Soccer is much more than just the most popular game in the world. It is a matter of life and death for millions around the world, an international lingua franca.
Simon Kuper traveled to twenty-two countries to discover the sometimes bizarre effect soccer can have on politics and culture. At the same time he tried to discover what makes different countries play a simple game so differently.
Kuper meets a remarkable variety of fans along the way, from the East Berliner persecuted by the Stasi for supporting his local team, to the Argentine general with his own views on tactics. He also illuminates the frightening intersection between soccer and politics, particularly in the wake of the attacks of 9-11, where soccer is obsessed over by the likes of Osama bin Laden. The result is one of the world's most acclaimed books on the game, and an astonishing study of soccer and its place in the world.
Soccer Against the Enemy: How the World's Most Popular Sport Starts and Fuels Revolutions and Keeps Dictators in Power, Simon Kuper
Simon Kuper traveled to twenty-two countries to discover the sometimes bizarre effect soccer can have on politics and culture. At the same time he tried to discover what makes different countries play a simple game so differently.
تاریخ نخستین خوانش: روز نوزدهم ماه نوامبر سال2011میلادی
عنوان: فوتبال علیه دشمن؛ نویسنده: سایمون کوپر؛ مترجم: عادل فردوسی پور؛ ویراستار هوشنگ گلمکانی؛ تهران، نشر چشمه، سال1389، در423ص؛ شابک9789643627676؛ چاپهای اول تا سوم بهار سال 1389؛ چاپ چهارم سال1389؛ چاپ ششم سال1394؛ موضوع جنبه های اجتماعی سیاسی فوتبال از نویسندگان بریتانیا - سده20م
مشاهدات «سایمون کوپر»، از اثرات فوتبال، در ساختار اجتماعی، و سیاسی کشورهای جهان است؛ در نقد کتاب «فوتبال علیه دشمن» میتوا� گفت با گذشت سالها از زمان نگارش کتاب، و شناخت بیشتر مخاطبین، از پشت پرده� ی سیاسی فوتبال، تازگی موضوع این کتاب، نسبت به زمان نگارشش شاید پایین آمده باشد؛ اما همچنا� فوتبال، به عنوان یک زبان بینالمللی� هنوز کاربرد دارد، و مثالها� بسیار «کوپر» از فوتبال آن روزگاران، یادآور یادمانهای فوتبالی، برای خوانشگران، و آشنایی با تاریخ فوتبال است؛ جناب «فردوسی پور» پس از ساله� دوری از فضای ترجمه، که در روزنامه � «ابرار» آن را تجربه کرده بودند، در سال 1388هجری خورشیدی، با ترجمه� ی کتاب «فوتبال علیه دشمن» نوشته� ی «سایمون کوپر» به حیطه � مترجمی کتاب دوباره وارد شدند. طرفداران جناب «فردوسی پور» با استقبال کم نظیر خود از کتاب در کتابفروشیها، باعث شدند، «فوتبال علیه دشمن» خیلی زود به چاپ دوم برسد؛ این اقبال گسترده از کتاب، پای حواشی را نیز باز کرد، خصوصاً وقتی خبر اعتراض «سایمون کوپر»، نویسنده� ی کتاب به چاپ بیاجاز� � کتاب خویش در ایران توسط نشر چشمه پخش شد؛
تاریخ بهنگام رسانی 03/12/1399هجری خورشیدی؛ 13/12/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
قضیه شکل اول شاید بدترین راهی که میشه به این کتاب نزدیک شد همون راهی باشه که خود کتاب پیشنهاد میده؛ اینکه چطور فوتبال روی سیاست و سیاست روی فوتبال میتون� تاثیرگذار باشه. اینکه چطور ممکنه سیاستمدارها بخوان از راه محبوبیت این ورزش برای خودشون امتیاز سیاسی جمع کنن و اینکه چطور محبوبها� این ورزش بخوان سکه� محبوبیت ورزشی خودشون رو تو سیاست خرج کنن... اینکه سوای ماهیت سرگرمکنندهگی� این ورزش چطور «ممکنه و میتونه� تبدیل بشه به یه ابزار سیاسی بسیار کارآمد که طیف وسیعی از آدمه� رو جمع کنه در برابر یه هدف واحد به اسم دشمن... هیچکدو� از این راهه� برای نزدیک شدن به کتاب بیراهه نیست. اما شاید بشه دوستداشتنیت� به این کتاب نزدیک شد و از خوندنش لذت برد ...
