قرار بود برای درسی فقط سه بخش اول رو بخونم ولی به خودم اومدم و دیدم تموم شد. جدا از کوتاه بودنش، صمیمیتی که احساس کردم هم در این آسانخوان� (؟) بیتأ�قرار بود برای درسی فقط سه بخش اول رو بخونم ولی به خودم اومدم و دیدم تموم شد. جدا از کوتاه بودنش، صمیمیتی که احساس کردم هم در این آسانخوان� (؟) بیتأثی� نبود. طوریه که کاملاً احساس میکن� داری با دوستت صحبت میکن�. نمیدون� چطوری باید احساسم رو انتقال بدم. :٫) موعظه نمیکن�. بارها به صراحت میگ� این روش منه و نمیگ� تنها راه درستشه. چیزی جدا از نوشتن محافظهکاران�. متواضعانه شکٌش رو در کلماتش نشون مید�. کاری میکن� که از مخالفت نترسی. کمی هم ترس متنخوان� رو در من کشت. :)) یکی از ریویوها به این «ایراد» اشاره کرد که خیلی از این شاخه به اون شاخه پریده. راستش من این رو هم توی اون حالت «دوستانه» دیدم. نمیگ� خوبه ولی قشنگ یاد عوض شدن موضوع توی مکالمهها� خودمون افتادم. خلاصه که چسبید.
پیشنوش�: سال نوتون مبارک عزیزای من. امیدوارم سال خیلی خیلی خوبی داشته باشید. :)
بالأخره فهمیدم از دورهٔ جذاب مشروطه چی میخوا�: نوشتهها� متفکرانش. سیپیشنوش�: سال نوتون مبارک عزیزای من. امیدوارم سال خیلی خیلی خوبی داشته باشید. :)
بالأخره فهمیدم از دورهٔ جذاب مشروطه چی میخوا�: نوشتهها� متفکرانش. سیر مطالعهٔ خاصی ندارم و فقط شروع کرده� که شروع کرده باشم. تقریباً بیدلی� از میرزا ملکمخا� شروع کردم و فکر میکن� انتخاب خوبی بود.
این کتاب شامل ۱۲ رساله از ملکمخان�. یک رسالهٔ منسوب به او هم آخر کتاب اومده که من باهاش کاری نداشتم.
۱.کتابچهٔ غیبی یا دفتر تنظیمات این قدیمیتری� (طبق آنچه در مقدمه گفتهشد�) و پربارترین رسالهٔ مجموعهس�. از همین اول و دیدن روند توضیحات، هوشمندی ملکمخا� بهم ثابت شد. اول با مقایسهٔ ایران و فرنگ، عقبموندگ� ایران رو وصف میکن�. بعد لزوم وجود وازرتخانه رو بیان میکن� و با دستهبندی� واضح، انواع حکومته� رو معرفی میکن�. ایرادهای احتمالی رو از زبان شخصی بهنا� آقای فضول (:)) مینویس� و بهشون پاسخ مید�. مفاهیمی مثل قانون و اختیار رو کامل توضیح مید� و در نهایت یه مجموعهٔ قابل توجه از قوانین رو مینویس�.
۲. رفیق و وزیر این یه محاورهس�. «رفیق» مشروطهخواه� و «وزیر» فرد حکومتیه. طبق مقدمهٔ مجموعه، این در ادامه و برای تفهیم دفتر تنظیماته.
۳. دستگاه دیوان این هم حالت محاورها� و پرسش و پاسخ داره. دوتا فکر خیلی درخشان داره که باعث شده سومین رسالهٔ موردعلاقه� باشه. یک) شروعش با این مضمونه که تو یه نفر میخوا� برای مملکت چی کار کنی و ملکمخا� از تأثیر «فردبهفرد� بر جامعه و سیاست و احساس مسئولیتش میگ�. دو) به این اشاره میکن� که اگر کسی بخواد به یه منصب دولتی/حکومتی دست پیدا کنه، هیچ راهی نداره. یعنی معیاری برای منصبه� نداریم. کسی که دور از حکومت باشه، نمیتون� خودش رو واردش کنه. کسی که توی دل� حکومته هم هیچ شایستگیا� نسبت به بقیه نداره!
۴. انتظام لشگر و مجلس تنظیمات و ۵. دفتر قانون این دوتا مجموعها� از قوانینن که بهنظر� مثل� همون دفتر تنظیمات، در واضحتری� و کاملتری� حالت خودشون نوشته شدن.
