ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

فتحنامه‌� کلات

Rate this book
نمایشنامچاپ اول ۱۳۶۲

Paper back

First published April 1, 1983

7 people are currently reading
282 people want to read

About the author

Bahram Beyzaie

70books779followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
131 (44%)
4 stars
87 (29%)
3 stars
57 (19%)
2 stars
14 (4%)
1 star
5 (1%)
Displaying 1 - 30 of 46 reviews
Profile Image for Dream.M.
886 reviews427 followers
December 20, 2021
من از طرفداران سرخت آقای بیضایی بودم و الان بیشتر از طرفدار، عاشق سبکش شدم. در حدی که وقتی چیزی ازش میخونم میخوام از شدت خوشی گریبان بچاکم.
هربار هم چیزی ازشون میخونم، میگم این بهترین اثرش عه، دیگه ازین بهتر نمیشه، و دفعه بعد دوباره سورپرایز میشم.
آقای بیضایی آنقدر خوبه و آنقدر دوستش دارم که اگر به کسی کتابی از ایشون هدیه بدم، یعنی اون آدم برام خیلی باارزشه.
.....
این کتاب یه شاهکاره و ترکیبی از اوج هنر بیضایی توی داستان گویی و خلق شخصیت هستش. تسلط بیضایی بر تاریخ، زبان آرکاییک، اسطوره ها و انسان شناسی بی نظیره و قطعا کسی که بتونه از این عناصر در کنار هم بهره ببره آدم نابغه ای عه.
امروز که صحبت کتاب بود، نتیجه گرفتیم آثار آقای بیضایی ،با تعريف فمنیسم ، اثر فمنیستی نیست ولی آثار ایشون مدافع زن هستن. ریویوو های زیادی درباره کتاب وجود داره که حق مطلب رو ادا میکنه، من اینجا فقط میخوام بگم بیضایی بخونید آی مردم. نکنه بیضایی نخونده و نشناخته از دنیا برید.
Profile Image for Zeynab.
8 reviews4 followers
October 6, 2016
نمايشنامه فتح نامه كلات براي من از آن كتابهايي بود كه وقتي شروع به خواندن مي كني، زمين گذاشتنش سخت مي شود. زبان، زمان و آنچه اين نمايشنامه با من كرد را دوست داشتم. امروز كه اين يادداشت را مي نويسم مدتي قبل بيضايي طرب نامه يك را توي آمريكا روي صحنه برده و طرب نامه دو در راه است. اينكه هيچ شانسي براي ديدن هيچ طرب نامه اي نداريم براي من حسرت بزرگي است.
Profile Image for Sanaz.
63 reviews52 followers
September 15, 2016
من از طرفداران سرسخت بهرام بيضايي هستم و هربار كه اثري از او مي خوانم ميزان طرفداريم بيشتر و بيشتر مي شود. بيضايي همان كسي است كه خواندنش را به همه توصيه مي كنم كه به نظرم جداي از لذت خواندن نمايشنامه اي به قلم توانا، درس هاي زيادي در تاريخ و ادبيات براي آموختن دارد..
