What do you think?
Rate this book
درخت نام اوست
از صحرا اگر
پرسیده باشد چه کسی
صحرا می وزد:
درخت، نام اوست
چون کوه
که در خود تکرار شود.
پرسیده باشد چه کسی
صحرا می وزد:
درخت، نام اوست
چون کوه
که در خود تکرار شود.
- GenresPoetry
66 pages, Paperback
First published January 1, 2023
1 person is currently reading
67 people want to read
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 11 of 11 reviews
August 6, 2023
محض حمایت خریدم. انتظار نداشتم ازش لذت ببرم، اما خیلی لذتبخش بود. تمام کتاب اشعار کوتاه به هم متصله. اشعار عاشقانه حول محور درخت. با تصویرپردازی‌ها� لطیف و هنرمندانه. گاهی ایده‌ها� درخشانی داره که باید یه کم با دقت خوند تا متوجه زیبایی تصویرش بشه آدم.
میان بازوان
پرنده پروازش را داد
به سهم این شاخه به آن شاخه پریدنی.
غیبت درخت
تمام صحرا
یک جای خالی بود.
همهمه� بال
جای هر بوسه روی تنش
پرنده‌ا� بود.
اولین بوسه
وقتی که پرها
با پوست سخت
کم‌تری� فاصله را داشت.
در راه
میان حلقه‌ها� تنش
مسافر بود.
درخت،
رفتنی مداوم است.
میان بازوان
پرنده پروازش را داد
به سهم این شاخه به آن شاخه پریدنی.
غیبت درخت
تمام صحرا
یک جای خالی بود.
همهمه� بال
جای هر بوسه روی تنش
پرنده‌ا� بود.
اولین بوسه
وقتی که پرها
با پوست سخت
کم‌تری� فاصله را داشت.
در راه
میان حلقه‌ها� تنش
مسافر بود.
درخت،
رفتنی مداوم است.
June 18, 2023
تنش پر از جای خالی بود
اما
چه کسی دوست داشت،
تنها با تو
سخن بگوید؟
پرنده تا آخرین جای خالی
برای گفتن حرف داشت.
اما
چه کسی دوست داشت،
تنها با تو
سخن بگوید؟
پرنده تا آخرین جای خالی
برای گفتن حرف داشت.
May 27, 2023
بدرقه� مدام
پیچاپیچ خود تنه ای
پرنده ای داشت
که بی لانه بود
خانه کرده بود.
درخت، چون نگریستن به مسافری
پرنده را تماشا می کرد.
..........................................
پریدن از شاخه
گوشه تا گوشه
باریکِ سرخیِ چشم او
ریشه بود.
کسی پشت چشم هاش خانه کرده بود.
لانه رازی بود با شاخه ها
که درخت نمی دانست.
...................................
خوابِ بال
آنقدر پر کشید
که آبی
رنگِ بال هاش را گرفته بود.
بر هر شاخه که می نشست
آسمانی می چکید.
.....................................
حلقه ی پرنده
درخت را نگریست
با حلقه های اشک
شاخه هاش را در دایره
به لرزیدن انداخت
تنایی،
تا زیر پوست رفته بود
و هیچ بادی آن را نمی برد.
...................................................
آغوش که می غلتد
خاکِ او
تمام خوابش بود.
به خواب که می رفت،
می رویید.
.........................................
لب
می خواست از تنش بگذرد
شبیه در حفره جا شدن
درخت می دانست
آغوش اگر آتش بگیرد،
شکوفه خواهد داد.
----------------------------------------------------------------
شعرها کوتاه و هایکو-طور هستن، هرچند انتزاعی تر از هایکو.
دوست دارم این کتاب رو مجموعه ای از شعرهای به هم پیوستۀ کوتاه بدونم که یک شعر بلند واحد رو تشکیل میدن، و در صورتی که اینطوری بخونمش و اینطوری بهش نگاه کنم، به نظرم درمقام اولین کتاب شعر یه شاعر جوان، کتاب موفقیه.
مهم ترین نقطۀ قوتش برای من اینه که تونست در ذهن من و با حسهای من یه فضا خلق کنه از درختی تنها در باد همراه با پرنده ها وسط صحرا؛ یه فضای دِنج و عجیب با الهامات شاعرانه ای که در فضا میچرخن.
در آخر به سپیده رشنو دستمریزاد میگم: دمت گرم که سرِت رو بالا گرفتی و مینویسی. آینده از آن تو و توهاست.
پیچاپیچ خود تنه ای
پرنده ای داشت
که بی لانه بود
خانه کرده بود.
درخت، چون نگریستن به مسافری
پرنده را تماشا می کرد.
..........................................
پریدن از شاخه
گوشه تا گوشه
باریکِ سرخیِ چشم او
ریشه بود.
کسی پشت چشم هاش خانه کرده بود.
لانه رازی بود با شاخه ها
که درخت نمی دانست.
...................................
خوابِ بال
آنقدر پر کشید
که آبی
رنگِ بال هاش را گرفته بود.