۶. نوم و یقظه دومین رسالهٔ موردعلاقه�. اینکه میر� سمت ایران باستان (هرچند هنوز در دورهای� که تاریخ و اسطوره از هم تفکیک نشده�) برام جالب بود. یکجای� هم خیلی ریز به خستگیش در این راه اشاره میکن� که باعث شد بیشتر بهش به چشم انسانی مثل خودم نگاه کنم و احساس نزدیکی کنم. :٫)
۷. منافع آزادی و ۹. حریت این دوتا ترجمه�. اولی از جان استوارت میل و دومی از میرابو.
۸. کلمات متخیله این اولین رسالهٔ موردعلاقهم�. کلاً دو صفحهس� و دربارهٔ ظلمه. محتواش اینه که تا حالا همه به ظالم میگفتی� ظلم نکن و تأثیری نداشت؛ حالا باید به مظلوما بگیم که ظلم نپذیرید. من شیفتهٔ عصیانم. :)
۱۰. اشتهارنامهٔ اولیای آدمیت بخشنامها� به مجمع آدمیت بعد قتل ناصرالدین شاه.
۱۱. استقراض خارجی نامها� با مضمون اعتراض به وام گرفتن از دولتها� خارجی از میرزا ملکمخا� به وزارت خارجه.
۱۲. ندای عدالت ازش این قسمت رو به یادگار برداشتم: «چه اسلحها� مقدست� از کلام حق؟ و چه مژدها� مبارکت� از ندای عدالت؟»
به خاطر محدودیت زمانی، نشد اونطو� که باید بخونمش. با تمرکز به مسائل «کشف فردیت»، برای درس فلسفهٔ جدید خوندمش. جذابتری� قسمت برای من، مربوط به تعلیم به خاطر محدودیت زمانی، نشد اونطو� که باید بخونمش. با تمرکز به مسائل «کشف فردیت»، برای درس فلسفهٔ جدید خوندمش. جذابتری� قسمت برای من، مربوط به تعلیم و تربیت بود. با اینکه چندان با دقت نخوندم، فکر میکن� روی نوشتن روزمره� تأثیر خواهد داشت.
این جلد، سایلنتبوک� و هیچ کلمها� نداره و فقط تصویره. تصویرگریش، همونطو� که انتظار میره� فوقالعادهس�. یه فضای وهمآلود� کابوس و رویاگون داره کاملااین جلد، سایلنتبوک� و هیچ کلمها� نداره و فقط تصویره. تصویرگریش، همونطو� که انتظار میره� فوقالعادهس�. یه فضای وهمآلود� کابوس و رویاگون داره کاملاً جسمانی، یهطوری� کرد. :)) مجموعهٔ قشنگی بود. من ماندها� و دهانی باز.
حقیقتاً من ترسیدها� و مادرم را میخواه�. تصویرگریش شاهکاره. حیف کیفیت خوبی ازش پیدا نکردم. فعلاً تو شوک پایانم و حرف بیشتری ندارم. :))
پ�: یکی از دوستاحقیقتاً من ترسیدها� و مادرم را میخواه�. تصویرگریش شاهکاره. حیف کیفیت خوبی ازش پیدا نکردم. فعلاً تو شوک پایانم و حرف بیشتری ندارم. :))
پ�: یکی از دوستان که نمیدون� اسمشون رو چطوری بنویسم، یه ریویوی فارسی خوبی براش نوشته�.
مرگها� اتفاقی و عبث که بهشون «کمدی سیاه» رو نسبت میدیم� واقعیتن. کمدی سیاه، همین زندگیه که آدما توش میتون� با خفگی ناشی از پریدن هلو توی گلو بمیرن.مرگها� اتفاقی و عبث که بهشون «کمدی سیاه» رو نسبت میدیم� واقعیتن. کمدی سیاه، همین زندگیه که آدما توش میتون� با خفگی ناشی از پریدن هلو توی گلو بمیرن.
ساختارِ کتاب کودک رو داره ولی من برای هیچ کودکی نمیخونم�. (بله، منی که همیشه تأکید دارم بچهه� بیشتر و متفاوتت� از چیزی که فکر میکنیم� میفهم�.) مواجه شدن با این قضیه که بچهها� همسنوسالشو� میمیرن� اونم خیلی راحت و طی اتفاقها� روزمره، بهنظر� جالب نیست. خوندن این کتاب یادم اورد که بیشتر کودکی خودم با ترس از مرگ گذشت (که نمیدون� ریشه� کجاست و اصلاً چرا منتظر مرگ بودم) و همین باعث میش� کمی توی این موضوع سختگیر باشم.
