اسکلت خروس هم روبه رویش نشسته بود، سر جای همیشگیا� روی گونی چارلایه. و پرهای رنگارنگش همه جای اتاق دیده میش�. از چپ و راست کف و دیوار و سقف اتاق رد قطار مورچهه� بود که هر کدام پری به دهان گرفته بودند و میبردن�. شاید اگر آن روز همه چیز را برای عمو ابراهیم تعریف نمیکردیم� کار به این جا نمیکشی�. آن روز بعد از ظهر که من و شاپور کوچهها� پشت علی بن حمزه را یکی یکی به دنبال آن خروس گشتیم. تا توی یکی از کوچهه� شاپور وانت باری را نشانم داد که روی گلگیرهای� را با دستی خونی نشان تعویذ گذاشته بودند. و بعد سر زیبای خروس را روی لجنها� جوی دیدیم و پرهای رنگارنگش را که در بازتاب آفتاب عصرگاهی مثل رنگین کمانی میدرخشی� و آن قدر زیبا بود که واقعی به نظر نمیرسی�.
کتاب شامل یازده داستان کم و بیش بلنده که وجه مشترک شون زبان شاعرانه و در عین حال روان، توصیف های متفاوت و معنادار برای پیرنگ، رخدادها و شخصیت های بی سابقه و درگیر کننده، فضاهای جدید، دیالوگ های فکر شده و کاملن باور پذیر، قصه گویی کم و بیش سر راست و فاقد تکنیک های پر رنگ و دغدغه و متعهد بودنه. یکی از دغدغه های پر رنگ در این مجموعه توجه به زنان و سختی های زندگی اونها در جامعۀ سنتی و پدرسالاره؛ دغدغۀ بسیار شریف و پر رنگ دیگه توجه به حیوانات و پر رنگ کردن نقش اونهاست در بسیاری از داستانها. تمامی داستان های مجموعه عالی هستن. ولی حدود چهار تا داستان داره که دیوانه کننده و شدیدن جذاب بودن برای من و من تا به حال به اون زیبایی نخوندم. "در دام مانده مرغی" به نظرم اوج این مجموعه و یه جورهایی یکی از اوج های داستان کوتاه بعد از انقلاب به حساب میاد. یه جور سفر اودیسه وار که با اختصار هرچه تمام تر بیان میشه، با شخصیت هایی که با یکی دو تا خط جمله ای که میگن چنان نقش میبندن در ذهن که دیگه هرگز فراموش نمیشن، با تراژدی عظیمی که چنان ساده و گذرا بیان شده که آدم میخکوب و متعجب باقی میمونه، با داستانی که اینقدر خاص و متفاوت تعریف میشه که... داستان "زخم شیر" هم یه روایت بکر و تکان دهنده داره از بمباران های اوایل جنگ و شهرهایی که متروکه میشدن، و اون دغدغۀ نویسنده در رابطه با حیوانات اینجا خیلی خودش رو پر رنگ نشون میده. داستان "موش خرما" که شاید کوتاه ترین داستان مجموعه باشه هم یه روایت شاید کم و بیش تکراری باشه، ولی چیزی که متمایزش میکنه توصیف میخکوب کنندۀ آخر داستانه. داستان "سگ ولگرد" و "سفر سوم" و "نی زن" و "خروس" هم از خوب های دیگۀ مجموعه هستن.
برجسته ترین نکتۀ این مجموعه به نظرم خلق فضاهایی هست که برای خوانندۀ شهری و شهر زده که بیشتر با آثار ادبی متأثر از شهر روبرو بوده تازگی بسیار داره. این تازگی با استفاده از توصیفاتی که هر پنج حس آدم رو به کار میگیرن و تصویری همه جانبه خلق میکنن برجسته تر میشه. خشونت موجود در داستان ها زورچپان نشده به پیرنگ، بلکه کاملا به جا و در جای خودش به کار گرفته شده.
واقعن حیف که صمد طاهری اینقدر کم مینوسه. و خوشحالم که جایزۀ آل احمد این مجموعه داستان رو نشون داد به خواننده ها. و البته ای کاش جایزۀ اصلی آل احمد به این اثر اهدا میشد.
برای من همه ی داستانا خوب بود ولی داستان " زخم شیر " ، " در دام مانده مرغی"و " خروس " رو خییلیی دوست داشتم . از اونا که شخصیت های داستان ها تا مدت ها تو ذهنم میمونن . ، نثر صمد طاهری ساده ست ، روانه ، زبان پپیچیده ای نداره ولی اینقدر خوب فضاسازی میکنه که همه ی سنسور های حسی آدم رو درگیر میکنه . اینقدر خوب شخصیت ها رو معرفی میکنه با دیالوگ های خوبشون که انگار چقدر وقته میشناسیشون .
