ŷ

Sarah > Sarah's Quotes

Showing 1-13 of 13
sort by

  • #1
    محمدرضا شفیعی کدکنی
    “در روزهای آخر اسفند
    کوچ بنفشه‌ها� مهاجر
    زيباست
    در نيم‌رو� روشن اسفند
    وقتی بنفشه ها را از سايه های سرد
    در اطلس شميم بهاران
    با خاک و ريشه
    - ميهن سيارشان �
    از جعبه‌ها� کوچک و چوبی
    در گوشه‌� خيابان می‌آورن�
    جوی هزار زمزمه در من
    می‌جوش�:
    ای کاش
    ای کاش، آدمی وطنش را
    مثل بنفشه‌ه�
    (در جعبه‌ها� خاک)
    يک روز می‌توانس�
    هم‌را� خويشتن ببرد هر کجا که خواست
    در روشنای باران
    در آفتاب پاک”
    محمد رضا شفيعي كدكني

  • #2
    Jalal ad-Din Muhammad ar-Rumi
    “You were born with wings, why prefer to crawl through life?”
    Rumi

  • #4
    José Saramago
    “Inside us there is something that has no name, that something is what we are.”
    José Saramago, Blindness

  • #6
    Forugh Farrokhzad
    “در کوچه باد می اید
    این ابتدای ویرانیست
    آن روز هم که دست های تو ویران شدند باد می آمد ”
    فروغ فرخزاد / Forough Farrokhzad, گزینه اشعار فروغ فرخزاد

  • #7
    احمد شاملو
    “چراغی در دست
    چراغی در دلم.
    زنگار روحم را صیقل می زنم
    اینه ئی برابر اینه ات می گذارم
    تا از تو
    ابدیتی بسازم.”
    احمد شاملو / Ahmad Shamloo

  • #8
    احمد شاملو
    &ܴ;م
    لرزش دست و دلم
    از آن بود که
    که عشق
    پناهی گردد،
    پروازی نه
    گریز گاهی گردد.

    ای عشق ای عشق
    چهره آبیت پیدا نیست
    ***
    و خنکای مرحمی
    بر شعله زخمی
    نه شور شعله
    بر سرمای درون

    ای عشق ای عشق
    چهره سرخت پیدا نیست.
    ***
    غبار تیره تسکینی
    بر حضور ِ وهن
    و دنج ِ رهائی
    بر گریز حضور.
    سیای
    بر آرامش آبی
    و سبزه برگچه
    بر ارغوان
    ای عشق ای عشق
    رنگ آشنایت
    پیدا نیست”
    احمد شاملو / Ahmad Shamlou

  • #9
    احمد شاملو
    &ܴ;مرا
    تو
    بی سببی
    نيستی.
    به راستی
    صلت کدام قصيده ای
    ای غزل؟
    ستاره باران جواب کدام سلامی
    به آفتاب
    از دريچه ی تاريک؟

    کلام از نگاه تو شکل می بندد.
    خوشا نظر بازيا که تو آغازمی کنی!”
    احمد شاملو, ابراهیم در آتش

  • #10
    احمد شاملو
    “روزی ما دوباره كبوترهایمان را پیدا خواهیم كرد
    و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

    روزی كه كمترین سرود
    بوسه است
    و هر انسان
    برای هر انسان
    برادری ست
    روزی كه دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
    قفل افسانه ایست
    و قلب
    برای زندگی بس است

    روزی كه معنای هر سخن دوست داشتن است
    تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
    روزی كه آهنگ هر حرف، زندگی ست
    تا من به خاطر آخرین شعر، رنج جستجوی قافیه نبرم
    روزی كه هر حرف ترانه ایست
    تا كمترین سرود بوسه باشد

    روزی كه تو بیایی، برای همیشه بیایی
    و مهربانی با زیبایی یكسان شود
    روزی كه ما دوباره برای كبوترهایمان دانه بریزیم ...

    و من آنروز را انتظار می كشم
    حتی روزی
    كه دیگر
    نباشم&ܴ;
    احمد شاملو

  • #10
    احمد شاملو
    “کوه از نخستین سنگ آغاز می شود و انسان از نخستین درد”
    احمد شاملو

  • #11
    &ܴ;مرا کیفیت چشم تو کافیست”
    باباطار
    tags: love

  • #12
    Thomas Paine
    “تمام دنیا سرزمینم، همه مردم جهان برادران و خواهرانم و نیکی کردن به آنها کیش و آیینم است”
    Thomas Paine

  • #13
    “دریغ مدت عمرم که بر امید وصال, به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق,
    چگونه باز کنم بال در هوای وصال, که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فرق,
    بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود, ز موج شوق تو در بحر بی‌کرا� فراق,”
    حافظ شيرازي, غزليات حافظ شيرازي

  • #14
    Nader Ebrahimi
    “براي زنده ماندن به 2 خورشيد نياز داريد :
    يكي در قلب و يكي در آسمان”
    نادر ابراهيمي



Rss