ŷ

Zidane Abdollahi's Reviews > سرباز شکلاتی

سرباز شکلاتی by George Bernard Shaw
Rate this book
Clear rating

by
95898213
's review

liked it
bookshelves: play

مرد (بلانچی): شما به عمرتان جنگ سواره‌نظا� ندیده‌اید�
زن (رنا): چطور می‌توانست� ببینم؟
مرد (بلانچی): البته نمی‌توانسته‌ای�. خلاصه منظرۀ مضحکی است. مثل پرتاب‌کرد� یک مشت نخودچی به طرف شیشه‌ها� پنجره است. اول یکی می‌آید� بعد دو یا سه تا نزدیک هم و آخر سر تمامشان با هم.
زن (رنا): (دیدگانش با تعجب گشوده می‌شو� و دست‌های� را به طرز شاعرانه‌ا� به‌ه� وصل می‌کن�) آری اول کسی می‌آی� که از همه شجاع‌ت� است.
مرد (بلانچی): (با خشکیِ خاصی می‌گوی�) از همه! احمق بیچاره! اسبش را به سختی نگه می‌دار� ...
زن (رنا): چرا به سختی نگه می‌دارد�
مرد (بلانچی): (از این سؤال احمقانه کاسۀ صبرش لبریز می‌شو�) اگر اسبش را نگه ندارد، اسب او را برمی‌دار�. شما فکر می‌کنی� او دلش می‌خواه� قبل از همه کشته شود؟ بعد تمام آن‌ه� می‌آین�. جوان‌ه� را از حرارت و رجزخوانی و شمشیرزنی‌شا� می‌توا� شناخت. پیرها در یک دسته باهم حرکت می‌کنن� و از یک سردسته اطاعت می‌کنن�. آن‌ه� می‌دانن� که آلت اجرای نقشۀ کس دیگری هستند و جنگ‌کرد� روی هم‌رفت� کار بی‌فایده‌ا� است. زخمی‌ه� غالباً از زانوها و پاهای شکسته خود می‌نالن� و معمولاً این صدمه را از جست و خیز نامرتب اسب‌ه� و لگد آن‌ه� می‌بینن�.
8 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read سرباز شکلاتی.
Sign In »

Reading Progress

October 14, 2019 – Shelved
October 14, 2019 – Shelved as: to-read
June 22, 2020 – Started Reading
June 23, 2020 – Shelved as: play
June 23, 2020 – Finished Reading

No comments have been added yet.