ŷ

Jump to ratings and reviews
Rate this book

Los Miserables #2

البؤساء: كوزيت

Rate this book
لا تحتاج رائعة فيكتور هيجو "البؤساء" لتعريف, فهذه الرواية تحولت إلى السينما والمسرح والتلفزيون مرات, وترجمت إلى كل لغات العالم وطُبعت ولا يزال يُعاد طبعها في ملايين النسخ.
إنها رواية البؤساء والمكافحين والثوار, رواية مليئة بكل أنواع المشاعر الإنسانية: الخسارات والانتصارات, الظلم والعدل, الآمال والانكسارات, الحزن والفرح, المحبة والكره.
تصوّر هذه الرواية مرحلة من حياة المجتمع الفرنسي وتمرّ بالثورة الفرنسية. صوّر فيكتور هيجو عبر حياة جان فالجان وكوزيت, القدرة الإنسانية المذهلة على الكفاح, والصّبر على الظلم, والرقّة والجمال الإنساني والوفاء المتمثل في رجل, هو سجين سابق, عانى من الظلم وقساوة البشر, ولكنه وبالرغم من ذلك, عاد إلى انسانية رائعة, فساعد كل مظلوم واحتضن كوزيت بأكثر مما يحتضن أب ابنته. وتحمّل الظلم لكي يوصلها إلى برّ الأمان.

456 pages, Paperback

First published January 1, 1862

513 people are currently reading
6,057 people want to read

About the author

Victor Hugo

5,628books12.7kfollowers
After Napoleon III seized power in 1851, French writer Victor Marie Hugo went into exile and in 1870 returned to France; his novels include The Hunchback of Notre Dame (1831) and Les Misérables (1862).

This poet, playwright, novelist, dramatist, essayist, visual artist, statesman, and perhaps the most influential, important exponent of the Romantic movement in France, campaigned for human rights. People in France regard him as one of greatest poets of that country and know him better abroad.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
4,242 (58%)
4 stars
2,013 (27%)
3 stars
738 (10%)
2 stars
156 (2%)
1 star
48 (<1%)
Displaying 1 - 30 of 610 reviews
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews732 followers
December 30, 2021
(Book 873 from 1001 books) - Les Misérables = The Miserables = The Wretched = The Poor Ones = The Wretched Poor = The Victims and The Dispossessed, Victor Hugo

Les Misérables is a French historical novel by Victor Hugo, first published in 1862, that is considered one of the greatest novels of the 19th century.

In the English-speaking world, the novel is usually referred to by its original French title. However, several alternatives have been used, including The Miserables, The Wretched, The Miserable Ones, The Poor Ones, The Wretched Poor, The Victims and The Dispossessed.

Beginning in 1815 and culminating in the 1832 June Rebellion in Paris, the novel follows the lives and interactions of several characters, particularly the struggles of ex-convict Jean Valjean and his experience of redemption.

عنوانهای چاپ شده در ایران: «ژان والژان»؛ «بینوایان»؛ نویسنده: ویکتور هوگو؛ انتشاراتیها (مطبعه ایران، جاویدان، بدرقه جاویدان، امیرکبیر، توسن، نگته، گنینه، فنون، قصه جهان نما، سمیر، آسو، افق، هفت سنگ، پیروز، سکه، اسب سفید، سروش، مشر قره، دبیر، گاج، پارسه، آبان مهر، سپیده، معراجی، توسن، فنون، بنیاد) ادبیات فرانسه؛ تاریخ نخستین خوانش ماه مارس سال1966میلادی؛ آخرین بار ماه ژوئن سال2006میلادی

عنوان: بینوایان؛ نویسنده: ویکتور هوگو؛ مترجم حسینقلی مستعان؛ تهران، مطبعه ایران پاورقی، سال1310، سپس به صورت کتاب در ده جلد و سپس در پنج جلد؛ چاپ دیگر تهران، جاویدان، سال1331، در دو جلد، چاپ دیگر تهران، امیرکبیر، سال1349؛ در دو جلد در1647ص؛ چاپ دیگر سال1363؛ چاپ چهاردهم سال1370؛ شانزدهم سال1382؛ شابک دوره9640004189؛ چاپ هفدهم سال1384؛ چاپ هجدهم سال1387؛ شابک دوره دوجلدی9789640004180؛ چاپ نوزدهم سال1388؛ چاپ بیستم سال1390؛ چاپ بیست و سوم سال1391؛ چاپ بیست و چهارم سال1392؛ چاپ دیگر تهران، بدرقه جاویدان، سال1386، در دو جلد، موضوع داستانهای نویسندگان فرانسه - سده19م

مترجمین دیگر متن کامل خانمها و آقایان: «نسرین تولایی و ناهید ملکوتی، تهران، نگاه، سال1393، در دو جلد، شابک دوره9789643519568»؛ «عنایت الله شکیباپور در دو جلد، چاپ دیگر تهران، گنجینه، سال1362، در دو جلد؛ چاپ دیگر تهران، فنون، سال1368، در دو جلد؛ چاپ دیگر تهران، قصه جهان نما سال1380، در دو جلد و962ص»؛ «کیومرث پارسای، تهران، سمیر، سال1389؛ در پنج جلد، شابک دوره9789642200474»؛ «محمد مجلسی، تهران، نشر دنیای نو، سال1380، در چهار جلد (جلد یک - فانتین، جلد دو - فانتین، جلد سه - ماریوس، جلد چهار - ژان والژان)؛ چاپ سوم سال1390»؛ «مرضیه صادقی زاده، تهران، آسو، سال1395، در دو جلد؛ شابک دوره9786007228982»؛ «مینا حسینی، تهران، فراروی، سال1393، در دو جلد، شابک دوره9786005947434»؛ «محسن سلیمانی، تهران، افق، سال1388، در دو جلد؛ چاپ دوم سال1389؛ چاپ ششم سال1392»؛ «وحیده شکری، گرگان، هفت سنگ، سال1395، در دو جلد»؛

مترجمین دیگر متن خلاصه شده خانهما و آقایان: «گیورگیس آقاسی، تهران، پیروز، سال1342، در335ص، چاپ دیگر تهران، سکه، سال1362، در335ص»؛ «فریدون کار، اسب سفید، سال1345، در480ص»؛ «محمدباقر پیروزی، در340ص، سروش، سال1368»؛ «بهروز غریب پور، نشر قره، سال1385، در208ص؛ شابک9643415155»؛ «مهدی علوی، تهران، دبیر، در112ص؛ چاپ سوم سال1395»؛ «شایسته ابراهیمی، تهران، گاج، سال1395، در136ص»؛ «صدف محسنی، تهران، پارسه، سال1395، در399ص»؛ «مصطفی جمشیدی، امیرکبیر از ترجمه مستعان، در129ص»؛ «سبحان یاسی پور، آبان مهر، سال1395، در140ص»؛ «اسماعیل عباسی، تهران، سپیده، در47ص»؛ «الهه تیمورتاش، تهران، سپیده، سال1368، در248ص؛ چاپ دوم سال1370؛ شهاب، تهران، معراجی، در184ص»؛ «امیر اسماعیلی، تهران، توسن، سال1362؛ در237ص»؛ «عنایت الله شکیبا پور، تهران، فنون، سال1368، در384ص»؛ «ابراهیم رها، سال1382، در64ص»؛ «ابراهیم زنجانی؛ با عنوان ژان والژان»؛ «ذبیح الله منصوری، تهران، بنیاد، سال1362؛ در177ص؛ چاپ سوم سال1370»؛

این دنیا تئاتر است. ویکتور هوگو

نمیدانم. یادم نمانده این کتاب را چندبار خوانده ام؛ در کودکیها نسخه های کوتاه شده، و چکیده ی داستان را...، آخرین بار چند سال پیش بود، که عزیزی از کشور «آلمان» کتاب را خواستند، که این فراموشکار باز هم ترجمه روانشاد «حسینعلی مستعان» را خواندم؛ اگر بگویم باز هم مدهوش شدم، راه به سوی گزافه نبرده ام؛ «ویکتور هوگو» بزرگوارترین شاعر «فرانسه»، در سده ی نوزدهم میلادی، و شاید بیشتر از همین جمله نیز باشند که بنوشتم؛ ایشان با بزرگواری، با انقلابی بزرگ زندگی کردند، و عمری به درازا کشید، تا رخدادهای آن روزگاران را بنوشتند؛

بینوایان تصویری راستین، از مردمان کشور «فرانسه» در سده ی نوزدهم میلادی است؛ چهره ی چند قهرمانان، در کتاب «بینوایان» برجسته تر ترسیم شده؛ «ژان‌والژان� مردی میانسال، و خسته، با نیم تنه ‌ا� کهنه، و شلواری وصله ‌دار� که پس از گذراندن نوزده سال زندان، با اعمال شاقه، پس از تمام شدن ایام محکوکیت، جایی برای رفتن ندارد، و کسی پناهش نمی‌دهد� حتی در لحظه ‌ا� حاضر می‌شود� دوباره به زندان برگردد، ولی راهش نمی‌دهند� او در اوج درماندگی، و سیه� روزی، به خانه ی اسقفی پناه می‌برد� اسقف با خوشرویی، از ایشان پذیرایی می‌کند� اما مهمان ناخوانده، نیمه شب، ظروف نقره ی اسقف را، به سرقت می‌برد� او ساعتی بعد، به دست ژاندارم، دستگیر، ولی بزرگواری اسقف، مسیر زندگی «ژان‌والژان� را دیگر می‌کن�...؛ اخلاق، فضیلت، پستی، ستم، رویدادهای تاریخی؛ با ژرف‌اندیشی� در داستان بررسی می‌شوند� و «تناردیه»، «فانتین»، «ماریوس» و دیگر قهرمانان کتاب، با نظم ویژه ‌ای� در برابر هم قرار می‌گیرند� و اثری جاودانه می‌آفرینند� اگرچه داستان «بینوایان»، از عشقهای خیال‌انگی� نیز، سرشار است، اما جلوه های واقع ‌بینان� ی زندگی مردمان همدوره ی«ویکتور هوگو» نیز، به دیده ها مینشینند؛

