تلقیها� عرفانی هم معمولاً دعوی انحصار دارند اما راهه� متعدد است؛ هر کسی آن بعدی را که خودش دریافته به عنوان همة حقیقت عرض میکند� همان داستان پیلی اندر خانة تاریک.