خلاقیت خاصی در داستانها� این کتاب ندیدم. داستانه� با فضای محلی و بیشتر حول محور فقر مالی، فرهنگی و عاطفی میچرخی� ولی بعضی داستانه� پایان خوبی داشتند و تاثیرگذار بودند.
به خاطر برنده شدن در جایزه احمد محمود کتاب را خریدم و ناامید هم نشدم یکی از بهترین مجموعه داستان ایرانی تا حالا خواندم . روایت داستان ها ساده و بدون سکته هستند و فضای تلخشان با جغرافیای داستان ها به خوبی گره خورده . زنان قربانی هستند و زیر بوق ظلم مردان و جامعه خانواه در حال له شدن گرچه مردها هم در نهایت سرنوشت بهتری در انتظارشان نیست در تطابق کامل با وضعیت فعلی ایرانی ها همه بازنده اند
با صمد طاهری از کتاب آشنا شدم. اون جا داستان «کره در جیب»ش جزء بهترین داستان های مجموعه بود. این شد که این کتابش رو خریدم.
مهمترین مشخصۀ داستان های مجموعه، اصطلاحاً «غیر آپارتمانی» بودنشون بود. داستان ها اغلب توی شهرهای جنوبی اتفاق می افتادن و شخصیت ها اغلب جزء روشنفکرها و نویسنده ها نبودن. این یه تازگی به داستان ها می داد که توی داستان های این دوره زمونه کیمیاست.
نکتۀ منفی مجموعه، ساخت زیادی سادۀ داستان ها بود. هم از لحاظ نثر، هم از لحاظ نوع روایت و... به نظرم رسید داستان «کره در جیب» که نویسنده سی سال قبل نوشته بود، خیلی پخته تر بود تا داستان های این مجموعه.
تقریبا تمام داستان های مجموعه قوی و دوست داشتنی بودند. فضای جنوبی خالص، لهجه (کم اما کارامد- نه آنقدری که نیاز به پانویس باشد ) موضوعات بعضا تکان دهنده (نام آن پرنده چه بود) و بعضا نحوه روایت تکان دهنده (مثل زخم شیر) روی هم رفته گیرا و جذاب و مستحکم بود.
مجموعه ی زخم شیر را به خاطر جوایز فراوانی که برد شروع کردم به خواندن و به غیر از سه داستان " موش خرما"- " زخم شیر" و " نام آن پرنده چه بود" بقیه ی داستان ها به شدت از تکرار فضا و ایده و تصویرهای یکسان که همگی در جنوب ایران اتفاق افتاده بود. بعضی از داستان ها مثل سگ ولگرد و سفر سوم و نی زن که کاملا خاطره وار بودند. فضاههای یکسان جنوب. خانه های یک اتاق دار و لباس های گشاد و زیر درخت نشستن و سیگار و قلیان. . "صف سیگار" "شغل زایرنویسی" " روش نمیشه با صندلی چرخدار از خونه بیاد بیرون. رادیو گوش می ده و سیگار می کشه و میاد لب باغچه می شینه و همینطور زل می زنه به گل ها و درخت ها و دونه می ریزه برای قمری ها." . رنگ چشم ها در داستان ها به شدت تکرار شده. همه ی شخصیت های داستانی با رنگ چشم ها برجسته شده اند. مثلا رنگ لیمویی چشم ها. دقیقا چه رنگی میشه؟ زرد؟ یا چشم های دختر سبز روشن بود. یا چشم هاش رنگ کاچ؟ کاچ چه رنگی ست؟ . " من هم جوون بودم دوتا از بچه هام مرده ن. زیر نخل گنتار خاک شون کردم. اون ور نهر شریف." . " نوزاد را بغل کرد و چشم هایش را بوسید و به آب سپرد." . داستان خروس که به شدت به شیوه ی روایی داستان گاو نوشته شده و همان دلیستگی به گاو حالا با خروس تکرار شده. در داستان خروس، قسمت اول داستان که فضای شیر و پلنگ و کشتن اسب است به شدت اطناب و اطاله دارد و به راحتی می تواند حذف شود. . داستان مهمان بدون هیچ کشش و تعلیق و موقعیت پردازی و لایه های شخصیتی. . داستان " در دام مانده مرغی" داستان دختری ست به اسم بلقیس که برادر و دوست برادرش باید در محیطی مردانه از او مراقبت کنند :0 اسم داستان یعنی چی؟ مرغ به مثابه ی دختری که در دام مانده؟ آخه این فضاها چیه واقعا؟؟ خواندن این جمله و کهیر زدن " دختر از دوازده سال که گذشت مثل غنچه واز می شه و بوش همه ی این زنبورهارو می کشه سمت خودش" :0 . در داستان- همان خاطره در واقع- سفر سوم، به تعداد بسیار زیادی، فشنگ های شلیک نشده وجود دارد. نارنگی خوردن و دو سفر اول و تعریف کردنش و... . شروع درخشان داستان زخم شیر " از بس توی این سه ماه ونیم ماست و پنیر و فرنی خوردیم دیگه از رنگ وبوی شیر هم حالم بد می شد." . داستان زخم شیر پر از صحنه های تکان دهنده " پستان یکی شان ترکیده بود و لای پاهایش آویزان بود. خطی از شیر و خون روی پایش شره کرده بود و به زمین می چکید." گاوها با شنیدن صدای خمپاره ها وخالی شدن شهر از مردم . داستان تلخی و وابستگی یک خانواده را از بزحنایی و کهره اش نشان می دهد در دوره ی جنگ که باید شهر را خالی می کردند. یک موقعیت دوگانه ی فوق العاده . داستان نی زن می توانست با پایانی تکان دهنده تر تمام شود با توجه به اینکه گره های داستان مجهول ماندند. جمله ی نامفهوم و ماجرای دختر چی بود؟ . داستان نام این پرنده چه بود یکی از داستان های خیلی خوب یوسف، یکی از همین جوان ها بود. تروریست هایی که می شنویم. کردها و جنبش ها و بی عدالتی و قصه ی یکی از افرادی که در روستاهای نزدیک سر پل ذهاب زندگی می کنند. . "این برگه رو امضا کنید و پول سه تا فشنگی رو که بهش زدن به این شماره حساب واریز کنید و فردا اول صبح بیاد ببرینش. تا فیش بانکی روتحویل ندین جنازه رو نمی دیم." . یکی از نکات دیگر داستان ها، زن ��ا که ابژه هایی هستند برای مراقبت شدن . فقط من یک جمله ی انتهای این داستان را نفهمیدم. " اما نمیداست نباید عاشق چیز شیرینی شود که من در پهلوی چپم دارم وبرای همین کشتمش." شیرین اسم خواهرش بود. ولی چیز شیرین در پهلوی چپ نفهمیدم منظور چی بود؟ .
«زخم شیر» مجموعهایس� از یازده داستان کوتاه، که صمد طاهری آنه� را در سالها� مختلف دهه� نود در شیراز نوشته است. طاهری خود زاده� آبادان است و آشنا به فرهنگ خوزستان. داستانه� در شهرهای مختلف میگذرند� اما بیشترشان در جنوب، جنوب جادویی. همه� داستانه� به شیوه� روایت اول شخص نوشته شدهاند� و رنگ و بوی محلی دارند. مهمتری� ویژگی این مجموعه به عقیده� من قصهگوی� نویسنده است. طاهری به خلاف عادت نویسندگان وطنی روی منبر نمیرو� و نسخهها� اخلاقی و اجتماعی برای خوانندها� نمیپیچ�. قصها� را تعریف میکند� گرچه اغلب قصهه� چندلایه هستند و به موضوعات اجتماعی میپردازن�. خواننده با خواندن داستانه� تصویری از وضعیت اجتماعی زمان و مکان داستان درمییاب� و قضاوت در ذهنش شکل میگیر�. فضاسازی داستانه� بسیار قویست و پر است از تصویرهای ملموس و گاه هراسآور� و پایان بیشتر داستانه� ناگهانی و طوفانی و اغلب آمیخته به خشونت است، خشونتی که مثل یک وضعیت عادی با آن برخورد میشو� و همین موضوع بر تلخی آن میافزای�. یکی از تمها� مشترک بیشتر داستانه� موضوع خشونت علیه زنان است. واقعا تحسینبرانگی� است که نویسنده چنین تصویر واقعبینان� و بیطرفانها� از وضعیت زنان در ایران، و به خصوص در مناطق سنتی ساخته است. حیواندوست� هم یکی دیگر از تمها� تکرارشونده� مجموعه است. از نظر قوت ادبی همه� داستانه� به نظر من یکدست نیستند. داستان کوتاه «زخم شیر» یکی از بهترین داستانها� فارسی بود که در چند سال اخیر خوانده بودم. داستان «در دام مانده مرغی» هم فوقالعاد� بود. اما پرداخت بعضی از داستانه� میتوانس� بهتر باشد. جهشها� زمانی ناگهانی و نتیجهگیر� در پایان داستان از چیزهایی بود که به برخی از داستانه� ضربه زده بود.
