كافه شعر discussion
مشاعر
message 1:
by
اتی
(new)
Dec 22, 2015 09:50PM

reply
|
flag

قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید

اموال نداريم كه بر فقر بپوشيم
داريم گرانمايه ترين ثروت عالم
چند دوست كه آنرا به جهاني نفروشيم

تو مرا باز رساندی به یقینم ،کافی ست
قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم،کافی ست

یک رود پر از ستاره در جریان است
من در سر خود ابر زیادی دارم
جیب کلمات من پر از باران است