تاریخ بهنگام رسانی 26/12/1399هجری خورشیدی؛ 08/10/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Profile Image for Tawfek.
3,523 reviews2,215 followers
September 8, 2023
الجزء الثاني من خمس أجزاء للترجمة العربية الكاملة لرواية البؤساء.
مميزات الكاتب و الرواية
1 - سعة معرفة الكاتب ستذهل أي قارئ يفكر بها جيدًا فهذا الرجل كان مثقفًا ملمًا بجميع أحداث عصره
2 - الطابع الفلسفي لتأملات الكاتب في الرواية فهو لا يستشهد فقط بفلاسفة و لكنه يخلق حججه الفلسفية الخاصة و التي في رايي منطقية و صحيحة جدًا و يتجلي هذا في الفصل الذي كتبه لشجب نظام الرهبنه.
3 - سير الرواية سيرًا حسيسًا مع تاريخ فرنسا و تاريخ الجمهورية و الثورة و الملكية و عرضه للتحول الذي حدس في المنشئات و النفوس و الحياة كلها بسبب الثورة الفرنسية.
4 - قوة الرواية كملحمة إنسانية خالدة لن تنسي أبدًا ستذكرنا دائمًا ان ما حدث ليس ببعيد و ستحثنا دائمًا علي الصراع من أجل حريتنا
عيوب الكاتب و رواية.
1 - الكاتب للأسف بيستخدم أسلوب تجهيزي زايد عن اللزوم بمعني قبل أن تسير الأحداث إلي مكان جديد في الرواية يتعين علي الكاتب دائمًا ان يكتب فصل كامل ما يزيد عن 50 صفحة عبارة عن وصف للمكان و أهل المكان و تاريخ المكان و هذا أسلوب عفا عليه الزمن فلو دمج وصفه مع سرده كما يحدث حديثًا كان ليكون أفضل له كثيرًا و لنا فحينها سيكتب فقط ما تحتاجه القصة و لن ينتهي بنا الأمر بفصول كثيرة ليس لنا بها حاجة و بأسلوب هو للقارئ الجديد معاناة.
2 - أسلوب الراوي الذي يعرض علينا خطابات و أوراق كتبها الأبطال و يخبرنا بأنه من واجبه أن يصف كذا لأنه لو لم يصفه ستكون القصة ناقصة هذا الأسلوب أيضًا عفا عليه الزمن و هو معاناة فظيعة للقارئ الحديث و بالرغم من ان بسبب هذا الأسلوب السئ ينتهي بنا الأمر لفصول سرد القصة سلسلة للغاية، الا اني لا احبذه علي الاطلاق فهو لا يجعلنا مستمتعين بالقصة كما يجب ان يكون
3 - غزارة الوصف قبل كل مشهد جديد يقوم الكاتب بوصف البيت و الشارع و الشوارع المحيطة و السكان الذين يسكنون في الشارع و وصف الشوارع و الأبنية عمومًا لهو وصف مرهق عندما يأتي بهذه الغزارة و ليس له داعي علي الإطلاق ففي الفصل الذي يختبئ فيه جان فلجان و كوزيت في بيت غوربو يقوم الكاتب بوصف في 50 صفحة تقريبًا لفصل من القصة لم نمكث فيه 30 صفحة لقد هرب جان فلجان من البيت و من الشارع كله الذي قام الكاتب بتكريس كل هذا الجهد لوصفه.
Profile Image for shamim.
185 reviews125 followers
February 9, 2024
- آیا روزی میرسه که ژان والژان رو فراموش کنم؟
خیر🥺.
من ادمیم که نسبت به کتابهای معروف و کلاسیک و کتابهایی که اسمشون خیلی دهن پر کنه گارد زیادی دارم. یعنی معمولا اگر کلاسیک های عاشقانه نباشه با خودم میگم صرفا بقیه اینو میخونن که بگن خیلی کتابخونن و کتابای فاخری میخونن. واسه همین بینوایان رو خوندم که منم پس فردا که یکی ازم به عنوان کتابخون در مورد بینوایان سوالی پرسید همینطوری بر بر نگاهش نکنم😬😂
ولی خب بینوایان چیز دیگه‌ا� بود برای من. خیلی زیاد دوسش داشتم و برای منی که ژانر اصلیم عاشقانه و فانتزی شاید کتابای دیگه رو دوست داشته باشم اما انچنان جذبم نمی کنه اما بینوایان کاملا منو جذبم کرد. اشکم رو در اورد و من رو عاشق کرد. عاشق یه محکوم فراری :)
دوسش داشتم خیییلی زیاد و خوشحالم که خوندمش.
* کتاب همچنان امانتی از اون دوست عزیزیه که دیگه تو زندگیم ندارمش :) البته که بالاخره به نوعی پسش میدم چون امانته ولی خب😬
Profile Image for محمد شفیعی.
Author3 books114 followers
July 24, 2019
عالی بود، تا حالا به جز اسم این کتاب، هیچ ارتباط دیگه‌ا� با این داستان نداشتم
همیشه هم یه گاردی داشتم نسبت بهش، نمیدونم چرا ولی کلا به نویسندگان اروپایی گارد داشتم (بجز روس ها)، اما این کتاب عالی بود... عالی
حس و حال مردمیه عصر ناپلئون و رفت و برگشت پادشاهها، سختی و رنج و درد مردم فقیر، خباثت ها و پاکی ها ی وجدان و تاثیر نیکی و خوبی را چقدر قشنگ نشون داده بود.
همچنین دوره ی کاملی از جامعه شناسی فرانسه رو در این دوران رو� هم میشه خوند...
عالی بود
Profile Image for Teresa.
101 reviews14 followers
March 11, 2021
Acabei. ACABEI! Demorou dois meses, mas acabei! E agora tenho um vazio na minha vida...

O que dizer sobre esta besta de livro? Este gigante épico, assustador, palavroso, triste, esmagador, poético e brilhante?

Comecemos pelo princípio. Em primeiro lugar, Os Miseráveis é a história de Jean Valjean, um ex-presidiário cujo único crime foi ter roubado um pão porque tinha fome e que, por isso, foi condenado a anos sem fim nas galés. Depois de várias tentativas de fuga, voltou a ser preso, apenas para continuar a ser humilhado pela sociedade quando finalmente saiu. Foi salvo por alguém bom, num momento em que se preparava para cair na mais obscura decadência. Trazido de volta à luz, Valjean decide que, daí para a frente, apenas praticará o bem, apesar de viver perseguido pela justiça, personificada pela sinistra figura do implacável Javert, que não desiste enquanto não voltar a enviá-lo para a prisão.

No meio da sua épica saga, Valjean mistura-se com outras personagens grandiosas. Com a desgraçada Fantine, a meiga e doce Cosette, os horrendos ճéԲ徱, o sonhador Marius (oh, Marius...), a brava ÉDzԾԱ, o corajoso Gavroche e os heróicos amigos do ABC... Há drama, há sangue, há muita infelicidade, muita miséria, mas também há descrições sublimes do amor nas suas mais diversas formas, do bem puro e desinteressado, que só podiam vir de um homem que amou e admirou o bem apaixonadamente, como Victor Hugo. E, sobretudo, como em qualquer bom épico, também se encontra nele tudo o que há de melhor e de pior na natureza humana, esses grandes combates da alma que Hugo reconhece serem, muitas vezes, tão ferozes e cruéis como as mais violentas guerras.

Dito assim, este livro até parece simples, mas desengane-se o leitor que pegar nele a pensar que vai ser fácil. Não é que seja um monstro horrendo de se ler, mas é desafiante para os mais impacientes. É que além da história de Valjean e das restantes personagens maravilhosas que o acompanham, os Miseráveis é uma dissertação imensa sobre vários dos temas mais prementes do tempo de Victor Hugo. Esta é a obra de uma vida e de um século. Um grito de revolta de um homem à frente do seu tempo, um homem que quis pôr o dedo nas feridas da sociedade, expor a miséria humana, denunciá-la, dar voz ao povo injustiçado, aos órfãos, aos sem-abrigo, aos gatunos, aos prisioneiros, aos trabalhadores revoltados, às prostitutas, àqueles que a sociedade despreza. Todo os principais conflitos sociais desse longo e turbulento século XIX estão nele contidos...

Nas suas mais de 2000 páginas (no manuscrito original) quase mil não dizem respeito, directamente, ao enredo. Metade do livro podia ser cortada sem afectar, em demasia, a história principal. E essa, (além de alguma eventual acusação de pieguice à qual eu responderei "O QUE É ÉPICO É PARA SER ÉPICO E EU NÃO QUERO SABER"), é a principal razão para este livro acabar por desapontar muitos leitores entusiasmados. Entre todos as divagações com que entrecorta o seu enredo, Victor Hugo defende a Revolução Francesa, descreve ao pormenor a batalha de Waterloo e os seus efeitos na Europa, tece várias considerações sobre a pertinência dos conventos, insurge-se contra a tirania, lembra a Paris anterior a Napoleão III (que tanto a modificou, para tristeza de Hugo), condena a burguesia e Luís Filipe, apresenta ladrões que podiam perfeitamente ter ficado sem nome, perde pelo menos dois capítulos a estudar o calão, DÁ-NOS A HISTÓRIA E DESCRIÇÃO COMPLETA DOS ESGOTOS DE PARIS... Confesso que saltei várias das divagações ou, no máximo, as li bastante por alto. E, no entanto, este livro sem elas não ficaria completo.

Estas reflexões oferecem-nos imenso sobre Victor Hugo e o seu tempo, e são necessárias para entendermos as próprias intenções dele ao escrevê-lo. Afinal, Victor Hugo demorou mais de uma década a acabar esta obra, porque ele próprio reconhecia que havia mudanças que tinha de fazer em si próprio para se sentir digno dela, para lhe ser verdadeiro. Lidas a seco, sem a pressa de chegar ao fim ou ver o que vai acontecer, até são bastante simples de ler e fazem-nos pensar, fazem-nos simpatizar com o próprio autor. E a escrita de Victor Hugo é boa, é bela, é irónica até e, às vezes, apanha-nos desprevenidos com tiradas acutilantes cheias de humor. O problema é que às vezes nós queremos saber o que vai acontecer a seguir e não estamos para perder 50 páginas numa admiração pela clausura feminina ou numa comparação entre as barricadas de 1832 e as revoltas de 1848. Além de que muitos leitores provavelmente não terão as referências históricas para perceber essas alusões todas, ao contrário dos leitores do século XIX, o que acabará por os desencorajar sobretudo quando, como eu, não gostam de saltar páginas.

