ŷ������

منم کلودیوس کتابی ایست از رابرت گریوز شاعر، رمان‌نوی�� و منتقد انگلیسی که بیشتر به خاطر رمان‌ها�� تاریخی‌اش�� مانند منم کلودیوس ،خدایگان کلودیوس ، و کتابش در مورد اسطوره‌ها�� یونانی شناخته می‌شو��.

منم کلودیوس بازه زمانی نزدیک به 50 سال از امپراتوری روم را دربرمی گیرد ، کتاب گریوز از اواخر امپراتوری آگوستوس شروع شده ، پس از23 سال امپراتوری تیبریوس و 4 سال حکومت کالیگولا با انتخاب کلودیوس به امپراتوری پایان می رسد . نویسنده در جلد دوم به نام خدایگان کلودیوس ، داستان امپراتوری و اقدامات او را بیان می کند
دیکتاتوری سزارها :
زمانی که گریوز کتاب خود را از آن شروع کرده اوج امپراتوری آگوستوس است . آگوستوس که از خواهر زادگان یولیوس سزار مشهور بوده ، اولین امپراتور روم و یکی از بزرگترین و مشهورترین امپراتورهای روم در تمامی ادوار بوده . آگوستوس لقبی ویژه خدایان بوده از طرف سنا به او یعنی اکتاویوس پیشنهاد داده شد و به همین گونه او پس از مرگ ، باز هم از جانب سنا هم ردیف خدایگان شناخته شد و توهین به او مچازاتی مانند اعدام به همراه داشت . ماه اوت یا آگوست از نام او گرفته شده است
دیکتاتوری سزارها یک دوره تاریخی در امپراتوری روم بود که از سال ۴۴ قبل از میلاد تا ۴۷۶ میلادی ادامه داشت. در این دوره، امپراتورها قدرت مطلق داشتند و هیچ محدودیتی برای قدرت آنها وجود نداشت . دیکتاتوری سزارها با ترور ژولیوس سزار در سال ۴۴ قبل از میلاد آغاز و به وسیله دو نفر از جانشینان او، آگوستوس و تیبریوس، ادامه پیدا کرد در طول دیکتاتوری سزارها، امپراتوری روم به اوج قدرت خود رسید. امپراتورها بر تمام سرزمین های روم حکومت می کردند و قدرت آنها در سراسر اروپا، شمال آفریقا و خاورمیانه گسترش یافت . در این دوران امپراتورها قدرت مطلق داشته و امپراتورها معمولاً جانشینان خود را انتخاب می کردند که این امر منجر به استقرار یک رژیم موروثی و با سرکوب مخالفان تبدیل به یک رژیم استبدادی هم شد.

