کتاب “د� کیشوتها� ایرانی� نوشته� “بیژ� عبدالکریمی� رمانی تاریخی در مورد شکلگیر� بهاییت است. اصولاً هر کتابی که تابوشکن باشد و موضوعش چیزی باشد خلافکتاب “د� کیشوتها� ایرانی� نوشته� “بیژ� عبدالکریمی� رمانی تاریخی در مورد شکلگیر� بهاییت است. اصولاً هر کتابی که تابوشکن باشد و موضوعش چیزی باشد خلاف آنچه که در ذهن ما به صورت موروثی و بر پایه� تعصبات و نه تحقیق و تفحص شکل گرفته، برایم جالب است؛ خواه در انتها دیدگاهم را تغییر دهد یا مهر تاییدی بر دیدگاه اولیها� باشد. همیشه شنیده بودم بهایی یعنی انسانِ مرتدِ ناامنِ آسیبزنند� که باید از معاشرت با آنها پرهیز کرد -هرچند که بهاییانی دیده بودم بسیار بیآزا� و محترم- و با اینکه هیچگاه علت مرتد بودنشان یا حتی یکی از تعالیم خلاف دینشان را نمیدانست� اما ناخودآگاه احساس خوبی نسبت به این افراد نداشتم. با خواندن این کتاب فهمیدم بهاییت را شاید نتوان دین دانست اما آیینی بر پایه� ادیان الهی است که گزیدها� به روز شده از اسلام، مسیحیت، یهودیت، دین زرتشت و�. را در خود دارد و حضور این افراد در جامعه با دیگر کیشه� و مذاهب منافاتی نخواهد داشت. با این اوصاف به شخصه ادعاهای علیمحم� باب و حسینعلی نوری را حاصل خلسهها� عرفانی و روحی و اعتمادبهنف� و اعتقاد عمیقِ دینی� این اشخاص میدان� که نه به نیت شیادی بلکه به دلیل باورهای عمیق قلبی مدعی چنین جایگاهی شدند و پیروی از این افراد را نه ارتداد بلکه قدمها� کوچک مثبتی در جهت انسانیت میدان� که لزوماً نه با پیروی از این دین و آیین که با شعور و جهانبینی� درست هر انسانی میسر است....more
اول از همه باید بگم من این کتابر� نخوندم. کتابی که خوندم “مسی� پیامبری� نوشته “صدیق� وسمقی� بود که به دلیل ممنوع الانتشار بودن در گودریدز نیست، به هماول از همه باید بگم من این کتابر� نخوندم. کتابی که خوندم “مسی� پیامبری� نوشته “صدیق� وسمقی� بود که به دلیل ممنوع الانتشار بودن در گودریدز نیست، به همین دلیل یه کتاب از خانم وسمقی انتخاب کردم تا بتونم امتیاز بدم و ریویو بنویسم. امتیاز من به این کتاب ۴.۵ هست نه به این دلیل که کتاب بینقص� بود که البته در این مورد افراد صاحبنظ� در حوزه پژوهشی-دینی باید نظر بدن بلکه به این دلیل که جسورانه، غیرمغرضانه و با دیدگاه پژوهشی نوشته شده است. کتاب دیدگاه نویسنده نسبت به دین رو بیان میکنه و در انتها نتیجهگیر� با خواننده است که آیا حرفها� ایشان در نظرش عقلانی هست یا خیر. البته دونستن این نکته هم خالی از لطف نیست که خانم وسمقی دکترا فقه اسلامی دارن و پژوهشگر اسلام هستن، یعنی کتاب از زاویه دید یک خداناباور نیست بلکه از زاویه دید کسی نوشته شده که ساله� با مسائل دینی زندگی کرده و مطالعه خوبی در حوزه ادیان داره. حالا چرا من این کتابر� دوست دارم؟ چون عیناً سوالاتی که به عنوان باگ� دینی در مغزم میچرخیدن، تو این کتاب مطرح شدن و نویسنده بهشون جواب داد. حالا جواب نویسنده چطور بود؟ دقیقا همونطور که انتظار داشتم و مطابق برداشتها� من نسبت به جواب سوالاتم. جوابه� هم از نظر مذهبی، هم از نظر عقلانی و علمی و هم از نظر دیدگاه شخصی نویسنده بیان میشوند. کتاب مسیر پیامبری به سوالات حیاتی مثل تاریخچه پیامبری، وجوب پیامبر، امکان وحی، منشا و پراکندگی دین، تفاوت فیلسوف و پیامبر، صحت کتب مقدس، تناقضات در کلام الهی (منظور همون کتب مقدس)، اعتبار روایات، اهداف پیامبران، ارتباط پیامبران با فرهنگ و جامعه� زمانی که زندگی میکردن، جایگاه زن در دین، ارتباط اخلاق و عدالت اجتماعی با دین و�.. میپردازه. یه جایی از کتاب به آیین قبل از ورود اسلام به حجاز اشاره میکنه و میگه خدای واحدی به نام الله داشتن و بتها� بیضر� و بیمنفعت� مثل لات و عزی و منات که از طریق اونا الله رو میپرستیدن (جالب اینجاس که تازه فهمیدم این بته� ایزدبانو و مونث بودن!!!). این داستان براتون آشنا نیست؟ بهم بگین یاد چی افتادین یکم همفکرامو پیدا کنم ...more
عجب کتابی بود! متفاوت با هرآنچه تا به حال خوندم. البته منظورم این نیست که کتاب عالی وب� نقص بود اما جسارت نویسنده برای صحبت در مورد مطلبی که تا قبل اعجب کتابی بود! متفاوت با هرآنچه تا به حال خوندم. البته منظورم این نیست که کتاب عالی وب� نقص بود اما جسارت نویسنده برای صحبت در مورد مطلبی که تا قبل از اون به ندرت پیرامونش حرف زده شده بی نهایت قابل ستایشه. یه اتفاقی تو کشورهایی امثال ما که شدیدا متعصبیم و چشممون جز اسلام چیز دیگه ای رو ندیده (منظورم عینا اسلام نیست بلکه هر کشوری که در اون یک دین غالبه و در مورد بقیه عقاید و ادیان صحبتی نمیشه)، میفته که هرچند خیلی هامون به اسلام اعتقاد چندانی نداریم و به اصولش هم پایبند نیستیم اما همیشه یه ترسی ته وجودمون هست که نمیزاره بی طرفانه نسبت بهش فکر کنیم. علی دشتی حتی اگه کل کتابش دروغ بوده باشه (که خیلی از قسمت هاش کاملا منطقی بود) یک پنجره رو تو� بخش مذهبی خاک گرفته از ذهن من باز کرد که برای یه بارم شده نترسم، فقط به عقلانی بودن حرف ها فکر کنم و بعدش برای اعتقاداتم تصمیم بگیرم. همیشه یک سری ابهامات برام وجود داشت و چراهایی تو ذهنم بود که جرئت نمیکردم حتی از خودم سوال کنم و از ترس تو همون نطفه خفه اشون میکردم ولی الان این شهامت رو دارم که خودمو گول نزنم و با وجدانم و دلم و مغزم به یک نقطه مشترک برسم. منکر این قضیه نیستم که در اواخر کتاب نظر شخصی نویسنده هم در متن دخیل بود و در مورد تفسیرهای بعضی وقایع و آیات هم میشد برداشت های دیگه ای کرد اما میشه گفت به نحوی نبود که تو برداشت شخصی هرکس اثر بذاره. نمیخوام زیاده گویی کنم فقط توصیه میکنم چه موافق اسلام و شخصیت مقدس محمد هستین و چه نیستین این کتاب رو مطالعه کنید؛ در آخر یا فحش میدین یا به آرامش درونی میرسین که تو این مسیر تنها نیستین ...more