زخم شیر نوشته� صمد طاهری مجموعها� از داستانهای� در محدوده زمانی آغاز جنگ و اوایل انقلاب و غالبا در جغرافیای استانه� جنوب غربی ایران است. فضای عمومی داستانها� تلخ و تاریک است. این تلخی در کلام و بیان نویسنده نیست، اما در بطن ماجرا و محتوا نهفته است. شخصیتها� داستانه� عموما از افرادی با فرهنگ پایین و اغلب درگیر فقر مادی و مذهبی هستند، افرادی تنها، با مشکلات روحی و جسمی که خود بر تلخی داستانه� میافزای�. فضا سازی و شیوه قصه گویی طاهری در این کتاب، غالبا بسیار هنرمندانه و گیراست و خواننده را با خود همراه میکن�. با این همه شاید خواننده در انتهای داستان متوجه منظور و هدف نویسنده نشود (چیزی که به نظر من، لزوما بد نیست) کتاب و گفتگوی شخصیته� حاوی کلمات بعضا جدید و گاه خارج از ادب عرفی است. کتاب اگرچه خوشخوان است و خواننده را همراه میکن� اما به خاطر فضای بیش از حد تلخ و ناامیدانه داستانها� ممکن است هر خوانندها� را جذب نکند. اگر شرایط روحی مساعدی ندارید و با بحرانها� روحی و فلسفی و نااامیدی دست به گریبان هستید این کتاب انتخاب مناسبی نیست. این کتاب توسط نشر نیماژ چاپ شده است.
انتظار من از داستان های این مجموعه خیلی بالاتر بود. اکثر داستان ها امکان تبدیل شدن به داستانی بی بدیل را داشتند که به نظر من عقیم مانده اند. شاید بشود به ضعف پیرنگ و وجود وقایع و صحنه ها و شخصیت های زائدی در داستان ها اشاره کرد که دائما توجه خواننده را از خط سیر اصلی داستان منحرف می کند. بهترین داستان مجموعه "در دام مانده مرغی" ست که گویا نویسنده توانسته داستان را به درستی و با حواشی کمتر و تاکید بر شخصیت های اصلی بسازد. علاوه بر این ها، با توجه به بومی بودن فضای روایت، هنوز فضا پردازی و زبان داستان ها نتوانسته به خوبی با جغرافیای منطقه پیوند بخورد.
مجموعه داستان معرکه ای بود و خوندن این کتاب لذت بخش بود، صمد طاهری یه نویسنده درجه یک حساب میشه، من فقط داستان اول رو دوست نداشتم ولی باقی داستانها هم کیفیت خوبی داشتند هم عالی بودند.
داستان های زیست شده و بر آمده از فرهنگ غنی جنوب کشور با روایتی دلنشین و استادانه همراه با شخصیت های فراموش ناشدنی زخم شیر را جزو مجموعه داستان های برجسته سالیان اخیر یا حتی تاریخ ادبیات ایران قرار داده است . عمو ابراهیم دلبسته به خروس خوش آواز ، اکبر و بلقیس جدا شده از هم ، کرم بندری قدر نادیده ، یوسف عاشق پیشه از دست رفته ، ننه و داغ دوری از خانه و بز حنایی و... در ذهن خواننده جاودانه خواهند ماند.
کارور معتقد بوده ادبیات رو میشه از روی مشاهدات دقیق زندگی واقعی ساخت, هر جا و به هر صورتی که این زندگی جریان داشته باشه, حتی اگه فقط عبارت باشه از یک شیشه سس گوجه فرنگی روی میز و تلویزیونی که در حال زرزر کردنه! البته کارور و باقی مینیمالیستها داستانها رو طوری روایت میکنن� که بعد از خوندنشون در عین حال که اتفاق عجیب و وحشتناکی نیافتاده اما انگار ضربها� به مغزت وارد کردند. داستانهای این مجموعه گرچه عنصر سادگی و روانی زبان و روایت رو دارا بودند اما ضربه آخر رو کم داشتند. *داستان "نام آن پرنده چه بود" را بیشتر از بقیه پسندیدم.