قضیه شکل دوم فوتبال ملی و باشگاهی هر مردمی از جنس خود همون مردم هست. خبرنگار انگلیسی اون روزها جوونمو� بیست و دو تا کشور و بیست و دو تا فرهنگ رو چرخیده تا ببینه آدمها� چطور فوتبال بازی میکن� و از اون مهمت� چطور اون رو تماشا میکن�. کوپر جوون پول زیادی برای خرج کردن نداشته و برای همین مجبور بوده تو هتلها� ارزونقیم� و معمولی سر بگذرونه که طبیعتا باعث شده همیشه در بطن محیطی باشه که فوتبال توش در جریان بوده؛ بله، فوتبال مثل تنیس و گلف بازی ثروتمندها نیست؛ هرچند که آدمها� شناس و ناشناس زیادی حاضرن براش پولها� کلان خرج کنن ... کتاب خط و ربط سرراستی نداره. گاهی میشه نفرت تاریخی مردمی از مردم دیگه رو توی بازیها� ملی اون دو تا کشور پی گرفت و فهمید آتیش این نفرت هنوز چقدر تو رگ و پی مردمون اون دو سرزمین تازهس�. گاهی میشه فساد تا مغز استخون و دموکراسی بیریشه� مردم سرزمینی رو تو بازی فوتبالشو� و نگاهشو� به این بازی دنبال کرد. گاهی میشه رویکرد علمی دانشمندای بینا� و نشون رو به فوتبال و تاکتیکها� با تعجب و تحسین نگاه کرد؛ اون هم تو سرزمینی که شاید این رویکرد توش برات تعریفشد� نباشه. گاهی تو میمون� و بیخاصیت� و بیکفایت� مسئولان ورزش کشوری که وسط بحبوحه� آمادگی تیم ملی کشورشون برای مسابقات جهان� یادشون میره نامنویس� کنن و بازیه� رو از دست میدن؛ تو میمون� و بازیکنها� ملی کشوری که مسئولانشو� یادشون رفته شورتها� ورزشیشو� رو بیارن، بازیکنایی که عاقبت مجبور میشن گرمکنه� رو از زانو قیچی کنن و بازی رو هفت یک ببرن؛ تو میمون� و داوری که از هر دو طرف بازی پول میگیر� تا براشون بازی رو «عادلانه» قضاوت کنه. کتاب پر هست از روایتها� گاهی تراژیک و گاهی شنگول از اتفاقهای� که ترجیح میدی نظارهگرشو� باشی تا قاضیشو� ... فوتبال چیزی جدای از مردمون اون سرزمین نیست و هر روز و هر لحظه، تو هر خیابون و هر خونهای� یه زن و شوهر یا یه مسافر و راننده� تاکسی یا یه کارمند و اربابرجو� دارن فوتبال بازی میکن� مین
ما با تاکتیک خلیل خان زاده در نون خ یعنی «یک_نُه_یک بیضی» بازی میکردی� ,یک نفر دروازه_نُه نفر دفاع_و یک نفر حمله. به هیچ عنوان نباید گل میخوردی� چون «فوتبال علیه دشمن» بود.این اولین درسی بود که معلم ورزش دبستان به ما یاد داد... بله درست شنیدید دبستان:زمانی که شلوارمان را هم نمیتوانستی� بالا بکشیم و شلوار را، در خانه برایمان بالا میکشیدند،ب� سری کچل و لباس هایی دوسه سایز بزرگتر و تأکیدها� رگباری که مبادا از مدرسه خوراکی بخرید هاااااا... چرا! چون هیچ چیز غذای خانه نمیشو�. دیوثه� انگار به ما پول میدادن� که با آن خوراکی بخریم! به خدای یعقوب و موسی و زلیخا، ما یک مشت بچۀ قد و نیم قد بودیم که از شانس بد، من همان نیم قد ماندهام،البت� مادرم هنوز به شیرهای پاستوریزۀ کاله امیدوار است. هدفما� فقط فوتبال بود.ما از فوتبال لذت میبردی� چرا که چیز دیگری برای لذت بردن وجود نداشت. یا شاید هم برای ما زود بود فهمیدنش...دلخوش به زنگ ورزش بودیم و توپ پلاستیکی فقط همان. زمین فوتبال؟! نه بابا، اسکولید؟! همه چیز فرضی بود.استادیوم.سالن.چمن.توپ میکاسا.دروازهه�.آفساید... تنها چیزی که فرضی نبود، تیم تورک های کلاس بود،آنها واقعی بودند. که دشمن ما بودند.چرا؟ چون مدرسه به ما تنها درس را داد. تیم کوردها و تورک ها جدا شوید! تحریک!! آنهم تحریک ما کوردهایی که فکر میکردی� زمان و زمان دست به دست هم داده اند و کوردستان فرضی ما را از ما گرفتهان�... البته برای مایی که سر و تهما� را مادرمان میشس� این مانیفسته� کمی شاید غلو به نظر برسد اما خب ما در خانه این را شنیده بودیم. فقط ما؟ نه. احتمالا در خانه� آنها هم از این خبرها بود و به آنه� هم میگفتن�: حواستان باشد اینجا شهر شماست و آنها(کوردها)مهمان هستند و حواستان جمع باشد که بزرگتر از دهانشان قدم بر ندارند.حواستان باشد ارومو«ارومیه» بشود رویتان کوردستان میکشند�. برای مایی که از ناظم و مدیر و آقا بابا گرفته با هامان تورکی حرف میزدند،فوتبال بهترین راه بود که به آنها ثابت کنیم که ما کوردیم و اینجاییم. ماهم وجود داریم هرچند اسم خیابان ها را داییاوغل� و باجی اوغلو و قهوه قاباغی بزارید.پس ما با دل و جان تا سر حد پاره شدن بازی میکردی� و سرزانوهای شلوار ما همیشه پاره بود. در قسمتی از کتاب،کوپر مینویس�: از زنی که از فوتبال خسته شده بود پرسیدم،چرا پیروزی بارسا برابر رئال مادرید برایت اهمیت دارد؟ و او جواب داد :فرانکو خود مختاری ما را نابود کرد,زبان ما را ممنوع کرد،و حامی رئال مادرید بود. فوتبال علیه دشمن بعده� به خارج از زمین فرضی کشیده شد.به ستاد های انتخاباتی،خیابان .کوچه .و فریاد ها بلند و بلندتر میش� مادر کوردها را... مادر تورک ها را... حسننننننن بزننننننننن....و جنگ تن به تن شروع میش�. فوتبال چیز عجیبی است کوپر در همان صفحه ۲۲ این کتاب میگوی�: وقتی یک بازی برای میلیاردها نفر اهمیت پیدا میکند،دیگ� نباید فقط یک بازی تلقی شود.فوتبال هیچوق� فقط فوتبال نیست.این ورزش جنگ به وجود میاورد،انقلاب میکن� و مورد توجه مافیاهاست. فوتبال واقعا جنگ است نه تنها برای ما قد و نیم قدها بلکه در تمام دنیا وضع همین است... هنوز هم مادر همدیگر را فحش های بیتربیتی میدهن�... نمونها� تقریبا یک ماه قبل،جهان به چشم دید که تیم بورسا اسپور ترکیه تیم کوردی آمدسپور را تا میشد زدند و تحقیر کردند و ... سه نقطه را دیگر بگذار برای ما باقی بماند،تو فقط این را بدان که اتکشا� را پتک کردند...البته که خاریدنهای� هم وجود دارد... تیم جدا کردنه� همچنان ادامه دارند! اما یک سؤال آن معلم *بیشرف چرا این جنگ را،راه انداخت؟! چرا سیستم دوست دارد این مستطیل سبز یا آسفالت یا زمین خاکی برایمان بشود رینگ محمد علی کلی؟! کوپر در این کتاب میگوی�: شاید فوتبال در هیچج� به اندازه� خاورمیانه و شمال افریقا اهمیت نداشته باشد.برای تروریستها� منطقه،فوتبال یک سرگرمی کامل باید باشد؛ورزشی معمولا مردانه و فاقد جنسیت با دسترسی جهانی،که اغلب بین قبایل مخالف منازعه ایجاد میکن�.دیکتاتورهای محلی_نسلی که در سرتاسر جهان رو به انقراض است_از فوتبال برای کسب اعتبار استفاده میکنن�.برای یافتن معترضان در این دیکتاتوریه� باید به ورزشگاه رفت. بله فوتبال علیه دشمن به نفع خیلیهاس�... کوپر میگوی�: فوتبال چیزی فرا تر از محبوب ترین بازی جهان است.برای میلیونه� نفر فوتبال حکم مرگ و زندگی را دارد.فوتبال به تعبیر پلّه«بازی زیبایی» است که جنگه� را آغاز میکن� و به پایان میرسان�.جرقه� انقلابه� را زده و خیلی از دیکتاتورها را هم در قدرت نگهداشت�. فوتبال برای این جغرافیا فقط آغاز کننده است...
