سارا's Reviews > مدار صفر درجه: دوره ۳ جلدی
مدار صفر درجه: دوره ۳ جلدی
by
by

بی نهایت دوستش داشتم. سبک نگارش داستان گفتگو محوره و کمتر به توصیف اتفاقات میپرداز�. همین هم باعث شده ریتم کتاب خیلی سریع پیش بره و حجم بالای اون به چشم نیاد. در خلال همین گفتگوه� با شخصیتها� داستان که کم هم نیستن آشنا میشیم و میتونم بگم مدار صفر درجه شخصیت پردازیه بی نظیری داره.
نوع روایت میخکوب کننده و شفافه، طوری که تمامی حوادث کتاب به شکل واضحی پیش چشم خواننده شکل میگیره. احمد محمود در این کتاب به داستان زندگی خانوادها� در اهوازِ سالها� ۵۲ تا ۵۷ می پردازه و حوادث ما قبل پیروزی انقلاب رو از میان توده مردم و نفوذ به زندگیشون شرح میده.
چیزی که برام جالب بود اینه که با وجود دیالوگها� تکراری و پرداختن به زندگی روزمرها� که در خیلی بخشه� اتفاق خاصی درش نمیفته، اما هیچ جای داستان احساس خستگی نکردم، شاید میشد داستان در صفحات کمتری هم به پایان برسه اما قطعا این میزان نفوذ و وابستگی رو در خواننده ایجاد نمیکرد.
نکته آخر هم اینکه لهجه خوزستانیِ روایت، فوق العاده دوست داشتنی و شیرین بود.
به حدی این کتاب درگیرم کرد که دوست داشتم بدونم برای آدمها� شهر اهوازِ مدار صفر درجه در سالها� جنگ چه اتفاقی میفته ... دلم برای تک تکشون تنگ میشه.
پ.ن: این بخش رو در ریویوی یکی از دوستان گودریدز خوندم که بنظرم جالب اومد.
«احمد محمود در مصاحبه ای در پاسخ به این سوال که چرا نام مدار صفر درجه را برای رمانش انتخاب کرده چنین می گوید: "وقتی میگویی� مدار صفر درجه مراد قطب شمال باشد یا جنوب و نتیجتاً نقطه ای باشد که مدام دور خودش می گردد و سرد است و تار و یخ زده..." و شاید همین مدار صفر درجه بهترین توصیف باشد از ایران ما و تاریخش در مبارزه با ظلم و بی عدالتی، که از دوران مشروطه تا به امروز در طلب یک عدالت خانه، خون ها ریخته می شود و هر بار به خانه اول بر می گردیم.»
نوع روایت میخکوب کننده و شفافه، طوری که تمامی حوادث کتاب به شکل واضحی پیش چشم خواننده شکل میگیره. احمد محمود در این کتاب به داستان زندگی خانوادها� در اهوازِ سالها� ۵۲ تا ۵۷ می پردازه و حوادث ما قبل پیروزی انقلاب رو از میان توده مردم و نفوذ به زندگیشون شرح میده.
چیزی که برام جالب بود اینه که با وجود دیالوگها� تکراری و پرداختن به زندگی روزمرها� که در خیلی بخشه� اتفاق خاصی درش نمیفته، اما هیچ جای داستان احساس خستگی نکردم، شاید میشد داستان در صفحات کمتری هم به پایان برسه اما قطعا این میزان نفوذ و وابستگی رو در خواننده ایجاد نمیکرد.
نکته آخر هم اینکه لهجه خوزستانیِ روایت، فوق العاده دوست داشتنی و شیرین بود.
به حدی این کتاب درگیرم کرد که دوست داشتم بدونم برای آدمها� شهر اهوازِ مدار صفر درجه در سالها� جنگ چه اتفاقی میفته ... دلم برای تک تکشون تنگ میشه.
پ.ن: این بخش رو در ریویوی یکی از دوستان گودریدز خوندم که بنظرم جالب اومد.
«احمد محمود در مصاحبه ای در پاسخ به این سوال که چرا نام مدار صفر درجه را برای رمانش انتخاب کرده چنین می گوید: "وقتی میگویی� مدار صفر درجه مراد قطب شمال باشد یا جنوب و نتیجتاً نقطه ای باشد که مدام دور خودش می گردد و سرد است و تار و یخ زده..." و شاید همین مدار صفر درجه بهترین توصیف باشد از ایران ما و تاریخش در مبارزه با ظلم و بی عدالتی، که از دوران مشروطه تا به امروز در طلب یک عدالت خانه، خون ها ریخته می شود و هر بار به خانه اول بر می گردیم.»
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
مدار صفر درجه.
Sign In »
Reading Progress
October 10, 2018
–
Started Reading
October 30, 2018
– Shelved
October 31, 2018
–
Finished Reading
Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)
date
newest »

message 1:
by
Saeed
(new)
-
added it
Oct 30, 2018 03:08PM

reply
|
flag