ŷ

Mohadese's Reviews > جای خالی سلوچ

جای خالی سلوچ by Mahmoud Dowlatabadi
Rate this book
Clear rating

by
38061821
's review

it was amazing
bookshelves: قرض-گرفتم-و-پس-دادم, کتاب-ایرانی, ب-پیشناد-شما, 2017, کتابایی-ک-دارم
Read 2 times. Last read November 27, 2017 to December 7, 2017.

"تا چشمهایت با تو هستند به نظر عادی می آیند; اما همینکه این چشمها ناگهان کور شوند، به میله ای داغ یا به سر پنجه ای سرد; تو در می یابی که چی از دست داده ای! چه عزیزی از تو گم شده است; سلوچ!"

کتاب رو از کتابخانه مرکزی دانشگاه گرفتم، انتشارات آگاه، چاپ اول 1357! اینجاست که میگن اصل جنس!!!

نثر کتاب بسی دوست داشتنی بود، یه جورایی احساس میکردم تلفیقی از ادبیات کهن و مدرنه.

روایتی از جای خالی سلوچ و درماندگی مرگان, مرگانی که مردانه پای زندگی اش ایستاد!

 روایتی از فقر که هیچ گاه روی خوش ندارد! 

سرسختی مرگان، تلاش برای حفظ دارایی ها و زندگی اش، عشق به بچه هایش همه و همه هرچند تلخ ستودنی بود.

نویسنده، چهره عباس و ابروا و کمی هاجر را توصیف کرده بود.سلوچ نیست اما در داستان شناخته میشود.اما مرگان! مرگان چهره ای محو داره و همین برای من جذاب بود. این که هر صفحه ای ک میخوندم، و با رفتارهای مختلف مرگان چهرهای که ابتدای داستان ازش ساخته بودم رو تکمیل میکردم و انتهای داستان مرگان من شکل گرفت. مرگانی که شاید برای شما چهره ای دیگر داشته باشد.

به نظرم 4.25 ستاره حقشه چون با همه زیبایی های ادبیش، و این که از لحاظ توصیف قوی بود اما اونقدر شاهکار و هیجان انگیز نبود.


"عشق، مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن، عاشق بودن بدهد؟

گاه عشق گم است، اما هست. هست، چون نیست! عشق، مگر چیست؟ آنچه که پیداست؟ نه! عشق اگر پیدا باشد، که دیگر عشق نیست! معرفت است. عشق از آن رو هست، که نیست! پیدا نیست و حس می شود. می شوراند. منقلب میکند. به رقص و شلنگ اندازی وا میدارد. می گریاند. می چزاند. می کوباند و می دواند. دیوانه به صحرا!"
51 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read جای خالی سلوچ.
Sign In »

Reading Progress

Finished Reading
September 24, 2017 – Shelved
September 27, 2017 – Shelved as: to-read
November 27, 2017 – Started Reading
November 27, 2017 – Shelved as: قرض-گرفتم-و-پس-دادم
November 27, 2017 – Shelved as: کتاب-ایرانی
November 27, 2017 –
page 10
2.47% "کسی به کسی نبود. مردم به خود بودند. هرکس دچار خود، سر در گریبان خود داشت."
November 27, 2017 –
page 11
2.72% "وقتی هر چه هست و نیست در غباری گنگ و بیمار دفن شده باشد، لبها به چه معنایی می توانند گشوده شوند؟"
November 27, 2017 –
page 74
18.27%
November 28, 2017 – Shelved as: ب-پیشناد-شما
December 2, 2017 –
page 171
42.22%
December 2, 2017 –
page 240
59.26% "آخر، میان یک دختربالغ و مادرش، همیشه چیزهایی هستند که ناگفته، دانسته و هضم می شوند"
December 2, 2017 –
page 362
89.38% "زخمی اگر بر قلب بنشیند; تو، نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی، و نه می توانی قلبت را دور بیندازی. زخم، تکه ای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور می اندازی؟"
December 3, 2017 –
page 375
92.59% "وقتی تو در توفان گرفتار می آیی، چه خیالی که دکمه یقه ات را بسته باشی یا که نبسته باشی!"
December 3, 2017 –
page 394
97.28% "برخی چنینند که بلندی خود را در پستی دیگری، دیگران می جویند."
December 6, 2017 –
page 422
100% "وقتی دل تو از شب هم تاریکتر است، دیگر چه رنگی می تواند داشته باشد، شب!"
December 7, 2017 –
page 486
100% "آن دسته از مردم که همچنان ریشه در دیرین دارند، چنین پذیرفته اند که در اولین فرصت، همین که از شکمشان زیاد آمد، به فکر کفنشان باشند. دو گز کرباس."
December 7, 2017 – Finished Reading
January 1, 2018 – Shelved as: 2017
October 25, 2020 – Shelved as: کتابایی-ک-دارم

No comments have been added yet.