Um livro assim não pode ser tratado de forma indiferente. Há uma razão para ele ser um clássico e um clássico nunca pode ser lido sem o seu contexto, sem o seu tempo. Este livro foi considerado imoral, no seu tempo. Victor Hugo tornou-se tão amado pelo povo que os mais pobres faziam vaquinhas para comprar os seus cinco volumes em conjunto, para depois os ostentarem orgulhosamente em casa. Tal como Notre-Dame de Paris é um hino à célebre catedral parisiense (e em grande parte a razão da sua fama ainda hoje), os Miseráveis é um hino ao povo francês, personificado, na sua diversidade de misérias, numa série de personagens grandiosas. É, também, um hino ao amor. Ao amor pelo próximo. Ao bem.

Por isso o que digo ao leitor com medo é que o leia, que salte para dentro dele. E que não tenha medo de saltar as partes em que ele desliga completamente do enredo, mas que retome o fio à meada e, se puder, no final, volte atrás e leia algumas das considerações solitárias. Porque vale a pena retomá-las, uma vez passado o entusiasmo do livro. E se não tiver, de todo, paciência, bem, compre uma versão mais curta ou veja o musical. Devo dizer que continua a ser uma excelente adaptação, embora, agora que li o livro, reconheça que tem falhas nalguns pormenores que poderiam ter ficado um pouco mais claros e que até melhoravam a história.
Profile Image for Ricardo Santos.
41 reviews15 followers
February 22, 2023
Não há palavra alguma que conseguia fazer jus à grandeza desta obra.
Vou levar, para sempre, no coração, este livro.
Nada mais tenho a dizer.
Profile Image for Nelson Zagalo.
Author13 books441 followers
August 20, 2017
É um romance histórico, mas pelo número de personagens, extensão e eventos quase que o poderíamos qualificar de saga, uma saga social. Socorrendo-se de um período de grande alteração civilizacional, o pós-Revolução Francesa de 1789, Victor Hugo trabalha várias personagens históricas responsáveis pela época, mas escolhe para veículo de introdução aos factos e eventos, as classes mais baixas e desprotegidas do sistema � os ex-prisioneiros, os órfãos, as prostituas, os pobres � os miseráveis. Deste modo, serve-se do seu sucesso e influência na sociedade francesa para ao longo de 1300 páginas, e enquanto conta uma história, dissertar sobre as leis e as morais da época. Nem tudo é perfeito mas o seu sucesso e resistência ao teste do tempo demonstram a força e atualidade da sua mensagem.

[Ler com formatação, links e videos no VI:
]

“Os Miseráveis� foi publicado em 1862 quando Victor Hugo tinha 60 anos e era já um escritor reconhecido pelos pares a ponto de ser membro da elitista Academia Francesa desde 1841, respeitado pela sociedade política tendo sido eleito para a Assembleia Nacional em 1848, e respeitado pela sociedade em geral, não só pela sua poesia mas também pelo seu enorme sucesso obtido com “O Corcunda de Notre-Dame�. Exilado em Inglaterra a partir de 1851 com o golpe de Napoleão III, Victor Hugo sabia bem o que continuava a representar para a França, daí que este livro, que foi escrito ao longo de quase 20 anos, tenha sido visto pelo próprio como uma espécie de legado a essa França, ainda que de desejos universalistas. Deste modo, esta obra, apesar dos problemas que irei avançar à frente, para além da história que conta, é um manifesto sobre a vida em sociedade, no qual o autor procura expressar os seus ideais e desejos para construir aquilo que acreditava poder vir a ser um mundo melhor.

"A Igualdade tem um órgão: a instrução gratuita e obrigatória. Pelo direito ao alfabeto, é por aí que devemos começar. A escola primária imposta a todos, a escola secundária oferecida a todos: é essa a lei. Da escola idêntica nasce a sociedade igual. O ensino, sim! Luz! Luz! Tudo vem da luz e tudo para lá volta. Cidadãos, o século XIX é grande, mas o século XX será feliz."

A prosa de Victor Hugo é irrepreensível. Se podemos ceder à tentação de comparar Jean Valjean com Edmond Dantés de Alexandre Dumas, as similaridades ficam-se pelos meros traços gerais da trama, já que toda a arte poética de Victor Hugo é tão elaborada e graciosa, fruto de um virtuosismo que está completamente fora do alcance de Dumas. Diga-se que a nova tradução apresentada agora pela Relógio d’Água faz verdadeiro jus à obra original, o que nos permite, em português, sorver o que de melhor nos deu a pena de Hugo. Se dúvidas houvesse, ser objeto de dedicatória de Balzac, um dos grandes pilares do cânone literário ocidental, e na obra por si considerada maior � “Ilusões Perdidas� (1843) � estando Victor Hugo ainda vivo e com apenas 41 anos, diz quase tudo o que se pode dizer sobre a qualidade da sua escrita, assim como pessoa.

É essa pessoa que temos em “Os Miseráveis�. Podemos dizer, como já foi dito antes pelos irmãos Goncourt que a obra roça o “artificial�. Não raras vezes damos por nós a pensar: mas existiria alguma vez alguém tão puro como o Bispo de Digne; ou como a freira que nunca mentiu; ou com a submissão infinita de Fantine; ou com a honra do dever de Javert; para não falar da gigantesca conversão e humildade inesgotável de Jean Valjean? Como diria Flaubert também, parece faltar “verdade�, são tantas as coincidências que o enredo provoca que é impossível não levantar o sobrolho. Mas dissecando a obra, dedicando-lhe a devida atenção, procurando compreendê-la no seu contexto histórico e do seu autor, podemos aos poucos começar a desvelar camadas não imediatamente visíveis.

A artificialidade aqui em questão é apenas o modo narrativo escolhido por Victor Hugo para lançar os seus dados, é um contar de história popular que para tal recorre a heróis, impossibilidades, e mitos. Victor Hugo disse-o ao editor: “Eu não sei se será lido por todos, mas foi escrito para todos�. Ou seja, Victor Hugo tal como Hollywood faz hoje, procurou o veículo ficcional que lhe pudesse oferecer o maior alcance possível, mas por ser a pessoa que era, não o fez pensando em ganhos financeiros, mas antes como manifesto, com objetivos puramente ativistas. Assim, se à superfície “Os Miseráveis� parece não passar de uma manta de mitos recontados ao longo da nossa história, por debaixo existe mais do que as pequenas lições que esses mitos serviam, existe uma vontade renovadora, reformadora, e progressista. Existe um ideal de sociedade, um olhar político encantado à procura de um mundo melhor, como fica explícito neste parágrafo quase no final da obra:

“O livro que o leitor tem neste momento diante dos olhos é, do princípio ao fim, no seu conjunto e nos seus pormenores, quaisquer que sejam as intermitências, as exceções ou as fraquezas, o caminho do mal para o bem, do injusto para o justo, do falso para o verdadeiro, da noite para o dia, do apetite para a consciência, da podridão para a vida, da bestialidade para o dever, do inferno para o céu, do nada para Deus.�

O grande sucesso da obra de Victor Hugo pode não advir desses seus ideais para o mundo, embora seja por eles que é ainda hoje uma obra de referência obrigatória em qualquer país que siga o cânone ocidental. É um sucesso que se baseia no uso dos mitos eternos, dos arquétipos e do monómito do herói que facilmente se cola aos anseios dos seus leitores. Mas não é só, no trabalho de Victor Hugo existem elementos de pura genialidade narrativa, a um nível que nos habituámos a encontrar apenas em trabalhos da classe de Dostoiévski. Falo da acuidade e agilidade com que desenha os devires dos seus personagens, como os interroga e expõe o seu interior, conduzindo-nos a ver e a sentir como eles, nomeadamente no desenho das condições de escolha em momentos decisivos para os seus destinos, os dilemas. Damos por nós, estacados frente à página de papel, como que frente a uma parede, numa bifurcação em que os dois caminhos se opõem, sendo igualmente relevantes mas autoexcludentes. Apetece fechar o livro e não ler para não saber o que vai ser deixado cair: deve deixar morrer e salvar-se, ou salvar e morrer; deve expor-se e perder toda uma vida de conquistas para salvar um outro, ou deve permanecer na sombra com o peso na consciência... O que Victor Hugo busca aqui é acima de tudo o escrutinar do humano, como nos diz no seguinte parágrafo:

“Há um espetáculo maior do que o mar: é o céu; há um espetáculo maior do que o céu: é o interior da alma.
Escrever o poema da consciência humana, nem que fosse a respeito de um único homem, nem que seja a respeito do mais ínfimo dos homens, seria fundir todas as epopeias numa epopeia superior e definitiva. A consciência é o caos das quimeras, das ambições e das intenções, a fornalha dos sonhos, o antro das ideias de que nos envergonhamos: é o pandemónio dos sofismas, o campo de batalha das paixões. Em certos momentos, experimentem olhar para a face lívida de um ser humano que está a refletir, olhem mais além, observem-lhe a alma e contemplem-na nessa obscuridade. Sob o silêncio exterior, desenrolam-se aí combates de gigantes como em Homero, batalhas de dragões e hidras e revoadas de fantasmas como em Milton e espirais visionárias como em Dante. Que coisa sombria é este infinito que cada homem arrasta consigo e pelo qual regula com desespero as vontades do cérebro e as ações da vida!�

Naturalmente muitas destas questões funcionam apenas no calor da história que está a ser contada, porque rapidamente percebemos que o valor da vida não é o mesmo sempre, nem para todos. Os soldados que morrem num campo de batalha, ou os manifestantes que morrem numa barricada, parecem não passar de peões. É contudo interessante verificar como esta questão tem também sido discutida noutros meios narrativos, sendo bastante comum no cinema de Hollywoood, ou nos videojogos, sendo reconhecido pela sua definição psicológica, “dissonância cognitiva�. Isto deve-se em parte ao uso dos mitos, o modo como estes são facilmente aceites como supra-realidade, analogias de um mundo mágico, no qual as condições de verdade são por vezes suspensas, para assim se poder intensificar a emoção e enfatizar o sentimento pretendido. Não é por acaso que Victor Hugo cita inúmeras vezes Homero, Dante ou Milton ao longo do texto.

