ŷ

R's Reviews > لعنتی گوشی رو بردار

لعنتی گوشی رو بردار by رسول یونان
Rate this book
Clear rating

by
37681
's review

it was ok
bookshelves: short-story, persian-lit

چهل داستان چهل تا پنجاه کلمه ای
---------
سرباز : سرباز خسته و زخمی از راه رسید !زن از خانه رفته بود زخمی که او را در قطار و جنگل و جاده نکشته بود ،در خانه کشت.
آرزوی تابستانی یک پدر فقیر : جلو رفت برای بچه هایش میوه بخرد، اما وقتی قیمت ها را دید منصرف شد. در راه که می رفت بغض گلویش را گرفت. آرزو کرد زلزله بیاید با این شرط که هیچ جا را خراب نکند جز تنها مغازه میوه فروشی کوچه را . روز بعد وقتی زلزله آمد هیچ دیواری ترک بر نداشت جز دیوار های خانه فرسوده اش
انتظار : مرد شش ماه انتظار کشید، اما زن بر نگشت. دیگه منتظرت نمی مونم. مرد این جمله را برای زن ایمیل کرد و اینبار نیز منتظر جواب ماند.
1 like · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read لعنتی گوشی رو بردار.
Sign In »

Reading Progress

March 19, 2020 – Started Reading
March 19, 2020 – Shelved
March 19, 2020 – Shelved as: short-story
March 19, 2020 – Finished Reading
July 7, 2024 – Shelved as: persian-lit

No comments have been added yet.