محتوا کتاب :
رابرت گریوز گرچه با شرح نسبت های فامیلی و امپراتورها و جنگ های پر شمار آنان در فرانسه و آلمان کنونی بخشی از تاریخ پر ماجرای روم را شرح داده اما کتاب او را نباید اثری تاریخی دانست . او با استفاده از شخصیت های تاریخی مانند آگوستوس ، لی ویا ، جرمانیکوس ، آگرپینا ، تیبریوس ، کالیگولا و بالاخره کلودیوس داستانی جذاب از دنیای درباری و خانواده بزرگ آگوستوس که خود از تبار سزار بود را بیان کرده است .
کتاب او خواننده را نه به روم باستان بلکه به دربار یا خاندان امپراتوری و توطئه ها و تلاش های پشت پرده برای حذف افراد می برد ، گریوز با دیالوگ های تخیلی و البته طنز آلود میان افراد توانسته فضای خوفناک امپراتوری کامل را نشان دهد .
کتاب از دیدگاه کلودیوس ، نوه آگوستوس و همسر یا مادربزرگ کلودیوس لیویا روایت می شود . کلودیوس بی نوا در سرزمینی که شرط قدرت گرفتن داشتن بدنی سالم بوده ، با مشکلاتی مانند لکنت زبان و لنگیدن پا روبرو بوده . همین مشکلات گرچه سبب می شود که کسی او و توانایی های او را جدی نگیرد اما شاید همین دلیل هم سبب زنده ماندن او در میان انبوه توطئه ها شده باشد .
از آن جا که کلودیوس را شخص ابله و ناتوانی می دانستند ( البته خود او هم شاید این نوع نگاه را تقویت می کرد ) کار خاصی به او داده نمی شده ، او وقت زیاد خود را صرف خواندن و تحقیق و پژوهش می کرده . او به زبان های یونانی و لاتین مسلط بود و در زمینه های مختلف از جمله تاریخ، جغرافیا، نجوم، و مهندسی مطالعه می کرد.
کلودیوس همچنین یک نویسنده بود. او چندین کتاب در زمینه های مختلف نوشت، از جمله یک کتاب در مورد تاریخ روم و یک کتاب در مورد تاریخ مصر.
این گونه کلودیوس در خلوت و سکوت خود هم مشاهده گر توطئه ها شده و هم راوی آنها . این دسیسه ها که بیشتر به رهبری لیویا مادربزرگ او انجام می شده تا اندازه ای مهم بوده اند که هم سبب تغییر تاریخ و هم ماندن امپراتوری در خاندان او ، ژولیو کلودین شده اند.
بیشتر این توطئه ها را لیویا رهبری و کارگردانی کرده بود ، از این رو نقش او در کتاب و البته در تاریخ امپراتوری بسیار مهم بوده . اهمیت او تا اندازه ای بوده که امپراتور در پاره ای از امور با او مشورت می کرده . اما آنچه کلودیوس از لیویا شرح داده تلاش بسیار لیویا برای حذف فرزندان و افراد نزدیک به آگوستوس و به قدرت رساندن فرزند خود تیبریوس به مقام امپراتوری بوده . قدرت و مهارت لیویا در حذف افراد سخت قوی و هم چنین شبکه جاسوسی او بسیار کارآمد بوده . تا جایی که هر قتل مبهمی را به لیویا نسبت می دادند .
یکی دیگر از شخصیت های بسیار مهم کتاب را باید جرمانیکوس ، برادر کلودیوس دانست . جرمانیکوس که در ارتش بسیار محبوب و ژنرالی کار آمد و با لیاقت بوده ، برخلاف دیگران به هوش واستعداد برادر در ظاهر ابله خود پی برده بود و با او رفتاری همراه با احترام داشته . جرمانیکوس که جانشین طبیعی امپراتور تیبریوس و پدر کالیگولا معروف بوده با پیروزی های پیاپی خود در آلمان فعلی به شهرت بی سابقه ای رسیده بود و هم کلودیوس و هم دیگر شخصیت های کتاب به او نگاهی مثبت دارند . او در کتاب به عنوان یک رهبر توانا و مردی شریف نشان داده می شود .
کلودیوس گرچه بخش هایی از تاریخ روم هم در زمان تیبریوس و هم در هم کالیگولا را بیان کرده اما هدف او بیان تاریخ نبوده اما شاید قصد او را بتوان چگونه زنده ماندن در میانه انبوه توطئه ها دانست . کلودیوس حکومت عموی خود را به دوره آرامش نسبی و یک دوره سخت سرشار از ترور تقسیم کرده که البته همین نگاه متناقض به تیبریوس را می توان مانند دلیل دیگر به پیچیده و در عین حال بی رحم بودن او دانست .
کلودیوس با زبانی طنز ، چگونگی زنده ماندن در زمانه کالیگولا ، امپراتور دیوانه را شرح داده . او برای زنده ماندن در زمان کالیگولا تلاش زیادی کرد .او با استفاده از ناتوانی خود سعی کرد که خود را بی‌ضر�� نشان دهد و از جلب توجه کالیگولا خودداری کند. او همچنین سعی کرد که با کالیگولا دیوانه رابطه خوبی برقرار کند و او را از خود راضی نگه دارد. کلودیوس مجبور شد بخش زیادی از ثروتش ، خانه‌ها�� زمین‌ها�� و جواهرات را به کالیگولا بدهد.
کتاب با قتل کالیگولا ، شورش سربازان گارد و انتخاب شدن کلودیوس به عنوان امپراتور در حالتی مضحک به پایان می رسد . گریوزالبته داستان کلودیوس را در جلد دوم کتاب یعنی خدایگان کلودیوس ادامه داده است .
منم کلودیوس نوشته رابرت گریوز ترکیب عجیبی از تاریخ و تخیل است ، گریوزبا مهارت گفت و گوهای تخیلی میان شخصیت های واقعی ساخته و این گونه هم تاریخ روم را شرح داده است و هم مهمتر از آن ، زمانه ای سرشار از توطئه و دسیسه ها را. کلام او لحن طنز دارد و او این گونه توانسته تصویری از پیچیده از کلودیوس ، یعنی داشتن ذهنی قوی هم زمان با ناتوانی جسمی را ترسیم کند .