فتحنامه كلات از دو جنبه غافل گيرم كرد اول به خاطر نثر آميخته به نظم فوق العاده كه در اين اثر بيشتر از ساير كتاب هايي كه از بيضايي خوانده بودم نمود اشت و دوم به خاطر انكه فتحنامه كلات روايت يك شهر بود و توصيف شهر و معماري اش براي من معمار جذابيت زيادي داشت تا آن حد كه دلم مي خواهد همتي كنم و كلات را از لابلاي سطوري كه بيضايي نوشته و از لابلاي منابع تاريخي زنده كنم. هركسي بيضايي بخواند و فقط كمي تاريخ بداند مي داند كه به تصوير كشيدن يك واقعه يا داستان در دل تاريخ به گونه اي باور پذير كاري است بس سخت و تازه اگر بخواهي اين داستان را در شهري روايت كني كه وصفي گنگ در يكي دو تاريخنامه و منابع دست دوم از آن مانده به واقع كه يك تنه بايد به جنگ شير تاريخ بروي و چنگ بزني به اندك مكتوباتي كه باقي مانده و حتي باقي نمانده اند و تاريخ را از نو بيافريني. به نظر من بهرام بيضايي نه فقط به گردن هنر نمايش ايران كه به گردن تاريخ ايران هم حق بزرگي دارد كه با قلم توانا و عزم راسخش تاريخ بي نشان ما را به زيبايي تمام تصوير كرده است.
Profile Image for Miss Ravi.
Author1 book1,145 followers
May 24, 2024
الان ممکنه خیلی از هنرمندها برای موج‌سوار� و حتی به شکلی کاملاً ادایی، روی موضوع زنان مانور بدن ولی اون روزگاری که بیضایی این نمایشنام‌ه� رو می‌نوشت� اوضاع جور دیگه‌ا� بوده. همین الان به ندرت می‌تون� آدم‌های� رو ببینم که بدون تعصب یا زن‌ستیز� و بدون «پس مردها چی؟» و یا تصور اینکه «فمینیسم یعنی ضد مرد بودن» بتونن مسئله زنان رو درک کنن. ولی بیضایی نه تنها این درک عمیق رو داره که حتی روی جنبه‌های� از مسئله زنان دست می‌ذار� که حتی خود زن‌ه� هم دست‌ک� می‌گیرنش� «خردورزی».
خردورزی موضوعیه که بیضایی زیاد توی شخصیت‌ها� زن نمایشنام‌ها� روش مانور داده. پرده نئی احتمالاً مثال بارزش برای من بود، قبل خوندن این نمایشنام. اینجا خردوزی یک زن، جایگاه به‌شد� مردانه‌� حاکم رو به عنوان رأس قدرت به چالش می‌کش�. و نشون می‌د� که یه زن برای حاکم بودن هم به اندازه کافی درایت و خرد داره و هم هوش و توانمندی.
جایی که مردها مدام براساس شهوت‌شو� رفتار می‌کنن� شخصیت زن شرایط رو به نفع صلح‌طلب� و خردورزی تغییر می‌د�. جالبه که برای من، شخصیت زن -آی بانو- یه تلفیق ظریفی بود از شخصیت گلرخِ سگ‌کش� و شهرزاد هزارویک شب. نمی‌گ� چرا چون احتمالاً قصه اسپویل می‌ش�.

