AlAli is currently reading زمان القهر علمني

"هروقت معروفی میخونم، میفهمم چقدر زبان فارسی رو دوست دارم. ادبیات روسیه، ژاپن، امریکا رو میخونی ولی با معروفی تازه میفهمی کلمات چه احساسی دارن. سیر داستانی کتاب بین حال و گذشته و آینده در نوسانه . تکرار زاده شدن ، زنده بودن و مردن. از یاد بردن چشم های سیاهی که زمانی در گذشته جنازشو با خودت حمل کردی و دنبال همون چشم ها توی آدم های حال و آینده گشتن و پیداش نکردن .

« هرجا که می‌رف�� در خواب و بیداری، من در ذهنش بودم. در پستوی اتاقش، در خرابه ها، در کوچه و خیابان، همه جا بودم و نبودم. هرجا زنی می دید خیال میکرد منم. می ایستاد، دقت می کرد؛ نه این نیست. زن دیگری میدید. گمان می کرد منم، دنبالش راه می افتاد، نفس نفس زنان جلوش می پیچید و خیره اش می شد، نه این نیست. دائم جلو چشمش بودم ولی او نمیتوانست مرا ببیند، من هم نمی توانستم..

در یک لحظه احساس کردم تمام هراس من از تنهایی است. از تنها مردن نمی ترسیدم، از اینکه تنها زنده بمانم می ترسیدم.

همه ی درد این بود که یا می خواستند آدم را بپوشانند و پنهان کنند و یا تلاش می کردند لباس را بر تن آدم جر بدهند، و ما یاد گرفتیم که بگریزیم. اما به کجا؟ مرز بین این دو کجا بود؟ کجا باید می ایستادیم که نه اسیر منادیان اخلاق باشیم و نه پرپر شده ی دست درندگان بی اخلاق؟»

"

"Madisyn and her father are in trouble with dangerous people, and she is being forced to get something from some billionaires. She plans to subdue them and then get what she needs so they can finally be free. But she is surprised when their family shows up much sooner than expected, and she can't go through with it.

When their family sees her, a stranger in the house, they assume that she is their girlfriend and she doesn't correct them. The guys finally arrive and decide not to tell anyone that they don't know her. Eventually, the family leaves and she is left with the three billionaires who are going to get the truth from her.

They had instantly fallen for her and once they knew what was going on they decided to keep her for their own and help her out of her situation. The spice was very steamy and detailed and their chemistry was perfect; they fit really well together! The guys were dominant and very protective. She was a survivor who did what she needed to protect herself and her father.


Overall: 4.25 out of 5 ⭐⭐⭐⭐
Spice/Heat: 3 out of 5 🌶️🌶️🌶��
Main Characters: Tristan, Ren, Kaiser & Madisyn
Type of book: MFMM, Fast Burn, RH, Multiple 1st Person POV
Reading Order: Standalone Novella
Title: Snowed in with Them Series- Snowed in with the Billionaires: Book 3
Audiobook: n/a as of March 2025
Epilogue: Yes
Ending Type: HEA


*OTT Possessive, obsessive, dominant, and protective MMC
*Non/Dub-Con
*No cheating or sharing outside the 4 of them


⚠️ This book has descriptive parts that may be triggering to some - Please check the TW/CW before reading! 18+

*I received an early copy of this book & am voluntarily leaving this review.
"