محمد یوسفیشیراز�'s Reviews > یادداشت�: جلد دوم
یادداشت�: جلد دوم
by
by

جلد دوم بهاندازه� جلد یکم کشش نداشت. البته میدان� که از «یادداشت» نباید کششداشت� را متوقع بود؛ اما صرفاً ازروی پسند شخصیام� این جلد را از جلد نخست کمجذابیتت� ارزیابی میکن�. در این کتاب، خاطرات و احساسات شخصی بسیاربسیار کمت� میشو� و درمقابل، اشارهها� تاریخی و سیاسی و فلسفی فزونی میگیرد� تا جایی که تعداد چشمگیر� از نوشتهه� صرفاً همچو� فیشه� و یادداشتای� شخصی میشو� که فقط نویسندها� اشارهها� آن را درمییاب� و احتمالاً برای مخاطب چندان فهمپذی� و سودمند نیست. برایم فوقالعاد� جالب بود که کامو در میان گشتوگذارهای� در عالمها� مختلف اندیشه و اندیشهورزان� از حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز چیزی شنیده بود و یکی از یادداشتای� ترجمها� بود از این حدیث ایشان: «الدُنیا جیفةٌ و طالِبُها الکِلاب». عدالت، آزادی، رنج انسانی، مجازات مجرمان و بحث در عادلانهبود� یا ناعادلانهبود� آن، از دغدغهها� اصلی کامو است که در جایجا� کتاب به آنه� پرداخته شده است.
پارههای� از نغزگفتارهای کامو در این کتاب:
- از جهان کناره گرفتها�. نه بهایندلی� که دشمنانی داشتم؛ بلک� بهایندلی� که دوستانی داشتم. نه بهایندلی� که با من بد تا کردند، چنانک� مرسوم است؛ بلک� بهایندلی� که مرا بهتر از آنی که هستم، میپنداشتن�. من دروغی بودم که نمیتوانست� تابش بیاورم.
- زندگی جنسی به انسان عطا شد شاید برای آنک� او را از راه حقیقیا� منحرف کند. تریاک است. همهچی� را خواب میکن�.
- تریدها خصوصیتری� چیزهای ما هستند. هرگز از تردیدهایت سخن نگو؛ هرچه که باشند.
- آه! ساعات تردید! و چهکس� میتوان� بهتنهای� بار تردید یک جهان را بهدو� بگیرد؟
- شادیِ دائمی محال است. دستآخر� ملال و خستگی میآید� تماموکما�. اما چرا؟ درواقعِامر� آدم نمیتوان� همیشه شاد باشد؛ زیرا نمیتوا� از همهچی� شاد بود و لذت برد. وقتی به تعداد لذتهای� که هرگز نخواهیم داشت، فکر میکنی� و میشماریمشان� احساس خستگی و ملال زیادی به ما دست میدهد� هرکار هم که بکنیم، مثلاً شادیه� و لذتهای� را بشمریم که تابهحا� داشتهای�.
- در هر رنجی یا در هر احساسی یا در هر شوروشهوتی، مرحلها� هست که به شخصیتری� و بیاننشدنیتری� چیز در انسان تعلق دارد و مرحلها� هست که به هنر تعلق دارد؛ اما در مرحله� نخست، هنر کاری با آن نمیتوان� بکند. هنر فاصلها� است که زمان به رنج میده�. هنر، فرارفتن از خویش است.
- هر فلسفها� توجیه خویشتن است. تنها فلسفه� اصیل، فلسفها� میتوانس� باشد که توجیه کسی دیگر باشد.
- ما آدمه� را بیشت� برای کار خوبی که برایشان کردهایم� دوست داریم تا کار خوبی که آنه� برایمان کردهان�. [...] طبیعی است که باید ممنون کسی باشیم که به ما اجازه میده� دستک� یک بار بهتر از آنی باشیم که هستیم. این درک والاتر از بشر است که ما بدینترتی� ارجش مینهی� و بدان اذعان میکنی�.
- برای آنک� اندیشها� جهان را تغییر دهد، اول باید زندگی خودِ صاحب اندیشه را تغییر بدهد. باید او را بهصور� یک الگو درآورد.
پارههای� از نغزگفتارهای کامو در این کتاب:
- از جهان کناره گرفتها�. نه بهایندلی� که دشمنانی داشتم؛ بلک� بهایندلی� که دوستانی داشتم. نه بهایندلی� که با من بد تا کردند، چنانک� مرسوم است؛ بلک� بهایندلی� که مرا بهتر از آنی که هستم، میپنداشتن�. من دروغی بودم که نمیتوانست� تابش بیاورم.
- زندگی جنسی به انسان عطا شد شاید برای آنک� او را از راه حقیقیا� منحرف کند. تریاک است. همهچی� را خواب میکن�.
- تریدها خصوصیتری� چیزهای ما هستند. هرگز از تردیدهایت سخن نگو؛ هرچه که باشند.
- آه! ساعات تردید! و چهکس� میتوان� بهتنهای� بار تردید یک جهان را بهدو� بگیرد؟
- شادیِ دائمی محال است. دستآخر� ملال و خستگی میآید� تماموکما�. اما چرا؟ درواقعِامر� آدم نمیتوان� همیشه شاد باشد؛ زیرا نمیتوا� از همهچی� شاد بود و لذت برد. وقتی به تعداد لذتهای� که هرگز نخواهیم داشت، فکر میکنی� و میشماریمشان� احساس خستگی و ملال زیادی به ما دست میدهد� هرکار هم که بکنیم، مثلاً شادیه� و لذتهای� را بشمریم که تابهحا� داشتهای�.
- در هر رنجی یا در هر احساسی یا در هر شوروشهوتی، مرحلها� هست که به شخصیتری� و بیاننشدنیتری� چیز در انسان تعلق دارد و مرحلها� هست که به هنر تعلق دارد؛ اما در مرحله� نخست، هنر کاری با آن نمیتوان� بکند. هنر فاصلها� است که زمان به رنج میده�. هنر، فرارفتن از خویش است.
- هر فلسفها� توجیه خویشتن است. تنها فلسفه� اصیل، فلسفها� میتوانس� باشد که توجیه کسی دیگر باشد.
- ما آدمه� را بیشت� برای کار خوبی که برایشان کردهایم� دوست داریم تا کار خوبی که آنه� برایمان کردهان�. [...] طبیعی است که باید ممنون کسی باشیم که به ما اجازه میده� دستک� یک بار بهتر از آنی باشیم که هستیم. این درک والاتر از بشر است که ما بدینترتی� ارجش مینهی� و بدان اذعان میکنی�.
- برای آنک� اندیشها� جهان را تغییر دهد، اول باید زندگی خودِ صاحب اندیشه را تغییر بدهد. باید او را بهصور� یک الگو درآورد.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
یادداشت�.
Sign In »
Reading Progress
December 13, 2014
–
Started Reading
December 13, 2014
– Shelved
December 15, 2014
– Shelved as:
خاطر-و-یادداشت
December 15, 2014
–
Finished Reading