* این کتاب رو یه ماه قبل تولد بیضایی (پنجم دی ماه) به رسم عادت هر ساله‌ام� شروع کردم که روز تولدش این‌ج� ثبتش کنم. دیگه این تنها کاریه که ازم برمی‌اوم�. ولی زمستون گذشته جوری پیش رفت که حتی همین کار ساده‌� کوچیک رو هم نتونستم انجام بدم. این دنیا یه آی بانو شدن بهم بدهکاره که لشکر اتفاقات ناخواسته رو شکست بدم و فتحنامه خودم رو بنویسم.:(
Profile Image for Mori.
41 reviews12 followers
January 17, 2021
هر چه بیشتر از بیضایی می‌خونم� بیشتر شیفته‌� قلم فاخر و ذهن پویای این هنرمند بزرگوار می‌ش�.
بی شک فتح نامه‌� کلات یکی از آثار فوق‌العاد� درخشان ادبیات ایرانه و با توجه به اهمیت تاریخی داستان و اهمیت نقش زن� در داستان (مثل بقیه‌� آثار استاد بیضایی)، می‌تون� به یه فیلم خوب جهانی تبدیل بشه.
کاش ما هم مثل ژاپنی‌ه� و هندی‌ه� برای شناساندن فرهنگمون تلاش می‌کردی�.
Profile Image for Armin Binazir.
38 reviews8 followers
April 7, 2020
حظ میکنم از نوشته های آقای بیضایی. لذت میبرم از این همه زیبایی و توانایی قلم. این ذهن پیشرو. این داستان های هم عمیق هم جذاب. کاش بیشتر مینوشت. کاش فعالیتش به ما نزدیکتر بود. کاش بیشتر و بیشتر خونده و دیده میشد.
Profile Image for Z. Aroosha Dehghan.
346 reviews80 followers
March 14, 2023
و باز هم ماجراهای من و نقش زن در نمایشنام‌ها� بیضایی. من دیوانه‌وا� عاشق نقش زنان در آثار بیضایی هستم؛ انسان‌های� پویا و قدرتمند و تسلیم ناپذیر.
یک توصیه می‌کن� به کسانی که اهل نمایشنام نیستند (من هم نبودم): بیضایی بخونید. هر چی بیشتر بیضایی بخونید بیشتر عاشقش میشید؛ به ویژه اگر نمایشنام‌ها� تاریخیش باشه. تو این نمایشنام‌ه� می‌تونی� استواری زبان رو حس کنید.
«فتحنامه‌� کلات» هم مثل دیگر آثار بیضایی شاهکاره و ای کاااااش بشه روزی روی صحنه تماشاش کنیم.
داستان از این قراره که مغولان به ایران هجوم آوردند و کلات رو فتح کردند. لشکر مغول دو جنگجوی مشهور داره که هیچ چیز کم از دیگری ندارند. در همه چیز با هم برابرند جز این که والی شهر تنها یک دختره داره؛ آی‌بان� که باید سهم توی‌خا� یا توغای‌خا� بشه.
قرعه به نام توی‌خا� می‌افت� اما این آغاز روزگار خوش نیست؛ پایانه.
مدتی بعد توغای‌خان� توی‌خا� رو اسیر می‌کن�. فرمان میده او رو با لباس زنانه در شهر بگردانند، تحقیرش کنند و بعد گردن بزنند. خبر به گوش آی‌بان� می‌رس�. او تصمیم می‌گیر� کلات، شهر پدریش، رو دوباره فتح کنه ولی نیاز به یارانی داره پس به سراغ فرماندهان زیردست توی‌خا� میره و...
و چه می‌کن� حرص با آدمی!
وقتی کتاب رو دست بگیرید هیچ چاره‌ا� ندارید جز ادامه دادن و مبارزه با کششی درونی که دلش نمی‌خوا� این داستان جذاب به پایان برسه.
Profile Image for Peyman Karimi.
84 reviews1 follower
April 19, 2017
یامات: نامِ این جای هولناک چیست؟
زن: جهان.
یامات: این چه‌کا� است که تو می‌کنی�
زن: زندگی.
نایمان: مُرده را مانَد.
زن: دنیا همه گورستانی است.
نایمان: تو که هستی، هان؟
زن: زنده‌ا� زندگی ندانسته،
مُرده‌ا� گورِ خویش گم کرده.