Dito tudo isto, justificadas as razões porque considero “Os Miseráveis� uma obra de referência e que continuará a eternizar-se, quero contudo apontar o ponto que considero, não como negativo, mas como menos conseguido artisticamente em toda a obra, e que é talvez aquele que fez Baudelaire, em privado, considerar o texto “incompetente�. Falo das digressões e ensaios que perfazem nada menos que o 1/3 do livro, 450 páginas em 1300. Claro que como disse um dos biógrafos de Victor Hugo, "as digressões dos génios são facilmente perdoadas", mas não quero por isso deixar de explicitar e discorrer sobre este ponto, tendo em conta a permanência da sua relevância para as artes narrativas.

Quero começar por separar as digressões dos ensaios, dizendo que não foram as digressões em si, comuns em tantas e tantas obras de grandes autores que me chocaram. Embora sobre estas ainda, deva dizer que pecam por verborreia e cargas metafóricas baseadas na mera interpretação pessoal da realidade, muitas vezes desprovidas de suporte em factos, estudos ou trabalhos, apresentando-se assertivamente, e por vezes mesmo algo arrogantes, como se do pedestal do seu observatório Victor Hugo se arvorasse em dono da verdade. Contudo como digo, o maior problema, em termos da obra como um todo, surge na forma de autênticos ensaios, ou seja, blocos integrais de texto com pouca ou nenhuma relevância para a narrativa.

Na introdução de muitos destes blocos o narrador, que se confunde com o autor, dá-se ao luxo de dizer na cara do leitor: espere aí que agora tenho de lhe contar aqui uma outra coisa, que para mim é também muito interessante. São dezenas de vezes em que literalmente diz isto aos leitores, chegando a criar um Livro (rótulo atribuído aos conjuntos de capítulos dentro da obra) inteiro que intitula de “Parêntesis�, para dissertar sobre mosteiros, abadias e deveres religiosos, quando ainda no Livro imediatamente anterior tinha já digressionado fartamente sobre a construção de um convento e as suas religiosidades. Noutros, como “Waterloo�, discute batalhas e estratégias de guerra; para pouco depois criar outro livro “Páginas de História� e discutir a revolução de 1830 em Paris; e mais à frente ainda dedicar todo um outro livro ao dia �5 de Junho 1832� em Paris. Pelo meio temos livros como “Paris no seu átomo� em que se apresenta um estudo das crianças abandonadas nessa cidade; outro como “Calão� em que se observa o modo como nasce o calão nas ruas de Paris; ou ainda “Patron Minette� em que se discute a formação de uma quadrilha em Paris; ou por último um inteiramente dedicado à razão e funcionamento das redes de esgotos de Paris.

O que é que estes textos fazem no meio de um livro que tem como personagem principal Jean Valjean? Ou secundárias como Fantine, Cosette, Marius, Javert, ou o Bispo de Digne? Nada, porque nenhuma destas personagens é mencionada em nenhum destes capítulos. Eles foram escritos por Victor Hugo como textos autónomos, independentes da trama, alheios ao discorrer da narração, assim como aos destinos dos personagens. São textos que demonstram o conhecimento e trabalho profuso de Victor Hugo, mas são textos que demonstram incompetência pela falta de artifício narrativo no fusionar de factos e do contar de história. É verdade que isto está longe de ser algo fácil, veja-se como o cinema tem dificuldade em o fazer, acabando por optar por diferenciar-se claramente entre filmes de ficção e filmes de documentário, ou como os videojogos educativos falham cabalmente. O chamado edutainment (entretenimento educativo) é difícil de criar, mesmo num campo mais abstrato como a literatura, por isso temos tal como no cinema a ficção e a não-ficção, mas existem excepções.

Enquanto Victor Hugo se debatia sobre a metodologia a adotar na criação do seu livro de ficção carregado de factos, Leo Tolstoi avançava e mostrava como fazê-lo. Se colocados lado a lado, “Os Miseráveis� (1862) e “Guerra e Paz� (1869), Victor Hugo falha "miseravelmente". O Pierre Bezukhov de Tolstoi viveu a batalha da Invasão Francesa da Rússia, sentiu o palpitar de uma Moscovo sitiada, e com ele levou-nos a experienciar todos esses eventos históricos por dentro. Já Jean Valjean nunca chega a saber quem foi Napoleão, nem porque raio as pessoas se envolvem em revoluções. Deste modo, apesar de ambas apresentarem fortes tramas e factos reais, os modos como o fazem são não só diferentes, como providenciam aprendizagens históricas efetivas bastante distintas. Aliás, basta olhar para a história das publicações de cada uma destas obras.

Existem muito poucas obras resumidas de “Guerra e Paz�, já de “Os Miseráveis� abundam, o nosso Plano Nacional de Leitura chega a recomendar uma dessas versões, o que nos diz que as partes históricas, os tais ensaios, normalmente extirpados destas versões, precisam de acompanhamento para chegar à maioria dos leitores. Ou seja, é uma obra que claramente aconselha o estudo em escolas, para que os professores possam ir contextualizando e trabalhando os dados históricos do livro com os alunos, não os deixando à mercê de factos complexos e em torrente.

Por outro lado, terá sido também a facilidade com o que se podem recortar esses blocos do livro, sem impacto na trama, que terá conduzido ao seu sucesso popular. Existem mesmo listas de aconselhamento sobre os capítulos que se podem evitar. É muito provável que o facto de “Guerra e Paz� ser pouco lido se deva menos à sua extensão e mais às suas digressões e relato de eventos históricos que acabam por não ser tão facilmente tolerados pelo leitor comum, mais habituado a focar-se no enredo. E talvez também por essa facilidade de extrair as partes mais ensaísticas, as adaptações de “Os Miseráveis� tenham tido tanto sucesso, com mais de meia centena realizada pelo meio audiovisual, sendo que um dos musicais adaptados permanece em cena há mais de 30 anos.

Para fechar, e socorrendo-me do musical, talvez o fruto mais expressivo do sucesso desta obra, quero referir um facto apontado pelo produtor Cameron Mackintosh, que disse numa entrevista que parte do revigorar do sucesso da adaptação “Les Mis� ao chegar ao marco dos 25 anos, se deveu ao fenómeno surgido num programa da televisão inglesa, Susan Boyle. Surgindo como revelação no concurso "Britain Got Talent", a cantar o tema do musical “I Dreamed a Dream�, encarnava pela história da sua vida, o fundamento de tudo aquilo que Victor Hugo nos quis deixar como legado. No final de "Os Miseráveis" Jean Valjean pode não ser um grande conhecedor da História que o rodeou ao longo de todas aquelas páginas, mas o leitor não poderá dizer que não percebeu o porquê de Jean Valjean ter vivido como viveu.

ڱíDZ
[Susan Boyle no concurso Britain Got Talent canta "I Dreamed a Dream"]


Publicado, com formatação, links e videos no VI:
]
Profile Image for Ana.
702 reviews156 followers
May 3, 2022
Leitura poderosíssima, mas que demorou demasiado...
Hei de contar tudinho um dia.

NOTA - 08/10
Profile Image for Ana.
230 reviews92 followers
March 16, 2019
Já terminei esta leitura faz duas semanas, mas logo a seguir fui de férias e a resenha foi ficando adiada, até porque não é fácil escrever sobre um livro do qual tanto há para dizer. Atendendo a que praticamente toda a gente já deve conhecer a história (do filme, do teatro, do musical), é difícil avaliar o que pode, ou não, ser spoiler, mas eu, que também já conhecia história, sou de opinião que não há spoiler nenhum que diminua o interesse e o prazer desta leitura. De qualquer modo, esta resenha embora refira alguns aspectos da história, não contém spoilers importantes (excepto se assinalados). Ah... e desculpem lá o tamanho disto; kudos a quem tiver paciência para ler tudo.

Antes de mais...
surpreendeu-me a facilidade com que a obra se lê, pois estava à espera de algo mais difícil e maçudo. Mas não. A história é absorvente, as personagens superiormente construídas e a escrita, embora muitas vezes detalhista, é absolutamente cativante, conjugando simplicidade e excelência, com um tom poético sem nunca cair no pretensiosismo.
A obra está dividida em cinco partes, cada uma dedicada (embora não exclusivamente) a um personagem, com excepção da Quarta Parte, que é dedicada (também não exclusivamente) às revoltas estudantis nas barricadas de Paris em 1832. Cada uma das partes está dividida em vários Livros e cada Livro, dividido em Capítulos. Gostei bastante desta estrutura, porque permite facilmente estabelecer metas, ou fazer um cronograma de leitura, suavizando o “peso� das 1300 páginas (com letra relativamente pequena) que nos esperam. Ainda assim penso que esta é uma obra que gostará de exclusividade; os leitores que gostam de ler vários livros ao mesmo tempo devem dar algumas tréguas a essa “promiscuidade�. Esta é uma leitura imersiva que, penso eu, se aprecia muito mais quando nos deixamos submergir no mundo e na atmosfera recriados, e na voragem emocional que suscita, sem um “entra e sai� a toda a hora. Como esta edição são dois calhamaços pouco portáteis, sugiro a quem quiser andar com uma alternativa sempre à mão que opte por um livro de contos, textos curtos ou poesia.

Resumo
Os Miseráveis é um clássico da literatura mundial, por muitos considerado o expoente do Romantismo francês. Trata-se uma saga histórica e social, que retrata as mazelas das franjas mais pobres e menos glamorosas da sociedade parisiense do início do século XIX, após a Revolução Francesa (concretamente no período entre a batalha de Waterloo, em 1815, e os motins de Paris em 1832), através das histórias de uma multitude de personagens todos eles “miseráveis� por algum motivo: seja uma miséria material (os pobres da base social da pirâmide social), moral, intelectual, emocional, ou a combinação de algumas destas. Através da construção literária destes personagens, o autor disseca a condição humana e transmite os seus ideais humanistas, de renovação e progresso social e humano. Para além de escritor, Victor Hugo foi também um activista pelos direitos humanos.

Esta é, assim, uma obra de crítica social e carga política marcadas, que aponta o dedo às injustiças sociais, que critica os sistemas judicial e prisional, que enaltece os valores morais, o poder da educação e da voz do povo; uma obra muitas vezes enciclopédica (para além de dissertações sobre temas paralelos à trama, tem mais de 450 notas explicativas...), e que conta uma história empolgante e comovente, combinando mestria narrativa e personagens inesquecíveis.

