Sara's Reviews > سووشون
سووشون
by
by

سووشون اولین رمانی که با علم به اینک� میدونست� در نهایت چه پیش میاد شروع به خوندن کردم، اسپویل داستان از کجا سرچشمه میگیره� از چند صفحها� که درس هفتم کتاب ادبیات فارسی دوم دبیرستان بهش اختصاص داده بود. این کتاب از همون زمان در یاد من نهادینه شده بود تا این که چند سال پیش موفق شدم تو لیست خریدم بزارمش.
خیلی نمیخام ماجرای رمان باز کنم که بگم چنین بود و چنان، اما سووشون حال این روزای خیلیهامون� و پررنگت� بخوایم بهش یه بازه زمانی اختصاص بدیم، حدود یک سال میشه که ما هم مثل زری به سوگ نشستیم، داغ عزیزانمون به دوش میکشی� و غم به درستی سوگواری نکردن رو دوشمون سنگینی میکن�.
جامعه امروز پرشده از خان کاکاهایی که بخاطر منفعتشون چشمشون رو همه چیز بستن، دروغ میگ� و وعده و وعید الکی میدن، حتی کشته شدن به ناحق جوونه� هم باعث نشده از خواب بیدار بشن :)
و در انتها کاش پایان این همه تلخی، سرانجام خوبی داشته باشه.
پ.ن: توصیف اوضاع زنان در جامعه مرد سالار دوران قدیم هم خوب بود، مهم نبود شخصیت زن داستان منفی یا مثبت باشه در هر دو نوع ترسه� و بیپناهی� حس میشد، یه مشکلی هم که داشت اینطور بود که شخصیت یوسف خیلی توضیح داده نمیش� دوست داشتم بیشتر در داستان دخیل باشه واوضاع سیاسی اون دوره بیشتر گفته بشه [ولی خب داستان کلا بیشتر حول محوریت زری و دغدغهها� به عنوان خانوم خونه و مادر مطرحه :( ]، حداقل برای منی که پایهها� تاریخم قوی نیست همه چیز خیلی واضح هم نبود.
«آدم برای کارهایی که بوی خطر از آنه� میآی� باید آمادگی روحی و جسمی داشته باشد و آمادگی او درست برخلاف جهت هرگونه خطری بود. میدانس� نه جرأتش را دارد و نه طاقتش را. اگر این همه وابستۀ بچهه� و شوهرش نبود، باز حرفی.»
پایان: هجدهم تیرماه سال ۱۴۰۲
خیلی نمیخام ماجرای رمان باز کنم که بگم چنین بود و چنان، اما سووشون حال این روزای خیلیهامون� و پررنگت� بخوایم بهش یه بازه زمانی اختصاص بدیم، حدود یک سال میشه که ما هم مثل زری به سوگ نشستیم، داغ عزیزانمون به دوش میکشی� و غم به درستی سوگواری نکردن رو دوشمون سنگینی میکن�.
جامعه امروز پرشده از خان کاکاهایی که بخاطر منفعتشون چشمشون رو همه چیز بستن، دروغ میگ� و وعده و وعید الکی میدن، حتی کشته شدن به ناحق جوونه� هم باعث نشده از خواب بیدار بشن :)
و در انتها کاش پایان این همه تلخی، سرانجام خوبی داشته باشه.
پ.ن: توصیف اوضاع زنان در جامعه مرد سالار دوران قدیم هم خوب بود، مهم نبود شخصیت زن داستان منفی یا مثبت باشه در هر دو نوع ترسه� و بیپناهی� حس میشد، یه مشکلی هم که داشت اینطور بود که شخصیت یوسف خیلی توضیح داده نمیش� دوست داشتم بیشتر در داستان دخیل باشه واوضاع سیاسی اون دوره بیشتر گفته بشه [ولی خب داستان کلا بیشتر حول محوریت زری و دغدغهها� به عنوان خانوم خونه و مادر مطرحه :( ]، حداقل برای منی که پایهها� تاریخم قوی نیست همه چیز خیلی واضح هم نبود.
«آدم برای کارهایی که بوی خطر از آنه� میآی� باید آمادگی روحی و جسمی داشته باشد و آمادگی او درست برخلاف جهت هرگونه خطری بود. میدانس� نه جرأتش را دارد و نه طاقتش را. اگر این همه وابستۀ بچهه� و شوهرش نبود، باز حرفی.»
پایان: هجدهم تیرماه سال ۱۴۰۲
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
سووشون.
Sign In »
Reading Progress
July 8, 2023
–
Started Reading
July 8, 2023
– Shelved
July 12, 2023
–
Finished Reading