وقتی به دست گرفتم کتابش رو، جز به دریغِ داشتنِ‌کار� واجب کنار نگذاشتمش. خوش‌خوان� دردآور و به فکر فروبرنده. دوست داشتم با متنی از آخرِ‌نمایشنام� شروع کنم. اما دریغ که نگرانِ لوث شدنِ داستان بودم. غم دارم که استاد بیضایی دیگه ایران نیستن و کم‌ت� بهره‌من� از ایشونیم، گرچه شاید برای بهره‌مند� از ایشون، همون بهتر که در بندِ هنرکُش‌ها� اینجا نیستن.

Profile Image for Navid Taghavi.
173 reviews69 followers
February 19, 2021
لشگر مغول دو جنگجوی مشهور دارد. توی‌خا� و توغای‌خا�. کلات به دست دشمن لشگر مهاجم می‌افت� و دختر والی شهر نصیب توی خان می‌شو� و او هم همسر آی‌بان� می‌شو� و هم والی شهر. تخم کینه بین دو رزم‌آو� از اینجا کاشته می‌شو� و مدتی بعد توغای‌خان� توی‌خا� را اسیر می‌کن� و به او زیردستانش می‌سپار� با تن‌پوش� لباس زنانه بر توی‌خان� او را تحقیرکنان در شهر بگردانند و سرانجام به کام مرگ بفرستند. خبر به گوش آی‌بان� می‌رس�. آی‌بان� می‌خواه� به کلات لشگرکشی کند و توغای‌خا� را مغلوب کند. برای این کار در خلوت خود با فرماندهان و امیرانِ توی‌خان� آن‌ه� را با وعده عشق و وصلت تطمیع می‌کن� و در خلوت از آن ده تن می‌خواه� این راز را به کسی نگویند. ارلات اولین نفری‌س� که به محضر آی‌بان� می‌رو�.
آی‌بان� : تو به من کمک می‌کن� ارلات؟
ارلات : آی‌بانو� مگر چه در سر داری؟
آی‌بان� : توی‌خا� اگر شکست، توغای را نیز می‌توا� شکست.
ارلات : کلات با هفت حصارش محافظ اوست.
آی‌بان� : من نگفتم کار آسانی است.
تو به من کمک می‌کن� ارلات؟
ارلات : نه قلعه‌کوبما� هست و نه منجنیق.
آی‌بان� : نه منجنیق لازمست و نه قلعه‌کو�.
ارلات : تو کلات را می‌خواه�!
آی‌بان� : - نه ویرانه‌� کلات!
ارلات : این چیست؛ انتقام؟
آی‌بان� : این بخت من است؛ که یا بگیرمش یا مرا براندازد!
ارلات : آی‌بان� چشم مرا خیره می‌کن�.
آی‌بان� : و تو پنهان نمی‌کن�.
ارلات : جان کندم و نشد! � برای کسی چون من
که به عشق آی‌بان� خدمت توی‌خا� می‌کرد�
چه دردی بالاتر از دوری او؟
آی‌بان� : آنچه به‌دس� می‌آوری� همان قدر می‌ارز� که در طلبش رنج برده‌ای�.
ارلات : من چه بدست می‌آورم�
آی‌بان� : نیم‌خال� بالینم.
ارلات : خدای من!
آی‌بان� : به شرط پیروزی!
ارلات : من و آی‌بان� کنار هم
پس از آن گو مرگ خود بیاید، چه غم؟
در رکاب توام آی‌بان�!
Profile Image for Mahdi Ghasemi.
65 reviews18 followers
April 1, 2025
هر بار که کتابی از بیضایی به دست گرفتم ، چیزی جز شگفتی تجربه نکردم و هر کتاب در شگفتی نسبت به هم در سبقت قرار دارند.
خیلی از نویسنده های ایرانی ممکنه ، هیجان مخاطب رو جلب کنند اما نام بیضایی برای من با واژه نابغه و یک استعداد عجیب عجین شده.
Profile Image for Livewithbooks.
220 reviews36 followers
April 17, 2021
عده ای گمان می کنند اگر زنان جامه مردان به تن کنند و زره پوش شوند و کلاه خود مردانگی و رزم بر سر نهند آن زمان است که پیروز می شوند. اما زنی که استاد بیضایی در این نمایش به تصویر کشید بدون تمام این وسائل، کلات سرزمین مادری خود را باز پس گرفت. آی بانو به تمامی یک زن بود و نیازی نداشت برای پایان دادن به ویرانی و خونریزی و آشوبی که مردان علتش بودند به قامت مرد درآید تا سپاهیان را گوش به فرمان خود کند. او برای پایان دادن به تمام جنگ ها خود جنگی به راه انداخت و با وسوسه ی عشق سپاهی را مسلح کرد و به سرزمین خویش تاخت تا فتح نامه ای به دست خود بنویسد. آی بانو خطاب به تمام زنان می گوید که فرزندان خود را تنها با نفرت از جنگ به دنیا آورند نه قهرمان.
سبک این نمایش شعر گونه است. شخصیت اصلی نه آن دو قهرمان پوشالی که افتخارشان تنها به تعداد اجسادی است که کشته اند بلکه آی بانو است. بانویی که تمام سپاه به انگشت اشاره او ردیف می شوند.
پهلوان آن کس است که آباد کند نه ویران. زندگی بخشد نه بمیراند. لب ها را به خنده بگشاید نه ماتم و عزا بر سر بریزاند. پهلوانی نه زور بازوست و نه غرش کلام و نه نعره ی گلو. فاتح کسی است که خود را از بند کلیشه آزاد کند.
فتحنامه ی کلات حماسه ای است که آفریننده اش یک زن است. آی بانو.

