fariba.jl's Reviews > جن نامه
جن نامه
by
by

بنظرم میشه اسم داخل پرانتز این کتاب رو گذاشت: هنر داستان گویی
۱. پونصد صفحه (بی اینکه نیاز بشه جایی رو از روش بپری) گوش و حواستو میسونه و هی با صداهای مختلف وقایع رو برات با آب و تاب تعریف میکنه. من خواننده/شنونده کیف میکن� و دلم نمیخواد دست از شنیدن بکشم. فکر و ذکرم میشه ننه حسن که جمعه هفته بعد بیاد ادامه� ماجرا رو بگه. اما تنها ننه حسن نیست که میگه، ده ها نفر دیگه هر کدوم داستانی رو در راستای سوالات حسین (شخصیت اصلی) روایت میکنند و هر کدوم یه قسمت از پازل ما رو میچینن.
۲.این آدمه� گاهی یه داستان رو در چند زمان مختلف تعریف می کنند و تو هیچ بار نمیدونی این همون داستانیه که قبل تر هم شنیدی و قراره الان برسی باز بهش. انگار از چندین مسیر مختلف میرسونتت به یه مقصد، مثل همون خیابون های اصفهان که در داستان با جزییات تمام شرح داده میشن و بعد منتهی میشن به یه خونه.
۳.قشنگت� اینکه قصه ها با گفته شدن تموم نمیشن، قطعی و تثبیت نمیشن، بلکه وارد یه سیکل میشن. بازگو میشن و هر بار به تو یه قصه ی جدید معرفی میکن�. درست مثل همون شکل هندسی دایره که جایی در داستان گفته میش� بی نقص ترین شکل هندسی ست چون... فاصله� هر نقطه تا مرکز یک اندازهس� و آیا جلوه� دیگری از این حرف همون سهم شخصیته� در روایت نیست؟ انگار که همشون نشستن رو اون منحنی دایره وار ( زمین) و تا خود نقطه� وسط دایره و داستان میگ�. بهمین خاطر هم هست که میشه بخشی از خط داستان (شما بگید محتوا) رو در فرم داستان خوند. پسری که دغدغه� تمام وقتش کروی بودن و چرخش زمین بود و مینشس� انقد به نقطه� سیاهی در دایره نگاه میکرد تا نقطه محو بشه. اینجاست که اگر بخوای محتاطانه و ساده انگارانه یه خط شامل نقطه شروع، میانه و پایان در داستان مشخص کنی تو ذوقت خورده میشه.
۴.در آخر اینکه این کتاب همون اندازه که شخصیت محوره داستان محورم هست. تعدا� شخصیت ها زیاده و براحتی میتونستن تبدیل به تایپ بشن. ولی این اتفاق نمیفته، حتی جملات تکراری آدمه� یجور گفته نمیشه. این اتفاقات هیچ کدوم با مانور تکنیک همراه نیست، مثل بسیاری از داستانها� معاصر که شبیه قرمه سبزی ناشیانه پخته شده آبش( ژانر،تکنیک،فرم)یه طرف سبزیش (محتوا)یه طرف و تازه اصرار هم دارن بلند بگن که جا افتاده و حسابی اند. احتمالا چند ماه دیگه برای بار دوم بخونمش .
۱. پونصد صفحه (بی اینکه نیاز بشه جایی رو از روش بپری) گوش و حواستو میسونه و هی با صداهای مختلف وقایع رو برات با آب و تاب تعریف میکنه. من خواننده/شنونده کیف میکن� و دلم نمیخواد دست از شنیدن بکشم. فکر و ذکرم میشه ننه حسن که جمعه هفته بعد بیاد ادامه� ماجرا رو بگه. اما تنها ننه حسن نیست که میگه، ده ها نفر دیگه هر کدوم داستانی رو در راستای سوالات حسین (شخصیت اصلی) روایت میکنند و هر کدوم یه قسمت از پازل ما رو میچینن.
۲.این آدمه� گاهی یه داستان رو در چند زمان مختلف تعریف می کنند و تو هیچ بار نمیدونی این همون داستانیه که قبل تر هم شنیدی و قراره الان برسی باز بهش. انگار از چندین مسیر مختلف میرسونتت به یه مقصد، مثل همون خیابون های اصفهان که در داستان با جزییات تمام شرح داده میشن و بعد منتهی میشن به یه خونه.
۳.قشنگت� اینکه قصه ها با گفته شدن تموم نمیشن، قطعی و تثبیت نمیشن، بلکه وارد یه سیکل میشن. بازگو میشن و هر بار به تو یه قصه ی جدید معرفی میکن�. درست مثل همون شکل هندسی دایره که جایی در داستان گفته میش� بی نقص ترین شکل هندسی ست چون... فاصله� هر نقطه تا مرکز یک اندازهس� و آیا جلوه� دیگری از این حرف همون سهم شخصیته� در روایت نیست؟ انگار که همشون نشستن رو اون منحنی دایره وار ( زمین) و تا خود نقطه� وسط دایره و داستان میگ�. بهمین خاطر هم هست که میشه بخشی از خط داستان (شما بگید محتوا) رو در فرم داستان خوند. پسری که دغدغه� تمام وقتش کروی بودن و چرخش زمین بود و مینشس� انقد به نقطه� سیاهی در دایره نگاه میکرد تا نقطه محو بشه. اینجاست که اگر بخوای محتاطانه و ساده انگارانه یه خط شامل نقطه شروع، میانه و پایان در داستان مشخص کنی تو ذوقت خورده میشه.
۴.در آخر اینکه این کتاب همون اندازه که شخصیت محوره داستان محورم هست. تعدا� شخصیت ها زیاده و براحتی میتونستن تبدیل به تایپ بشن. ولی این اتفاق نمیفته، حتی جملات تکراری آدمه� یجور گفته نمیشه. این اتفاقات هیچ کدوم با مانور تکنیک همراه نیست، مثل بسیاری از داستانها� معاصر که شبیه قرمه سبزی ناشیانه پخته شده آبش( ژانر،تکنیک،فرم)یه طرف سبزیش (محتوا)یه طرف و تازه اصرار هم دارن بلند بگن که جا افتاده و حسابی اند. احتمالا چند ماه دیگه برای بار دوم بخونمش .
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
جن نامه.
Sign In »
Reading Progress
August 30, 2019
– Shelved
August 31, 2019
–
Started Reading
September 2, 2019
–
Finished Reading