ŷ

Pegah > Pegah's Quotes

Showing 1-30 of 47
« previous 1
sort by

  • #1
    Katharine Graham
    “The longer I live, the more I observe that carrying around anger is the most debilitating to the person who bears it.”
    Katharine Graham

  • #2
    Jane Austen
    “The person, be it gentleman or lady, who has not pleasure in a good novel, must be intolerably stupid.”
    Jane Austen, Northanger Abbey

  • #3
    Elizabeth Gilbert
    “In desperate love, we always invent the characters of our partners, demanding they be what we need of them, and then feeling devastated when they refuse to perform the role we created in the first place.”
    Elizabeth Gilbert, Eat, Pray, Love

  • #4
    Elizabeth Gilbert
    “It all goes away. Eventually, everything goes away.”
    Elizabeth Gilbert, Eat, Pray, Love

  • #5
    Elizabeth Gilbert
    “I'm choosing happiness over suffering, I know I am. I'm making space for the unknown future to fill up my life with yet-to-come surprises.”
    Elizabeth Gilbert, Eat, Pray, Love

  • #6
    Charles Bukowski
    “being alone never felt right. sometimes it felt good, but it never felt right.”
    Charles Bukowski, Women

  • #7
    Charles Bukowski
    “yes, Wagner and the storm intermix with the wine as nights like this run up my wrists and up into my head and back down into the gut”
    Charles Bukowski, You Get So Alone At Times That It Just Makes Sense

  • #8
    Christian Bobin
    “دنیا مملو از جنایت است، زیرا در دست کسانی است که پیش از هر کس خود را به قتل رسانده اند و اتکاء به نفس و آزادی شان را در خود خفه کرده اند.
    من نمی دانم چرا این آدم ها خود را اسیر می کنند. آن ها دهان شان را به شیشه ی قراردادها می چسبانند و از بخاری که با نفس های شان روی شیشه ایجاد می شود، خود را از عشق ورزیدن به زندگی باز می دارند.”
    Christian Bobin, La plus que vive

  • #9
    Ernest Hemingway
    “There is no friend as loyal as a book.”
    Ernest Hemingway

  • #10
    Ernest Hemingway
    “Happiness in intelligent people is the rarest thing I know.”
    Ernest Hemingway, The Garden of Eden

  • #11
    Sadegh Hedayat
    “I thought to myself: if it’s true that every person has a star in the sky, mine must be distant, dim, and absurd. Perhaps I never had a star.”
    Sadegh Hedayat, The Blind Owl

  • #12
    Heinrich Böll
    “به شکل عجیب و غریبی با وجود تمام تجارب تلخی که با همنوعان خود پشت سر گذاشته‌ام� آنها را دوست دارم. منظورم انسان‌ه� هستند.”
    Heinrich Böll, عقاید یک دلقک

  • #13
    Heinrich Böll
    “I am a clown...and I collect moments.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #14
    Heinrich Böll
    “An artist is like a woman who can do nothing but love, and who succumbs to every stray male jackass.”
    Heinrich Boll, The Clown

  • #15
    Heinrich Böll
    “I don't trust Catholics," I said, "because they take advantage of you."
    "And Protestants?" he asked with a laugh.
    "I loathe the way they fumble around with their consciences."
    "And atheists?" He was still laughing.
    "They bore me because all they ever talk about is God.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #16
    Heinrich Böll
    “وقتي به اين مسئله فكر مي كنم كه بعضي از دلقك ها سي سال تمام نمايش هايي يكسان را اجرا مي كنند، حيرت زده مي شوم. چنين كاري براي من مانند اين است كه به خوردن يك كيسه آرد با يك قاشق محكوم شده باشم. اگر كاري را كه انجام مي دهم لذت بخش نباشد، مريض مي شوم، و حالتي بيمارگونه پيدا مي كنم”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #17
    Heinrich Böll
    “وقتی توی حمام , در گنجه کوچک سفید دیواری را باز کردم , دیگر دیر شده بود. باید فکرش را قبلا میکردم چه چیزهای احساساتی مرگ آوری توی آن است. لوله ها و قوطی ها و شیشه ها و ماتیک های ماری ؛ هیچ چیز از آنها دیگر توی گنجه نبود , و اینکه به طور آشکار هیچ چیز از آنها آنجا نبود , همانقدر ناراحت کننده بود که من یک لوله یا یک قوطی از او می یافتم.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #18
    Heinrich Böll
    “چيزي نمانده بود كه بار ديگر به پيرمرد گوش سنگين در مدرسه ي لئو تلفن بزنم و با او درباره ي نياز جسمي به گفتگو بپردازم.از تماس گرفتن با كساني كه مي شناختم هراس داشتم چون فكر ميكردم كه مردم غريبه احتمالا منظور مرا بهتر مي فهمند.”
    Heinrich Böll, عقاید یک دلقک

