ŷ

Kamsara's Reviews > آذر، ماهِ آخرِ پاییز

آذر، ماهِ آخرِ پاییز by ابراهیم گلستان
Rate this book
Clear rating

by
2107397
's review

liked it
Read 2 times. Last read August 17, 2019.

هر لحظه به شکلی بت عیار در آید

آذر، ماه آخر پاییز شامل هفت داستان کوتاه است، داستانهایی که در ظاهر شاید ربطی به یکدیگر نداشته باشند اما همچنانکه گلستان تاکید کرده است تمام کتاب یک قصه است که در زمانها و مکانهای مختلف و با اشخاص گوناگون اتفاق افتاده است
درماندگی، ناامنی، مقابله ، طغیان و عصیانی که بر کل کتاب حاکم است با فضاسازی و صحنه پردازی های جاندارِ گلستان تبدیل به نقد دوران می شود، گلستان راوی صادقی است که به خود و طبعا به مخاطب دروغ نمی گوید و آن چیزی را که احساس می کند بر قلم جاری می سازد
گلستان ضمن رعایتِ صناعتِ داستان نویسی، آرمان ها و دیدگاه های سیاسی و روانشناختی خود را نیز مطرح می کند، در داستان "به دزدی رفته ها" هول و وحشتِ بی پایه ای را نشان می دهد که گریبانِ افراد یک خانه را گرفته است

در داستان "آذر، ماه آخر پاییز" از بی ثمری مرگِ مبارزی می گوید که زن و فرزند بیمارش گرفتار گذرانِ زندگی روزانه اند و در پرداختِ ویزیت یک پزشک هم درمانده اند

در "یادگار سپرده" آرمانگراییِ کورِ آن مبارز را باعثِ محتاج شدنِ همسرش می داند و نیز تاکید می کند که حتی جامعه نیز آن آرمانگرایی را بر نمی تابد و زن ناچار است برای تامینِ معیشتِ خود و فرزندش، حتی خاطرات و یادگارهای ارزشمندش را به فروش برساند

در "تب عصیان" با طنزی تلخ از ناآگاهی و عدمِ شناختِ یک زندانی سیاسی ساده لوح می گوید که هیچگونه تصویر درستی از واقعیت داخل و خارجِ زندان ندارد و دست به اعمالی می زند که غیر از بدتر شدنِ اوضاع در راستای مبارزه اش هیچ نفع دیگری ندارد

در "خم راه" از ناتوانی و درماندگیِ روحیِ رعیت زاده ای را نشان می دهد که علمِ طغیان بر علیه خانِ ده برداشته و سر به کوه زده است اما به علتِ نداشتنِ فشنگ کافی، ناظرِ کشته شدنِ پدرش می شود بدون اینکه بتواند کوچکترین عکس العملی نشان بدهد

و از "میان دیروز و فردا" بیهوده بودنِ فعالیت های سیاسی در دهۀ بیست را نتیجه می گیرد

علیرغم اینکه این کتاب هفتاد سال پیش نوشته شده است اما سبک لحن و روایت داستان بشدت نو و امروزی است، نباید ناگفته گذاشت که گلستان سهم بزرگی در داستان نویسی ایران دارد


ازمتن کتاب :

چیزهایی هست که هر چه هم که نخواهی شان ببینی باز می آیند ، باز سنگین و بی رحم می آیند و خود را روی تو می افکنند و گرد تو را می گیرند و توی چشم و جانت می روند و همه ی وجودت را پر می کنند و آن را می ربایند که دیگر تو نمی مانی ، که دیگر تو نمانده ای که آن ها را بخواهی یا نخواهی ، آن ها تو را از خودت بیرون رانده اند و جایت را گرفته اند و خود تو شده اند ، دیگر تو نیستی که درد را حس کنی ، تو خود درد شده ای

بدبخت ها مجسمه ساخته اند، برای مملکت مجسمه ها، مجسمه مرده ها برای مجسمه های مرده، همه اش شعر، شعر زیر مجسمه نوشته اند، شعر از مجسمه برای مجسمه زیر مجسمه، شعر مرده برای مرده ها روی تابوت مرده، اوهو همه اش ادعا: نمیرم از این پس که من زنده ام

هزار بار گفته بود که زندگی یک تخته پاره در دسترس دارد که اگر آنرا گم کنی با سنگینی درد شرمساری غرق خواهد شد،غرقی سرد و تاریک و نکبتی،غرقی که در وجدان آدمی روی میدهد،آدم که پیش خودش گم شود،پیش خودش نابود شودو پیش خودش تمام شودتنها آدم بدبخت است،همه جا می توان رفت و همه کار میتوان کرد اگر نزد خودت گم نباشی،اگرنزد خودت نابود نباشی، اگر نزد خودت شرمسار نباشی

خوش باش که از نسلی هستی که حوادث بسیار می بیند و کارهای بسیار می کند و مثل سنگریزه های میان راه نیست که عادی باشد بلکه تکه سنگ بزرگی است که نشانۀ خم راه است و تو غنیمت بزرگی برده ای که از این نسل هستی اگر چه نسل آسوده ای نیست و کارش دشوار است

نميدانم چند بار گرد اين ميدان خالى و اين مجسمه گرديده بودم، بهتم درربوده و غم هاى وجودم بيدار شده بود

من او را نمى شناختم - درست نميشناختم، اما زندگى او براى من چه بسيار كه معنى داشت، او از ظلم و سياهى و تخمير فساد گريخته بود تا فرداى پربركتى بسازد، اين معنى زندگى او بود، زندگى او بامعنايش كه حالا از گلوله سوراخ سوراخ شده است

چه قدر آدم مرده اند، چند صد هزار سال است که آدم ها می میرند ، همه اش مرگ و مرگ و ... تمام هم نمی شوند

در دنیا سهمگین تر از این چیزی نیست که آدم اعتراف کند مقصر است و خود را محکوم سازد ، نه ، هر چه که پیش می آید بیاید اما مبادا که خود را محکوم بیابی، آدم که پیش خود سرافکنده باشد دیگر تمام شده است
7 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read آذر، ماهِ آخرِ پاییز.
Sign In »

Reading Progress

July 23, 2018 – Shelved
August 1, 2019 – Shelved as: to-read
Started Reading
Started Reading
August 17, 2019 – Finished Reading
August 17, 2019 – Finished Reading

No comments have been added yet.