O protagonista maior desta saga é Jean Valjean, cuja história atravessa toda a obra, cruzando todas as histórias individuais dos restantes personagens, mas não o podemos considerar um protagonista absoluto. Valjean é um ex-forçado das galés, condenado por ter roubado um pão para alimentar os sobrinhos com fome, e que, por via das suas tentativas de fuga, viu a sua pena ser sucessivamente aumentada até acabar por cumprir um total de dezanove anos.
Após a libertação, e na qualidade de ex-forçado, passa a ser portador de um documento que o identifica como tal, fazendo com que seja escorraçado e discriminado socialmente (não consegue arranjar trabalho, nem ninguém que o acolha ou, de algum modo, o auxilie). Tudo isto torna Jean Valjean num homem duro, revoltado, que tenta sobreviver a qualquer custo.
Por um acaso, encontra guarida na casa de um bispo, que protege Valjean de voltar a ser preso (após um novo roubo para sobreviver), sob a promessa de este se vir a tornar um homem bom. Este evento transformador dá início à história de redenção deste homem, a qual vai constituir o fio condutor de toda a obra.

Sobre os personagens
Muita da magia desta obra está nos personagens, que são muito numerosos (cerca de meia centena?) cada um com a sua história individual, criando sub-tramas dentro da história, mas todos elas em algum momento acabam por se cruzar, formando um desenho global onde tudo encaixa. Obviamente só irei mencionar alguns.

Em termos de concepção, destaco Jean Valjean e os antagonistas casal ճéԲ徱. São autênticos monumentos de construção literária, pela sua complexidade e todas as nuances camaleónicas, permanentes transformações, ora prestes a ser vencidos, ora renascendo com nova roupagem. Valjean, que no seu percurso se torna uma representação do que de melhor existe na humanidade, enquanto ճéԲ徱 é a representação da sua maior escória, sem redenção possível

Contudo, os que mais remexeram com as minhas emoções foram o pequeno Gavroche uma criança de rua, imerso no submundo da delinquência infantil, sobrevivendo de expedientes menos lícitos, e que, não obstante o sangue que lhe corre nas veias, é um personagem solar, que mantém um coração terno e bondoso, uma visão bastante clara do certo e do errado e se revela um pacote de coragem e determinação; enterneceu-me e comoveu-me arrancando-me sorrisos e lágrimas; um personagem que se eu conhecesse na vida real quereria levar para casa para o encher dos mimos que nunca conheceu.
Contudo ele tinha pai e mãe. Mas o pai não pensava nele e a mãe não lhe tinha amor. Era uma dessas crianças dignas de compaixão, como todos os que têm pai e mãe e são órfãos.
ÉDzԾԱ, outro produto do submundo, é uma personagem trágica, complexa e enigmática, que definha por um amor que nunca será correspondido, mas que lhe abre caminho para a redenção e lhe permite manter a sua dignidade face a adversidades esmagadoras.
E Fantine, talvez a personagem que mais encarna o título da obra, cuja história de vida é de um padecimento e de uma miséria para os quais não encontro adjectivos.

Depois vêm alguns outros.
Monsenhor Bienvenu, bispo de Digne, uma representação da bondade, humildade e empatia, e que Victor Hugo utiliza para enaltecer o que considera serem os valores cristãos e, ao mesmo tempo, criticar a factual opulência da Igreja em contraste com a miséria dos desfavorecidos.
Rendi-me ao altruísmo de Jean Valjean e à sua tenacidade em cumprir com a promessa feita ao bispo de Digne, construindo o seu percurso de redenção.
Comovi-me com o Senhor Mabeuf, a sua humanidade e o seu amor às plantas e aos livros e o seu improvável heroísmo desesperado.
Soltei impropérios contra o famigerado Javert e a sua falta de empatia.
Apelei ao karma que se abatesse sobre o abjecto casal ճéԲ徱.
Senti a intensidade das convicções dos "amigos do ABC", do seu líder Enjolras, e todos os que, nas barricadas, lutaram pela liberdade, oferecendo a vida por uma causa (a intensidade e a tensão que o autor consegue colocar nas páginas que descrevem estes motins são admiráveis, e para mim, constituem um dos momentos altos da narrativa)
De que se compõe um motim? De tudo e de nada. De uma eletricidade que e vai pouco a pouco libertando, de uma chama que irrompe subitamente, de uma força errante, de uma rajada que passa. Esta rajada encontra-se com cabeças que falam, com cérebros que sonham, com almas que sofrem, com paixões que queimam, com misérias que rugem e leva-as consigo. [...] De uma pedrinha faz uma bala de canhão e de um moço de fretes faz um general.

As famosas “digressões�
A obra é narrada na terceira pessoa, por um narrador omnisciente e, como ouvi alguém dizer, “intrometido�. Por várias vezes interrompe o fluxo dos acontecimentos e dirige-se directamente ao leitor, para apresentar as suas digressões, por vezes extensas sobre temas que considera virem a propósito. São exemplos a batalha de Waterloo, a história de conventos e ordens religiosas, as crianças que vivem nas ruas de Paris, as quadrilhas de meliantes, o calão falado nas ruas, a história dos esgotos de Paris, ou discorrências expondo os seus pontos de vista sobre política, educação e religião.
Estas digressões são geralmente apontadas como o aspecto menos atractivo da obra. A mim, sinceramente não me incomodaram nem um bocadinho, tanto que nem consigo contabilizá-las. A resenha do Nelson Zagalo (que eu acho que devem ler porque é muito profissional, ao contrário da minha que é absolutamente emocional) refere que elas “perfazem nada menos que o 1/3 do livro, 450 páginas em 1300�, e indica "listas de aconselhamento sobre os capítulos que se podem evitar�, sem comprometer o entendimento da trama.
Eu nunca senti vontade de saltar por cima de nada, também não senti que esses blocos me quebrassem o ritmo de leitura e não sou de opinião que fossem irrelevantes para a narrativa. Embora quase totalmente independentes da trama, foram a fórmula que o autor escolheu para nos contextualizar em determinados temas, locais ou momentos históricos, e a escrita de Victor Hugo conseguiu que essas digressões nunca se tivessem tornado enfadonhas para mim.

Concluindo:
Esta é um livro que, de imediato, ganhou um lugar na minha lista de favoritos, pelas emoções que me despertou e que são demais para que as consiga exprimir por palavras, e pela sua mensagem intemporal, como Victor Hugo na altura antecipou na sua introdução à obra:

Enquanto existir, em consequência das leis e dos costumes, uma condenação social que cria infernos artificiais em plena civilização, juntando ao destino, que é divino em si mesmo, o fatalismo humano, enquanto não forem resolvidos os três problemas do século como a degradação do homem na sua condição proletária, a decadência da mulher pela fome, a atrofia das crianças pelas trevas, enquanto, em certas regiões, continuar a asfixia social ou, por outras palavras, e de um ponto de vista mais vasto, enquanto houver no mundo ignorância e miséria, não serão de todo inúteis livros como este.

Não deixem de ler.
-------------------------

Do you hear the people sing?
Singing the songs of angry men?
It is the music of the people
Who will not be slaves again!
When the beating of your heart
Echoes the beating of the drums
There is a life about to start
When tomorrow comes!
(...)


Profile Image for Nirvana.
176 reviews31 followers
March 4, 2025
دو روزی می‌ش� که کتاب تموم کردم و نمیدونم چی بنویسم که دینم بهش ادا کرده باشم!
اول از چیزی که در این کتاب و بخصوص در جلد دوم اذیتم کرد بگم که اون شرح‌ها� طولانی و واقعا غیر ضروری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و شهری پاریس در کتاب هست! که اگه نه نصف حداقل یک سوم حجم کتاب رو به خودش اختصاص داده به نحوی که اگه اون قسمت‌ه� رو نخونید هیچ خدشه‌ا� به اصل داستان وارد نمیشه! البته آگاه هستم که این شیوه‌� محبوب نویسندگان بزرگ� قرن ۱۹ هست که جزئیات و شرح‌ها� مبسوطی درباره زمینه و تاریخ و مسائل دیگه‌ا� از جایی که داستان درش اتفاق می‌افت� در آثارشون میگنجاندن، که بعضی خوانندگان از این کار لذت میبردن و برای بعضی دیگه مثل من و شاید خوانندگان غیر بومی، خسته کننده بوده!

شخصیت های این داستان از جمله:ژان والژان، ژاور، کوزت، ماریوس و... واقعا در ادبیات فراموش نشدنی هستند.برای من ژان والژان همیشه یکی از شخصیت‌ها� محبوب ادبی باقی خواهد ماند و جالب اینکه هوگو اونو از یک شخصیت واقعی الهام گرفته!شخصیتی که یک مجرم بوده و بعدها به یک کارآگاه تبدیل شده! همینطور آن کشیش پیر مهربان که باعث تحول روحیش شد.
هوگو به توصیف دقیق جامعه پاریس پرداخته تا به این وسیله جلوه‌ها� خشن فقر و تأثیر نابرابری اجتماعی را بر روی افراد جامعه نشون بده�.
نوشتن این رمان ۲۰ سال زمان برده. و با داشتن ۱۴۰۰صفحه یکی از طولانی‌تری� آثار کلاسیک هست که به بیشتر از ۶۰ زبان ترجمه شده و با الهام از آن نمایش و فیلم‌ه� و سریال‌ها� زیادی هم تاکنون ساخته شده است.
Profile Image for Sofialibrary.
289 reviews287 followers
May 30, 2020

E cheguei ao fim deste grande livro que foi a minha companhia durante o mês de Maio.

Foram várias as coisas que me fascinaram na escrita de Victor Hugo sendo de destacar naturalmente a sua paciência na descrição de tudo ao pormenor, os encontros, desencontros, todas as coincidências infelizes nesta história e principalmente a sua capacidade de retroceder e contar a história de outro ponto de vista que mais tarde acaba por se interligar com outro.

No entanto, não posso deixar de dizer que este volume me custou muito mais do que o primeiro, pode ter sido por já estar a ler o livro há muito tempo, mas acho também que acabei por me encantar mais com a primeira parte da história.

Mas, vale a pena ganhar fôlego e lê-lo, para além da bonita história de vida do Jean Valjean, e tal como já disse quando li o primeiro volume, é uma autêntica Bíblia na caracterização de toda uma sociedade.

