Alireza's Updates en-US Sat, 26 Apr 2025 02:11:17 -0700 60 Alireza's Updates 144 41 /images/layout/goodreads_logo_144.jpg Friend1421083576 Sat, 26 Apr 2025 02:11:17 -0700 <![CDATA[<Friend user_id=118824773 friend_user_id=80674649 top_friend=true>]]> Rating838495658 Fri, 21 Mar 2025 01:12:50 -0700 <![CDATA[Alireza liked a review]]> /
تا بهار صبر کن، باندینی by John Fante
"این‌روزه� بیش از هر زمانی دیگر، چشم به راه بهار هستم. نمی‌دان� شما به «نشانه‌ها� ایمان دارید یا نه؟ شاید نشانه‌ه� صرفاً چیزهایی بی‌رب� و من‌درآورد� باشند که به آدمی تحمّلِ گذران منجلاب کنونی و امید به آمدنِ سراب شیرین آینده را می‌دهن�.
اما این نشانه‌ه� تنها دست‌آویزیس� که اکنون می‌توان� به آن دل‌خو� باشم همچون شاخه‌� سبز درختی که بینوایی در حال فرو رفتن در باتلاق به آن چنگ می‌زن�.

دیشب با دوستی هم‌د� و هم‌قد� شدیم. از آن دوست‌های� که با خود می‌گوی� حیف! چقدر دیر از وسعتِ درون او باخبر شده‌ا� اما باز هم شُکر!
همیشه تعریفِ چهارگانه‌� معروفِ «جان فانته» را شنیده بودم اما هیچ‌وق� در اولویت‌های� نبود. اینکه در میان انبوه قفسه‌ها� کتاب� ناگهان دلم هوای ادبیات سرکشِ آمریکا را کُنَد و از آن‌هم� کتاب، این چهارگانه، ناخودآگاه به چشم بیاید و کتابی که قرار است انتخاب کنم تا از این دوست عزیز هدیه بگیرم، بشود شماره‌� اول این چهارگانه و از قضا نامش این باشد: «تا بهار صبر کن باندینی»

امروز ظهر هم که سرانجام می‌توان� خواب‌ها� درهم‌و‌بره� و اعصاب‌خوردک� را همچون کلوخ‌ها� سنگ از روی تن خسته و بی‌جان� بِتِکانم و چشم باز کنم، اتفاقی سراغ رادیوی کوچک می‌رو�. همانی که شبیه به مالِ مادربزرگ است و اصلاً به همین علت خریده‌ا�!
رادیو فرهنگ، موج اف ام، ردیف ۱۰۶ مگاهرتز این شعر از حسنعلی رفیعا را می‌خوان�:
ما را غرض به جز رخ گل از بهار چیست؟
خوش‌ت� به روزگار، ز دیدار یار نیست.
یک روز عمر دیدنت ای گل غنیمت است.
روزی که بی تو می‌گذرد� روزگار نیست.
ساقی بریز باده و می نوش و غم مخور.
که امروز را به روز دگر اعتبار نیست.
دوشینه می‌گذش� عَسَس از کنار شهر،
می‌گف� زیر لب که کسی هوشیار نیست.
دست طلب به پیش فرومایگان مَبَر.
ما را امید جز کَرَم کردگار نیست.

باشه جان فانته! باشه رفیعا!
ما تا بهار صبر می‌کنی� و یک‌جور� با هزار بدبختی این شاخه‌� خمیده را همانطور خمیده نگه‌می‌داری�! نیمچه غرورمان را جلوی فرومایگان زمین نمی‌زنی�! به امید تماشا و آب دادن به آن گل سرخ، اشک‌هایما� را پشت پلک‌ه� نگه‌می‌داریم�
باشد که بهار ناامید نَکُند ما را�

