مجید اسطیری's Reviews > آداب دنیا
آداب دنیا
by
by

این رمان خوشخوان است اما رمان پلیسی که اصلا نیست چون کیفیت کلی رمانهای پلیسی را ندارد و هر کس چند رمان پلیسی خوانده باشد این را تایید میکند. مثلا سرنخ های خاصی به دست رامین نمی افتد و او هم بلد نیست کارآگاه بازی دربیاورد و دنبال سرنخ ها برود و آخرش هم خیلی برساخته با پیدا شدن دفترچه خاطرات نوید گره ها به دست نویسنده گشوده میشود. البته فصل مربوط به مرور دفترچه خاطرات نوید نوید پرکششو گیرا است.
اما خب به نظرم بدون در نظر گرفتن وجه استعاری آن مجتمع اقامتی "دنیا" نمیشود حظ ادبی خاصی از اثر برد. همه حرف هم همین است که اردوان نمیتواند دنیا را بسازد چون قبلا خودش در حق کسی ظلم کرده. این البته حرف بزرگی است که نویسنده در این رمان میزن�.
امروز خبر درگذشت نویسنده در بوستون آمریکا منتشر شد که مایه اندوه است.
اما خب به نظرم بدون در نظر گرفتن وجه استعاری آن مجتمع اقامتی "دنیا" نمیشود حظ ادبی خاصی از اثر برد. همه حرف هم همین است که اردوان نمیتواند دنیا را بسازد چون قبلا خودش در حق کسی ظلم کرده. این البته حرف بزرگی است که نویسنده در این رمان میزن�.
امروز خبر درگذشت نویسنده در بوستون آمریکا منتشر شد که مایه اندوه است.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
آداب دنیا.
Sign In »
Reading Progress
May 12, 2021
–
Started Reading
May 12, 2021
– Shelved
May 12, 2021
– Shelved as:
کتاب-صوتی
May 22, 2021
–
36.15%
"نوعی از غلط کردن هست که جنم می خواهد. ژن دارد! روش و منش میطلب� و جا و مکان. جایی دنج و پرت که به هیچ دردی نخورد جز غلط کردن.
آذر اهل این حرفا نبود. ژنش را نداشت! در عوض هر وقت نیاز داشت خودش را به غلط کردن بیاندازد میرف� مینشست کنار یک صخره که به اندازه قد یک آدم از زمین بیرون زده بود و بقیه اسمش را گذاشته بودند «صخره آذر». گاهی آنجا می نشست رو به صیفی کاری ها آتش کوچکی درست میکرد و کتابی دست میگرف�..."
page
77
آذر اهل این حرفا نبود. ژنش را نداشت! در عوض هر وقت نیاز داشت خودش را به غلط کردن بیاندازد میرف� مینشست کنار یک صخره که به اندازه قد یک آدم از زمین بیرون زده بود و بقیه اسمش را گذاشته بودند «صخره آذر». گاهی آنجا می نشست رو به صیفی کاری ها آتش کوچکی درست میکرد و کتابی دست میگرف�..."
June 20, 2021
–
Finished Reading
March 6, 2024
– Shelved as:
1400