چه حالی پیدا میکن� اگر موقع تمیزکرد� اتاق داییتا� یک قاب کوچولو روی دیوار پیدا کنی که جکسون پولاک با خط خود نوشته: “I can control the flow of paint; there is no accident�
قضیه پیچیده شد؟ باید کمی روی زبان انگلیسی خود کار کنید. اما اگر دایی بزرگه کنارتان باشد حتما برایتان ترجمه میکن�:«من میتوان� جریان رنگ را کنترل کنم؛ این تصادفی نیست.»
در این قسمت ما یک سورپرایز داریم. شاید هم چند سورپرایز. سورپرایز اول اینک� پیکاسو از سامی میخواه� برای یک مأموریت مهم به آمریکا برود. داییساما� هم همراه دالی و با یک کشتی تفریحی به دل اقیانوس میزن�. توی آمریکا با جکسون پولاک و همسرش و باقی نقاشان جنبش مدرن آمریکا آشنا میشو�. برای دیدن نمایشگاه روتکو که در لوس آنجلس است دستهجمع� به یک سفر پرماجرا میرون�. سفری پر از مسابقات رالی و اسبه� و آیینها� سرخپوستی. بعد هم به پولاک کمک میکن� تا مهمترین اثر هنریا� را خلق کند. اثری که حالا در موزه� هنرهای معاصر تهران نگهداری میشو�.
محمدرض� مرزوقی متولد ۱۳۵۵ است.. عاتکه نام اولین کتاب اوست که در سال ۱۳۸۰ در نشر روشنگران به چاپ رسید. رمان دیگرش به نام تُل عاشقون با همکاری نشر افق، و رمانها� پسین شوم و بارداری بیهنگا� آقای میم با همکاری نشر روشنگران منتشر شدند. مرزوقی علاوه بر داستانهای� درباره نقاشی،برای آشنایی کودکان و نوجوانان با محیط زیست هم داستانهای� نوشته که برخی از آنه� را نشر امیرکبیر منتشر کرده است.
فیلمنامهنویس� و فیلمساز� مستند هم از فعالیتها� محمدرض� مرزوقی است.
خب این آخرین جلد این مجموعه هم تموم شد.... این جلد هم درست مثل جلدای قبل دلنشین و بامزه بود.. طنز داخل هر داستان نشون دهنده ذوق هنری، و ادبی نویسنده بود. نویسنده مارو تو هر جلد با یسری هیجانات جدید آشنا کرد تو ی جلد تو دل جنگ بودیم تو جلد بعدی تو مسابقات رالی ، ی جلدم دائم داشتیم سقف کلیسا سیستین رو رنگ میکردیم، تویه جلد داشتیم لای مزارع قدم میزدی� تو جلد بعدی داشتیم با قبیله سرخپوست ها دور آتیش میرقصیدیم. برای سن نوجوان اطلاعات هنری خوبی داشت و اینکه توی جلد آخر ب مفاهیم هنری و اطلاعات هنری بیشتر پرداخته شده بود که باعث درک زیبایی ها میشد درحد خودش خوب و دوستداشتن� بود💚