ŷ������

" آن چه امروز در دنیا اتفاق می افتاد نه تازه بود و نه دور از انتظار. همه ی این وقایع ده ها بار در طول تاریخ بشریت اتفاق افتاده بودند.
دروغ پردازی ها، زیر پا گذاشتن قول و قرار ها، جنایت ها، کشتارهای نظیر کشتار  سن بارتلمی،  فسادی که با عطش قدرت همراه است؛ سلسله ی پایان ناپذیر جنگ ها... تاریخ بشریت با خون و اشک نوشته شده بود و میان هزارها مجسمه ی خونین مربوط به گذشته، فقط چندتایی هاله ی خوش قلب دور سر داشتند.
عوام فریب ها، دغلبازها، پدرش ها، آدمکش ها، خودپرست های تشنه ی قدرت؛ پیام آورانی متعصب که شمشیر به دست، عشق به بشریت را موعظه می کردند، همیشه همین بود و هر بار ملت ها مطیعانه اجازه می دادند قیصرها، پادشاهان،  سران مذهبی و دیوانه ها آن را در کشتار دسته جمعی احمقانه ای به جان همدیگر بیندازند. این رویدادها پایانی نداشتند."

از عشق با من حرف بزن ی داستان معمولیه که به زندگی پناهنده ها و تاثیرات جنگ بر شرایطشون و تا حدی اوضاع فرانسه در اون دوران  پرداخته و برای رنگ دادن به داستان از عشق هم غافل نشده، ریتم کند و گاهی خسته کننده ای داره، بی هیجان و قابل حدس پیش میره... فقط  بعضی جمله ها و تفکرات راویک، ظاهر خنثی اما درون پر تلاطم‌�� ، داستان رو کمی از رخوت در میاره تا نبضی هم داشته باشه..
2.5⭐️