اما برای یه کتابِ کودکگون� بزرگسال، میگ� که خیلی خوبه. خیلی خیلی.
خیلی ناز و گوگولی بود. بهنظر� نکتهٔ جالبش اینه که پنگوئن توی دوستیش بههیچوج� خودخواه نیست. دوستش براش عزیزه و میتون� اونو پیش خودش نگه داره، ولی ترخیلی ناز و گوگولی بود. بهنظر� نکتهٔ جالبش اینه که پنگوئن توی دوستیش بههیچوج� خودخواه نیست. دوستش براش عزیزه و میتون� اونو پیش خودش نگه داره، ولی ترجیح مید� متحمل سختی بشه تا به رشد اون کمک کنه.
یه مسئلهٔ دیگه هم دوری (جغرافیایی) از دوسته. اکثر ما از عزیز مهاجرتکردها� داریم. دور و دلتنگ میشی� و در نهایت همدیگه رو دوست داریم. این تلخی رو میپذیری� چون لازمه هرکدوممون توی جای درست خودمون رشد کنیم.
مرگ چقدر بینظیر�! آروم، محترم و عمیق. توی یوتیوب ازش یه انیمیشن دیدم ولی کتابش خیلی خیلی قشنگتر�. توی سایت نشر شهرتاش هم یه انیمیشن دیگه دیدم که از لحمرگ چقدر بینظیر�! آروم، محترم و عمیق. توی یوتیوب ازش یه انیمیشن دیدم ولی کتابش خیلی خیلی قشنگتر�. توی سایت نشر شهرتاش هم یه انیمیشن دیگه دیدم که از لحاظ بصری خیلی قشنگ و نزدیک به کتاب بود؛ ولی صداگذاریش رو اصلاً نپسندیدم.
اگه پدر بودم و یه پسر داشتم، اینو بهش هدیه میداد�. اول ویژگیها� ظاهری مردانهٔ پدر رو یا زبانی کودکانه تبابای شکمبالش� ترجمهٔ محمدرضا فرزاد نشر پرتقال
اگه پدر بودم و یه پسر داشتم، اینو بهش هدیه میداد�. اول ویژگیها� ظاهری مردانهٔ پدر رو یا زبانی کودکانه توصیف میکن�. «روی چانها� کاکتوس سبز میشود� و «یک سیب توی گلویش گیر کرده است». بعد به حالات روزمرهٔ پدر میپردازه� اینکه براش پورهٔ سیب درست میکن� و گاهی خستهس�. بعد به عصبانیت باباش میپرداز�. اینو از دو طرف میش� دید: ۱. از نگاه یه والد. وقتی بچها� رو دعوا میکنه� اون چه حسی داره. ۲. از نگاه کودک. عصبانیت پدر (و مادر) ماندگار نیست. تصویرگریش هم باحاله. جانی آرزو داره باباش هزارتا دست داشته باشه و خونه روی درختی بنا شده که شاخهها� شکل یهعالم� دسته. بهنظر� کلاً برای هر بچها� که با پدرشه، خوبه؛ اما برای کودکی که «فقط» با پدرش زندگی میکنه� فوقالعادهس�.
۱.زشتی ظاهر چقدر روی دوستی تأثیر داره؟ ۲.دوتا دوست چقدر میتون� متفاوت باشن؟ مثلاً یکی از دنیای مردهه� باشه و یکی از دنیای زندهه�.
الآن که بهش فکر می۱.زشتی ظاهر چقدر روی دوستی تأثیر داره؟ ۲.دوتا دوست چقدر میتون� متفاوت باشن؟ مثلاً یکی از دنیای مردهه� باشه و یکی از دنیای زندهه�.
الآن که بهش فکر میکنم� سرگردون بودن اسکلته روی زمین و بردن دختره پیش مردهه� یهکم� یهکممم� ترسناکه. درسته هرکدوم برگشتن سر کار و زندگیشون ولی بازم...
داستان بامزه و هیجانانگی� ۹۹۹تا بچهوز� و مامان و باباشون.
قضیه از این قراره که (اسپویلر!) بچهوزغه� بزرگ شده� و آبگیر براشون کوچیکه، پس باید مهاجرتداستان بامزه و هیجانانگی� ۹۹۹تا بچهوز� و مامان و باباشون.
