شعر سـپـيـد discussion
اين روزها..
date
newest »


اشكايم
پايه اند براى تفريح!
اين روزها
كام دلم
بر بال ارزوهاى تو
پرواز مى كند
و من
اين روزها
با ارامشى كه از جنس مرگ است
خفته ام...
شيما"
این روزهادلم سردرگم است...

من استکان تلخ این روزها را بی تو سر میکشم!
"این روزها "
در ازدحام جای خالی ات غوطه می خورم
و غرق می شوم در خودم،
مثل قدیم!!!

تو آمدی که ثانیه ها از تو رشد کنند
برای تو روز شب شود، شب روز!
برای اثبات حضور تو اکنون گرفتار منم!!
مجال نمیدهم این بار تورا بانوی ثانیه ها
من از تو
من از تمام اتفاقات تقویم میگذرم
" و این بار با آرامشی که از جنس مرگ است" تا ابد خواهم خفت

من استکان تلخ این روزها را بی تو سر میکشم!
"این روزها "
در ازدحام جای خالی ات غوطه می خورم
و غرق می شوم در خودم،
مثل قدیم!!!"
زیبا
:)
در ازدحام جای خالی ات غوطه میخورم مثل قدیم

امروز یکی از این ایمیلها� فلّها� که برای همه� ما میآی� میگف� که ارزشِ انسانه� به همانس� که هست، برای کسی که دوستش دارد، حتّی اگر آلوده، اگر کثیف، اگر خسته، درمانده، شکسته، تحقیرشده، امّا باورکن حتّی حوصله� همین انگیزهها� خیلی مثبت را هم ندارم، خستها�. حالم بهه� میخور� از تو، از انگیزهها� مثبت، از حالِ خوب، از حالِ بد. تلفن تعطیل، ایمیل تعطیل، ارتباطه� تعطیل، دارو و دکتر تعطیل، دراز میکش� رو به قبله، منتظرِ عزرائیل. مرگی تمیز و شسته- رُفته، نه کثافتکار� و حاشیهدار� آرام و در طولِ زمان... تمام میشو�!
میگوی� تو حق نداری با خودت این کار را بکنی! آیا ما که دوستت داریم و برایما� مهم هستی حقّی بر تو نداریم؟ حق نداریم از تو بخواهیم برایما� باشی؟ امّا خودم میدان� که دستم خالی هست و اگر این کلاه پشمی داشت کار به اینج� نمیکشی�... زبانم لال، خارم درچشم، استخوانم در گلو، زهرم در پیاله، زهرمارم در سبوست این روزها که میگذرند� نمیگذرن� تا آدم را به کثافت نکِشند...
پ.ن.: دوستان توجه داشته باشند این یادداشت میتوان� دیالوگی باشد میانِ خودم و خودم.

واقعا زيبا بود..."
نوشته� شما ناچیز نیست. تلخ شاید اما ناچیز نه. کامتان تلخ است، دنیا را اینگونه میبینید� گلها� نیست. صبر میکنیم� این روزها نیز خواهدگذشت...
از آشنایی با شما خوشحال�

و حالا شاكرم كه لبخند لبانم سخن از حالى خوب دارد :)
من هم بسيار خوشحالم :)

و حالا شاكرم كه لبخند لبانم سخن از حالى خوب دارد :)
من هم بسيار خوشحالم :)"
کامت همیشه عسل، جانت همیشه خوش، شوقت ماندگار دوست من
اشكايم
پايه اند براى تفريح!
اين روزها
كام دلم
بر بال ارزوهاى تو
پرواز مى كند
و من
اين روزها
با ارامشى كه از جنس مرگ است
خفته ام...
شيما