What do you think?
Rate this book
1782 pages, Paperback
First published January 1, 1993
مردم این کشور با فقر و فاقه و گرسنگی دست به گریبانند. هنوز مردم سیستان و بلوچستان با هسته� خرما و علف هرز تغذیه میکنن�. تعداد بیکاران کشور روزبهرو� افزون میشو�. هر روز مالیاتها� کمرشکن بر این ملت فقیر تحمیل میگرد�. تجارت دچار کسادی شده و بازار در بحران اقتصادی قرار گرفته..ه
تو نصف حقوقت داری میدی بابت اجاره� دو تا اتاق کوفتی در حالی که کاخ تمیشان، کنار پارک جنگلی، در ده هکتار ساخته شده برای ایرجخا� جوجه خروس اشرف. مملکت را حراج کردن...ه
نوذر شنید - (تو خیال میکن� اینهمه خون، اینهمه ظلم، دامنش نمیگیره�) سر برگرداند، اول به عمو فیروز نگاه کرد. بعد به مرد... فیروز گفت:
- به کفر پایدار میمانه، به ظلم نه
مرد اشاره کرد به دوروبر، آه اینهمه مادر تختش سرنگون میکنه
مرد گفت خیلی� طول نمیکش�
ه-اتفاقا بیکار نیست، کارش همینه. میخواد وحشت ایجاد کنه، میخواد بگه مخالفین من واپسگرا هستن، با سینما مخالفن...
علیبا� گفت
-همه چیز روشن بود که دست پلیس و ساواک تو کاره
تند نرو اوس یارولی که اسید کار ساواکه. یارولی یکهو پس کشید
-شکم درد داره ساواک؟
علیبا� گفت
-داره! میخواد ذهن مردم منحرف کنه
عطا گفت
میخواد تهمت بزنه به مذهبیا که با آزادی زن مخالفن
اشکبوس سر پیش آورد -حاج آقا روح�.. گفته با آزادی زن مخالف نیس -
نوذر گفت
- په هه! به مو میگی؟ تا ته گوش دادم. ئو رژیم شاه بود که به اسم آزادی، زنان بی عفت میکرد!ه
مهراب گفت
- وحشت دارم
مبارک گفت
- از چی؟
مهراب گفت
- از چماق، از حکومت
مبارک گفت
- بدتر از شاه؟
عطار گفت
-اسلام دین رحمت و ...
مهراب گفت
- این سیاسته