  • #19
    Heinrich Böll
    “هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت، باید آنها را همانگونه که یک بار اتفاق افتاده‌اند� فقط تنها به خاطر آورد.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #20
    Heinrich Böll
    “هر روز صبح در ایستگاه بزرگ راه آهن، هزاران نفر داخل شهر می شوند تا به سرکارهای خود بروند و یا در همین حال، هزاران نفر دیگر از شهر خارج می شوند تا به سرکارشان برسند. راستی چرا این دو گروه از مردم، محل کارهایشان را با یکدیگر عوض نمی کنند؟”
    Heinrich Böll

  • #21
    Heinrich Böll
    “از نظر آن ها، یک هنرمند همچون زنی است که غیر از ابراز محبت نسبت به مردان کار دیگری بلد نیست و برای رسیدن به هدفش حاضر به انجام هرکار غیر اخلاقی است. بنابراین،هنرمند و زن مناسب ترین وسیله برای استثمار هستند.”
    Heinrich Böll

  • #22
    Heinrich Böll
    “اسقف, لعنت بر شیطان, مسئله ای که منجر به تولید یک بچه می شود موضوعی نسبتاً بی پرده و صریح است. اما اگر دلتان بخواهد می توانیم درباره ی لک لک ها با هم حرف بزنیم, اما هر آنچه شما در موعظه هایتان در مورد این مسئله صریح زیر گوش مردم می خوانید, چیزی جز چاپلوسی و ریا نیست. شما تصور می کنید که این جریان یک کثافتکاری خلاف قانون و اخلاق است که بر خلاف طبیعت و تنها به منظور دفاع از خود در زندگی زناشویی به کار گرفته می شود و با این خیال واهی نیاز جسمی را از جنبه ی دیگر قضیه که با آن ارتباط تنگاتنگ و عمیقی دارد و پیچیده تر نیز هست, جدا می سازید. اما حتی زنی که به اجبار تن به تقاضای شوهرش می دهد و یا دائم الخمری که برای رفع نیاز نزد فاحشه ای می رود گوشت صرف نیستند, و در وجود آنها نیز چیزی وجود دارد که در ارتباط با جسم چیزی را تشکیل می دهد که شما قادر به درک چند و چون آن نیستید.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #23
    Heinrich Böll
    “تو فاقد آن خصلتی هستی که انسان را تبدیل به یک مرد می کند و آن همانا تحمل کردن و درک شرایط است.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #24
    Heinrich Böll
    “بعضی کورها، با این که واقعا کور هستند، ولی نقش یک نابینا را بازی می کنند.”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #25
    Heinrich Böll
    “دیگران علیرغم واقع گرا بودنشان، به ابلهی عروسم های خیمه شب بازی می مانند که هزاران بار دست هایشان را به گردنشان می رسانند، اما قادر به کشف نخ هایی که به وسیله آن ها آویزان شده اند نیستند”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #26
    Heinrich Böll
    “نمی دانید که اراده ای آهنین و عزمی استوار در اعتقاد به چیزی، چقدر به انسان کمک می کند”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #27
    Heinrich Böll
    “انسان نه قادر به تکرار لحظات است و نه قادر به بیان آن هاست”
    Heinrich Böll, The Clown

  • #28
    William W. Purkey
    “You've gotta dance like there's nobody watching,
    Love like you'll never be hurt,
    Sing like there's nobody listening,
    And live like it's heaven on earth.”
    William W. Purkey

  • #29
    “I'm selfish, impatient and a little insecure. I make mistakes, I am out of control and at times hard to handle. But if you can't handle me at my worst, then you sure as hell don't deserve me at my best.”
    Marilyn Monroe

  • #30
    Frank Zappa
    “So many books, so little time.”
    Frank Zappa



Rss
« previous 1