تاریخ بلعمی یا تاریخنام� ترجمها� است که ابوعلی محمد بن محمد بلعمی از کتاب تاریخ پیامبران و پادشاهان یا همان تاریخ طبری مشهور نوشتهٔ محمد جریر طبری ترتیب دادهاس�. تاریخ آغاز ترجمه ۳۵۲ قمری/۳۴۲ خورشیدی بودهاس�. تاریخ طبری، تاریخ جهان از ابتدای آفرینش آدم تا آغاز سده چهارم هجری را به تفضیل بیان کردهاس� و تاریخ بلعمی، ترجمهٔ آزاد فارسی این کتاب بهطو� مختصر است.
محمد ابن جرير بن يزيد الطبري، كنيته أبو جعفر، نسبته إلى طبرستان والبعض ينسبه إلى آمل مكان ولادته، والبعض الآخر ينسبه إلى بغداد حيث ذاع صيته.
كان الطبري رحمه الله يتمتع بحافظة نادرة، ويجمع عدة علوم، ويحفظ موضوعاتها وأدلتها وشواهدها، وإن كُتُبه التي وصلتنا لأكبر دليل على ذلك، حتى قال عنه أبو الحسن عبد الله بن أحمد بن المفلس: "والله إني لأظن أبا جعفر الطبري قد نسي مما حفظ إلى أن مات ما حفظه فلان طول عمره".
من أشهر شيوخ الطبري: محمد بن عبد الملك بن أبي الشوارب، وإسحاق بن أبي إسرائيل، وأحمد بن منيع البغوي، ومحمد بن حميد الرازي، وأبو همام الوليد بن شجاع، وأبو كريب محمد بن العلاء، ويعقوب بن إبراهيم الدورقي، وأبو سعيد الأشج، وعمرو بن علي، ومحمد بن بشار، ومحمد بن المثنى، وخلق كثير نحوهم من أهل العراق والشام ومصر.
قال عنه الخطيب البغدادي: "كان أحد أئمة العلماء، يُحكم بقوله، ويُرجع إلى رأيه لمعرفته وفضله، وكان قد جمع من العلوم ما لم يشاركه فيه أحد من أهل عصره، وكان حافظًا لكتاب الله، عارفًا بالقراءات كلها، بصيرًا بالمعاني، فقيهًا في أحكام القرآن، عالمًا بالسنن وطرقها: صحيحها وسقيمها، وناسخها ومنسوخها، عارفًا بأقوال الصحابة والتابعين ومن بعدهم...، عارفًا بأيام الناس وأخبارهم". وقال عنه الذهبي أيضًا: "كان ثقة حافظًا صادقًا، رأسًا في التفسير، إمامًا في الفقه والإجماع والاختلاف، عَلاَّمةً في التاريخ وأيام الناس، عارفًا بالقراءات واللغة، وغير ذلك".
ترك لنا الطبري ثروة علمية تدل على غزارة علمه، وسعة ثقافته،، ودقته في اختيار العلوم الشرعية والأحكام المتعلقة بها، وكان له قلم سيَّال، ونَفَس طويل، وصبر في البحث والدرس، فكان يعتكف على التصنيف، وكتابة الموسوعات العلمية في صنوف العلوم، مع ما منَّ الله عليه من ذكاء خارق، وعقل راجح متفتح، وجَلَد على تحمل المشاق؛ ومن هذه المؤلفات:
1- جامع البيان في تأويل القرآن، المعروف بتفسير الطبري.
2- تاريخ الأمم والملوك، المعروف بتاريخ الطبري.
3- كتاب ذيل المذيل.
4- اختلاف علماء الأمصار في أحكام شرائع الإسلام، المعروف باختلاف الفقهاء وهو في علم الخلاف.
5- لطيف القول في أحكام شرائع الإسلام، وهو كتاب فقه في المذهب الجريري.
6- الخفيف في أحكام شرائع الإسلام، وهو في تاريخ الفقه.
7- بسط القول في أحكام شرائع الإسلام، وهو في تاريخ الفقه الإسلامي ورجاله وأبوابه.
8- تهذيب الآثار وتفصيل الثابت عن رسول الله من الأخبار، وسماه القفطي (شرح الآثار) وهو كتاب في الحديث، بقيت منه بقايا طُبعت في أربع مجلدات.