بله! زمان زود می‌گذر�. جملاتی که در یکم اسفند ۱۴۰۳ نوشته بودم، به تاریخ یکم فروردین ۱۴۰۴ اینجا آپلود شدند و کتاب در آخرین روزهای زمستان خوانده شد. فوق‌العاد� بود. بعد از سه تا کتابی که امسال خوندم و چندان لذت نبردم، یه‌جا� این کتاب که بودم ناگهان کتاب رو بستم و به خودم گفتم: آخیش به این میگن شخصیت‌پرداز�! احتمالاً خیلی زود کتاب بعدی رو بخونم. آرتورو باندینی یک خشم و دیوانگی جذابی داره که حسی بهم میگه فعلاً زیر خاکستر ترسِ نوجوانی مونده و قراره در کتاب‌ها� بعدی مشتعل بشه و فوران کنه!
در انتها اگه داری این ریویو رو میخونی: سال نوت مبارک! باشد که بهار نا امید نکند ما را�"
]]>
Rating834180116 Sun, 09 Mar 2025 05:49:17 -0700 <![CDATA[Alireza liked a review]]> /
دراب مخدوش by محسن نامجو
"نوشته‌ها� خام‌دستانه‌� جوان مزقون به دستی که حالا در چهل‌سالگ� به خوش‌خیالی‌های� طعنه می‌زن�. اندیشه محسن نامجو چه در موسیقی چه در نوشته‌های� آغشته به نوستالژی است. هم آن را رد می‌کن� هم تمنا.

نوشته‌ه� تمثال قابل درکی از سردرگمی� یک جوان ایرانی‌س� که قدم به راه� بی‌پایا� هنر می‌گذار�. اندیشه‌ا� نظام‌نیافت� و کله‌پرسودای� که نمی‌دان� چه در انتظارش است. خداباوری که می‌خواه� زیر میز ایمان بزند. شک و تردید ایام شباب، آمیخته با ذوق‌زدگی� تجربه اولین عشق و ورود به اجتماع. یک وضعیت در آستانگی، که سرشار از تجسم امکان‌هاس� و بیم نشدن‌ه�. هرچند این سرگردمی تا پایان یادداشت‌ه� و طی یک سال ادامه دارند، غنای کلامی او طی یادداشت‌ه� بیشتر می‌شو� و مجموعه تجربه‌ه� و مطالعاتش را نمایان می‌کن�.