قضیه از این قراره که (اسپویلر!) بچهوزغه� بزرگ شده� و آبگیر براشون کوچیکه، پس باید مهاجرت کنن. توی راه به یه مشکل خطرناک میخور� که ناخواسته به هدف میرسوندشو�. شیوهٔ مواجههٔ وزغها� کوچولویی که هیچچی� از خطر نمیدونن� واقعاً بامزهس�.
فکر کنم توی مدرسه خوندیمش. از گوگل پرسیدم؛ گویا توی کتاب کلاس پنجمه. فقط مطمئن نیستم اون موقع هم بود یا نه. هرچقدر هم قصه� رو شنیده باشیمش، دیدن تصویفکر کنم توی مدرسه خوندیمش. از گوگل پرسیدم؛ گویا توی کتاب کلاس پنجمه. فقط مطمئن نیستم اون موقع هم بود یا نه. هرچقدر هم قصه� رو شنیده باشیمش، دیدن تصویرای این کتاب خالی از لطف نیست.
وقتی ریویوی بیمحتواتر� مینویسم� مهمتر� که بگم: ممنون که خوندید....more
این که یک قصهٔ وقت خواب نیست ترجمهٔ اعظم مهدوی انتشارات زعفران
اسم مجموعه به «ماجراهای سوفی و بابا» ترجمه شده. کلاً دو جلده و داستانه� بهه� ربطی ندارن این که یک قصهٔ وقت خواب نیست ترجمهٔ اعظم مهدوی انتشارات زعفران
اسم مجموعه به «ماجراهای سوفی و بابا» ترجمه شده. کلاً دو جلده و داستانه� بهه� ربطی ندارن و لازم نیست بهترتی� بخونیدشون.
سوفی حوصلهٔ داستانها� گوگولی قبل خواب رو نداره، برای همین شروع میکن� به داستانسرای�. همراه باباش چنان داستان هیجانانگیز� خلق میکن� که خودش هم شوکه میش�. :))
این که یک افسانه نیست ترجمهٔ اعظم مهدوی انتشارات زعفران
این جلد دوم «ماجراهای سوفی و بابا» ست. خیلی بامزهس�. قراره با یه افسانهٔ کلیشها� روبهر� بشیم:این که یک افسانه نیست ترجمهٔ اعظم مهدوی انتشارات زعفران
این جلد دوم «ماجراهای سوفی و بابا» ست. خیلی بامزهس�. قراره با یه افسانهٔ کلیشها� روبهر� بشیم: شاهزاده خانمی که توی برج زندانیه و شاهزادهٔ سوار بر اسب سفیدی که میاد نجاتش مید�. سوفی با خلاقیت خودش داستان رو از این رو به اون رو میکن�. نقشها� جنسیتی رو عوض میکن� و از ابزار مدرن استفاده میکن�. هم خودش جالبه، هم اجرا کردنش با بچهه�.
دوستم سندرم داون دارد ترجمهٔ لادن مقیمی اسکویی نردبان
اینم از مجموعهٔ «بیا دربارها� حرف بزنیم»ـه. (قبلش کتاب اوتیسمش رو خوندم.) توی این جلد هم تأکید روی دوستم سندرم داون دارد ترجمهٔ لادن مقیمی اسکویی نردبان
اینم از مجموعهٔ «بیا دربارها� حرف بزنیم»ـه. (قبلش کتاب اوتیسمش رو خوندم.) توی این جلد هم تأکید روی ارتباط بچههاس�. از تفاوته� و شیوهٔ پذیرششون میگ�. کلاً مجموعهٔ جالبی بهنظ� میاد.
قشنگ بود. تصویرگریش رو دوست داشتم. نگاه احساسی جالبی به محیطزیس� داره. (اسپویلر؟ فکر کنم.) یکی از نظرات طاقچه این بود که داره «جایگاه پدر» رو زیر سواقشنگ بود. تصویرگریش رو دوست داشتم. نگاه احساسی جالبی به محیطزیس� داره. (اسپویلر؟ فکر کنم.) یکی از نظرات طاقچه این بود که داره «جایگاه پدر» رو زیر سوال میبر�. اتفاقاً از همینش خوشم اومد. کسی کار بدی میکنه� متوجهش کن؛ حتی اگه از خانوادهٔ خودت باشه. یهطر� دیگهٔ ماجرا هم آموزندهس�. طوری محیطزیس� رو دوست داشته باش که عزیزانت رو دوست داری.