9- آداب القضاة، وهو في الفقه عن أحكام القضاء وأخبار القضاة.
10- أدب النفوس الجيدة والأخلاق الحميدة.
11- كتاب المسند المجرد، ذكر فيه الطبري حديثه عن الشيوخ، بما قرأه على الناس.
12- الرد على ذي الأسفار، وهو ردٌّ على داود بن علي الأصبهاني مؤسِّس المذهب الظاهري.
13- كتاب القراءات وتنزيل القرآن، ويوجد منه نسخة خطية في الأزهر.
14- صريح السنة، وهي رسالة في عدة أوراق في أصول الدين.
15- البصير في معالم الدين. وهو رسالة في أصول الدين، كتبها لأهل طبرستان فيما وقع بينهم من الخلاف في الاسم والمسمى، وذكر مذاهب أهل البدع، والرد عليهم.
16- فضائل علي بن أبي طالب، وهو كتاب في الحديث والتراجم، ولم يتمه الطبري رحمه الله.
17- فضائل أبي بكر الصديق وعمر، ولم يتمه.
18- فضائل العباس، ولم يتمه.
19- كتاب في عبارة الرؤيا في الحديث، ولم يتمه.
20- مختصر مناسك الحج.
21- مختصر الفرائض.
22- الرد على ابن عبد الحكم على مالك، في علم الخلاف والفقه المقارن.
23- الموجز في الأصول، ابتدأه برسالة الأخلاق، ولم يتمه.
24- الرمي بالنشاب، أو رمي القوس، وهو كتاب صغير، ويُشك في نسبته إلى الطبري.
25- الرسالة في أصول الفقه. ذكرها الطبري في ثنايا كتبه، ولعلها على شاكلة الرسالة للإمام الشافعي في أصول الاجتهاد والاستنباط.
26- العدد والتنزيل.
27- مسند ابن عباس. ولعله الجزء الخاص من كتاب (تهذيب الآثار)، وطبعت البقية الباقية منه في مجلدين.
کتاب ترجمها� آزاد از تاریخ طبریه، که یکی از منابع مهم تاریخ ایران (دوران ساسانی) و اسلامه. بلعمی در این ترجمهٔ آزاد علاوه بر تاریخ طبری، از منابع دیگه هم استفاده کرده، مثل تفسیر طبری و تفاسیر دیگه، و منابع غیرمسلمان، مثل کتب زرتشتی. کتاب چندان قابل اعتماد نیست، و مشخصه که طی چند قرن مدام توش دست بردن و مطالبش رو تغییر دادن. مخصوصاً وقتی حرف نویسندهٔ اصلی با اعتقادات نویسندهها� بعد مغایر بوده. گاهی نویسندهه� توی یک پاراگراف دو سه بار حرف همدیگه رو نقض میکن�. این مخصوصاً توی بخشها� ابتدایی کتاب بیشتر اتفاق میافت� که مربوط به تاریخ انبیاست و محل اختلاف عقاید.
این چاپ به تصحیح ملکالشعرا� بهار، شامل کل تاریخ بلعمی نیست و فقط تا پایان حکومت ساسانیان رو آورده و تاریخ بعد از اسلام رو نیاورده. متن کامل تاریخ بلعمی با اسم «تاریخنامهٔ طبری» و با تصحیح محمد روشن چاپ شده. اصل تاریخ طبری هم با ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده چاپ شده.
قصد داشتم قبل از شروع مطالعه راجع به تاریخ اسلام، تاریخ طبری رو بخونم که پیشزمینها� داشته باشم. و تصورم این بود که کتاب اصلی، فوقش دو سه جلد بیشتر از این کتاب باشه. اما الان که نگاه کردم، دیدم تاریخ طبری پونزده جلد و شیش هزار صفحه است. بعید میدون� به این زودی بتونم کلش رو بخونم. ناچار مطالعات تاریخ اسلامم رو شروع می کنم و هر از چندی بر میگرد� یکی دو جلد ازش می خونم، بلکه طی یکی دو سال بتونم کلش رو بخونم.
پ ن: بعداً نگاه کردم، دیدم نسخهٔ کامل تاریخ بلعمی (که با اسم تاریخنامهٔ طبری و تصحیح محمد روشن چاپ شده) پنج جلده و جلد پنجمش هم فقط فهرسته� و نسخه بدلهاس�. نمیدون� این تفاوت حجم دو کتاب مال چیه، حدس میزن� بلعمی خیلی جاها متن طبری رو خلاصه کرده. در هر حال خوندن اون راحتتر� و شاید اونو خوندم.