حرف آخر: حرف اول لعنت بر مدرسه! و حرف دوم : خوشبحا� آنهایی که وقتی، ما در مدرسه با دشمن در جنگ «فوتبال» بودیم آنه� پینگ پونگ بازی میکردن�.
همیشه برام سوال بود که آیا دلیل استقبال مردم از این کتاب فقط اسم عادل فردوسی پوره یا واقعا کتاب خوبیه؟ کتاب رو هفته اول مهر از کتابخونه گرفتم و در حالیکه به نیمه ی کتاب رسیده بودم، به این حرف فردوسی پور که توی خندوانه گفت، رسیدم: 《اگ� به فوتبال علاقه مندید این کتاب رو بخونید و اگر به فوتبال علاقه ندارید هم این کتاب رو بخونید.�
واقعا کتابی عالیه. بخش هایی از کتاب: در اولین شب حضورم در مسکو به یک مهمانی رفتم و با آمبولانس به خانه برگشتم. نه به این دلیل که مشکلی داشتم، بلکه چون پزشکان روس که فقط دوازده دلار در ماه درآمد دارند، به خاطر یکی دو دلار با شوق شما را ساعت ۲ صبح هرجایی که دل تان بخواهد می برند.
روس ها از شنیدن این خبر که مربیان فوتبال در کشورشان رشوه می پردازند، خیلی تعجب نمی کنند. چندی پیش از هجده مربی دسته ی اول پرسیده شده بود: آیا صحت دارد که نتایج بعضی از مسابقات لیگ از پیش تعیین می شود؟ تمام هجده مربی پاسخ شان مثبت بود. سوال بعدی این بود: آیا تیم شما در چنین مسابقاتی حاضر بوده؟ هر هجده مربی پاسخ منفی دادند! �
در خلال جام جهانی 2022 قطر این کتاب را خواندم تا شاید اشتیاق گذشته مرا به تماشای فوتبال برگرداند اما چه بگویم
در گذشته ها یکی دو ماه قبل از جام جهانی هیجان و اضطراب زیادی برای دیدن مسابقات در من وجود داشت، برنامه بازی ها را میدیدم و برنامه ریزی دقیقی میکردم که برای بازی های مهم وقتم را خالی کنم و آن ها را از دست ندهم اما باورنکردنیست که این من ِ تغییر یافته، امسال حتی نفهمیدم که مسابقات کی شروع شده اند
طبیعی هم هست بالاخره این همه فریاد خاموش شده در گلو، بغض فروخورده در سینه و رویاها و آرزو های دفن شده در ذهن و خیال، به سنگ تبدیل می شوند و جای جای وجود آدم را در احاطه خود در می آورند. این گونه است که آدم کم کم بی تفاوت می شود بی انگیزه می شود و این سوال "که چیِ" آزار دهنده در پس هر فعلی خودش را نمایان می سازد
Soccer has the most widespread appeal of any sport on Earth; everyone knows that. What may not be as readily apparent � especially in countries like Canada and the United States of America, where soccer lags in popularity behind football, baseball, basketball, and hockey � is how strongly soccer can influence social, cultural, and political life in the countries where it is most popular. Simon Kuper’s Soccer Against the Enemy takes to the pitch with the intent of exploring that often-overlooked aspect of the game.
Kuper, a British sports journalist who has written for publications such as the Financial Times, traveled the world as a young and struggling writer in order to explore How the World’s Most Popular Sport Starts and Fuels Revolutions and Keeps Dictators in Power (the book’s subtitle). His travels led him to literal visits to, or journalistic explorations of, Holland, Germany, Lithuania, Latvia, Estonia, Russia, Ukraine, Hungary, Italy, Spain, Botswana, Cameroon, South Africa, Argentina, Brazil, Great Britain, Ireland, Croatia, Iraq, Libya, Iran, and the U.S.A.
One consistent theme of Kuper’s book is that aside from religious practice, “there is no public pursuit to match the game� of soccer (p. 1) as an element of cultural life in societies around the globe; a subsidiary theme, and an increasingly important one in a world that seems daily to become less stable, is that “the less free a country is, the more soccer matters� (p. xiii). Throughout the book, Kuper explores both of these themes energetically and knowledgeably.