Tentando pegar nas palavras de Victor Hugo este livro acaba por ser o caminho do mal para o bem, do injusto para o justo, do falso para o verdadeiro, do inferno para o céu. ❤️
Profile Image for زَينبَة.
22 reviews128 followers
Want to read
March 17, 2011

سَبق وأن قَرأتُ الرّواية بترجمةٍ مُختَصرَة، وَحان الوَقت لأقرَأها كامِلة دُون أيّ إيجازٍ فيها.
Profile Image for Amir.
98 reviews33 followers
October 15, 2020
گروه کلاسیک خوانی مان، با بی نوایانِ ویکتور هوگو آغاز به کار کرد و بهانه ای شد برای من تا پس از سالها به میان بینوایان� برگردم. بازگشتی شیرین و دلچسب.

هر چند که برای بسیاری تجربه خواندن رمان کلاسیک می تواند خسته کننده و ملال آور باشد اما برای من تا حد زیادی پر از حیرت و شگفتی بود و حس احترام تازه ای به ویکتور هوگو. و این حیرت و احترام و شگفتی جدای از داستان خیره کننده و شخصیت پردازی های پرمایه، ناشی از تاملات و اندیشه های هوگو بود که ذهن من را درگیر خود می کرد.

اولین نسخه بینوایان در سال ۱۸۶۲ به چاپ رسید. یعنی تقریبا نیم قرن پس از پایان دو سده ای که آن را با نام عصر روشنگری می شناسیم. عصری� که بنابر تصور اکثریت، تسلط عقل بر تقدس دین است. عصری که شعار آن داشتن جرئت اندیشیدن است. عصری که زمانه‌� نقد است و چنانکه کانت در پیشگفتار نقد عقل محض نوشته، دوره ای پا به عرصه گذاشته که در آن قانون بواسطه ابهتش و دین بواسطه تقدسش، نمی تواند خود را از چنگال نقد رها کنند. و تمام� این اشارات این تصور را در ذهن بسیاری شکل داده که روشنگری زمانه‌� یکه تازی عقل است و "دین در محدود فقط عقل" می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد.

نیم قرن پس از این دوره ان هم در فرانسه ای که پیش قراول هجوم به قلعه های مرجعیت کلسیا بوده این جملات ویکتور هوگو� حقیقتا شگفت انگیز است:

"پیشرفت و تمدن خوب است اما به شرطی که در مسیر ایمان و باور به خدا باشد. نیکی قادر است پشتیبانان بی باور� داشته باشد اما افراد بی ایمان قادر نیستند برای بشر راهنمای خوبی باشند."

در سرتاسر رمان به هر مناسبتی چه هنگام صحبت درباره انقلاب، چه قانون، چه صومعه، هوگو تلاش می کند تا پرسش از نسبت میان عقل و ایمان را پیش بکشد. او هم به عقل اصالت می دهد هم به ایمان. برای هوگو هیچ یک از این دو را نمی توان فدای دیگری کرد. تمام این ها به اندیشه هوگو تازگی می بخشد و او را از عصر پیش از خود جدا می کند اگر روشنگری را صرفا عصر فداکردن ایمان به پای عقل بدانیم و رویکرد این دوره را به دین شک گرایانه.

اما کاسیرر فیلسوف و مورخ آلمانی در کتاب درخشانش فلسفه روشنگری، تفسیر تازه ای از این دوره تاریخی داشته. تفسیری که با توجه به آن، هوگو در بینوایان، فرزند خلف روشنگری است و آرمان ها‌� باور های او تماما از این عصر غنی تغذیه می کند.

بنابر نظر کاسیرر بالاترین� انگیزه روشنگری مردود شمردن ایمان نیست بلکه در ایده آلی نو از اعتقاد است که روشنگری عرضه می کند و در فرم جدیدی از دین است که در روشنگری تجلی می یابد. یکی از شخصیت های اصلی بینوایان کشیش میریل، اسقف شهر دینی است که همان کشیش معروف است که تاثیری عمیق بر ژان والژان گذاشت.� چیزی که در مورد کشیش جالب توجه است، اصالتی است که به عمل اخلاقی می دهد. اورا هیچ گاه در قامت یک متاله که درگیر بحث های نظری درباب خداشناسی است نمی یابیم. بلکه او دائما در حال کمک به فقراست. زندگی فقیرانه ای برای خود انتخاب کرده تا بتواند هر چه بیشتر در خدمت بینوایان باشد. ایمان او را در اعتقاد بی چون و چرایش به چند گزاره‌‌� خاص نمی بینیم بلکه او با عملش،� ایمانش را متجلی می سازد. "آنچه در سرتاپای وجود این مرد جلوه داشت قلبش بود و عقل و خردش" همین� نیروی ایمان است که به ژان‌والژا� هم منتقل میشود. او نیز دائما در حال کاری کردن است تا چیزی گفتن.

کاسیرر در فصل ایده دین در فلسفه روشنگری می نویسد:
گرچه روشنگری� می کوشد تا "دین در محدوده فقط خرد" را مستقر سازد اما از سوی دیگر تلاش می کند تا دین را از سلطه فهم محض آزاد سازد. زیرا روشنگری دقیقا همین اتهام را به نظام الهیات وارد می کند و بخاطر آن با الهیات می جنگد. روشنگری الهیات را به این متهم می کند که نکته مهم یقین دینی را از دست داده، از آن رو که ایمان را صرفا پذیرش برخی گزاره های نظری می داند و می خواهد اعتقاد دینی را با جبر و زور در محدوده همین گزاره ها محصور نگه دارد.

هوگو نیز در کتابش دینی را تبلیغ کند که خدایش از حصار تنگ پرستشگاه ها رها شده و رستگاری را برای همه خواهان است. دینی که در آن همه افراد را با هر تفاوتی با آغوشی باز پذیراست. دینی� که چون گوهری در وجود هر انسانی ودیعه نهاده شده. دینی که به سرشت خیر انسان باور دارد. هر انسانی، از هر کجا که می آید.

"اهمیتی نداشت که بگویید کیستید و از کجا می� آیید. این خانه از آن من‌� نیست. از آن عیسی مسیح است. هر کس پا در این درگاه‌نه� از او نمی پرسند که نامش چیست. بلکه از او می پرسند چه دردی دارد"
Profile Image for Atefeh.
75 reviews2 followers
February 25, 2025
یادمه بعد از خوندن دزیره، به مهدیه می‌گفت� که هیچ کتابی نمی‌تون� اینطوری منو ببره یه جای دور.
من آدم بیرون اومدن از خونه نیستم، این کتاب عجیب توانمنده.
گذشت و گذشت و حالا من بینوایان رو ورق زدم، دو هزار برگه ای که هیچ وقت نمی‌دونست� چی درونش در جریانه و توی هر کتاب فروشی ساده از کنارش رد می‌شد�.
ممکنه خیلی ها مثل من به راحتی نتونن توسط نوشته های نویسندگان، توی تاریخی که اونا برامون چهارچوبش رو می‌چین� جا به جا بشن و بدون هیچ گول زدنی و تنها با تخیل ناب، خودشون رو توی اون فضا احساس کنن. به نظرم تنها راه‌ح� رسیدن به این لذت با استمراری بلند، اونم برای هفته ها، فقط از طریق کتاب ممکنه! بی‌ش� خواندن بینوایان این نیاز رو به راحتی بر طرف می‌کن� چرا که کتاب با تاریخ فرانسه آمیخته شده و از یه جایی به بعد نمی‌دون� چیشد که کتاب تاریخ دستت گرفتی، آشنایی با سلسله پادشاهی فرانسه و چگونه گذشتن امور کشور در چهارچوب قوانین، شورش ها و انقلاب ها و و و.
الان تقریبا چهل روز میشه که بین بینوایان زندگی کردم و این واقعیته، قدرت قلم ویکتور هوگو چیزی نیست که بشه فراموشش کرد، تا قبل از بینوایان، فقط فردوسی نازنین تونسته بود من رو با ژرفای یک فرهنگ آشنا کنه.
خواندن بینوایان یعنی یادگرفتن فرانسه، فهمیدن انسان ها، درک حقیقی شخصیت ها.
دلم می‌خوا� درباره تمام شخصیت های کتاب چیزی بنویسم اما ژان‌والژان� مسیو مادلن، آقای فوشلوان توی این میدان از همه پیشی گرفته.
ژان‌والژان� به معنای واقعی کلمه یعنی یک شخصیت کامل، بی هیچ نقصی در ساختار، در رفتار و در تصمیمات. توی ری‌وی� جلد یک گفتم که اگه کسی می‌خوا� یاد بگیره چطور برای نوشته هاش شخصیت خلق کنه، چگونه ابتدا گِل رو به شکل انسان در بیاره و چهره بسازه و در نهایت در روحش بدمه، باید این کتاب رو بخونه تا یاد بگیره ساز و کار خدای یک شخصیت بودن چطوریه.
این قوی ترین و چشمگیر ترین چیزی بود که من توی این کتاب درک کردم.
قسمت های مورد علاقه ام شامل تمام بخش هایی میشه که ژال‌والژا� با وجدانش درگیر بود، تمامشون! پیچش هایی پر از معنا، چطور ممکنه!؟
در نهایت سخن از دزیره شد، ناپلئون هم توی بینوایان حضور قوی داشت، خیلی خوشحال شدم از اینکه یه بار دیگه دیدمت ناپی!

اینم بگم که بینوایان واقعا کتاب دردناکیه، اگه برای خوندن انتخابش کردید اینو بدونید که قراره دست کم یک ماه در درد و رنج باشید، نه برای بینوایان فرانسه، بلکه برای تمام ما بینوایان.

(من بینوایان رو با ترجمه محمدرضا پارسایار خوندم و خیلی خیلی راضی بودم.)
Profile Image for Nina.
494 reviews28 followers
December 26, 2011
You know an author has done something right when, the moment you have finished his book, you want to start it over and read it again right away. Wuthering Heights was that kind of book for me. That story of obsession and dangerous love completely drew me in. Les Mis is another. Because that story of goodness and redemption set in the midst of dangers and adversities is impossible not to get caught up in.

I have fallen madly in love with this book, but Hugo put so many layers and themes into it that I barely know where to start or even how to write this review.

I think I have to divide it into different parts: The characters, the story and the parentheses.