درخشان…بینهای� لذت بردم از خوندن این داستان ها…ا� اون پسر جوون توی کتابفروشی که با تعجب ازم پرسید صمد طاهری رو نمیشناسی؟ و رمان کوتاه «پیرزن جوانی که خواهرم بود» رو داد دستم تا ابد ممنونم�
مجموعها� از داستانها� خواندنی. هر داستان پختهت� از داستان قبلی، نشان از اینکه با گذر زمان، نثر آقای طاهری تکامل پیدا کرده. چیزی که برایم جالب بود، تکرار واژهه� و عبارتهای� در چند داستان بود. این را باید نشانۀ سبکی نویسنده دانست؟ شاید. نویسنده از حضور پررنگ در داستانه� ابایی ندارد. این را از راوی اول شخص بیشتر داستانه� میشو� فهمید. این حضور پررنگ در «سفر سوم» به اوج خود میرس�. نکتۀ دیگر آن که مضامین اجتماعی از جمله فقر به دفعات در داستانه� طرح میشو�. این ویژگیه� و نثر خوب نویسنده، داستانها� این کتاب را خواندنی و قابل توصیه به دیگران کرده.
شايد تمام داستان ها عالي نباشن، شايد مي تونستن بهتر تموم بشن يا تاثيرگذارتر باشن اما مسلما جوندار و زنده ن، روون و خوندني ان و بعضي ه��شون رو نمي شه به اين راحتي ها فراموش كرد.
📍روزی که این #کتاب رو خریدم،اصلا و ابدا فکر نمیکردم با چنین شاهکاری مواجه بشم!دروغ چرا،به #داستان_ایرانی بدبین بودم! 📍یازده #داستان_کوتاه !بدون اغراق یکی از یکی درخشانت�... فضای داستان ها به حدی آشنا و ملموس بود که انگار خانه هاشون رو دیدی،با شخصیتها� اختلاط کردی و از ماجرای قصه کم و بیش خبر داری! اصلا نیاز نبود شخصیت ها بهت معرفی بشن،انگار که از ابتدا غریبه نبودن!فضاسازی نویسنده محشره! 📍روایت ها ساده و دلنشین در عینحا� پر مغز و جذاب بود. سبک روایی نویسنده خاصه و پایانبند� #داستان ها کمی متفاوت! هرچند توی چند نقد به عنوان نقطه ضعف ازش یاد شده اما به نظر من دقیقا برعکس،یکی از نقاط قوت کتاب پایانها� متفاوتش بود. 📍این کتاب برای خواننده پیام و حرف داشت،یا در همون فرصت کم قلبت رو مچاله میکرد یا گهگاهی خنده ای به لبت میاورد. 📍من به شدت دوستش داشتم و بعد از خوندنش به جرات میگم به داستان معاصر ایرانی امیدوار شدم و عینک بدبینی رو گذاشتم کنار. دوست دارم به یک عده نویسنده مدعی که فقط با تبلیغات معروف شدن کتاب رو هدیه بدم و بگم،ببین!داستان یعنی این! و واقعا چقدر حیف که با خوندم اون کتابها، داستان ایرانی رو قضاوت کردم و همچین کتابهایی اونطور که حقشونه شناخته نشدن! ولی حداقل خوشحالم که چندین جایزه معتبر گرفته چون الحق که لیاقتش رو داره. 📍این کتاب رو به هر سلیقه ای پیشنهاد میکنم،اگر داستان ایرانی دوست دارید،یا اگر دوست ندارید! اگر داستان کوتاه دوست دارید،یا اگر دوست ندارید! به نظرم کتاب گزینه خوبی برای شروع خوندن داستان کوتاهه! حرف آخر : حتما بخونیدش و لذت ببرید
داستان زخم شیر روایتِ گرمی بود از روزهای شروع جنگ از روزهایی که جنگ به ۹۰ روز نرسیده بود اما سیاهی و آوارگی همه جا رو در بر گرفته بود . کلمات معنای خود را از دست داده بودند اما هنوز پیرزن ها بر سر اعتقاد خودشان باقی مانده بودند. زندگی هنوز زورش را به رخ می کشید و آدم ها برای نان و شیر برنج و هندوانه ذوق زده می شدند . و درست روزی که خمپاره تکه هایی از آدم های شهر را در شهر پخش کرده بود ، بزی دو کهره به دنیا می آورد . دو کهره و دوقلوهای پیرزن از شط می گذرند و بزی تنها کنار آب منتظر می ماند . کلمه های جدیدی و توی این داستان یاد گرفتم و چقدر روایت ملموسی بود. و نقطه ی جذاب این روایت هم پرداختن به حیوانات به اندازه ی آدم ها بود ،گاوها� سگ ها ، بز ها و ... و هیچ کدام جز آن دو کهره ی تازه متولد شده مجوز ورود به کشتی نوح! لنج را نداشتند و در تاریخِ روزهای ابتدایی جنگ جا ماندند.