Kuper assumes that the reader will have a certain familiarity with many of world soccer’s major stars and historic events. If you would tend to think that the Battle of Highbury must have been a military engagement from the English Civil War (it wasn’t), or that the “Hand of God� incident at the 1986 World Cup must have involved the actual Hand of God (it didn’t), then you may find yourself going to Wikipedia a time or two to garner some necessary background information. The effort will be worthwhile. Watch the “Hand of God� goal on YouTube while you’re at it.
Which chapters of Soccer Against the Enemy interest you the most may depend on your nationality, or on your own prior experiences with soccer as player or spectator. As an American, I particularly enjoyed Chapters 15 and 19, both of which deal with the place of soccer in the United States.
Chapter 15 explores, among other topics, the uncertain future of professional soccer in the U.S.A. I've observed how hard Major League Soccer has worked to market the sport; back in the 1990's, the Washington Post would print a bilingual page for the local MLS team, D.C. United, in a clear and welcome outreach to the Washington area's growing Hispanic and Latinx population.
And those efforts at outreach may have paid off; I drove from my home in Northern Virginia to see my first D.C. United game a few years ago, during the team’s last year in Washington’s old R.F.K. Stadium, and was impressed by the size and enthusiasm of the crowd as D.C. United thrashed the San Jose Earthquakes. Today, D.C. United has a brand-shining-new stadium on the Southwest Washington waterfront. Perhaps the future for professional soccer in the United States is better than Kuper seems to think. I hope so.
Similarly, Chapter 19 looks at the way soccer builds in popularity across the States with each new World Cup tournament, only to recede into relative obscurity for the next three and a half years. During the Brazilian World Cup, we all read the articles about how international soccer had finally arrived as a major American spectator sport. I remember reading the same articles during the United States World Cup of 1994, and I wonder if some of the same articles may have been dusted off and re-filed yet again this year, during the ongoing Qatar World Cup of 2022.
I also liked Chapter 7, which deals with soccer in Hungary, and focuses specifically on the Ferencváros club of Budapest, because I lived in Hungary in the fall of 2011, and often drove by the Ferencvárosi stadium when I was on my way from our home in Szeged to downtown Budapest. The scenario that Kuper describes in the chapter, of Ferencvárosi fans at an away game in Bratislava, Slovakia, “who may or may not have been chanting ‘Greater Hungary� and ‘Give us Southern Slovakia back’� (p. 79), did not surprise me � because, from living in Hungary back in 2011, I know what a scar the 1920 Treaty of Trianon, which deprived Hungary of two thirds of its pre-World War I territory, left in Hungarian national life. As it is in Hungary, so it is throughout the world; in Kuper’s persuasive formulation, soccer in each country reflects the political and social issues that are part of that country’s life and character.
Particularly interesting, and disheartening, was Chapter 18, which examines the “Old Firm� � the longstanding Glasgow-based rivalry between Celtic, whose fans are predominantly Catholic, and Rangers, whose supporters are mostly Protestant. As Kuper points out, fewer Glaswegians of any religious heritage are attending church, and more are entering into religiously mixed marriages; but supporters of both clubs cling to their old practices of engaging in verbal and sometimes physical violence against each other “because the fans enjoy it so much. They are not about to give up their ancient traditions just because they no longer believe in God� (p. 264).
Leaving the tension of early-1990’s Northern Ireland to attend a Rangers-Celtic match in Glasgow, Kuper listens as Celtic fans cheer IRA hunger-striker Bobby Sands and Rangers fans chant “No Surrender� and “Nooooo Pope of Rome� slogans, and asks himself, “Had I really left Ulster that morning? Was this really part of the country I lived in?� (p. 265). And when he refers to Rangers-Celtic as “The Ninety Minutes� Hate� (p. 265), the echo of the Two Minutes' Hate from George Orwell’s 1984 is unmistakable, and troubling. What does it say about us as human beings, that so many of us draw so much pleasure from hatred � and that sport in so many countries provides a socially acceptable outlet for hate?
Finding this book during the 2014 World Cup was a memorable experience, and I found that some of Kuper’s insights were downright prophetic. Chapter 17, “Pelé the Malandro,� considers the role of soccer in Brazilian society, with particular attention to conflict between modernists and traditionalists regarding how the Brazilian side should play soccer. When Kuper writes that “The modernizers, in politics as in soccer, want to turn Brazil into a second Germany� (p. 247), I couldn’t help but think back to Germany’s 7-1 defeat of Brazil in the 2014 World Cup semifinals in Brazil. That event � for Brazilians, a deep cultural wound and historic trauma, if not a national crisis � will certainly take its place within World Cup lore, along with many of the other historic events that Kuper chronicles and examines throughout his book.
Updated from its original 1994 publication to include a new chapter on soccer in the Middle East and its ties to Islamist jihadism, as well as a new preface and postscript, Soccer Against the Enemy is helpful reading for anyone who is interested in the cultural power and influence of soccer.
علت محبوبیت این کتاب را درک نکردم، شاید حدود 50 درصد این کتاب به ایده اصلی آن مربوط بود و باقی یادداشتها� یک خبرنگار ورزشی بود از سفرهایش به کشورهای مختلف و خیلی ارتباطی با سیاست و جنگ نداشت و فقط روایت و نتیجه مشاهده او از فوتبال در نقاط مختلف دنیا بود. با این حال در همان 50 درصد نویسنده به خوبی شما را فریب میده�. دقیقا تاکید میکن� که فریب میده� چون حرف زیادی برای گفتن در ایده اصلی ندارد و حواشی را پروار میکن�. کتابی است که از هرجایی میتوا� شروع به خواندنش کرد و خیلی دربند ابتدا و انتها نیست، از این حیث این نکته خوبی است تا از جایی که حس میکنید خوشتان میآی� بخوانیدش. برای کسانی که میخواهن� بنویسند هم این کتاب خوبی است چون لحن و زبان خوبی دارد که شاید بخشی از آن به خاطر مترجمش باشد. در مجموع تجربها� معمولی برایم بود، در حالی که انتظار داشتم شگفتزد� شوم به قول فوتبالیه� در نیمه هنر نویسنده شگفتی خلق میشو� نه نیمه محتوای آن!
