ŷ������

“گفتم : (( آره می دونم درست می گی .)) و با خود اندیشیدم چرا من این ترس فلج کننده ای را که او ، خواهرم ژولیا و خیلی از دختران دیگر از استقلال داشتند ، در خود نمی یافتم .”
― سی . دابلیو . گورتنر

“(( .اگر بی بال به دنیا آمدی،مانع رشد بال هایت نشو ))”
― سی . دابلیو . گورتنر

“وقتی دوستانش پا به زمین می کوبیدند و می غریدند که فقط در زمان جنگ است که مردان حقیقی می توانند شجاعتشان را به نمایش بگذارند ، بالزون نیشخندی می زد و می گفت : (( اینا تا روزی که یه آلمانی بالای سرشون اسلحه نگیره ، فرق توپ و شیپور رو یاد نمی گیرن . ببین پول بعضی آدما رو چقدر احمق بار می آره . ))”
― سی . دابلیو . گورتنر

“نفسم را در سینه حبس کردم و گفتم : (( هر زنی ذاتا منحصر به فرده . چه لزومی داره لباساش منحصر به فرد باشن ، وقتی همین که لباس رو بپوشه اون رو منحصر به فرد می کنه ؟ لباسای من طوری طراحی شدن که خود شما اول دیده بشین
((. بارونس نه لباساتون


اپ ن : نبوغی که این بشر پشت طراحی کارهاش داشته واقعا بی نظیر بوده .”
― سی . دابلیو . گورتنر

“او گفت : (( من دوست ندارم یکی از اون مردهای مرفه باشم چون فقط رفاه حال می ده . اونایی که می گن چه اشکالی داره آدم تمام روز خوش باشه و اسب سواری کنه و از زندگی لذت ببره چون ...)) با بی قیدی شانه بالا انداخت و ادامه داد: (( نگرانی معنی نداره ! من نیاز دارم که کار کنم .”
― سی . دابلیو . گورتنر