آی بانو: توی خان از آخرین باری که ترا دیدم فریادت بلندتر شده
توی: چرا نزنم فریاد. لباس من تن توست!
آی بانو: مگر نه اینکه تو نیز جامه مرا پوشیدی؟
توی:ناچار
آی بانو: من نیز!
توی:من از تنپوش زنان نفرت داشتم
آی بانو:نفرت من از تنپوش تو بیشتر است.
توی: تو سهم مرا ربودی. انتقام سهم من بود. چه کسی گفت اهانتی را که به من شده تو انتقام بستانی؟
آی بانو: چه کسی گفت من انتقام تو را ستاندم؟
تو مهمان کش شایسته ی این توهین بودی. نه من انتقام توهینی را گرفتم که به من شده بود. این که پستی یک مرد زن شدن است! که نااهلی، از خرد دوری، نمک به حرامی را زنانه بپوشانند. آنان به تو اهانتی نکردند به من کردند.
Profile Image for Richard008.
56 reviews
August 25, 2021
فتحنامه کلات...
مانند واژگان جاری‌ا� سترگ و بزرگ است.
حماسه‌ا� از زن، یک اسطوره زن که پاک نیست چونان زنان و مردان دیگر.
فتحنامه کلات مکبثی است با ترس‌ها� هملت به قلم آغشته به هوش و عشق بیضایی.
تردید است و ترس و عشق‌ها� جنون‌آمیز� هوس‌ها� نابکار برای پایان بردن و آغاز جنگ‌ها� بسیار که پایانشان تا انحطاط تاریخ می‌مان�.
کلات شهری است چون ایران، همه دم ویران
مرگ و شادی همه‌ا� باهم دمادم در پیکار.
فتحنامه‌ا� است به زیرش خطوط آی‌بان�
و کلات شهری‌اس� با فاتحی مردانه
و آنکس که خود و بازوبند و چهارآینه به خود آراسته
چه زنانه نقشه می‌ریز� و مردانه به خاکش عشق می‌ورز�.
آی‌بان� شخصیتی نیست که عاشقش شوید، نفرت هم نمی‌توانی� از او داشته باشید.
آی‌بان� آینه انسان‌هاس�.
آی‌بان� چو رستم پر از اشتباه اما فردی درست است.
Profile Image for Dastaan.
35 reviews
June 4, 2016
يه ستاره از سر شونه ي اين كتاب ميفته، سر اين كه ناچاري بگيريش كنار "مرگ يزدگرد" و بعد بگي خوب اون پنج ستاره ست پس اين ميشه چهار
طبق معمول، واو به واو كتاب، مشغول تحسين كردن تلاش بيضايي براي جمع كردن گنجينه ي واژه ها و رسوم در غالب نمايش هستيم، منتها از اون شگفت انگيز تَر، موقعيه كه بازسازي استنتاج هاي وهم آلود و جادو زده ي اون دوران رو نظاره مي كنيم
زن پنج سر ابتداي قصه، فوق العاده ست
چقدر جاي كار و تصويرسازي داره
Profile Image for HAMiD.
496 reviews
August 25, 2017
زبان حماسی و اسطوره ای بیضایی به شکل خوشایندی در جان این متن نشست کرده است. او بی هیچ کنایه و ایهامی در این نمایشنام سخن از وضعیتی می گوید که پایانی امیدبخش دارد به شرایطی که خواننده و البته تماشاگر نمایش در آن خواهد دید. لذت بسیاری داشت خوانش متن و البته اگر بر صحنه ی اجرا بود که چندین و چند برابر
از نگاه دیگر هم فتحنامه ی کلات رنجنامه ای ست که گویی هیچ گاه بر مردمان این سرزمین پایانش نیست که خود به دست خود رنج را پیمانه می کنند
Profile Image for Mohy_p.
274 reviews123 followers
April 29, 2021
مشتاق بودم نمایشنام ای از بیضایی بخونم پس با فتح کلات شروع کردم .
قبل از خوندنش باید بدونید که زبانی حماسه ای و اسطوره ای داره ؛ البته این تصور ایجاد نشه که سخت خوان هست ، من کتاب رو یک روزه خوندم .
داستان نمایشنام خواندنیه
فمنیستی بودن این نمایشنام در حالیکه نویسنده اش یک مرد ایرانیه برام جالب بود
با وجود همه اینها و ریویوهای خیلی خوب و 5 امتیازی بچه ها به این کتاب، امتیازم به کتاب 3 هست
Profile Image for Mitra.
66 reviews
December 22, 2020