اگه علاقه مند به فوتبال باشی از خوندنش لذت می بری. اگه علاقه ای به فوتبال نداشته باشی، با خوندن این کتاب علاقه مند میشی :) به قول عادل: چیه این فوتبال!
این کتاب برای من بسیار پرماجراست. یادمه کتاب رو همون سال 89 که چاپ شد خریدم، اما هر بار رفتم سراغش به دلیلی کنار گذاشتمش. حتی یک قفسه توی گودریدز ساختم برای کتابها� دراپ شده و تا مدته� تنها عضوش همین کتاب بود. پارسال که همزمان با جام جهانی نسخه� ایپاب� اومد، گفتم بخرمش و توی راه و اینا بخونم. بازم میسر نشد. تا اینکه امسال نسخه� صوتیش با صدای عادل بیرون اومد و بالاخره دلتنگی چند ماهه برای عادل و صداش قوه� محرکها� شد که سراغ کتاب برم و تمومش کنم.
کتاب راجع به نقش سیاست در فوتبال و نقش فوتبال در سیاسته. اینکه در کجای دنیا فوتبال روی سیاست تاثیر گذاشته و در کجا این تاثیر برعکس بوده. از دشمنی خونین آلمان و هلند میگ� که به مستطیل سبز کشیده شده، از اوکراین و مافیاهایی میگ� که دارایی باشگاهشو� از بودجه� سالانه کشورشون هم بیشتر بوده، از ژنرالها� دیکتاتور آرژانتین میگ� و استفاده� ابزاری ناموفقشو� از فوتبال، از اینکه چرا فوتبال توی آفریقا مهمه و چرا توی آمریکا هنوز فوتبال آمریکایی محبوبتر� و در نهایت اینکه چطور تروریسته� به نقش کلیدی ورزش و به خصوص فوتبال در ایجاد وحشت و رسیدن به اهدافشون پی بردند.
نویسنده برای نوشتن این کتاب کل دنیا رو گشته و به کشورهای جماهیر شوروی و اروپا و آفریقا و آمریکا و آمریکای لاتین سری زده. انصافا کار دشواری بوده، به خصوص که هنگام نگارش نسخه� اولیه� کتاب (1993) هم حمل و نقل به اندازه� امروز راحت نبوده و هم اینکه خیلی از کشورها فضای بستها� داشتن و حتی سفر به اونجا هم دشوار بوده. کتاب مخلوطی از سفرنامهها� سایمون کوپر و البته اشاره به اتفاقات تاریخی �� دیدار و گفتوگ� با ستارهه� و سیاستمدارها و افراد در سایه است. اما به نظرم خیلی جاها از هدف اصلیش دور میش�. خیلی از خاطراتی که توی کتاب اینجا و اونجا نقل میش� به نظرم تناسب چندانی با هدف کتاب نداره و حتی یکی از درخشانتری� فصلها� کتاب (به نظر من) اصلا راجع به سیاست نیست و درباره� یکی از سبکها� فوتباله (فصل نهم - یک روز با هلنیو هررا).
از طرف دیگه کتاب الان خیلی قدیمی شده. نسخه� اولیه� کتاب سال 1993 منتشر شده و طبیعیه که اکثر ارجاعات کتاب مال تیمها� بازیکنان، مربیها� سیاستمدارها و حتی جهتگیریها� کشورها در اون زمان باشه. چیزی که شاید مخاطب جوان امروزه� فوتبال باهاش زیاد آشنا نباشه. اسامی فراوانی توی کتاب وجود داره که مطمئنا برای همدورهها� آقای سایمون کوپر معنی زیادی دارن، اما برای مخاطب جوان نه. به همین دلیل شاید برای یک جوان مثلا سی ساله آنچنان جذابیتی نداشته باشه. البته در سال 2005 دو فصل به کتاب اضافه شده که به نظرم کمک چندانی در بهرو� کردن مطالب نکرده.
با این حال کتاب بیفایدها� نیست. حداقلش اینه که توی یک کتاب چهارصد و خوردها� صفحها� همراه نویسنده به سراسر دنیا سفر میکنید� از تاریخچه� خیلی از کشورها سر در میارین و دیدتون وسیعت� میش�. و و در این بین بعضی فصله� واقعا جذابه. مثلا فصل فرمانروایان اوکراین که راجع به مافیای دیناموکیفه، یا فصل آرژانتین که از ژنرالها� دیکتاتور این کشور میگه� فصل مربوط به آفریقا و البته همونطو� که پیشت� گفتم فصل ملاقات با هلنیو هررا و در نهایت فصل پایانی کتاب که مطمئنا برای همه� ما اهالی خاورمیانه جذابه.
توی نسخه� فارسی قسمت مربوط به ایران در فصل نهایی کاملا حذف شده. البته عادل این موضوع رو توی مقدمه� کتاب گفته (که ممنونم از این کار حرفهای�) و من که اون بخش رو به زبان اصلی خوندم قبول دارم قابل چاپ نبوده. ضمن اینکه برداشتها� سایمون کوپر و برخی ارجاعات تاریخیش توی اون چند صفحه چندان هم معتبر نیست. با این حال به نظرم مهمتری� نتیجهگیر� کتاب توی همون قسمت حذف شده و این جمله است:
The game is a good way of studying what is going on in repressed societies, but it rarely changes these societies
در نهایت اینکه خیلی جاها دیدم این کتاب رو به فوتبالندوستا� هم توصیه میکن� و میگ� حتی اونه� رو هم به فوتبال علاقهمن� میکن�. اما من چندان با این نظر موافق نیستم.
