äԻ徱's Reviews > خوبی خدا
خوبی خدا
by
by

شرمن الکسی منو یاد سلینجر میندازه مدل داستان گفتنش و تو این مورد حتی داستانش، ولی بیشتر به دلم میشینه.
از هاروکی موراکامی داستان کوتاه زیاد خوندم، این یکی رئال بودش و خیلی ملوسم بود؛ سر و تهم داشت.:)
نوشته� پرسیوال اِوِرت هم داستان قشنگی داشت هم شخصیت پردازیش شیرین بود.
روایت داستان فلامینگوی کمپر فرنچ حقیقتا بعضی جاها به سن و سال بچه دبستانی جور نبود یا من بچه دبستانی سطحیا� بودم:)
دیالوگای ریموند کارور خونوک بود یه مقدار داستانشم اییییی...
داستان الکساندر همن خیلی شلوغ و دوست داشتنی بود، از روایت تو روایت خوشم میاد و خوب غمی که تو داستان جریان داشت به مذاقم خوش آمد.
داستان مارجوری کمپر که همون خوبی خدا باشه یکم شکرپنیری بود ولی کیه بخواد اعتراض کنه:(
گیب هادسون رئال جادویی گفته بود که نمیدون� دیگه، آزاردهنده بود:)
جومپا لاهیری هم که ای جان، هر چند پایان داستانش به نظرم الکی پیچیده شد، توقع نداشتم، لازم نبود خوب.
همین دیگه.
فضای غصهدار� بود اکثرا، انواع غصه.
از هاروکی موراکامی داستان کوتاه زیاد خوندم، این یکی رئال بودش و خیلی ملوسم بود؛ سر و تهم داشت.:)
نوشته� پرسیوال اِوِرت هم داستان قشنگی داشت هم شخصیت پردازیش شیرین بود.
روایت داستان فلامینگوی کمپر فرنچ حقیقتا بعضی جاها به سن و سال بچه دبستانی جور نبود یا من بچه دبستانی سطحیا� بودم:)
دیالوگای ریموند کارور خونوک بود یه مقدار داستانشم اییییی...
داستان الکساندر همن خیلی شلوغ و دوست داشتنی بود، از روایت تو روایت خوشم میاد و خوب غمی که تو داستان جریان داشت به مذاقم خوش آمد.
داستان مارجوری کمپر که همون خوبی خدا باشه یکم شکرپنیری بود ولی کیه بخواد اعتراض کنه:(
گیب هادسون رئال جادویی گفته بود که نمیدون� دیگه، آزاردهنده بود:)
جومپا لاهیری هم که ای جان، هر چند پایان داستانش به نظرم الکی پیچیده شد، توقع نداشتم، لازم نبود خوب.
همین دیگه.
فضای غصهدار� بود اکثرا، انواع غصه.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
خوبی خدا.
Sign In »
Reading Progress
January 27, 2019
– Shelved as:
to-read
January 27, 2019
– Shelved
April 21, 2020
–
Started Reading
April 23, 2020
–
18.27%
"اینایی که خیلی مونوتون کل یه داستانو واست تعریف میکن� از غم و نکبتش گرفته تا قشنگیا و لحظات خوش شانسی، انگار یه بغض مزمن راه گلوشونو گرفته و اگه یه ذره بیشتر احساس نشون بدن آب جفتمونو میبره.
اشک ریختم💔
پایان داستان "تو گرو بذار، من پس میگیر�" از شرمن الکسی"
page
38
اشک ریختم💔
پایان داستان "تو گرو بذار، من پس میگیر�" از شرمن الکسی"
April 23, 2020
–
32.21%
"خوب جان انقدرم دیگه رقیق نشه آدم:((
پایان داستان "شیرینی عسلی" از هاروکی موراکامی"
page
67
پایان داستان "شیرینی عسلی" از هاروکی موراکامی"
April 23, 2020
–
40.87%
"The Green Mile vibes:( sad and sweet..
پایان داستان "تعمیرکار" از پرسیوال اورت"
page
85
پایان داستان "تعمیرکار" از پرسیوال اورت"
April 23, 2020
–
49.04%
""..میدید� که میتوان� به طرفش بروم، بغلش کنم، و بگذارم روی شانها� گریه کند و تکانم بدهد، و در عین حال کوچکتری� توقعی هم نداشته باشم. قدم به قدم به طرفش میرفت� و لحظه به لحظه از او فاصله میگرفتم� و نیازم به او کمت� و کمت� میش�."
پایان داستان "فلامینگو" از الیزابت کمپر فرنچ"
page
102
پایان داستان "فلامینگو" از الیزابت کمپر فرنچ"
April 24, 2020
–
Finished Reading