بر هر شاخه که می نشست
آسمانی می چکید.
.....................................
حلقه ی پرنده
درخت را نگریست
با حلقه های اشک
شاخه هاش را در دایره
به لرزیدن انداخت
تنایی،
تا زیر پوست رفته بود
و هیچ بادی آن را نمی برد.
...................................................
آغوش که می غلتد
خاکِ او
تمام خوابش بود.
به خواب که می رفت،
می رویید.
.........................................
لب
می خواست از تنش بگذرد
شبیه در حفره جا شدن
درخت می دانست
آغوش اگر آتش بگیرد،
شکوفه خواهد داد.
----------------------------------------------------------------
شعرها کوتاه و هایکو-طور هستن، هرچند انتزاعی تر از هایکو.
دوست دارم این کتاب رو مجموعه ای از شعرهای به هم پیوستۀ کوتاه بدونم که یک شعر بلند واحد رو تشکیل میدن، و در صورتی که اینطوری بخونمش و اینطوری بهش نگاه کنم، به نظرم درمقام اولین کتاب شعر یه شاعر جوان، کتاب موفقیه.
مهم ترین نقطۀ قوتش برای من اینه که تونست در ذهن من و با حسهای من یه فضا خلق کنه از درختی تنها در باد همراه با پرنده ها وسط صحرا؛ یه فضای دِنج و عجیب با الهامات شاعرانه ای که در فضا میچرخن.
در آخر به سپیده رشنو دستمریزاد میگم: دمت گرم که سرِت رو بالا گرفتی و مینویسی. آینده از آن تو و توهاست.
July 17, 2023
فصل نمی‌گذش�
تا این خواب تمام شود
پرنده� کوچک
آن بال‌ها� کوچکتری
که از امید گرفته را
به که سپرده بود؟
زمستانِ بال سفید بود و ناتمام
فصل نمی‌گذشت�
ص۲۳
تا این خواب تمام شود
پرنده� کوچک
آن بال‌ها� کوچکتری
که از امید گرفته را
به که سپرده بود؟
زمستانِ بال سفید بود و ناتمام
فصل نمی‌گذشت�
ص۲۳
This entire review has been hidden because of spoilers.
May 3, 2024
میانِ میان
چه کسی میان اوست
که از لبخندهای تنش روزی
سبز خواهد شد.
درخت به پوست خود گفت
بهارِ او
تو را زمستان خواهد کرد.
چه کسی میان اوست
که از لبخندهای تنش روزی
سبز خواهد شد.
درخت به پوست خود گفت
بهارِ او
تو را زمستان خواهد کرد.
April 29, 2024
از چیزی که انتظار داشتم، بهتر بود و از خواندنش لذت بردم.
مجموعه شعر دلنشینی بود؛ ساده و لطیف.
مجموعه شعر دلنشینی بود؛ ساده و لطیف.
October 13, 2023
I’ve been given this book as a birthday present. It has definitely exceeded my expectations, though I am not a fan of poems.
January 10, 2025
برای حمایت از سپیده رشنو خریدم که این کوچکترین کاری هستش که برای حمایت از این دختر شجاع میتونم انجام بدم.
شعرها از حد انتظارم بالاتر ظاهر شدن و از چندتاشون واقعا لذت بردم و به وجد اومدم. در کل تصویرسازی ها و استعاره های قشنگی داشتن اشعارش.
کتاب به ۳ بخش تقسیم شده: پرنده با درخت، صحرا با درخت و درخت با درخت. راستش هر کدوم از این بخش ها پیوستگی داشت، ولی متوجه ربطشون به هم یا اون تصویر کلی نشدم. شاید هم ربط یا وجه مشترکی به جز معشوق بودن درخت بینشون وجود نداره و دارم زیادی فکر میکنم :)
شعرها از حد انتظارم بالاتر ظاهر شدن و از چندتاشون واقعا لذت بردم و به وجد اومدم. در کل تصویرسازی ها و استعاره های قشنگی داشتن اشعارش.
کتاب به ۳ بخش تقسیم شده: پرنده با درخت، صحرا با درخت و درخت با درخت. راستش هر کدوم از این بخش ها پیوستگی داشت، ولی متوجه ربطشون به هم یا اون تصویر کلی نشدم. شاید هم ربط یا وجه مشترکی به جز معشوق بودن درخت بینشون وجود نداره و دارم زیادی فکر میکنم :)
November 18, 2023
شعرهای این دفتر که به سه بخش کلی تقسیم شدن، دارای یک انسجام داستانی/معنایی هستن. دوستش داشتم.
Read
November 14, 2023او
میان حلقه‌ها� تنش
مسافر بود!
درخت،
رفتنی مداوم است.
میان حلقه‌ها� تنش
مسافر بود!
درخت،
رفتنی مداوم است.
October 1, 2024
بی درخت بود
که صحرا شد
که صحرا شد
Displaying 1 - 11 of 11 reviews
Can't find what you're looking for?
Get help and learn more about the design.