قبل از این هیچ وقت توجهم به فوتبال جلب نشد (به جز بازیهای ایران تو جام جهانی که اونم درواقع همراه شدن با موج همه گیری بود )اما با خوندن کتاب متوجه جذابیتهای جامعه شناختی فوتبال شدم.خیلیا فکر میکنن این بده که مردم به یک بازی ۱.۵ ساعته با ی توپ گرد تو ی زمین بزرگ انقدر اهمیت میدن و براش میجنگن و پول خرج میکنن در واقع فوتبال رو در حد یک بازی میبینن واقعا.با خوندن کتاب متوجه میشیم اتفاقا برعکس چون چیزهای مهم تونستن از طریق فوتبال بیان بشن اونو به یک امر مهم تبدیل کردن... دونستن خیلی چیزا جذاب بود ! مثلا دونستن اینکه شعار بارسا که« فراتر از یک باشگاه» هستش واقعا یعنی چی! چرا بازی سلتبک رنجرز یا بعضی بازیهای بین المللی انقدر مهمه یا زمانی مهم بوده !کتاب درباره فوتباله اما پر از اطلاعات تاریخی مثلا: کینه تاریخی هلندی ها از المان ، تفاوت طرفداران هرتابرلین و دینامو قبل فروپاشی دیوار برلین ،فساد فوتبالی در شوروی و اوکراین ،دعوای اسلواکی و مجارستان ،یا کرواسی و صربستان ،تفاوت فوتبال هلند و انگلیس، خصلت مالاندرو در فوتبال برزیلیها ، حقایقی در باره جام جهانی ۱۹۷۸ ارژانتین ،چرا فوتبال در آفریقا مهمه و در آمریکا مهم نیس؟ و از قشنگترین فصلها هم فصل فوتبال در خاورمیانه ... با اینحال در کل خیلی جاها سرعت خوندنم کم میشد و کتاب از جذابیت و کشش میفتاد و منو نمیکشوند با خودش ! شاید چون تعداد کلمات جدیدی که تو یک جمله میدیدم زیاد میشد و شاید برای مخاطب فوتبالی که الان ۳۰-۴۰ سالش باشه کتاب خیلی خیلی جذابتر باشه اما با این حال باز هم کتاب رو پیشنهاد میکنم چون چیزهای خیلی جالبی که هیچ چیزی ازش نمیدونستم رو فهمیدم به قول خود فردوسی پور مترجمکتا� : 《اگ� به فوتبال علاقه مندید این کتاب رو بخونید و اگر به فوتبال علاقه ندارید هم این کتاب رو بخونید.� با اینکه کتاب چاپ شده چیزی درباره ایران نداره (با احتساب حذف ی قسمتهاییش برای چاپ در ایران ) اما جالبه تهش میتونیم خیلی از مسائل فوتبالی خودمونو هم بفهمیم مثلا اینکه چرا دربی استقلال پرسپولیس همیشه مهم بوده(منشا تاریخی متفاوتشون)گل استیلی به امریکا و یا طرفداران پرشور از تیم نساجی قایمشهر (به عنوان یک قایمشهری :)) ) و هزارتا چیز دیگه این کتاب میخاد بگه تو همه جای دنیا همین احساسات وجود دارن و در واقع فوتبال روشی برای اعتراض و روشی برای داشتن نیمچه ازادی بیان تو کشورهای غیردموکراتیک و نشونه خوبیه از گسستهایی که هنوز تو جامعه هستن و نمیشه نادیده شون گرفت ... تکه هایی از کتاب: «هوادار بودن یعنی جمع شدن با دیگران و آزاد بودن» «بارسا صدبرابر مهروفتر از خود کاتالونیاست و مایه اصلی غرور کاتالان در زمان تسلط فرانکو� بر اسپانیا .آنها تنها منبع بودند. از زنی که از فوتبال هم خسته شده بود پرسیدم چرا پیروزی بارسا بر رئال مادرید برایت اهمیت دارد؟ و او جواب داد فرانکو خودمختاری مارا نابود کرد و زبان مارا ممنوع کرد و حامی رئال مادرید بود » گفته میشود ژنرال فرانکو در دهه های قبل ترکیب رئال مادرید را از بر میگفت و در دوران او هنکام بازی های رئال در بارسلون هوادارا� اجازه نداشتند پرچم ها کاتالان را به نوکمپ بیاورند . هواداران بارسا پس از چنین بازیهایی با خستگی به اندازه بازیکنان به خانه میرفتند. نمیشد در خیابانها فریاد زد «فرانکو خیانتکار »بنابراین مردم در عوض این خطاب را به بازیکنان رئال مادرید فریاد میزدند . این یک پدیده روانشناختی است. اگر نتوانید سر پدرتان فریاد بزنید سر کس دیگر فریاد میزنید کاتالونیا فقط در نوکمپ هنوز وجود داشت و یگانه مطهر کاتالان که فرانکو هرگز جرئت نکرد به ان دست بزند بارسا بود ..!» «شاید فوتبال در هیچ جا به اندازه خاورمیانه و شمال افریقا اهمیت نداشته باشد برای تروریستهای منطقه فوتبال یک سرگرمی کامل باید باشد . ورزشی معمولا مردانه و فاقد جنسیت با دسترسی جهانی که اغلب بین قبایل مخالف منازعه ایجاد میکند و دیکتاتورهای محلی از فوتبال برای کسب اعتبار استفاده میکنند . برای بافتن معترضان در این دیکتاتوریها باید به ورزشگاه رفت ...»
کتابی بود که به خواندنش میارزی� ولی به خریدنش نه. و فکر میکن� علاقه داشتن یا نداشتن به فوتبال چندان تأثیری در خوشایند بودن کتاب نداشته باشد. بینظیرتری� و خواندنیتری� فصل کتاب برای من فصل سوم با عنوان «مخالف فوتبال» بود که به زندگی یک عشق فوتبال بهنا� کلابفلای� در برلین شرقی تا زمان سقوط دیوار میپرداخ�. حکایت زندگی او در چنان جامعه� بستهای� و بلاهایی که صرفن بهخاط� علاقه به تیم آلمان غربی از سوی دستگاه اطلاعاتی مخوف آلمان شرقی بر سرش آمده بود فوقالعاد� تکاندهنده -و البته برای ما تاحدود زیادی ملموس- بود.