هر دو کتاب رو که میخونم بعضی از موضوعات تو یک کتاب بیان شده که توی اون یکی اصلا اشاره نشده(و بر عکس) ، منظورم جزئیات نیست موضوعات مهم که کلی سر نخ به آدم میدن نمیدون� ، خیلی دلچرکین هستم که نکنه کتابها سانسور شده باشند کسی اطلاعی در این خصوص داره راهنمایی کنه؟ ممنون میشم در ضمن من نسخه پی دی اف میخونم ولی اسکن شده اصل کتابه.
این کتاب ترجمه آزادی از تاریخ طبری از خلقت آدم تا آخرین پادشاهان ساسانی هست. اسمش کتاب تاریخه ولی تاریخی آمیخته با افسانه های گاها عجیب. قسمتهای دینی روایتهایی از کتاب مقدس هست و تفاسیری که از قرآن برداشت شده قسمتهای پادشاهان ایرانی هم احتمالا خداینامه هایی هست که باقی مانده بوده و بازم خدا رو شکر که به این وسیله حفظش کردن.
جالب بود و قابل تامل. بخش های قبل از ورود اعراب را بیشتر پسندیدم. مثل قسمت های آفرینش انسان نخستین و بخش اژدی دهاک و جمشید و...! تاریخ بلعمی کتابی است درباره ی تاریخ عمومی!
من گزیده تاریخ بلعمی از دکتر انزابی نژاد رو مطالعه کردم . در تاریخ بلعمی به موارد جالبی برمیخوری� : از دلیل شور بودن آب دریا ها تا ریشه مشکی پوشیدن در مجلس ختم . یا نگرش فلان پادشاه اساطیری درباره عدالت و تاثیر موبدان در حکومت . تاریخ بلعمی شاید ارزش تاریخی والایی نداشته باشد اما پر از داستان ها و حتی افسانه های جذاب فرهنگ ماست.
هفتها� یک بار این کتاب را در کلاب هاوس میخوانیم. شروع آن به همت دوستی بود که تصمیم داشت تاریخ طبری را بخواند. ولی به پیشنها� دوستان تاریخ بلعمی را شروع کردیم. آن دوست عزیز در مقایسه� میان طبری و بلعمی گفت که بلعمی زمانی که میخواهد مطلبی را خارج از طبری اضافه کند منبع نمیدهد و راست هم گفته،معمولا� از کتاب قرآن میاورد تا سندیت صحبت خود را حداقل در مورد پیامبران نشان دهد. منتها نکته� درخور توجه این است که داستانها را با روایتهای گوناگون میآورد،� این نکته در مورد اسطورهها� ایرانی بسیار جالب است. تلاش میکنم که در این خوانش متن را با متون تاریخی دیگر مقایسه کنیم و نکات اشتراک و افتراق را بیرون آوریم. راستی یکی از نکات جالب توجه این است که در تاریخ بلعمی بخشی از اسطورهها� ایرانی را به روایت شاهنامه� ابوالمؤید بلخی آورده ،ا� شاهنامه� بزرگی که از میان رفته. فعلاً پایان مجلد اول هستیم، داستان حضرت یوسف. نکته� دیگری هم که دوست دیگری اضافه کرد و برایم جالب بود این دوستمون از کتاب تصحیح دکتر محمد روشن با ما همراه� میکند. به گفته� او تفاوتش با نسخه� محمد پروین گنابادی در حذف ایدون است :ـ)
مرز بین تخیل و تاریخ هرگز در این کتاب مشخص نیست. پادشاهان اسطوره ای که فقط در شاهنامه ها حضور دارن نامشان در منار شخصیتهای حقیقی برده میشه. شاید برای برخی مصارف تحقیقی/ پژوهشی این کتاب مفید باشه، اما برای خواننده علاقه مند به تاریخ کتابهای بهتری وجود داره
طی دو سال و شش ماه به پایان رسید. جملات آخر نوشته بود که «حدیث پیغمبر و ابوبکر و عمر بگوییم» ولی کتاب همین جا تمام شد. نمیدان� ادامه� کتاب نوشته نشده یا این تصحیح ادامه را نیاورده.