This entire review has been hidden because of spoilers.
مجموعه داستانی که بدون شک همیشه به همه کس خواندنش را توصیه می کنم. داستان های استخوان دار با فضاسازی های قوی و جاندار، جغرافیای جنوب، ردپای معصومیت حیوانات، موضوع های قابل تامل، شوکه کننده، فضاهای گوتیک، زوال، پیری و مرگ از شاخصه های این مجموعه است. البته نمی توان از پایان بندی تعجیلی بسیاری از داستان ها و تکرر بعضی فضاها چشم پوشی کرد. اگر روزی صمد طاهری را دیدم می گویم خیلی وقت بود که داستان خوب نخوانده بودم که زخم شیر حالم را خوب کرد، اما لطفا کم تر از کلمه "مسخره" استفاده کنید.
١١تا داستان كوتاه ايراني كه ميبرتتون به حال و هواي داستاناي صادق چوبك نازنين ،همون قد تلخ و واقعي و ناراحت كننده با نثري ساده اما عميق. داستانا همشون عالين ولي من دوتاشو بيشتر از بقيه دوس داشتم ١. داستان در دام مانده مرغي ،كه حسرت و درموندگي دوتا برادرو از جاگذاشتن خواهرشون نشون ميده و ٢. داستان ني زن ، من واقعا با روي صحنه رفتن ني زن استرسو تجربه كردم و حال عجيبشو فهميدم. و نكته غم انگيز اين كتابا اينه كه با وجود پيشرفت افكار نسبت به گذشته وضعيت زن هاي جامعه ما تغيير چنداني نكرده و همچنان اندرخم يك كوچه ايم. به اميد روزاي خوب و آينده اي روشن بدون نگاه جنسيتي. روزي كه جنسيت ملاك تعيين سرنوشت آدما نباشه. اين اولين كتابي بود كه از صمد طاهري ميخوندم و حتما باز هم ميخونم. به ياد سحر دختر آبي
برای اونهای� که دل به جنوب و فولکولر دارن جذاب و دوستداشتنی�. در همه داستانه� بومی نویسی شاخصه� اولی هست که به چشم میاد، تسلط نویسنده بر بوم کاملا مشهود و جذابه، مضمون همه داستانه� به نوعی رفیقرا� و همدم� و نویسنده بدون اشاره مستقیم و در پس داستانه� برای مخاطب قصه� وفا و معرفت میخون�. قصهگویی� تعدد کلمهها� بومی، غیرمستقیمگویی� و فضاسازی ها مشخصا خوب پرداخت شدن. از بین داستانه� اول خروس و بعد زخم شیر قدرت ماندگاری بالایی دارن.
داستانها� تماماً تلخِ این مجموعه اکثراً روایتی جذاب دارد و مخاطب را با خود همراه میساز�. طنزی که در یکید� داستان، بهویژ� داستان «چیز و فلان و بهمان و اینا»، لابهلا� تلخیه� گنجیده، ظرافتی هنرمندانه دارد. لطفِ دیگر داستانه� برای کسی است که زندگی در شیراز و فارس را چشیده باشد. کوچهه� و خیابانه� و مکانهای� که رخدادهای داستانی در آن پیش میرفت� برای من این گیراییِ بخصوص را داشت؛ چیزی که پیشت� هم کموبی� در «سنگ صبور» صادق چوبک چشیده بودم.
با خوندن این مجموعه داستان، مهمترین الگویی که در من شکل گرفت روایت های تلخ از فرهنگ های نه چندان سالم ولی نهادینه شده در بخش های جنوبی ایران بود. داستان هایی از زندگی روزمره ی آدم های معمولی که ا� دید خواننده ی شهرنشین و نسبتا مدرن به شکل تراژیکی تاریک و دردناک هه. درکل خوندن این کتاب رو به کسایی که علاقه به داستان های فرهنگی و اجتماعی دارن پیشنهاد میکنم البته همین الان بگم که خبری از گل و بلبل نیست.