فوتبال چیزی فراتر از محبوب ترین بازی جهان است.سایمون کوپر به 22 کشور جهان سفر کرد تا تاثیرگاه عجیب فوتبال بر سیاست و فرهنگ این کشورها را درک کند. اوهمچنین اشتراک ترسناک بین فوتبال و سیاست را روشن کرد.حاصل تلاشش او تحقیق جالبی در باره فوتبال و جایگاهش در جهان است.
او گفت در بسياري از موارد داورها از هر دو تيم رشوه مي گيرند و بعد بازي را عادلانه قضاوت مي كنند.تيم ها براي اينكه عدالت در موردشان رعايت شود به داور پول مي دهند. حتي اگر فوتبال رو دوست نداريد اين كتاب رو بخونيد، خيلي خوبه
هلند و آلمان و داستانهای روسیه و آفریقا برام جالب بود،ولی چون در کل برای خیلی وقت پیش بود و من اکثر شخصیتها رو نمیشناختم یه کم خسته میشدم کاش همچین کتاب واسه فوتبالیستای زمان ما بود
As a huge football supporter (I refuse to say soccer) -- this book is very disappointing. Don't read it.
This book was written in 1994, and reading it nearly 20 years later -- it is grossly outdated (even with the updates in 2006).
I had to put the book down 30 pages in because it was so dire. I skimmed through other sections just to see if it was just as bad -- and it was. The writing is uninteresting and the stories are tiresome. Celtic is Catholic and Rangers are Protestant...you don't say? Berlusconi is a brazen AC Milan president and politician...really? Holland and Germany had a bitter football rivalry in the 1970s due to wounds from 30 years earlier...who would have thunk it?
The book is essentially this...random, disconnected stories of our author's travel throughout the world as he rehashes football narratives that true supporters already know -- and doesn't provide anything new to them. All these 'stories' you can read about in 5-10 mins on wikipedia in essentially the same type of prose.
If this book was a famous football moment, I'd relate it to Roberto Baggio's missed penalty kick (and hairdo) in the 1994 World Cup. Just utter dribble.
سایمون کوپر، خبرنگار جوانِ بیست و دو/سه ساله� انگلیسی به 22 کشور سفر کرده و مشاهدات و تحلیلهای� در رابطه� فوتبال با سیاست را در این کتاب منتشر کرده است. هیچ علاقها� به فوتبال ندارم ولی با این حال به نظرم کتاب بدی نبود. البته باعث نشد که به فوتبال علاقهمن� شوم. به نظرم بعضی از پانوشتهای� زیادی بود و فرودوسیپو� مثل گزارشها� فوتبالیا� سعی میکر� در مورد هر چیزی به خواننده اطلاعات بدهد. مثلا توی متن یکی از گزارشه� اسمی از چخوف، داستایوفسکی و نویسندهها� معروف دیگر آمده بود و فردوسیپو� توی پانویس چندخط از زندگینامه� هر کدام از این نویسندهه� را نوشته بود!
پ.ن: مترجم در مقدمه� کتاب نوشته قسمتی از متن اصلی را حذف کرده است. حدس میزن� این قسمت مربوط به فوتبال ایران بوده. بخشی از فصل آخر کتاب: یکی از دلایلی که فوتبال این همه در این قسمت جهان {خاورمیانه} اهمیت دارد، کمبود سایر تفریحات است. در خیلی از پایتختها� منطقه این جوک موقعی که یک خارجی وارد یک تاکسی میشو� گفته میشو�: راننده تاکسی آرام میگوی�: «گوش کن، دوست داری جایی بری که بهت خوش بگذره؟» خارجی میگوی�: «آره»، «جایی که خانمه� هم باشند؟» خارجی میگوی�: «آره»، راننده میگوی�: «چنین جایی وجود ندارد.» (ص ۴۰۸)
یکی از معدود کتاب های مفصلی که من رو پای خودش نشوند و یه کاری کرد که برای خوندش وقت بذارم! حتی اگه کسی فوتبال دوست نداره خوندن این کتاب میتونه براش جذاب باشه چون همه چیزش کاملا مستند و واقعی و جامعه شناختیه!
الآن یک هفته ای می شه که مطالعه ی این کتاب رو به پایان رسوندم ولی به لطف دولت تدبیر و امید یک هفته هم هست که اینترنت توی مملکت ما قطعه. خیلی برام مهم نبود بیشتر از این منظر نوشتم که اینجا این اتفاق به یادگار بمونه . بگذریم اما کتاب شاید آخرین تلاش بنده بود برای برقراری ارتباط با فوتبال باشگاهی و متاسفانه اینم شکست خورد راستش من زیاد از کتاب خوشم نیومد به دلیل چون اولا اونقدرها هم به فوتبال باشگاهی علاقه ندارم و کتاب هم نتونست منو علاقمند کنه که حتی بخوام بعدها هم پیگیر وقایع باشم با تمام حواشی و نکاتی که در مورد کشورها و باشگاه ها و بازیکن ها و آدم ها گفت. دوم اینکه من فکر می کردم اجتماعی و سیاسی تر از اینی که بود باشه که نبود دقیق تر گول حرف های عادل فردوسی پور در برنامه ی کتاب باز رو خوردم که گفت خیلی اجتماعی و سیاسیه، واقعا خیلی که هیچ شاید یک کم بود اونم در حمله کردن به شرقی ها فقط خودشون که خوبن کلا. دو نکته ی اضافه هم ذکر کنم براش اول اطلاعات خوب هم داشت فکر نکنید همه ش بد بود و ضعیف و ... شاید چون من خیلی فوتبالی نیستم چنین حس و حالی داشتم. دوم خیلی قدیمیه ، سال چاپ رو نگاه کنید حتما البته برای نسخه اصلی نه چاپ در ایران کتاب سال 1994 چاپ شده و اگر آدم اندازه ی فردوسی پور و میثاقیان و نردهای فوتبالی در این حد خوره ی فوتبال نباشه کلی از کاراکترها رو نمی شناسه منم مارادونا و پله و گس کویین و ... رو می شناختم اما فصل های اوکراین ،آمریکا و آمریکای جنوبی و آفریقا و آسیا نه اوضاع خیلی خراب بود و کسی رو نمی شناختم در هر حال من که خوشم نیومد .