Here goes:

The characters
Hugo has a knack for creating interesting, fascinating characters that leap from the page. Jean Valjean is one of the most complex and compelling characters you will ever meet in a piece of literature, and the story is well worth reading for him alone. Little Gavroche jumped straight from the novel into my heart, and I think he will stay there. Hugo created a wealth of characters, and they are just so very well done � the crooked and rotten, the good and self-sacrificing, the brave, the idealist, the conscientious though menacing, the struggling� oh, I could go on forever. But I won’t, for fear of boring you

The story
The story is one hell of a ride. It is fast-paced, and Hugo throws several cliff-hangers at you. For a novel this long (the original French version is about 1900 pages I think) it is amazing that Hugo can keep the reader interested right until the end (exceptions are made for some of his parentheses). The Champmathieu affair, Valjean and Cosette escaping Javert in Paris, the buried alive episode, and the ”imprisonment� of Valjean in the Gorbeau House especially had me at the edge of my seat. It is reading episodes like that that makes reading such a pleasure.

Througout the story Hugo makes sure to keep the dangers lurking just around the corner. You are never sure that your characters are safe � death, loss, murder, and the fearful galleys are never far away. Plus, not only is there a despicable, rotten family always ready to make life painful for our hero, but the criminals we are introduced to make the sinister atmosphere complete. Not that it is all dreary � you will find many light-hearted, funny and inspiring moments as well. But still, you never know how long it will last.

The parentheses
You rarely see a review of Les Mis that leaves out what Hugo himself called his parentheses and this is no exception. Every now and then, Hugo pauses the action of the story to go off on a tangent. Some of them I can forgive him for, others are just so very boring. It’s not that the parentheses are not relevant to the story, but it comes off as appendix material thrown into the middle of a good story line and it gets frustrating after awhile. Especially because, while the action is fast-paced and interesting, the parentheses are slow-going and Hugo comes off as too pedantic, because there are So. Many. Details! His research is admirable, but really, you just want to get back to the story.

The reason for all the parentheses is, I think, that Hugo saw himself as more than ”just� a novelist � he wanted to change things. In The Hunchback � he wanted to save Notre Dame, in Les Mis he wants to shed some light on the many (mal)treated outcasts in France, and especially to change the criminal laws that made the galleys such a fearful place. And I respect that, and while there are interesting asides (I found the parenthesis on the criminal Argot very interesting) there are, as I said, many boring parentheses that you have to force your way through. Or skip, if that suits you better.

Come to think of it, there are elements in this book that would normally annoy me � Hugo is pedantic and preachy and stuffs his religion down my throat, yet it doesn’t annoy me in Les Mis. Maybe it’s because he writes it in a non-irritating way, maybe it’s because it suits the story, maybe I am willing to accept it because the rest is so brilliant. Whatever it is, Hugo doesn’t annoy me. And I can only urge you to read the unabridged version of Les Misérables. You are going to love the story and the characters, and you can find out for yourself what you think of his parentheses. I think you will miss out if you get an abridged version, so take the time to sit down and read this one. And make sure you have plenty of time on your hands. It takes a few minutes to get through it�

But it is time well spent!
Profile Image for Zahra.
48 reviews27 followers
April 28, 2023
عظمت، عظمت، عظمت
هوگو تخیلش، تفکرش، قلمش احترام داره
حال خواننده بعد از اتمام این کتاب توصیف کردنی نیست. داستانی پر از زندگی انسانی، در بطن جامعه، سیاست، فرهنگ
صعود آدما از حضیض به اوج، و سقوطشون با کله به اعماق تاریک�
توصیف طبایع مختلف و انواع زندگی کاریه که آفریننده این اثر به خوبی انجامش داده.
اگر در مورد ترجمه مردد هستید فکر میکنم ترجمه آقای پارسایار بیشتر همراهتون کنه و خوانش بهتری بهتون بده
برمیگردم بازم بهش چند سال دیگه
Profile Image for Marcia Estima.
85 reviews34 followers
March 31, 2018
Estou sem palavras... Há muito tempo que um livro não me emocionava assim...
Um livro da vida!!
Profile Image for Ana.
727 reviews106 followers
January 19, 2025
Este segundo volume, embora ligeiramente mais curto que o primeiro, pareceu-me conter mais apartes, ou seja textos do tipo ensaístico, que Victor Hugo vai intercalando com a história propriamente dita, oferecendo contexto sobre a época.

Neste volume, temos mais de 50 páginas sobre a Batalha de Waterloo e mais umas dezenas sobre a vida nos conventos, que me teriam certamente desanimado se tivesse lido este livro quando era mais nova ou simplesmente em épocas em que o meu estado de espírito fosse outro.

Em conclusão: é um livro para ler com vagar, e de preferência com tempo para ir pesquisando alguma informação se, como é o meu caso, a história da França não for o vosso forte. Posto isto, tem sido uma leitura muito compensadora. Continuo entusiasmada e espero ansiosamente pela Páscoa (se não antes) para poder pôr as mãos (e os olhos ;) nos volumes que restam.
Profile Image for Ana Peralta.
311 reviews36 followers
August 31, 2024
Que manera de cerrar esta historia.
Es un libro increíble con una narrativa excelente👌. He disfrutado mucho ambos libros tanto el volumen I y II y lo único que puedo decir es que me llevo en el corazón a todos los personajes y todas las aventuras por las que pasaron. Definitivamente es un libro que todo mundo debería de leer.
Hoy por hoy es mi clásico favorito ❤️
Profile Image for Asem Khattab.
31 reviews55 followers
April 10, 2013
يخطئ من يمسك كتاب البؤساء ليقرأ رواية، إن أردت قراءة الرواية فعليك بإحدى الترجمات المختصرة المنتشرة بكثرة، لكن عندما تقرر قراءة ترجمة الأستاذ منير البلعبكي لكامل الكتاب - وهي ترجمة لائقة بعمل ضخم كهذا - فكن مستعدا لشيء من التاريخ وبعض من التحليل النفسي والاجتماعي مع كثير من الفلسفة والنقاش.
في هذا الجزء تتطور الأحداث تطورا كبيراً، كما تتعرف خلاله على نابليون وموقعة والترو، كذلك بتضمن نقاشاً ونقدا كبيراً لمجتمع الأديرة والرهبانية، مع النقاش المعتاد عن الثورة والملكية، ثم بسط فلسفي لمسألة الدين، وهي فلسفة تتصادم في أغلبها مع عقيدتي كمسلم، فكن منها على حذر.
ينتهي هذا الكتاب نهاية هادئة، مليئة بالسلام والتأمل، بحيث يمكن أن نعده نهاية للقصة، إلا أن هيجو كما تعلمون أبى إلا أن يضيف إلى القصة ثلاثة كتب أخرى.
Profile Image for Rasha AlQaddoumi.
127 reviews19 followers
November 8, 2018
عندما تأتيك هدية ميلادك على شكل سعادة كهذه💜

البؤساء الرواية الاجتماعية التاريخية للرائع فيكتور هيجو.
❤�
بدايةََ لست هنا أقيم عمل كلاسيكي معروف فخم،
قوي بلغته وترابطه وفلسفته وجماليته كهذا. لأنني لن أنصفه مهما وصفت لكني سأتطرق لأهم النقاط التي لامستني وبداية ألخّص (الأفكار) التي تراءت لي من خلاله، بعرضها نقاطََا كالآتي :-

أولََا:- (بذرة الخير):
قد يحتاج أكثر البشر ظلمََا وقسوةََ إلى قلب أحد يؤمن به، إلى يد تنتشله من ظلمات نفسه، تفسح له الطريق، تنير له الدرب، ولو بفعلة بسيطة أو كلمة صافية صادقة لتحدث فيه تغييرا جذريا شاملا و تحوله إلى إنسان صالح مطمئن هادئ النفس مُحِبََا للخير فاعلََا له .. هذا تمامََا ما حدث مع بطل روايتنا جان فالجان فقد انتشلته يد الأسقف الحانية الخيِّرة من أعمق الظّلمات —الت� تغلغلت فيه أكثر فأكثر لقسوة ما عاناه في سجن الأشغال الشاقة� انتشله بالرحمة الكامنة في قلب هذا الأسقف إلى النور الساطع.
لقد لمس الأسقف في هذه النّفس ذرة الخير، وشخصيََا أؤمن بشدة بأن كل نفس مهما تكبّرت وتجبّرت وعَلا سلطانها وظلمت واغترت، أؤمن بأن بداخلها الأعمق بذرة خير، تشبه تمامََا عِرق أخضر يانع يخرج من بين الصخور إما أن يقويه صاحبه وينمّيه وإما أن يُطفئ جذوته ويخفيه مجددََا تحتها، لكنه سيبقى موجودََا هناك بين الركام ليظهر متى ما أُريدَ له الظهور.

ثانيََا:(سوداوية المُغالاة):-
الفكرة الرائعة الأخرى التي أراد ��لكاتب العظيم أن يسلط الضوء عليها أكثر من أي شيء آخر هي: قباحة المغالاة والتطرف. وقد أطلق عليها ببراعة مصطلح "شرّ الخير"
وكان هذا الوصف متجليََا خصّيصََا في شخصية المفتش جافيير.
"كان هذا الرجل مزاجََا من عاطفتين هما في ذاتهما بسيطتان وصالحتان جدََا، ولكنه كاد يجعلهما شريرتين بغلّوه في توكيدهما: احترام السلطة، وكره التمرد".
وهُنا يخطر ببالي فورََا رجال الدّين أو بالأحرى المتعصّبين منهم المتطرّفين المغالين في الدّين والّذين تصبح أفكارهم الأولية الخيرة لكثرة ما أصابها التّعصب والتعنُّت، شرََا مطلقََا تجاه الآخرين خاصة عندما تنتزع الرحمة من قلوبهم فقد يصبح الواحد فيهم آله خالية من العاطفة في سبيل تحقيق هدفه هم فعليََا مدّعين بل وأكثر من يعوزهم الدّين دين الرحمة والإنسانية والتسامح والمحبة.

ثالثََا: (أحكام البشر):-
كذلك مما طُرِح في هذا العمل الضخم كثرة أحكام البشر عليك، لكي لا تكون أفضل منهم ونرى نظرتهم السطحية للأمور واستحالة قبولك مهما فعلت. وتتجلى الفكرة بوضوح من خلال جملة معبرة في كلاسيكيته الفخمة :-
"إنّ إطلاق السّراح ليس هو الخلاص، فقد يغادر المرء سجن الأشغال الشّاقّة ولكنه لا يستطيع أن يغادر الحكم الّذي صدر بحقه".
فمهما كنت طيبََا جميل القلب رؤوفا بالضعيف، مهما كانت لك صفات حسنة وشخصية ملائكية سيبقى هناك نفر من أصحاب النفوس المريضة التي لا تنفك تتهمك وتحكم عليك ولا تعترف بخيرك وفضلك بل وينتظرون بفارغ الصبر أدنى هفوة منك لتجد الجميع نسي فضلك إن كان قد اعترف به من الأصل.

