ŷ

Cloudy's Reviews > آرامسایشگا

آرامسایشگا by بهمن فرسی
Rate this book
Clear rating

by
81807784
's review

really liked it

خب..بعد از شب یک، شب دو..این دومین اثریه که از بهمن فرسی خوندم و علاقه‌من� شدم به این نویسنده و دلم می‌خوا� کارهای بیشتری ازش بخونم.
این نمایشنامه هم برای من خاص و قشنگ بود. و توو ذهنم تداعی و مجسم می‌ش� و متنش هم خالی نبود.

| (مکث) بله، این دختر می‌خوا�. و نمیگه چی می‌خوا�. شاید هم می‌دون� ولی نمی‌تون� تو قالب کلمات بریزه. شاید می‌ترس� بگه چی می‌خوا�. شما بهش اصرار می‌کنین� البته تحت تعلیمات ریاست آسایشگاه، که فکر کنه و پیدا کنه چی می‌خوا�. بعد بهش توصیه می‌کنی� که اون چیزو از مردم نخواد. پس از کی بخواد. اگه از در و دیوار بخواد که بیمارتر شده. |

دارم فکر می‌کن� که کاش می‌ش� پرت شم توو اون سال و نمایش رو ببینم. شاید خیلی خاص نباشه ولی خب من دوست داشتم.

| ما داریم پرت میشیم تو دره‌� یه زندگی درونی. حدس می‌زنیم� پیش خودمون تحلیل می‌کنیم� قضاوت می‌کنیم� و بعد همه چیزو، بی‌سروصد� تو مغزمون دفن می‌کنی�. تدفینِ نامرئیِ صامت. مرض قرن ما همینه: زندونی کردن حس و شعورت به وسیله‌� خودت. |
5 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read آرامسایشگا.
Sign In »

Reading Progress

Finished Reading
October 11, 2019 – Shelved as: to-read
October 11, 2019 – Shelved

No comments have been added yet.