به کاهدون زدم این کتاب واقعا با اون چیزی که ادعا میکنه هست کیلومترها فاصله داره. بیشتر شبیه یادداشته� و خاطرات یه خبرنگاره. فوتبال قطعا چیزی هیلی فراتر از اونیه که در مستطیل سبز اتفاق میافته� اما این کتاب به هیچ وجه وارد تاثیرات فوتبال بر سیاست یا فرهنگ نمیشه و و در حد خاطرهنویس� میمون�. ترجمه هم خیلی خوب نبود.
لازم نیست حتماً به فوتبال علاقه داشته باشین تا این کتاب رو بتونین بخونین ! اینجاس که میفهمین باید بین یه داور آماتور بودن و یه داور حرفه ای بودن انتخاب کنید ! دوست دارین جلو دروازه حریف وایسین و مثل بچه نق نقو ها برای تیمتون پنالتی بگیرین یا اینکه نه ، وسط زمین جوری سوت بزنین همه تیمتون رو شایستۀ قهرمانی بدونن ؟
محبط فالموضوع لم يكن على هذا القدر من القوة الذي توقعته والترجمة هي ترجمة حرفية للأسلوب الصحافي البريطاني، وهو ما يفقد الكتاب كثيراً من حيويته ورشاقته المفروضة حين يتعلق الموضوع بمناقشة كرة القدم
کتابی با عطر ترجمه عادل و طعم صدای عادل که با همکاری رادیو گوشه منتشر شده بود و در زمانی که کرنا باعث به وجود آمدن اوقات فراغت بیشتر شد سبب شد تا دلتنگی برنامه نود رو هم فراموش کنیم و آب سردی بود بر دل هواداران فوتبال.
بریم سراغ کتاب
اول باید بگم که دوست داشتم تو کتاب از ایران هم گفته میشد چرا که پتانسیل بسیار بالایی داشت تا در این فهرست قرار بگیره از پرتماشاگرترین بازی و تیم آسیا تا رقابت ها و کری های بعضا شوکه کننده از قتل هواداران. با این کتاب باز هم دلتنگ فوتبال شدم باز هم دلتنگ استادیوم شدم با این که تو استادیوم هم دلتنگ نیامدن خواهرانمون هم بودیم؛به همین دلیل همیشه دقیقه 25 با شعار معروف آذربایجان قیزلاری حمایت خودمون رو از نیمی جامعه که حقشون پایمال شده بود میکردیم.
شعار این بود: آذربایجان قیزلاری گؤیلرین اولدوزلاری استادیوم یوللاری یوللاریزی گؤزلوری
دختران آذربایجان ستاره های آسمان راه های استادیوم چشم به راه قدم های شماست
دو سال هست که این شعار رو میدیم امیدواریم راه باز بشه
داخل کتاب به مفاهیم جهان شمول و مدیریت افکار عمومی با فوتبال پرداخته شده به طوریکه خیلی از کشور ها مثل همین ایران خودمان تنها تفریح برای جوان هاش شده فوتبال. این که افکار عمومی رو میشه با ورزش های پرطرفدار مدیریت کرد امریه که هممون شاهدش بودیم از نمایندگان مجلس که با طرفداری از تیم خاص به مجلس راه یافتند تا کشتی گیران و وزنه بردارانی که سمت های مختلفی از شورای شهر و... داشتند. مثلا در ارومیه والیبال ورزش اوله در شمال کشتی و بقیه هم فوتبال که میبیند چه سوء استفاده هایی از این هواداری میشه. البته محدود به ورزش ایران هم نیست کریکت در هند و پاکستان جودو در بلغارستان و ورزش های دیگر.
مساله فساد در فوتبال محدود چند کشور هم نمیشه کل فوتبال درگیر فساد هست نمنه کوچکش رو تو همین زمینه پرونده های بازیکنان خارجی میتونید ببینید در کل فوتبال باهمه شیرینی ها تلخی هاش بازم فوتباله.
کتاب خودش به نظر من 3 ستاره داشت ولی به خاطر عادل فردوسی پور عزیز 4 دادم
Bilen zaten biliyor, ancak bilmeyenler bu kitaptan futbol kitabıdır diye uzak durmasınlar. Bu kitap taktik, strateji, kupalar vs. anlatmıyor. Gücü elinde tutanların futbolu hangi amaçlarla kullandığını, futbolun ne tür bir "oyun"a dönüştürüldüğünü anlatıyor.
Yayımlanışının üzerinden yirmi yıldan fazla bir zaman geçtiği için bazı kişiler, takımlar eskide kalmış olsa da hala kitaptan öğrenilecek şeyler var. Futbolseverlere zaten öneririm, ayrıca dünya tarihi, siyaset ve sosyolojiye merakı olanlara da tavsiye ederim.
مقدمه کتاب جمله ای داشت که واقعا درست بود: اگر فوتبال دوست دارید، این کتاب رو بخونید و اگر به فوتبال علاقه مند نیستید هم این کتاب رو بخونید.
کتاب راجع به تجربیات و تحلیل یک خبرنگار بریتانیاییه که از خاطراتش در کشورهای مختلف میگه� سعی میکن� رابطه فوتبال با فرهنگ رو تو هر اقلیم روشن کنه و به ارتباط فوتبال با سیاست و سیاست مداران وقت میپرداز� که حاوی اطلاعات تاریخی نسبتا خوب و جذابیه.