لا أسميها رواية بل عمل ضخم أكثر من رائع تجلت به شخصية الكاتب الرائع #فيكتور_هيجو بأجمل صورها كشفت لنا عن سماته وصفاته الغير العادية والتي تفوق الوصف الكاتب الذي يضحكك ويبكيك من أعماق قلبك بلا تصنع بل بكل ما أوتِيَت هذه المشاعر من قوة وصدق وعمق.. كنت قد قرأت له عدة أعمال قبل البؤساء لكن عظمته تجلت في كلاسكيته هذه الرائعة جدا فلمستُ به الإنسان عظيم النفس خفيف الظل بآنِِ معََا، الخيِّر، المُحِب، كاره الظلم ماقت الانحلال الأخلاقي، رافض اللاإنسانية..
شخصية شفافة سوف يحبها القارئ بملء إرادته أو رغما عنه المهم أنه سيحبه ويعظمه ويباركه.
يجب التنويه إلى أن فيكتور هيجو"نا" هذا الفخم أحد الذين تأثر بهم الكاتب الروسي العظيم دوستويفسكي وهذا واضح جدا ستكتشفه فور انغماسك في أعمالهم، فسبر أغوار النفس البشرية والفلسفة والبعد الاجتماعي ستلمسه في أعمال كلاهما وستلمس صدق وشفافية كلا الكاتبين.
أعتقد أن كل ما قلته لم يعبر عمّا شعرت به حقا تجاه تلك المحبوبة "البؤساء"
۱٥٩٧ صفحة من الجمال رفقة ثلاثة أشهر وثمان ليالِِ صدقََا وداعها مؤلم ...
بترجمة كاملة رائعة لشيخ المترجمين منير البعلبكي رحمه الله رحمة واسعة.
رجاءََ لا تقرأوها إلا كاملة لكي لا تفقدوا التمتع بكل كلمة من هذه الفخامة.
لغتها قوية جدََّا فلسفتها أعمق مما تتخيل وحافلة بتاريخ لم أقرأه من قبل فلم تكن قراءتها سهلة وهذا ما زاد من متعتها وأجزم أنني سأعود لقراءتها ثانية.
Profile Image for Ensaio Sobre o Desassossego.
382 reviews198 followers
October 30, 2024
Começo por afirmar que tinha muitas expectativas com este livro. Por tudo o que já tinha lido e ouvido sobre "Os Miseráveis", pensava que se ia tornar um dos livros da minha vida. Infelizmente, não foi isso que aconteceu.

Na minha opinião, a construção das personagens é absolutamente extraordinária.
Esta é a história de Jean Valjean, uma história individual, mas que é uma amostra da miséria da humanidade. Jean Valjean, Fantine, Cosette, Gavroche, Eponine, até mesmo Javert e os ճéԲ徱, são miseráveis, são o fruto de uma sociedade que não se importa com os pobres, com as desigualdades sociais.
A crítica social está obviamente muito presente no livro e ler a visão humanista de Victor Hugo foi das minhas partes preferidas.

No entanto, fiquei com a ideia de que Victor Hugo só usou as personagens como pretexto, que o que o autor queria mesmo era ensinar uma boa lição de História aos leitores. O enredo das personagens é muitas vezes interrompido para dar lugar a ensaios, mas ensaios muito muito longos que acabaram por cortar o ritmo de leitura.

Confesso que esta não foi uma leitura assim tão fácil para mim, ficava desmotivada com as constantes divagações, ao mesmo tempo que pensava "não me chamo Sofia se não acabo este livro" 🤣 e eu adoro livros com divagações, mas acho que n'Os Miseráveis era tudo em exagero. Percebo que Victor Hugo quisesse expôr os problemas da sociedade francesa, partilhar a sua visão de mundo, mas não precisava de escrever 40 ou 50 páginas sobre uma coisa que se calhar não era assim tão relevante para a história (sim, isto sou eu a queixar-me sobre a parte das freiras... e dos esgotos)

Apesar de tudo isto, de em muitas partes ter sido uma leitura muito penosa para mim, tenho de deixar aqui escrito para a posteridade que as últimas páginas deste livro são absolutamente geniais, até fiquei com pena de todas as vezes que reclamei com o monsieur Victor Hugo 😆

Percebo a genialidade de Victor Hugo e a importância de "Os Miseráveis" para a História da literatura, e estou contente por o ter lido, simplesmente não ficou como livro da vida.
Profile Image for óܳ.
174 reviews26 followers
January 25, 2024
Los miserables es uno de esos libros que dicen que hay que leer una vez en la vida.

Un clásico de dimensiones colosales, en otras palabras.

He de decir que yo quería leerlo por la adaptación de Hugh Jackman y Russell Crowe, que me llegó al corazón y me hizo llorar a mares. Obviamente la película se centra más en ciertos aspectos del libro ya que su extensión es enorme, pero creo que lo hace muy muy bien.

En los miserables se narra la historia de Jean Valjean, un expresidiario que tras acabar su condena dedica su vida a ayudar a los más necesitados y hacer buenas obras, una de ellas será cuidar a Cosette, la hija de Fantine, una mujer desdichada a la que la vida y la sociedad la han tratado injustamente, y esto marcará el rumbo de nuestro protagonista. Mientras el tiempo pasa para los que ahora se quieren como padre e hija, Víctor Hugo nos irá hablando de temas muy diversos, como es la guerra, la religión, la justicia, la rebelión, el amor, la sociedad, el ser humano y también Francia.

El amor que destila la novela por ese país y su gente se palpa y se siente en cada página, y ni qué decir de París. Nos adentraremos en sus calles, en sus casas, en sus tabernas, en sus conventos y hasta en sus alcantarillas. La ciudad es un personaje más en esta novela, con historia y con vida.

Víctor Hugo habla de la gente, de aquellos que son el pueblo y el corazón de un país, aquellos que son miserables pero que representan con todo el cariño de sus corazones a una nación en unos tiempos duros y cambiantes y que luchan por ella con lo que tienen.

Ha habido veces en las que se me ha hecho muy cuesta arriba la lectura, cuando el autor empieza a hablar de un tema durante paginas y páginas y páginas, desgranándolo hasta que se queda satisfecho es difícil mantener el interés, sobre todo si es un tema que puede no interesarte. Pero creo que el autor lo que quiere es hablarte largo y tendido de todo eso, quiere reflexionar con el lector y quiere mostrar la verdad y la historia, ya sea de un lugar, un acontecimiento o una clase social. Es en esas páginas donde hace despliegue de su gran cultura.

Este libro contiene toda una vida, en muchos sentidos. Y es una carta de amor a Francia y a sus ciudadanos.

Lo he disfrutado en varias ocasiones, pero en otras se me hizo muy largo, tanto que me ha llevado casi todo el año leerlo.

Es una lectura con la que debes saber en donde te metes, no es la película, es mucho más. No me arrepiento de haberlo leído pues los personajes, en especial Jean Valjean, se van a quedar en mi corazón, pero ha sido un gran reto que espero en algún futuro repetir, y esa vez con conocimiento de causa.
Profile Image for Flybyreader.
716 reviews203 followers
September 20, 2020
"Ne demek iç savaş? Dış savaş diye bir şey var mı ki? İnsanlar arasında her savaş, kardeşler arası savaş değil midir? Savaş, amacına göre anlam kazanır. Ne dış savaş ne de iç savaş vardır. İnsanlar arasında büyük ittifakın gerçekleşeceği güne kadar savaş, geçmekte geciken geçmişe karşı, gelmekte acele geleceğin çabası anlamında olmak üzere, zorunlu olabilir. Savaş ne zaman utanç verici, kılıç ne zaman hançer olur? Ancak hakkı, ilerlemeyi, aklı, uygarlığı, hakikatı katlettiği zaman. O zaman iç savaş da, dış savaş da haksızdır; böylesi bir savaşın adına cinayet denir. Adalet denen kutsal şeyin dışında, bir savaş şekli, başka bir savaş şeklini ne hakla hor görebilir?"

Acısıyla tatlısıyla 20 gün süren Sefiller maceramın sonunda son bulması beni hem mutlu ediyor hem de hüzünlendiriyor. Bu kitabı benim için özel ve ilginç kılan şey bu dev romanla aşk-nefret ilişkisi yaşamış olmam ve bu süreçte elimden tutup beni kitabın sonuna kadar motive eden bir okuma arkadaşımın olması. Klasiklere deli divana olmama rağmen beni oldukça zorlayan ama bir o kadar da keyif veren bir okuma tecrübesi yaşattı bana.
Maceranın ikinci yarısında Jean Valjean ne yazık ki biraz arkaplanda başlıyor kitaba. Hugo kitabın üçte ikilik kısmında Fransa’daki 1832 ihtilaline ve cephelere götürüyor bizi. Kitabın merkezinde Marius ve Valjean’ın manevi kızı Cossette’in aşkı var. Hugo aşk ve savaşı çok güzel çarpıştırıyor. Ara ara beni çileden çıkaran tuhaf tarihi bilgilere yer vermekten ve sözü uzatmaktan çekinmeyen yazar bizi ihtilalin en ayrıntılı noktalarına değinirken Paris’in lağımlarına ve lağım tarihine kadar her türlü tarihi bilgiyi okura aktarıyor. Ben “Valjean neredesin gir artık hikayeye�� diye debelenirken Hugo sonunda Yeşilçam klasiklerine taş çıkartacak türde tesadüfler ve aksiyonlarla karakterlerimizin kaderlerini birer birer çiziyor ve okuru tatmin edecek bir neticeyle bu dev kitabı sonlandırıyor.
Evet, müthiş bir klasik ve okurken insanı birçok açıdan tatmin eden bir kitap ancak şunu açıkça belirtmek gerekiyor ki kesinlikle herkese göre değil. İnsana okuma aşkı da aşılayabilir, kitaplardan da soğutabilir. Bu sebeple özellikle de kısaltılmış versiyonlarını okumuyorsanız psikolojinizi hazırlayarak girmenizi tavsiye ederim.
Displaying 1 - 30 of 610 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.