«زنان فرزندان خود را با نفرت از جنگ به دنیا بیاورند.»
عمیق و دردناک بود.
Profile Image for Hilda hasani.
159 reviews174 followers
August 26, 2022
دنیای فرمانروایان و سرداران ایلخانی، و آی‌بانو� دلیر و زیبا و به معنی تمام «زن». آی‌بان� که در نظرم زنی با موهای بلند و‌مشک� است و چشم‌های� بادومی و سرمه کشیده و نافذ.
زبانم قاصر است در هر چیزی گفتن از فتح‌نامه‌� کلات. به این چند سطر اکتفا می‌کن� :
«[...] -آی بانو: من انتقام توهینی را گرفتم که به من شده بود.
-توی: تو؟
- آی‌بان�: این که پستی یک مرد زن‌شد� است!
که نااهلی، از خرددوری، نمک به‌حرام� را زنانه بپوشانند.
آنان به تو اهانتی نکردند، به من کردند!
تو زن نیستی توی‌خان�
تو به دنیا چیزی نمی‌ده� بلکه می‌ستان�! [...]»
ص۱۵۷
Profile Image for Ehsan Mohammadzadeh.
255 reviews28 followers
November 5, 2019
الله الله از این اتلاف! به جان عزیزتون اگه این حماسه رو چین، کره یا ژاپن در دست داشتن تا حالا ازش بارها فیلم، سریال یا انیمه درست کرده بودن. چه حماسه فاخر و جذابیه این نمایشنام. با کمی بازنویسی و کم کردن اضافاتش قشنگ یه الماس درخشنده می‌ش� اگه کسی جرات کنه و تبدیلش کنه به یه اثر موندگار. در ضمن بیضایی قلمی فمنیستی داره، و این اثر از فمنیستی‌تری� آثار بیضاییه.
Profile Image for Mojtaba Asghari.
78 reviews17 followers
May 18, 2022
چرا به این کتاب بیشتر از 3 ندادم؟
اول به این جهت که بسیار تقلیدی آشکار از مکبث و شیطان و خدای سارتر است تقلیدی که گاهی تو ذوق میزند
دوم به این جهت که یک سوم ابتدایی کتاب به حدی فاجعه و کسل شروع میشود که اگر اسم استاد بیضایی روی جلد این کتاب نبود قطعا همانجا کتاب را رها میکردم
اما از اواسط کتاب متوجه یکسری اتفاقات اصلی میشویم که باعث میشود تا انتها ک��اب کشش خوبی داشته باشد اما با اینحال ترسیم فضای ایران قبل و حین و بعد حمله مغول ها نیاز به تحلیل بیشتری نسبت به این داشت و اشاراتی مستقیم تر تا خیلی همه چی نمادین نباشه و اینطور نباشد که امروز این کتاب را با همه جنبه های نمادین تاریخیش ملت بزارن تو دسته کتاب های فمینیستی!
ضمنا این کتاب سال 1361 نوشته شده و با توجه به کتاب های شیطان و خدای سارتر و همچنین آثار مکبث و شاه لیر و آمیختن این ها با زبان مرثیه یه جور تلفیق خوبی از مدل ایرانی این شده اما در خصوص خود موضوغ به نظر کمی داستان شتابزده جمع میشود شاید اگر همین را آقای بیضایی الان یه بازبینی بکنند تغییرات زیادی روی متن به وجود بیاورند
در هر صورت کار خوب و خواندنی است
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews724 followers
April 5, 2012
داستان نمایش در زمان حمله های مغول است، زنی برای دفاع از وطنش در مقابل مهاجمان میایستد. به نوعی نمایش نمادین است.
Profile Image for FATEMEH.
135 reviews12 followers
July 20, 2023
نمیدونم من هرچی از بیضایی می‌خون� به نظرم کلیشه‌ا� میاد یا واقعا بیضایی کلیشه‌ا� می‌نویس�.
Profile Image for زرا.
49 reviews1 follower
March 19, 2025
درود بر زنان، به ویژه زنانِ آثار بیضایی!
Profile Image for Sahar nsr.
26 reviews5 followers
October 9, 2020
آری این کلمات همه جا پراکنده شوند؛
زنان فرزندان خود را با نفرت از جنگ به دنیا بیاورند.
دنیا به دست قهرمانان خراب شده؛
با ماست که بسازیمش !