کتاب تنها اعتبارش را از شخصی بودنش می‌گیر�. نوشته‌ه� خواندنی‌اند� چرا که در نگاه نویسنده‌شا� از پس حجابی ۲۰ ساله بازخوانی می‌شون�. چهل ساله‌ا� که حالا در جای جای جهان آوازش را می‌شنون� اما حسرت همان سرزندگی جوانی‌ا� را می‌خورد� که دیدن حسین علیزاده روی صحنه، یا ساز زدن با یار سال‌ها� دانشگاه در وجودش زنده می‌کر�. کتابی آغشته به غمان گذشته، که یک زیبایی دروغین و طنزآمیز دارد."
]]>
Rating834179382 Sun, 09 Mar 2025 05:45:54 -0700 <![CDATA[Alireza liked a review]]> /
روشنفکران و دولت در ایران by نگین نبوی
"در یک تعریف ساده، روشنفکر کسی است که با حکومت و سیستم موجود مخالفت ‌کن�. در این مسیر اگر گاهی حکومت به شیوه‌ا� رفتار کند که نتیجه‌� تصمیم‌گیری‌های� با باورهای روشنفکر همخوانی پیدا کند، روشنفکر تصمیم می‌گیر� مسیر دیگری در پیش گیرد تا باز نشان بدهد که با حکومت مخالف است. مثلاً اگر حکومت به سراغ مدرنیته می‌رود� روشنفکر تصمیم می‌گیر� طرفدار زندگی ساده‌� روستایی باشد و دم از اصالت و زندگی اصیل ایرانی بزند و اگر حکومت از اصالت تاریخ و فرهنگ صحبت کند، روشنفکر اصالت را رها می‌کن� و به سراغ معنویت می‌رو�. این خلاصه کاملاً ساده‌شده‌� این کتاب است که رفتار روشنفکران را در طول چند دهه بررسی می‌کن�. جالب اینکه می‌توانی� تغییر رنگ‌ورو� روشنفکران را هم ببینید که چطور یک روز طرفدار مدرنیته هستند و مثلاً شعر کلاسیک فارسی را مسخره می‌کنن� و یک روز نسبت به غرب‌زدگ� هشدار می‌دهن� و سنت‌ه� را در آغوش می‌گیرن�. نتیجه‌� همه‌ا� شاید این باشد که روشنفکر گاهی فقط یک قدم جلوتر ایستاده و نه آن‌طو� که مردم گمان می‌کنند� قدرتی خارق‌العاد� در پیش‌بین� آینده و ترسیم آن دارد. "
]]>
ReadStatus7972378426 Mon, 27 May 2024 04:56:37 -0700 <![CDATA[Alireza has read 'جمجمه‌ا� در کانه‌مار�']]> /review/show/6537404533 جمجمه‌ای در کانه‌مارا by Martin McDonagh Alireza has read جمجمه‌ا� در کانه‌مار� by Martin McDonagh
]]>
ReadStatus7946412510 Sun, 19 May 2024 22:20:09 -0700 <![CDATA[Alireza wants to read 'قصه های امیرعلی 1']]> /review/show/6518979301 قصه های امیرعلی 1 by امیرعلی نبویان Alireza wants to read قصه های امیرعلی 1 by امیرعلی نبویان
]]>
Review6479789678 Sat, 04 May 2024 09:34:53 -0700 <![CDATA[Alireza added 'رویاهای بانکرهیل']]> /review/show/6479789678 رویاهای بانکرهیل by John Fante Alireza gave 5 stars to رویاهای بانکرهیل (Paperback) by John Fante
آدم خوره کتابی نیستم و فانته از معدود کساییه که میتونه منو مجبور کنه کتابشو دو روزه بخونم
چرا اینطوریه ؟
شاید واسه اینکه خیلی راحت و بی شیله پیله از تنهاییش میگه ، از بدبختیش از زندگی آشغالیش
در نتیجه میگم ببین چقدر دنیا آشغاله و آدم های تنهاتر و بدبخت تری از تو در دنیا هستن و اینطوری کمی آروم میگیرم
شهری که باندینی توش بود ( لس آنجلس ) برام مثه تهران بود . یه مشت آدم افاده ای که دور هم جمع شدن و به پول و ظواهرشون می نازن و آدم های بااستعدادی مثل باندینی باید خایه مالیشونو بکنه تا به یه جایی برسه . اما باندینی روح آزاده تری ازین حرفا داشت و دوست نداشت که هالیوود خودشو بهش غالب کنه و یه تنه میخواست چیز خوب رو به همه نشون بده . طبیعتا زورش نرسید ولی تلاشش تحسین برانگیز بود .
قسمت مورد علاقه ام از کتاب زمانی بود که باندینی از فرط تنهایی از لس آنجلس برگشت به محل زندگیش یعنی کلرادو و وقتی مادرش اونو دید ، طوری باهاش برخورد کرد که انگار اون یه قهرمانه و انگار که جاش همیشه در قلب مادر محفوظ مونده . این تضاد بین روابط پول محور تو هالیوود و رابطه براساس عشق خانواده ، لزوم وقت گذاشتن برای ارتباط معنی دار رو بهم یاد آوری کرد .
و اینکه چقدر میتونه پوچ باشه زندگی در محیطی که وجود تو مساوی باشه با کاری که میتونی برای یه سیستم انجام بدی و پولی که میتونی در بیاری ... ]]>
Comment266550585 Sun, 08 Oct 2023 13:00:39 -0700 <![CDATA[Alireza commented on صَĶĶĶنَĶĶĶمْĶĶĶ's review of جنگ]]> /review/show/5801830378 صَĶĶĶنَĶĶĶمْĶĶĶ's review of جنگ
by Louis-Ferdinand Céline

امیدوارم سریع تر ازین وضعیت در بیای و بتونی روی چیزهایی تمرکز کنی که حالتو بهتر میکنه و کتاب ها رو هم با دل شاد تری بخونی صنم جان ]]>
UserFollowing283468048 Thu, 28 Sep 2023 05:44:18 -0700 <![CDATA[Alireza is now following Bahman Bahman]]> /user/show/38330-bahman-bahman Alireza is now following Bahman Bahman ]]> Review5813758167 Sat, 02 Sep 2023 02:38:41 -0700 <![CDATA[Alireza added 'پدران و پسران']]> /review/show/5813758167 پدران و پسران by Ivan Turgenev Alireza gave 3 stars to پدران و پسران (Paperback) by Ivan Turgenev
نمی دونم ایراد از ترجمست یا ادیبان روس اینطورین ولی چرا اینقدر حرفاشون متناقضه . هرچی میگنو تو دو خط بعد رد میکنن یا خلافشو میگن و اونو درست هم میدونن
تورگنیف مغزش دوپاره ست ...
بازارف شخصیت اصلی داستان جمع اضداد محضه .
مثلا قراره نهیلیستی باشه که از همه چی انتقاد میکنه ولی اندازه کامیون اصول از تو رفتارش در میاد
بعد چرا هیچ داستانی از توش در نیومد ؟ بابا یه خط داستان بگو بعد بپرداز به شخصیت های داستانت ]]>