دنیا تا بنگرید ویران است.
درود بر آنکه بسازد؛
درود بر آنکه بیارد جهان آبادان!

#از متن کتاب

پ.ن. من غرق لذتم از قدرت زنان پنهان در نوشته های بیضائی نازنین
Profile Image for Reza K..
109 reviews1 follower
February 23, 2019
اینجا از خواب خبری نیست
خواب به چشم کسی نیست
چشم شب باز است در محال کلات
تا فاتحان شب را در کاخشان چگونه بخوابند... .
Profile Image for Fereshteh.
248 reviews22 followers
April 5, 2021
آی عشق ، با مردمان چه می کنی؟

از خونشان بساط فسانه می کنی.

وصل اگر باشد دیر می دهی

هجر به قامت اندازه می کنی.

کشته ی غم را زندگی نو می آوری

در چهره مرگ باز جلوه می کنی.

بر شادی ها رنج می تنی

پیراهن صبر را پاره می کنی.

شادی را قطره قطره می بخشی

به دریا رنج را پیمانه می کنی.

خود در قلب کسی خانه کرده ای

از خانه او را آواره می کنی.

آی عشق ، با مردمان چه میکنی؟

Profile Image for Fatemeh.
12 reviews
February 12, 2021


آی بانو:
توغای تو نمیدانی که مرگ
از مژه‌� چشم به ما نزدیک‌ت� است
و دوزخ پشت پای تو ست؛ اگر بلغزی در آنی.
آه توغای، تو نمی‌دان� که دو دنیا از یک مشت بسته بزرگ‌ت� نیست؛
و دوزخ هرکس به اندازۀ خود اوست.
Profile Image for Seyed Amin.
76 reviews5 followers
September 28, 2021
+:
بسیار زیبا و دلنشین
مثل غالب نمایشنام های بیضایی خیلی رووان است و‌خو� خوان
داستان زیبا و کشنده

-:
اغلب مردان داستان شخصیت منفی دارند
Profile Image for Mohsen Domanlou.
36 reviews1 follower
June 8, 2021
میشه گفت یه کم گل درشت بود و گل درشت هم آخرش بود.
Profile Image for Ali.
Author17 books672 followers
December 12, 2014
بیضایی در زمینه ی ادبیات نمایشی ما اثر گذارترین قلم در پنج دهه ی اخیر بوده است. بیضایی سنت نمایشی ما را هم خوب می شناسد. خواندن بیضایی را، بهررو توصیه می کنم.

/author_blog...
Displaying 1 - 30 of 46 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.